دلایل حرفهای برانکو برای نیمکتنشینی رامین
برانکو به خود حق میدهد که با عصبانیت و تعجب با سوالاتی که از او در مورد نیمکت نشینی رامین رضائیان میشود، مواجه شود.
ورزش سه: برای او قابل هضم نیست که وقتی تیمش با ارائه یک بازی زیبا برنده شده و صدر جدول را پس گرفته است، چرا باید به جای مسائل مربوط به بازی، به مانند یک متهم، به خاطر بازی ندادن یک بازیکن بازخواست شود؛ حتی اگر آن بازیکن ملیپوشی چون رامین رضائیانی باشد که اخیرا در تیم ملی خود را به خوبی نشان داده است.
* آیا باید برانکو را به دلیل بازی ندادن چند دقیقهای به رضائیان فاقد سیاست در حذف حاشیهای مهم در اطراف تیمش دانست؟ از نظر بسیاری برانکو میتوانست با به میدان فرستادن رضائیان در دقایق پایانی بازی حاشیههای مربوط به نیمکتنشینی این بازیکن را پایان دهد، اما آیا بازی دادن چند دقیقهای به رضائیان در بازی مقابل نفت، میتوانست جلوی انتقادات را بگیرد و مسئله رضائیان را مختومه کند؟ اگر رضائیان بازیکنی معمولی و غیرملیپوش بود که تازه در این فصل به جمع سرخپوشان پیوسته بود، جواب این سوال میتوانست مثبت باشد، اما واقعیت اینست که نه رضائیان و نه هواداران این بازیکن هیچکدام قانع به حضور چند دقیقهای در برخی بازیهای پرسپولیس نیستند. برای برانکویی که تیمش را در موقعیتی مناسب میبیند، جای دادن رضائیان در ترکیب ثابت به معنای برهمزدن توازن و هارمونی تیمی است که در هشت هفته با ترکیبی تقریبا ثابت بازی کرده است. بنابراین بازی کردن رضائیان به عنوان یار جانشین در بازی مقابل نفت، تنها مواجه شدن با واقعیت را برای هواداران این بازیکن به تعویق میانداخت.
*برانکو جز آندسته از مربیانی است که اعتقاد به استفاده از ترکیب ثابت در تیمشان دارند. بر اساس این طرز تفکر، آنچیزی که باعث میشود تیمی به نظم تاکتیکی مورد نظر برسد و اشتباهات و معایبش را به مرور برطرف کند، هماهنگ شدن بازیکنان در جریان بازیهاست. بنابراین تغییر دادن متناوب بازیکنان جلوی این هماهنگی را خواهد گرفت. برانکو از زمان سرمربیگریاش در تیم ملی این طرز تفکر را داشته است. در آن زمان نیز انتقادات زیادی به او از این نظر وارد میشد. او تعدادی بازیکن خاص را صرفنظر از چگونگی نمایش و آمادگیشان در تیمهای باشگاهی، به تیم ملی فرا میخواند و برای همهی بازیها نیز از یک ترکیب ثابت استفاده میکرد. تنها مصدومیت و محرومیت بازیکنان میتوانست این ترکیب را تغییر دهد. کم بودند بازیکنانی نظیر آندو تیموریان که موفق شوند با نمایش عالی خود، به ترکیب ثابت راه پیدا کنند. تیموریان با بازیهای بینقص خود در ابومسلم موفق شد جای محمد علوی را در ترکیب اصلی تیم ملی بگیرد. برانکویی که در مدت زمان حضورش در تیم ملی از ترکیبی ثابت با کمترین تغییرات استفاده کرده بود، در آستانهی جامجهانی با مصدومیت بازیکنان کلیدیاش نظیر کریمی،
مهدوی کیا و هاشمیان روبرو شد. این بازیکنان به هر طریق به جامجهانی رسیدند اما کیفیت همیشگی خود را نداشتند. پس از شکست سه بر یک در بازی اول جام جهانی مقابل مکزیک و اعتراضات زیاد به سرمربی و برخی بازیکنان، برانکو در دو بازی بعد تغییرات زیادی در تیمش داد به نحوی که به غیر از دو دروازبان ذخیره تنها سه بازیکن دیگر که یکی البته مصدوم بود، فرصت بازی بهدست نیاوردند و بازیکنانی نظیر معدنچی، کاظمیان، برهانی، خطیبی، بختیاریزاده و شجاعی برای ایران به میدان رفتند. بدین ترتیب برانکو تحت تاثیر شرایط غیرنرمالی که از بیرون به اردوی تیم ملی تحمیل شده بود،از رویهی همیشگی خود در استفاده از یک ترکیب ثابت دست کشید و عدمنتیجهگیری مناسب باعث شد تا این مربی در اعتقادش به استفاده از ترکیب ثابت راسختر شود.
*اکنون برانکوی با تجربهتر دلیلی نمیبیند تا دست به ترکیب تیمی بزند که هفته به هفته هماهنگتر شده و برای او صدر جدول را به ارمغان آورده است. به همین دلیل حاضر نیست تا ربیعخواه که در اصل چپپا و مدافع چپ نیست را از ترکیب بیرون بگذارد تا آرامطبع از مصدومیت بازگشته را که یک مدافع چپ تخصصی است و اتفاقا به او اعتقاد زیادی دارد را جانشین ربیعخواه کند. همینطور برای این مربی هیچ دلیل موجهی وجود ندارد که رضائیان را جانشین ماهینی موفق در دفاع راست کند و یا حتی با بردن ماهینی به چپ یا دفاع وسط، برای رضائیان در راست جایی باز کند. از نظر برانکو سری که درد نمیکند نیازی به دستمال بستن ندارد! حتی استفاده از رضائیان در یک خط جلوتر به عنوان وینگر یا بازیکن میانی نیز توجیهی ندارد آن هم وقتی که بازیکنان این پست از فصل قبل در کنار هم مشغول به بازی بودهاند.
*برانکو میتوانست رضائیان را در بازی مقابل نفت بازی دهد اما با کمی تأمل میتوان پی برد که آنچه او را مجاب به این اتخاذ این تصمیم نکرد، لجبازی با این بازیکن یا کیروش نبوده است.
اگر برانکو رضائیان را در ده دقیقه پایانی جانشین ماهینی میکرد، به قیمت دادن پالس منفی به ماهینی، چند روزی را آرام و بدون اجبار به پاسخگو بودن در مورد موضوع رضائیان سپری میکرد. اغلب بازیکنان حرفهای این تجربه را دارند که اگر متوجه اعتماد نیمبند مربی به خود شوند و احساس کنند که با کمترین اشتباه احتمال جایگزینی رقیبی دیگر در زمین برای آنها وجود دارد، دچار تشویشی میشوند که از کیفیت بازی آنها خواهد کاست. تعویض ماهینی حتی در دقایف پایانی میتوانست آغازگر روند نزولی این بازیکن در بازیهای بعد باشد و برانکو با تجربهی خود این را به خوبی میداند. اگر ماهینی با بازیکنی نظیر صادق محرمی تعویض شود، شرایط ذهنی متفاوتی پیدا خواهد کرد نسبت به زمانی که با رضائیان به عنوان رقیب اصلی خود تعویض شود. همین موضوع برای هر بازیکن دیگری غیر از ماهینی نیز میتوانست بوجود آید اگر برانکو رضائیان را به جای او به بازی میفرستاد.
*انتقال رضائیان به یک خط جلوتر، جایی که بازیکنی نظیر احمدزاده یا عالیشاه بازی میکنند، نیز منجر به تغییر سبک بازی پرسپولیس خواهد شد، چرا که رضائیان قابلیت حفظ توپ و بازیسازی این دو بازیکن را ندارد و اصولا او بیشتر بازیکنی لب خط محسوب میشود. به همین دلایل برانکو احتمالا ترجیح میدهد که شروع بازی رضائیان در پرسپولیس این فصل با حضور در ترکیب اصلی باشد آن هم وقتی که محرومیت یا مصدومیت بازیکنی او را مجبور به این کار کند، بهخصوص اینکه رضائیان بیش از آنکه با پرسپولیس تمرین کرده باشد، در تمرینات تیم ملی حاضر بوده و بنابرابن امکان هماهنگ کردن این بازیکن برای استفاده از او در پستی غیر ار دغاع راست وجود نداشته است. از طرفی بازی دادن چند دقیقهای به رضائیان این تلقی و انتظار را نیز بوجود میآورد که باید به زودی منتظر حضور این بازیکن در ترکیب اصلی بود. اگر برانکو رضائیان را در بازی مقابل نفت به میدان میفرستاد، تا چند روز از گزند انتقادات در امان بود اما در عوض از بازی بعد انتقادات نه نسبت به بازی نکردن رضائیان که به عدم حضور او در ترکیب اصلی باز میگشت و بنابراین این معضل حاشیهای همچنان با برانکو و پرسپولیس
میماند. برانکو ترجیح داد تا عافیتطلبی نکند و به قولی سیاست به خرج ندهد. او خوب میداند که کوتاه آمدن در موضوع رضائیان او را مجبور به عقبنشینیهای بیشتر میکند و چه عقبنشینی بدتر از اصلی چون استفاده از ترکیب ثابت که برانکو به آن اعتقادی اساسی دارد.
*اینکه در آینده برانکو تسلیم نظر منتقدان میشود و رضائیان را به ترکیب اصلی تیمش وارد میکند، چندان مشخص نیست. اما اکنون مشخص میشود که چرا او چندان تمایلی برای بازگشت مدافع راست ثابت تیم ملی به تیمش نداشت. او خوب میدانست که بازگشت این بازیکن با خود حاشیه میآورد. در این میان نقش رضائیان در برخورد با این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است. بازیکنی که در تیم ملی ثابت است با چند دقیقه بازی کردن در هر مسابقه راضی نمیشود، اما او تاوان تصمیمات خود را میدهد. برانکو نه با رضاییان لجبازی میکند و نه با کیروش، او خوب میداند که فعلا چارهای جز نیمکتنشین کردن این بازیکن ندارد.
نظر کاربران
عالی بود
درست و منطقی هم همینه
پرسپولیس الان تو شرایط خوبیه و ماهینی هم تو این 8هفته واقعا خوب کار کرده و رضاییان باید تحمل کنه و بدونه تاوان اشتباه خودشو میده و نباید حاشیه برای پرسپولیس بزرگ درست کنه.
پدرش بیماره .... رفته دکتر با باباش.... :) .... حالا بشین رو نیمکت تا حالیت شه دور زدن یعنی چی .... طارمی از اول فصل گفت من میرم ... رفت و پشیمون شد.... ولی رضاییان همرو دور زد.... درسته پشیمون شده ولی یه جایگزین براش پیدا شده که داره خوب کار میکنه .... پس بقول نویسنده سری که درد نمیکنه رو.... پرسپولیس الان صدرنشینه دست وردارین ازین موضوع پیش پااا افتاده هررر وخخت کسی مصدوم شد محروم شد بد کار کرد طوری که تووو دوسه بازی موجبااات از دس رفتن پیروزی رو بوجود اورد اونوخخت این آقااا میتونه بازی کنه.... باید از خداشم باااشه... که دوباره رااااش دادن...
این بچه لوس اگه عاشق تیمش بود نمیرفت حالا هم که برگشته نميشه کل تیم بهم بریزه تا این آقا بازی کنه بعدشم ما طرفدار تیم هستیم نه تنها یک شخص، اگه امروز دقیقه ۸۰ بیاد به بازی فردا انتظار دارن دقیقه ۶۰ بیاد، پس تکلیف ماهینی که اينهمه تلاش کرده چی میشه، اگه تو ترکیه همه چی خوب بود آیا بازم برمیگشت
ما ایرانی ها عجب منطق بدی دارییم. که اگر کسی اشتباه کرد نباید بخشیدش رامین سال گذشته چقدر برا تیم ما زحمت کشید همش فراموش شد.
برانکو مساوی لجبازی. آن زمان در تیم ملی اصرار به استفاده ا از مهرهای ضعیف مثل ستار زارع ،بداوی، و..... و دعوت نکردن خداداد ومبعلی که چوبش رو هم در آخر خورد.حالا هم خواهید دید.....