اتهام خیانت به پیشکسوتان پاس
باشگاه پاس همدان از هواداران این تیم به خاطر سقوط به دسته دوم عذرخواهی کرد.
کاپ: باشگاه پاس همدان از هواداران این تیم به خاطر سقوط به دسته دوم عذرخواهی کرد. در بیانیه باشگاه پاس آمده است:
اعضای باشگاه پاس تمام تلاش خود را بهکار گرفتند تا با کسب پیروزی در دیدار پایانی موجبات ماندگاری در لیگ دسته یک را رقم بزند اما باز هم اسیر اتفاقات ناخوشایند فوتبالی در دقایق پایانی سایر بازیها شدیم.
با این حال زندگی همچنان برای پاس و هوادارانش در جریان خواهد بود کما اینکه بسیاری از تیمهای مطرح طی سالهای اخیر در جداول لیگهای فوتبال ایران بالا و پایین شدند و آنهایی که فعل خواستن را صرف کردند، مرگ را تبدیل به تولدی دوباره کرده و ثابت کردند در سایه وحدت، همدلی و حمایت میتوان از تجربه شکست، پیروزی و سربلندی یافت.
احساسات شما سرمایههای اصلی باشگاه پاس را درک میکنیم، انتقادها، گلایهها و حتی کنایههای برخی بزرگواران را با جان و دل میپذیریم. دستمریزاد میگوییم به این همه احساس، تعصب و درک عمیقی که از تیم محبوب خود دارید.
و بدانید که همچنان حیات پاس در جریان است و میتوان زندگی دوباره را برای این تیم ایجاد کرد. پاس یک تیم نیست بلکه مکتبی فراموش نشدنی است و باید با وحدت، همدلی و شروع دوباره در کنار یکدیگر، قامتی دوباره به پاس داد.
... و چند خطی برای دلواپسان بهاری پاس!
امتیاز پاس در خردادماه ۸۶ به همدان انتقال یافت؛ تیمی که مسئولان وقت آن در تهران به این علت که بودجه کلان صرف تیمداری میشود و بهتر است این بودجه برای تقویت ورزش در بین کارکنان نیروی انتظامی که حافظان اصلی امنیت کشور هستند، هزینه شود، تصمیم به انحلالش گرفتند.
در واقع همدانیها خدمت بزرگی به تداوم حیات دوباره پاس کردند و بجای اینکه پاس بزرگ منحل شود، با اجرایی کردن پروسه انتقالش به همدان، ۹ سال با هزینههای میلیاردی این تیم را اداره کردند تا مبادا نام پاس به تاریخ بپیوندد.
ضمن اینکه در همان سال انتقال، از تمامی پیشکسوتان پاس تهران برای حضور در همدان و کمک به تیم پاس دعوت رسمی شد و آنها به این خواسته پشت کردند.
اگر آقایان دلسوزان پاس بودند چرا در این ۹ سال حاضر به کمک نشدند. مگر ایران عزیزمان مرز جغرافیایی دارد که پیشکسوتان پاس، همدان را بیگانه فرض کردند و پاس را در همدان غریبه دانستند.
پاسی که در تهران و در بهترین حالت ۵۰ تا۱۰۰ هوادار داشت، در همدان یک جمعیت بزرگ هوادار و هواخواهش بوده و هستند.
اگر هم قرار بر مرزبندی جغرافیایی باشد، در این صورت تیمهای تهرانی حق ندارند در جای جای میهن پهناور هوادار داشته باشد.
پاس تهران نیز با همان نام پاس به همدان منتقل شد و با همان مکتب چندین سالهاش و البته صرف هزینههای میلیاردی و برخورداری از حمایت هواداران دلسوز و همیشگی تا به امروز پایدار مانده است.
با ورود پاس بهترین زیرساختها برای این تیم فراهم شد و اگر تهرانیها یک مجموعه ورزشی را در اختیار این تیم قرار دادند، در اینجا چندین مجموعه ورزشی در خدمت تیم است.
حتی این انتقال باز هم شرایط را برای حضور افراد صاحبنام در رأس امور فراهم ساخت. شخصیتهایی نظیر سیدکاظم اولیایی، منصور پورحیدری، سردار ملاحی، اصغر مدیرروستا، علیرضا منصوریان، فراز کمالوند، محمود یاوری، وینکو بگوویچ، محسن عاشوری و ... در این سالها در پاس بودند و همدانیها کمترین سهم را در اداره این تیم داشتند.
برای همدانیها و هواداران پاس روزهای بهاری اردیبهشتماه و خرداد عادت همیشگی شده و میدانند پس از پایان هر فصل، دلواپسان سر میرسند و هر یک به نحوی همان اظهارنظرهای گذشته را بین خود تقسیم کرده و تکرار میکنند.
ضمن احترام به پیشکسوتان پاس، ذکر این جمله ضروریست که اگر پاس را پاس همیشگی نمیدانید و مدعی هستید این پاس، پاس همدان است، سخن بیهوده گزاف است و اگر هم پاس را همان پاس همیشگی میدانید بنابراین از اینکه طی سالهای اخیر به تیم دوست داشتنی خود کمک نکردید، خیانتی بزرگ را برجای گذاشتهاید.
در پایان لازم میدانیم قدردان زحمات تمامی مسئولان بهویژه استانداران این استان طی سالهای اخیر باشیم که در حد توان برای پایدار ماندن پاس حمایت داشتند.
باشد که با اتحاد و همدلی مسئولان، هواداران و رسانهها، در سالجاری شروع دوباره برای موفقیت پاس داشته باشیم و ثابت کنیم پاس بزرگ همدان نیازی به دلسوزی آقایان ندارد و پاکی، استقامت و سرافرازی شعار همیشگیاش است.»
اعضای باشگاه پاس تمام تلاش خود را بهکار گرفتند تا با کسب پیروزی در دیدار پایانی موجبات ماندگاری در لیگ دسته یک را رقم بزند اما باز هم اسیر اتفاقات ناخوشایند فوتبالی در دقایق پایانی سایر بازیها شدیم.
با این حال زندگی همچنان برای پاس و هوادارانش در جریان خواهد بود کما اینکه بسیاری از تیمهای مطرح طی سالهای اخیر در جداول لیگهای فوتبال ایران بالا و پایین شدند و آنهایی که فعل خواستن را صرف کردند، مرگ را تبدیل به تولدی دوباره کرده و ثابت کردند در سایه وحدت، همدلی و حمایت میتوان از تجربه شکست، پیروزی و سربلندی یافت.
احساسات شما سرمایههای اصلی باشگاه پاس را درک میکنیم، انتقادها، گلایهها و حتی کنایههای برخی بزرگواران را با جان و دل میپذیریم. دستمریزاد میگوییم به این همه احساس، تعصب و درک عمیقی که از تیم محبوب خود دارید.
و بدانید که همچنان حیات پاس در جریان است و میتوان زندگی دوباره را برای این تیم ایجاد کرد. پاس یک تیم نیست بلکه مکتبی فراموش نشدنی است و باید با وحدت، همدلی و شروع دوباره در کنار یکدیگر، قامتی دوباره به پاس داد.
... و چند خطی برای دلواپسان بهاری پاس!
امتیاز پاس در خردادماه ۸۶ به همدان انتقال یافت؛ تیمی که مسئولان وقت آن در تهران به این علت که بودجه کلان صرف تیمداری میشود و بهتر است این بودجه برای تقویت ورزش در بین کارکنان نیروی انتظامی که حافظان اصلی امنیت کشور هستند، هزینه شود، تصمیم به انحلالش گرفتند.
در واقع همدانیها خدمت بزرگی به تداوم حیات دوباره پاس کردند و بجای اینکه پاس بزرگ منحل شود، با اجرایی کردن پروسه انتقالش به همدان، ۹ سال با هزینههای میلیاردی این تیم را اداره کردند تا مبادا نام پاس به تاریخ بپیوندد.
ضمن اینکه در همان سال انتقال، از تمامی پیشکسوتان پاس تهران برای حضور در همدان و کمک به تیم پاس دعوت رسمی شد و آنها به این خواسته پشت کردند.
اگر آقایان دلسوزان پاس بودند چرا در این ۹ سال حاضر به کمک نشدند. مگر ایران عزیزمان مرز جغرافیایی دارد که پیشکسوتان پاس، همدان را بیگانه فرض کردند و پاس را در همدان غریبه دانستند.
پاسی که در تهران و در بهترین حالت ۵۰ تا۱۰۰ هوادار داشت، در همدان یک جمعیت بزرگ هوادار و هواخواهش بوده و هستند.
اگر هم قرار بر مرزبندی جغرافیایی باشد، در این صورت تیمهای تهرانی حق ندارند در جای جای میهن پهناور هوادار داشته باشد.
پاس تهران نیز با همان نام پاس به همدان منتقل شد و با همان مکتب چندین سالهاش و البته صرف هزینههای میلیاردی و برخورداری از حمایت هواداران دلسوز و همیشگی تا به امروز پایدار مانده است.
با ورود پاس بهترین زیرساختها برای این تیم فراهم شد و اگر تهرانیها یک مجموعه ورزشی را در اختیار این تیم قرار دادند، در اینجا چندین مجموعه ورزشی در خدمت تیم است.
حتی این انتقال باز هم شرایط را برای حضور افراد صاحبنام در رأس امور فراهم ساخت. شخصیتهایی نظیر سیدکاظم اولیایی، منصور پورحیدری، سردار ملاحی، اصغر مدیرروستا، علیرضا منصوریان، فراز کمالوند، محمود یاوری، وینکو بگوویچ، محسن عاشوری و ... در این سالها در پاس بودند و همدانیها کمترین سهم را در اداره این تیم داشتند.
برای همدانیها و هواداران پاس روزهای بهاری اردیبهشتماه و خرداد عادت همیشگی شده و میدانند پس از پایان هر فصل، دلواپسان سر میرسند و هر یک به نحوی همان اظهارنظرهای گذشته را بین خود تقسیم کرده و تکرار میکنند.
ضمن احترام به پیشکسوتان پاس، ذکر این جمله ضروریست که اگر پاس را پاس همیشگی نمیدانید و مدعی هستید این پاس، پاس همدان است، سخن بیهوده گزاف است و اگر هم پاس را همان پاس همیشگی میدانید بنابراین از اینکه طی سالهای اخیر به تیم دوست داشتنی خود کمک نکردید، خیانتی بزرگ را برجای گذاشتهاید.
در پایان لازم میدانیم قدردان زحمات تمامی مسئولان بهویژه استانداران این استان طی سالهای اخیر باشیم که در حد توان برای پایدار ماندن پاس حمایت داشتند.
باشد که با اتحاد و همدلی مسئولان، هواداران و رسانهها، در سالجاری شروع دوباره برای موفقیت پاس داشته باشیم و ثابت کنیم پاس بزرگ همدان نیازی به دلسوزی آقایان ندارد و پاکی، استقامت و سرافرازی شعار همیشگیاش است.»
پ
ارسال نظر