مشکل قطر با ایران؛ سیاسی است یا ورزشی؟
اگر الاهلی را کنار بگذاریم بیشتر از گذشته به این نتیجه میرسیم که قطر حالا چندان هم خواهان به خدمت گرفتن بازیکنان ایرانی نیست.
به نظر میرسد قطریها که در مناقشه موجود میان ایران و عربستان نیز تمام تلاش خود را به کار میگرفتند تا خوشخدمتیشان را به سعودیها ثابت کنند حالا در فاز تازهتری قصد دارند مرزبندی خود را با ایران جدیتر کنند.
شاید به همین دلیل است که رسانههای این کشور همواره طی ماههای اخیر از شایعهپراکنی پیرامون سرنوشت بازیکنان ایرانی لیگ ستارگان فروگذار نبودند و هربار با شایعهای سعی کردند اخبار دروغین را به بازیکنان ایرانی نسبت بدهند. هرچند برخی از بازیکنان ایرانی نیز خود بهانه به دست قطریها دادند و طوری غیرمسئولانه رفتار کردند که جای تعجب دارد.
در چند سال گذشته، تقابل فوتبالی تیمملی با قطریها، بیشتر از هر تیم دیگری در آسیا بوده است. از مقدماتی جام ملتهای آسیا گرفته تا مقدماتی جامجهانی و حتی مرحلهگروهی جام ملتها؛ کشور کوچک و جاهطلب حاشیه خلیجفارس طبق قرعهکشیها همواره یکی از رقیبان ایران بوده است.
در چند سال اخیر کوچ بازیکنان ایرانی به لیگ ستارگان قطر به بالاترین حد خود رسیده است. به نحوی که میتوان لیگ فوتبال قطر موسوم به لیگ ستارگان را حیاطخلوت ستارگان فوتبال ایران دانست.
به همین منظور و باتوجه به تقابل دوباره ایران و قطر در مرحله مقدماتی جامجهانی ۲۰۱۸، در این مطلب نگاهی خواهیم داشت به مسائل مختلف رخ داده میان فوتبال ایران و قطر. از جدالهای رودررو تا حضور لژیونرهای ایرانی در این کشور.
لیگ ستارگان؛ دریای بینهایتی از پول
لیگ ستارگان قطر بالاترین سطح از رقابتهای باشگاهی در این کشور است که از سال ۱۹۶۳ راهاندازی شده است. این لیگ اگر چه در سالهای دور سطحی بسیار پایین داشت و جزو لیگهای درجه چندم فوتبال آسیا محسوب میشد، اما در یک دهه اخیر بهواسطه تغییر نگاه قطریها به فوتبال و سرمایهگذاری هنگفت سرمایهداران قطری که منجر به بالا رفتن سطح مالی و امکانات فوتبال در این کشور شده، تبدیل به لیگی حرفهای و درجه یک شده است.
به نحوی که تعداد زیادی از ستارگان جهان فوتبال مانند ژاوی هرناندز، رائول گونزالس، زیروبرتو، پپ گواردیولا و باتیستوتا در سالهای آخر دوران فوتبال خود با گرفتن مبالغی هنگفت راهی فوتبال قطر و باشگاههای این کشور شدهاند؛ اتفاقی که بیش از پیش موجب مطرح شدن نام قطر در فوتبال جهان شده است. لیگ ستارگان قطر در حال حاضر بیشترین گردش مالی را در غرب آسیا دارد و در میان کشورهای عربی نیز بدون شک بهترین لیگ محسوب میشود.
قطریهای رویاپرداز، بعد از اینکه توانستند با صرف مبالغی هنگفت لیگ ستارگان را تبدیل به محل رفتوآمد چهرههای سرشناس جهان فوتبال کنند، در ادامه بلندپروازیهای خود برای کسب میزبانی جامجهانی ۲۰۲۲ نامزد شده و در کمال ناباوری موفق شدند در حضور کشورهای قدرتمندی مانند انگلستان و آمریکا، میزبانی مهمترین رقابتهای فوتبال جهان را کسب کنند. اتفاقی که البته بعدها بهشدت از سوی انگلستان و آمریکا مورد اعتراض واقع شد.
کشورهایی که اعتقاد داشتند قطر با پرداخت رشوه به مقامات فیفا موفق به کسب میزبانی شده است. به واسطه همین اعتراضها پای نهادهای امنیتی مانند اف بی آی و پلیس بینالملل نیز به جریان پرونده میزبانی قطر باز شد؛ اتفاقی که موجب رو شدن پرونده عظیم فساد در فیفا و باعث برکناری چهرههای مطرحی همچون سپبلاتر شد.
همچنین قطریها بارها به دلیل بدرفتاری با کارگران خارجی که در پروژه ساخت استادیومها مشغول به کار هستند محکوم شده و مورد اتهام قرار گرفتهاند و هیچ بعید نیست در آیندهای نزدیک با فشار کشورهای قدرتمند صاحب کرسی در فیفا، میزبانی را از دست بدهند.
اگرچه لیگ ستارگان قطر از اوایل دهه۶۰ میلادی آغاز به فعالیت کرده است، اما نخستین حضور بازیکنان ایرانی در این کشور به دو دهه بعد و اولین سال از دهه ۶۰ شمسی مربوط میشود. جایی که عبدالرضا برزگری، فوتبالیست معروف آبادانی با پیوستن به تیم العربی قطر در سال ۱۳۶۰، تبدیل به نخستین بازیکن ایرانی شد که در لیگ ستارگان قطر به میدان رفته است. بعد از این انتقال نیز ستارگان دیگری از فوتبال ایران مانند ابراهیم قاسمپور، شاهرخ بیانی، ناصر محمدخانی، فرشاد پیوس، محمد پنجعلی، حمید درخشان، افشین پیروانی و علی دایی در دهه ۶۰ و۷۰ شمسی به لیگ ستارگان قطر رفته و در تیمهای مختلف این کشور بازی کردند.
در حالی که ستارگان فوتبال ایران در دهه ۶۰، لیگ قطر را برای ادامه فوتبال خود و کسب درآمد انتخاب کردند، اما نسل جدید فوتبال ایران که بعد از جامجهانی ۹۸ چهره شدند، امارات و فوتبال باشگاهی این کشور را به قطر ترجیح داده و باعث شدند تا برای چندین سال هیچ بازیکنی از ایران در لیگ قطر حضور نداشته باشد. اما در چند سال اخیر و بعد از تصمیم بحثبرانگیز اماراتیها مبنی بر تغییر نام لیگ فوتبال این کشور حضور ایرانیها در امارات متوقف شد و دوباره لیگ ستارگان قطر تبدیل به پاتوق فوتبالیستهای ایرانی شد.
اتفاقی که موجب به راه افتادن موج جدیدی از کوچ ستارگان فوتبال ایران به این کشور عربی شد. به شکلی که بازیکنان مطرحی مانند علی کریمی، جواد نکونام، آندرانیک تیموریان،هادی عقیلی، مجتبی جباری، فرهاد مجیدی، محمدرضا خلعتبری و پژمان منتظری بهعنوان چهرههای مطرح فوتبال ایران راهی قطر شدند و در تیمهای مختلف این کشور به میدان رفتند. حضور ستارگان فوتبال ایران در لیگ قطر، در برههای از زمان به حدی بود که تقریبا در دوسوم تیمهای حاضر در لیگ ستارگان، بازیکنان ایرانی حضور داشتند و تقریبا در ابتدای هر فصل از فوتبال ایران، تعداد زیادی از بازیکنان مطرح کشورمان راهی قطر میشدند.
قطر دنبالهرو امارات؛ بازیکنان ایرانی دیگر جایی در لیگ ستارگان نخواهند داشت؟
در شرایطی که در چند سال اخیر حضور ایرانیها در لیگ قطر به بالاترین حد ممکن رسیده بود، حالا به نظر میرسد قطریها با اتخاذ تصمیمیخاص، قصد دارند در جذب بازیکنان ایرانی تجدیدنظر کنند. البته این خبر در حال حاضر بیشتر شایعه به نظر میرسد. به این دلیل که در شرایط فعلی بازیکنانی مانند مجتبی جباری، پژمان منتظری، مرتضی پورعلیگنجی و مهرداد پولادی در لیگ قطر حضور دارند و این فصل نیز در این کشور بازی خواهند کرد.
اما با این حال اقدام قطریها در دیپورت کردن بازیکنانی مانند اشکان دژاگه، جواد نکونام و محمد نوری و البته عدمموفقیت بازیکنانی مانند امید ابراهیمی برای حضور در قطر، بیش از پیش به این شایعه دامن زده است. هرچند نباید از این مساله به سادگی عبور کرد که چهرههای بازگشتی فوتبال کشورمان از قطر، اغلب کسانی هستند که نه تنها در تیمهای خود عملکرد قابلدفاعی نداشتند، بلکه از نظر شرایط سنی نیز جزو بازیکنان مسن محسوب میشدند.
در چند سال گذشته، تقابل فوتبالی تیمملی با قطریها، بیشتر از هر تیم دیگری در آسیا بوده است. از مقدماتی جام ملتهای آسیا گرفته تا مقدماتی جامجهانی و حتی مرحله گروهی جام ملتها، کشور کوچک و جاهطلب حاشیه خلیجفارس طبق قرعهکشیها همواره یکی از رقیبان ایران بوده است.
تیم ملی فوتبال مردان بزرگسالان ایران و قطر تاکنون ۲۰ بار در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. حاصل این ۲۰ بازی، ۱۲ پیروزی برای ایران، ۳ پیروزی برای قطر و ۵ تساوی بوده است. همچنین گل زده ایران ۳۲ و گل زده قطر ۱۵ گل بوده است.
در برخی از این دیدارها نیز تقابل دو تیم جنجالهای زیادی داشته است. مانند بازی ۱۶ آبان سال ۷۶ در قطر که بازی برگشت و آخرین دیدار مرحله مقدماتی جامجهانی ۹۸ محسوب میشد و تیم ایران با پیروزی در آن باز میتوانست به صورت مستقیم راهی جامجهانی شود. اما در پایان قطریها موفق شدند با دو گل ایران را شکست بدهند تا ضمن کسب نخستین برد تاریخ مقابل ایران، موجب عدمراهیابی ایران به جام جهانی به صورت مستقیم شوند.
از اتفاقات حاشیهای آن بازی درگیری کریم باقری با بازیکن قطری بود که منجر به اخراج و سپس محرومیت او شد. دیگر بازی خاطرهانگیز ایران و قطر نیز مربوط به دور اول مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ میشود. در آن دیدار که دو تیم برای صعود به مرحله نهایی نیاز به برد داشتند، تیم ایران در اواسط بازی با گل به خودی یحیی گلمحمدی با نتیجه ۲-۱ از میزبان خود عقب افتاد، اما در دقایق پایانی و در عرض کمتر از پنج دقیقه با دو گل از آرش برهانی و وحیدهاشمیان، ایران حریف خود را با نتیجه ۳-۲ شکست داد به دور بعد و در نهایت جام جهانی صعود کرد.
ایران و قطر در مرحله مقدماتی جامجهانی ۲۰۱۴ نیز با یکدیگر همگروه بودند که در دو دیدار رفت و برگشت یک تساوی بدون گل در تهران و یک برد یک بر صفر برای ایران حاصل کار دو تیم بود. همچنین در مرحله مقدماتی جامجهانی ۲۰۱۸ نیز ایران و قطر در یک گروه قرار دارند.
نگاه سیاسی قطریها
قطریها در همه حوزهها و حتی ورزش نگاهی سیاستمدارانه دارند. در واقع نوع نگاه آنها به مساله فوتبال همانطوری است که در سیاست خارجی خود مدنظر دارند؛ سیاستی که با سیاستهای منطقهای آمریکا هماهنگی کامل دارد بهگونهای که اگر روند کلی سیاست خارجی این کشور را در نظر بگیریم در نهایت تامینکننده بزرگ منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه خواهد بود. قطریها اینک به یکی از بزرگترین عامل ناامنیهای سوریه- البته در کنار عربستان- و حتی افغانستان تبدیل شدهاند. کیست که نداند تروریستهای سوری پول جنگیدن با اسد را از کجا میآورند یا آنکه طالبان یک پایشان در میدان جنگ با دولت کرزای است و پای دیگرشان در خانه امیر قطر؟
در واقع آنها در برهههای مختلف نیز در فوتبال همین نگاه سیاسی را در دستورکارشان قرار دادهاند. آنها همواره سعی دارند با جدیتر کردن مرزبندیشان با فوتبال ایران دیگران را متقاعد کنند که از لحاظ کلاس کاری بالاتر از کشورمان قرار دارند. هر چند دست کم کیفیت لیگ و نتایج بازیهای رو در روی ملی نشان میدهد که فوتبال ایران کیفیت بهتری نسبت به قطریها دارد. با همه اینها اگر قرار باشد به قطر بهعنوان سوژهای سیاسی نگاه کنیم بیشتر به این نتیجه میرسیم که برخی اوقات تمامی مسیرها به قطر ختم شده است.
در مجموع روشن است که عربهای حاشیه خلیجفارس مدتهاست که از هیچ پولی برای پیشبرد منافع خود چه در خاورمیانه و چه در سراسر جهان دریغ نمیورزند. آنها به روشهای مختلف متوسل میشوند ولی معنای آن یکی است: آنها با توسل به پرداخت رشوه، سرمایهگذاریها و هدایا سعی میکنند در ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا چهره مثبت خود را ایجاد کنند ولو اینکه شخصیتها و نهادهای سیاسی که از آنها پول میگیرند، نیک میفهمند با چه جریانی سروکار دارند.
گرفتن میزبانی جامجهانی از فیفا مصداق بارز این سیاست قطریهاست. از همینجا میتوان به این واقعیت انکارناپذیر پی برد که غرب و پادشاهیهای محافظهکار عربستان نه تنها سوار یک قایق شده و حرکت میکنند بلکه از نظر ماهیت اخلاقی و درجه فساد شبیه به هم و حتی همگون هستند. هر چند قطر دستکم در خصوص به کار گرفتن بازیکنان ایرانی سعی کرده متفاوت از امارات عمل کند و همچنان راه را برای جذب بازیکنان ایرانی باز نگهداشته است اما این انتقالات تا زمانی ادامه خواهد داشت که سود این جریان بیشتر به نفع قطر باشد نه ایران.
نظر کاربران
قطر با ایران مشکل داره؟
قطر عددی نیست که بخواد از این غلطا بکنه