هر مدیری در استقلال ساز خودش را میزند
مشکلات باشگاه استقلال نه مالی است و نه به نتایج این تیم مربوط میشود، ظاهراً مشکل اصلی سازهای مختلفی است که مدیران باشگاه میزنند.
با کنار رفتن بهرام افشارزاده از سرپرستی باشگاه استقلال، رضا حسنیخو مدیرکل پیشین حراست وزارت ورزش و جوانان جانشین افشارزاده شد، اما حسنیخو ترجیح داد پس از دو روز از انتخابش کنارهگیری کند. پس از حسنیخو، فردی سرپرست باشگاه شد که کمتر کسی تصور حضور او در استقلال را داشت. سیدرضا افتخاری که در فدراسیون فوتبال بیشتر سمتهای مدیریتی را تجربه کرده است، این روزها سرپرست و به قول وزیر ورزش مدیرعامل استقلال است. او آمده که استقلال را به آرامش برساند و آخرین تدابیرش انتخاب نصرالله عبداللهی بهعنوان سرپرست تیم بهجای منصور پورحیدری است و بهتاش فریبا بهعنوان مدیرفنی.
در این بحث البته به چگونگی انتخاب سیدرضا افتخاری پرداخته نخواهد شد و موضوع اصلی سازهای مختلفی است که مدیران ارشد استقلال میزنند، سازهایی که خیلی هم هماهنگ نیست. در این بین هر مدیری قصد دارد قدرت خود را به رخ دیگری و البته علیرضا منصوریان و بازیکنان استقلال بکشد و خود را صاحب قدرت نشان دهد. شاید باور این مسئله سخت باشد که در زمان حضور وزیر ورزش در تمرین استقلال، یکی از اعضای هیئت مدیره به سمت منصوریان رفت و اعلام کرد کاری به انتخابهای اخیر نداشته باشد و بداند همه کاره اوست. این فرد حتی سرمربی استقلال را توجیه کرد که همه چیز باشگاه را رصد کرده و اجازه نمیدهد که کسی بدون دستور او کاری انجام دهد. این یعنی همان ساز مخالف، همان ناهماهنگی و همان ... .
از دو هفته پیش افتخاری امور باشگاه را در دست گرفته و در ظاهر نفر اول باشگاه است. او به فراخور سمتش در باشگاه استقلال به منصوریان اعلام کرده که اگر مشکلی دارد، با او در میان بگذارد، اما در این میان برخی از مدیران ارشد باشگاه جلسات خصوصی با بازیکنان و حتی لیدرهای هواداران برگزار کرده و به آنها گفتهاند که همه کاره باشگاه هستند، اتفاقی که باعث سردرگمی بازیکنان و منصوریان شده است. آنها نمیدانند که باید با چه کسی صحبت کنند و با چه کسی در ارتباط باشند. آنها اصلا نمیدانند قدرت دست کیست و کیست که در باشگاه حرف آخر را میزند.
همه این عوامل دست به دست هم داده تا ناهماهنگیهای زیادی در باشگاه بهوجود بیاید، ناهماهنگیهایی که برای استقلالِ منصوریان دردسرهای زیادی ایجاد کرده است. باشگاه استقلال امسال برخلاف سالهای گذشته مشکل مالی ندارد، موضوعی که در گذشته به دغدغه اصلی مدیران استقلال تبدیل شده و حتی برخی از آنها را ناچار به تصمیمگیری برای استعفا کرده بود. روزی نبود که افشارزاده در باشگاه استقلال از مشکلات مالی و بدهیهای انباشته به بازیکنان خارجی صحبت نکند. او توانست این مشکلات را مدیریت کند، اما کیست که نداند چه روزهای سختی را گذراند و در طول سال گذشته بازیکنان استقلال چند بار دست به اعتصاب زده یا اعتراضهای زیادی کردند.
شرایط امسال اما متفاوت از سالهای گذشته است. بازیکنان جدید با قرارداد سنگین به استقلال پیوسته و بازیکنانی که قراردادشان به پایان رسیده بود، با رقم بالا قراردادشان را تمدید کردند. از طرفی ۳۰ درصد مبلغ قرارداد استقلالیها به استثنای مربیان و کادر پزشکی پیش از آغاز فصل پرداخت شده است. شاید مدیران استقلال بگویند منابع مالی مشخص بوده و بههمین دلیل است که پرداختیها منظم بوده است، اما این سؤال پیش میآید که چطور پول بازیکنان پرداخت شده، ولی پول مربیان، کادر پزشکی و تدارکات پرداخت نشده است؟
مشکلات البته به همین جا ختم نمیشود. در یکی از جلسات هیئت مدیره استقلال، یکی از اعضا اعتراض میکند که چرا قرارداد بازیکنان سنگین است. در مقابل یکی از اعضای پرنفوذ هیئت مدیره پاسخ میدهد که اگر با رقم بالای پیشنهادی بازیکنان موافقت نمیشد، با باشگاه قرارداد نمیبستند و اکنون استقلالی نبودند. این جمله کافی است تا این سؤال در ذهن تداعی شود که نقش بهرام افشارزاده در جذب بازیکنان چقدر بوده است؟ آیا غیر از این است که افشارزاده با هماهنگی اسپانسر و هیئت مدیره اقدام به جذب بازیکنان جدید کرده بود؟ اینجا البته نقش برخی از مدیران استقلال مشهود و مشخص است و اینکه آنها با نفوذشان بازیکنان را جذب کردند و حالا جلسات شبانگاهی میگذارند.
سیدمهدی رحمتی در زمان حضور محمود گودرزی در تمرین استقلال از وزیر ورزش درخواست کرد که زمین مناسبی برای تمرینات استقلال پیدا کنند. صحبتهای کاپیتان استقلال این سؤال را ایجاد میکند که چرا هیئت مدیره انتخابی توسط وزارت ورزش نتوانسته مشکلات آبیپوشان را حل کند؟ چرا رحمتی باید از شخص اول ورزش ایران درخواست زمین مناسب کند؟ آیا کاپیتان استقلال از مدیران باشگاه ناامید شده است؟
متأسفانه برخی از اعضای هیئت مدیره و مدیران استقلال حیطه وظایف خودشان را نمیدانند و بهدلیل دخالتهای بیجا در امور تیم باعث شدهاند که برخی از کارها پیش نرفته و مشکلات همچنان به قوت خود بماند. این مشکلات بیشتر به منصوریان و استقلال ضربه زده است. شاید اعضای هیئت مدیره برای توجیه کارهای خود بگویند که اگر آنها نبودند، بازیکنان مدنظر استقلال جذب نمیشدند یا با استفاده از نفوذشان کارها پیش رفته است، اما آنها باید بدانند هر فردی در هر موقعیتی، جایگاه تعریف شدهای دارد. اگر قرار باشد که هر مدیری ساز خودش را بزند، انتخاب سرپرست، سرمربی و یا عوامل دیگر معنا نخواهد داشت. قطعاً استقلال زمانی ثبات پیدا میکند که هر فردی در حیطه وظایف خودش عمل کند.
ارسال نظر