متهمانی که هیچکس آنها را دوست ندارد
فضای فوتبال و لیگ این روزها لبالب از کینه، اتهام و نفرت است.
بهتان و افترا ترجیع بند تمامی مصاحبههای لیگ برتر است و همه به هم مظنونند و همدیگر را متهم میکنند. یک فضای عجیب و لبریز از سوءتفاهم. در این میان مثل همیشه این داوران هستند که هدف تمامی اتهامات هستند و همه آنها را نشانه رفتهاند. دیوار داوران فوتبال مدتهاست فرو ریخته و مورد تاخت و تاز بیامان اهالی فوتبال قرار گرفته. دیواری که هر کسی به خود اجازه میدهد از بالای پرچین فروریخته آن عبور کند و حریم قاضیان فوتبال را هتک حرمت کند.
گویی در این فوتبال هیچکس سالم نیست. حتی آنهایی که برای هر قضاوت در این فضای پرتنش و پر از سوءتفاهم دستمزد ناچیزی دریافت میکنند و باید ۹۰ دقیقه تمام زیر باران ناسزاها که اخیرا سنگ هم به آن اضافه شده، سوت بزنند و البته همه آنها را به چشم متهم میبینند؛ از بازیکن درون زمین گرفته تا مربیان و البته تماشاگران سکوها.
همه آموختهاند که ناکامی و کم کاری و اشتباهات خود را به پای داور بنویسند چون این قاضی هیچ حامی و هیچ فریادرسی ندارد و هیچکس طرفدار آنها نیست و در یک کلام هیچکس آنها را دوست ندارد چون برای هیچکس صرف نمیکند که حامی و طرفدار آنها باشد؛ حتی فدراسیون فوتبال و کمیته داوران.
کافی است فقط یک بار مصاحبههای مربیان و بازیکنان فوتبال را در یکی از هفتهها مرور کنید. فرقی نمیکند که هفته اول باشد یا هفته آخر یا بازی پرسپولیس و استقلال باشد و یا یک بازی بی اهمیت و بی خاصیت در انتهای جدول. تمامی مصاحبههای بعد از بازی شبیه هم است و در آن برنده و بازنده به داور حمله میکنند و قاضی میدان را زیر تازیانه بیرحمانه اتهامات خود قرار میدهند. گویی این جنس از مصاحبه یک قانون نانوشته و اجباری در لیگ برتر است و اگر کسی این قانون را رعایت نکند، جریمه خواهد شد.
این رفتار ناپسند و تلخ علیه داوران حتی خارجیهای شاغل در لیگ برتر را نیز تحت تاثیر قرار داده. آنها که در یک فضای حرفهای آموختهاند نباید علیه داور حرفی و یا کلامی بر زبان بیاورند، حتی اگر داور اشتباه محرز و حتی عمدی علیه آنها مرتکب شده باشد. اما در فضای فوتبال ایران این جسارت را مییابند که به داور حمله کنند و بسان ایرانیها او را زیر سوال ببرند و اتهام و افترا میزنند.
نتیجه چنین رویکرد سراسر غلطی را میتوان در مشکلات داوری در ایران جستوجو کرد که شاید مصداق عینی آن علیرضا فغانی باشد. داوری که در فینال المپیک و جام باشگاههای جهان قضاوت میکند و برابر ستارههای بزرگی چون نیمار و مسی اقتدار دارد اما در لیگ برتر و زیر آماج خرد کننده حملات ناجوانمردانه، اعتماد به نفس و اقتدار خود را از دست میدهد و اشتباهات ناگزیر و غیرقابل باوری مرتکب میشود.
این رفتار سراسر غلط اهالی فوتبال در قبال داوران نتیجه سوءمدیریت متولی فوتبال است. آنجا که فدراسیون فوتبال و کمیته داوران به کوچکترین و پیش پاافتادهترین و بدیهیترین مسوولیتشان که حمایت حداقلی از زیرمجموعه خود است، بی اعتناست تا این فاجعه رخ دهد. فاجعهای که گویی قرار نیست هیچوقت تمام شود.
نظر کاربران
عزیزم بجای اینکه درباره فوتبال بنویسی بهتره بری رمان عاشقانه بنویسی بیشتر بهت میاد افرین