پرسپولیس و استقلال خوزستان آبروی لیگ
ليگ برتر فوتبال ايران، پانزدهمين دورهاش را هم سپري كرد و علاوه بر خاطرات شيرين و تلخي كه براي هواداران برجاي گذاشت، نكات آموختني و تجربيات گرانقدري هم داشت.
١- ليگ برتر فوتبال ايران، پانزدهمين دورهاش را هم سپري كرد و علاوه بر خاطرات شيرين و تلخي كه براي هواداران برجاي گذاشت، نكات آموختني و تجربيات گرانقدري هم داشت. در صورتيكه بهدرستي اين نكات فهميده شود و به راهكارهاي تازهاي ختم شود، قطعا ميتواند به رشد و بالندگي فوتبال ايران كمك شاياني كند تا فوتبال ايران در مسير توسعه و پيشرفت قرار گيرد. بايد بپذيريم فرهنگ و پيشرفت ارتباط مستقيمي با هم دارند و تا فرهنگِ فوتبال بالا نرود، شاهد رشد و بالندگي در مجموعه باشگاهها و فوتبال ايران نخواهيم بود. براي همين نتيجهگرايي منجر به لمپنيزم در فوتبال ايران شده و اين گونه هر عملي، مجاز شمارده شده است.
٢- فوتبال ايران پانزدهمين دوره خود را از زمان حرفهايسازي پشتسر گذاشت اما كمترين پيشرفت را در شكل ظاهري شاهد بود. فوتبال ايران بيش از هر چيزي نياز به راهگشايي در «شكل برگزاري» مسابقات فوتبال دارد. ليگ برتر فوتبال ايران در سازماندهي، برنامهريزي، استاديوم، نحوه بليتفروشي، زمينههاي اجرايي و امنيتي و نوع برگزاري بازيها نياز به ساماندهي دارد. نيازي كه البته فدراسيون فوتبال و مهدي تاج بهتنهايي قادر به انجام آن نيست. مجموعه مديريتي كشور بايد به اين نتيجه برسد كه ورزشگاههايي مدرن بسازد تا «احترام» هواداران حفظ شود و آنها را مجاب كند كه به «برگزاري مسابقات» احترام بگذارند.
وضعيت حملونقل عمومي در استانها بايد موردتوجه قرار گيرد و فرهنگسازي اجتماعي در دستور كار باشد تا بتوان از فوتبال هم لذت برد.
٣- فوتبال روز دنيا بيشتر از هر چيز بر «احترام» اصرار دارد. آنها با برندسازي كلمه Respect به عنوان شعار در فيفا و يوفا، در حقيقت فرهنگسازي مناسبي در نوع نگاه هواداران، مديران، مربيان و بازيكنان ايجاد كردند تا اين راهبرد در اولويت رفتار، منش، ارتباط و فرهنگ قرار گيرد و احترام به ديگران تبديل به عادت شود.
دنيا به اين نتيجه رسيده است كه همه بايد به اين اعتقاد برسند كه اتفاقات فوتبال بر اساس ارتباط سالم پيش ميرود و هيچكس حق ندارد ديدگاه تهديدآميزي به اتفاقات داشته باشد. همين ميشود وقتي داور، قضاوت اشتباهي ميكند، كمتر كسي فكر ميكند جرياني در پشتپرده قرار دارد و اين رخدادها، آگاهانه است. قطعا بايد ترديدها و فسادهاي سازمان يافته را از ميانبرداريم تا به اين نقطه از اعتقاد برسيم. در فوتبال ايران، ترديد جاي اعتماد را گرفته است.
٤- فوتبال را كنار برنامههاي خستهكننده تلويزيون بگذاريد. ليگ برتر ايران نشان داد كه فوتبال چه پتانسيل بالايي براي برنامهسازي و سرگرم كردن جامعه دارد. بنابراين بايد به مساله حق و حقوق فوتبال ايران در اين ميان توجه ويژه كرد. رييس جديد فدراسيون فوتبال ايران بايد نقشه راه تازهاي براي پيگيري حقوق فوتبال و درآمدهاي ناشي از آن را در دستور كار قرار دهد و حقوق فوتبال ايران را استيفا كند.
اگرچه پيش از اين صندلي فوتبال ايران به «عمد» كوچك شده بود، اما حالا اين صندلي بايد تبديل به جايگاه واقعي خود برگردد و اين گونه حق فوتبال ايران گرفته شود.
٥- سالهاست ايرانيها خود را بهترين تماشاگران دنيا ميدانند. اما رفتار آنها در ليگ پانزدهم، شرمآور بود.
هرچند نميتوان آن را به همه ورزشگاهها و هواداران تعميم داد، اما ايجاد درگيري و تشنج روي سكوها، پرتاب اشيا و تخريب صندلي و امكانات ورزشگاهها، سر دادن شعارهاي ركيك و ناسزا - حتي در مواقعي كه اتفاق خاصي رخ نداده و صرفا تيم حريف حملهاي تدارك ديده است - از جمله سوء رفتارهاي تماشاگران در ايران است كه به پرتاب مواد محترقه و سنگ هم ختم شده بود.
فلسفه حضور هواداران در ورزشگاهها، تشويق و سردادن شعارهاي حمايتي براي كسب نتيجه ايجاد هيجان و انرژي مضاعف براي همتيميهاست اما اين رفتار در ورزشگاههاي ايران ديده نميشود و اكثر زمان بازي به ناسزا ميگذرد.
نتيجهگيري: اما بزرگترين درس ليگ پانزدهم، تلاش، ممارست، تمركز و پيروزيخواهي در فوتبال ايران بود. استقلال خوزستان و پرسپوليس، سردمدار اين تفكر بودند.
هرچند تيمهايي نظير استقلال تهران، تراكتورسازي، نفت تهران، ذوبآهن و چند تيم ديگر ميتوانند به اين ليست اضافه شوند، اما رفتار و عملكرد اين دو تيم درس بزرگي براي موجوديت فوتبال ايران بود.
نوع رفتار مربي و بازيكنان، اخلاق اجتماعي و فرهنگيشان، گفتار و عملكرد رسانهاي آنها و روشي كه در پيش گرفتند، ميتواند درس بزرگي براي فوتبال ايران باشد. اينكه براي موفقيت بايد برنامهريزي كرد، براي برنامه بايد ابزار داشت و براي ابزار بايد نحوه صحيح مديريت منابع را در دستور كار قرار داد. آيا اين نكات كمكي به آينده فوتبال خواهد كرد؟
نظر کاربران
تماشاچى كه فحش ميدهد ترقه و سنگ و ميلگرد بزمين بازى و بطرف بازيكنان مياندازد و حتى بعد از بازى به اتوبوس تيم مهمان و اتوموبيل هاى هواداران مهمان مانند راهزن ها حمله ور ميشود ايا شايسته احترام و تكريم است هوا داران شورشى كه هيچ حتى بعضى از مربيان و مسًولين سياسي و ورزشى شهرستانها اين وحشيگرى را توجيه ميكنند ايا اين نوع ديدگاه و طرز فكر و عملكرد بدوى احتياج به تنبيه دارد يا تشويق و احترام ،حداقل از تماشاچيان شيخك نشين جنوب خليج فارس ياد بگيريم ،اروپا رو بى خيال