حلقه دار، دور گردن فوتبال
فوتبال ایران آینده نامعلومی دارد و مشخص نیست وقتی باشگاهها خصوصی شدند و مدیران خصوصی، علاقهای به تامین امنیت مالی فوتبال نشان ندادند، تکلیف چه میشود.
خبرگزاری تسنیم: خصوصیسازی یک اصل در نظام جمهوری اسلامی است و هر چقدر افراد، مقابل آن مقاومت کنند، در نهایت چارهای جز تسلیم مقابل این خواسته قانونی ندارند. با این حال، خصوصیسازی نیز یک راه و روش خاص، یک منطق درست و یک رفتار مدیریتی تازه را طلب میکند. مدلی که این سالها در بخش خصوصی بر فوتبال ایران سایه افکنده، بیمار است و گاهی این بیماری به حد نفرتانگیزی فوتبال را آزار میدهد.
همانقدر که فوتبال دولتی، زشت و بیمعناست، فوتبال در بخش خصوصی اگر با چنین روندی ادامه یابد، زشتیها را بیشتر میکند. انگار برخی افراد فقط برای سوءاستفاده از قدرت رسانهای فوتبال و عطش شهرت، با حضور بیجا و بیموقع خود، حلقه دار را به گردن فوتبال انداختهاند چنانکه این همه مشکل مدیریتی، مالی، فرهنگی و در نهایت ورزشی با حضور بخش خصوصی تاسفبرانگیز است.
یکسری به خاطر علاقه خاص به این ورزش، وارد کارزار میشوند و با یک قیمت توافقی، اقدام به خرید امتیاز یک باشگاه (بعضاً ورشکسته) میکنند. مشکلات از همان جا آغاز میشود. تسویه حساب با بدهکاران قبلی، جذب بازیکنان چند میلیارد تومانی، خرید ناز مربیان و فوتبالیستها، سیر کردن شکم یک مشت لیدر، بوقچی، اطرافیان تیم و... این همه خرج، بدون اینکه عایدی حاصل شود، بخش خصوصی را دلسرد میکند و وقتی بدهیها افزایش پیدا کرد، مالک و مدیر جدید میگوید دیگر تیمداری نمیکند و برای همیشه از فوتبال میرود.
حالا که مشکلات نفت تهران سر به آسمان کشیده، راحتتر میتوان وارد مباحث مربوط به بخش خصوصی شد. نفت از سالهای قبل به بازیکنانش بدهکار بود اما در فصل پیش، بدهیها به اوج خود رسید و در این فصل نیز مشخص است که این باشگاه با یک بحران واقعی مواجه شده است. حتی اگر مدیران جدید این باشگاه، خیلی زود بتوانند مطالبات گذشته را جبران کنند، باز هم نمیتوان از اتفاقاتی که در روزهای گذشته بر سر این باشگاه آمد، به سادگی گذشت.
نمونه دیگر این ماجرا، باشگاه راهآهن است. فصل قبل در اختیار یک شرکت تولید و پخش مواد شوینده و بهداشتی قرار گرفت اما نتیجه حضور مالکان این باشگاه چه بود؟ چند میلیارد تومان بدهی، سقوط راهآهن به لیگ یک، اغتشاش مالی و اقتصادی در فوتبال به خاطر شکایت بازیکنان، مربی و حتی کارمندان باشگاه و ساخته شدن معمای بزرگ برای آینده فوتبالی این باشگاه ریشهدار. مدیران راهآهن در مقطعی از فصل قبل حتی پول توپجمعکنها را نیز پرداخت نمیکردند!
ماجرای باشگاه سیاهجامگان را نیز میدانید. مالک باشگاه نتوانست از پسِ مخارج آن برآید و نامهنگاریهایش برای دریافت پول از نهادهای دولتی و غیردولتی نیز بینتیجه ماند. حالا آنها در پی یافتن فرد یا افرادی هستند تا باشگاه را دودستی و البته با میلیاردها تومان بدهی، تقدیمش کنند.
فوتبال ایران پُر است از این مدل باشگاهها و این مدل باشگاهداری که کوچکترین سودی برای استعدادیابی، کمک به تیم ملی، ستارهسازی، کامیابی اقتصادی، کمک به ترانسفر بازیکن و ایجاد نشاط در جامعه، نداشتند و هر چه بود، ضرر بود. استیل آذین شاید مثال بزرگتر و شفافتری باشد. باشگاهی که با سر و صدایی وحشتناک به لیگ برتر آمد، هر چه ستاره ریز و درشت بود را به خدمت گرفت و سپس به لیگ پایینتر سقوط کرد. حالا شاید خیلیها ندانند استیل آذین در کدام رده فوتبال کشور فعالیت میکند.
طبق اصل ۴۴ قانون اساسی، باشگاههای فوتبال ایران باید خصوصی شوند و همین حالا که پرسپولیس و استقلال زیر نظر وزارت ورزش به کارشان ادامه میدهند، صددرصد غیرقانونی است به خصوص که هیئت مدیره هر دو باشگاه از طریق یک ارگان (وزارت ورزش) چیده میشود اما از سوی دیگر، هیچ راهکاری از سوی مسئولان دولت برای خصوصیسازی وجود ندارد و قانون مدونی در مورد شرایط فروش امتیاز باشگاهها به بخش خصوصی و اخذ ضمانت در مورد آینده آن باشگاهها دیده نمیشود.
با این شرایط، فوتبال ایران آینده نامعلومی دارد و مشخص نیست وقتی باشگاهها خصوصی شدند و مدیران خصوصی، علاقهای به تامین امنیت مالی فوتبال نشان ندادند، تکلیف چه میشود. بدون شک، این ره که خصوصیسازی طی میکند به ترکستان است.
ارسال نظر