یادداشت های حمید رضا صدر
آن اشتلیکه که ما می شناختیم
نمی توان اولی اشتلیکه را بدون سال های بازی اش در میدان شناخت، نه نمی توان.
طرفداری: او مربی تیم های پرشماری بوده است. سرمربی تیم های ملی زیر نوزده و بیست و بیست و یک سال آلمان که فیلیپ لام، باستین شواین اشتایگر، پر مرتساکر و لوکاس پودولسکی شاگردانش بودند. سرمربی تیم های ملی سوییس و ساحل عاج. سرمربی مانهایم، آلمیرا، و همین طور العربی، السایلیا و آل عرب. او حالا روی نیمکت تیم ملی کره جنوبی نشسته و می خواهد کره ای ها را راهی جام جهانی کند. ولی اولی اشتلیکه برای ما از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا ده سال بعد بازیکنی بود که اگر طرفدار تیم هایش بودیم به او دل می سپردیم و معمولا به پیروزی چنگ می زدیم و اگر طرفدارشان نبودیم سخت آزار می دیدیم. با آن سبیل و موی کم پشت ترکیب ستاره واری نداشت ولی همه او را خوب می شناختند و می دانستند چه قدرتی دارد و چه بازیکن جنگجویی است.
تلفظ نامش چندان آسان هم نبود (آلمانی های می گفتند " Stielike " را باید به صورت " Shtill-eeker" تلفظ کنید) و ما می گفتیم "اش ت لی که" که "الف" و "ت" را با فتحه تلفظ می کردیم. اشتلیکه یک مدافع آخر بود، یک سوییپر، یک لیبرو، همین طور یک هافبک دفاعی که حمله را هم خوب می شناخت و بازیساز هم به شمار می رفت. تمرکز فراوانی داشت و بازیخوان بود و اگر پایش می افتاد دریبل های فوق العاده ای می زد.
اشتلیکه جوان را با پیراهن مونشن گلادباخ شناختیم. گلادباخی که ادو لاتک مربی اش بود و او کنار راینر بونهوف، آلن سیمونسون و یوپ هاینکس ترکیب خارق العاده ای ساخته بود. ترکیبی که در نیمه دوم دهه ۱۹۷۰ بایرن مونیخ را در بوندسلیگا پایین کشید و طی سه سال متوالی ۱۹۷۵، ۱۹۷۶ و ۱۹۷۷ قهرمان شد. گلادباخی که به فینال جام باشگاه های اروپا رسید و برابر لیورپول زانو زد. او تا ۲۳ سالگی طی پنج فصل ۱۰۹ بار برای گلادباخ در بوندسلیگا به میدان رفت و به عنوان مرد میانی بازیساز یکی از بهترین های عصر خود بود تا سرانجام زمان سفر فرا رسید.
رئال مادرید در سال 1977 به رهبری میلیانیچ اعلام کرد یکی از بهترین بازیکنان آلمانی را به برنابئو آورده است. کنار ویسنته دل بوسکه، پیری، سانتیانا، خوانیتو قرار گرفت و بلافاصله محبوب مادریدی ها شد. بسیار محبوب تر از گونتر نتزر و برایتنر که پیش از او اولین ژرمن های رئال به شمار می رفتند. نتزر و برایتنر سه فصل در رئال بازی کردند ولی اشتلیکه ماندنی شد و وفادار باقی ماند. در او چیزی موج می زد که با فرهنگ رئال سازگاری داشت. پرشور بود و اهل بازی احساسی از ته دل، اهل درگیری و خو گرفته به پیروز شدن و نفرت فراوان از شکست. به خط میانی برنابئو پیوست و کنار ویسنته دل بوسکه و آنخل کمربند محکمی را تشکیل داد. ورود او مترادف بود با سه قهرمانی پیاپی در لالیگا. رئال با او در فینال جام در جام 1983 مغلوب آبردین کوچک به رهبری آلکس فرگوسن شد. زمانی که در میانه میدان زوج گایگو بود و پشت سر سانتیانا و خوانتیو بازی می کرد. او با ورود لوییز مالونی روی نیمکت با شماره 4 در قلب دفاع قرار گرفت و زوج آندره س سابینو شد. او طی سال های 1978 تا 1981 چهار بار متوالی بهترین بازیکن خارجی لالیگا شد. دو بار جام حذفی را در 1980 و 1982 بالا برد. او
در در سال آخر حضورش در مادرید - سال 1985 - زوج مانوئل سانچز شد و کاماچو کنارش قرار گرفت. سالی که با قهرمانی اش در جام یوفا به پایان رسید تا راهی لیگ سوییس شود.
اشتلیکه در تیم ملی آلمان سوی دیگر کارنامه اش را شکل داد. از دست دادن جام جهانی ۱۹۷۸ به دستور فدراسیون فوتبال آلمان که اجازه بازی در تیم ملی به بازیکنانی که آلمان را ترک کرده بودند نداد، تلخ بود و برای خود تیم ملی تلخ تر. هلموت شوئن به او که بازیکن چند منظوره ای بود و می توانست جای خالی شده بکن باوئر - لیبرو و سوییپر قلب دفاع - را پر کند سخت نیاز داشت. دفاع آلمان آسیب پذیر شده بود و ژرمن ها جامی را که به عنوان قهرمان جهان آغاز کرده بودند در نیمه راه از دست دادند و به خانه بازگشتند. ورود یوپ دروال به تیم ملی آلمان مترادف بود با قرار گرفتن اشتلیکه در نقش سوییپر بی بدیل تیم. او برابر شوماخر ایستاد و و فورستر و برنارد دیتز در دو سویش قرار گرفتند که آلمان با عقب برگشتن بریگل و کالتز در دو دفاع کناری پنج نفره به رهبری او دفاع می کرد. آن آلمان با درخشش او در میانه میدان با پیروزی برابر بلژیک در فینال قهرمان یورو ۱۹۸۰ شد و دو سال بعد تا دیدار نهایی جام جهانی پیش رفت. صحنه های بازی های آن آلمان با او، شوماخر، کالتز، بریگل، شوستر، هانسی مولر، رومنیگه، هروبش و آلوفس هنوز هم پرشور هستند که میان شان تصویر اشتلیکه در
نبرد آلمان غربی - فرانسه در نیمه نهایی هنوز هم تاثیرگذار است. او با تساوی ۳-۳ پس از ۱۲۰ دقیقه نبرد یکی از زنندگان توپ در ضیافت پنالتی ها شد. پشت توپ ایستاد تا سومین ضربه آلمان را بزند. پیش از او کالتز و برایتنر دروازه فرانسه را باز کرده بودند، ولی او توپ را برابر ژان لوک اتوری از کف داد تا اولین بازیکنی باشد که ناکام مانده است. زد زیر گریه و دوربین ها نشانه اش رفتند. برای ما نمای در آغوش کشیده شدن اشتلیکه توسط پیر لیت بارسکی یکی از شمایل های روشن آن دیدار تاریخی باقی ماند. ژرمن ها سرانجام راهی نبرد نهایی شدند ولی در آخرین گام برابر ایتالیا زانو زدند. اشتلیکه آخرین بازی را برای کشورش را در ۱۹۸۴ برابر آرژانتین انجام داد که اولین بازی آلمان به رهبری فرانتس بکن باوئر بود.
زمان سپری شده است. خیلی زیاد. ولی جایگاه رفیع اولی اشتلیکه به عنوان بازیکن محفوظ مانده. بازیکنی که در هر سه فینال باشگاه های اروپا - قهرمانی، جام در جام و یوفا - بازی کرد، همین طور در فینال جام جهانی و جام ملت های اروپا را هم بالا برد.
پ
ارسال نظر