برای علی منصوریان؛ برای شرافت خودت بجنگ
صحبت های عجیب علیرضا منصوریان سبب شده فوتبال دوستان طی روزهای اخیر واکنش های تندی به او داشته باشند.
همین صحبت ها کافی است تا اقدام منصوریان در بازی رفت لیگ و جام حذفی مقابل استقلال زیر سوال برود. سرمربی نفت آن روزها علیرضا بیرانوند را ناگهان نیمکت نشین کرد و بلافاصله پس از اتمام بازی هایش با استقلال، از بازی مقابل پرسپولیس، این گلر را به ترکیب برگرداند تا او با مهار پنالتی سرخپوشان، به کسب یک امتیاز کمک کند.
یکی از سایت های هواداری پرسپولیس مطلبی برای صحبت های منصوریان منتشر کرده که در ادامه این یادداشت را می خوانید؛
نفت تهران در خانه به سپاهان اصفهان باخت تا صعودش به مسابقات فصل آینده لیگ قهرمانان آسیا تقریبا غیرممکن شود. بعد از این مسابقه، علیرضا منصوریان در اظهارنظری شگفت انگیز مدعی شد از حالا به بعد بازیکن پرویز مظلومی است و همه سعی اش را به کار خواهد گرفت تا با متوقف کردن پرسپولیس در بازی پیش رو، مسیر قهرمانی استقلال را هموار کند! البته که از نفت انتظار می رود در سه مسابقه باقی مانده و از جمله بازی پنجشنبه با پرسپولیس حداکثر انرژی اش را به کار بگیرد و با همه توان بازی کند، اما اگر چنین توقعی وجود دارد، صرفا در راستای مفهوم بازی جوانمردانه است. نفت و هر تیم دیگری باید برای دفاع از شرافت و حیثیت خودش پا به میدان بگذارد و زیر پرچم اخلاق و مردانگی بجنگد، نه اینکه پاکی هدفش را به خوشایند یک تیم و یک گروه دیگر آلوده کند و اصول فوتبال حرفه ای را زیر سوال ببرد.
احتمالا منصوریان به عنوان گزینه بعدی نیمکت آبی ها دوست دارد از همین حالا دل هواداران استقلال را به دست بیاورد، اما بی گمان راه درستی را برای نیل به این مقصود انتخاب نکرده است. هافبک پیشین آبی ها با خلق این فلسفه قلابی، در حقیقت راه را برای یکی مثل سید جلال حسینی باز می گذارد تا در بازی با پرسپولیس، به اندازه کافی نجنگد و عرق نریزد. اگر علیمنصور دنیا را از زاویه نگاه تیم سابقش می بیند، لابد سید جلال هم حق دارد طوری توپ بزند که هواداران باشگاه قبلی اش خوشحال شوند! یا حتی بیرانوند که دلش می خواست پرسپولیسی شود و به زور باشگاه در نفت ماند، می تواند مثل خود منصوریان از این بازی بزرگ، پلی برای راضی کردن هواداران تیم بعدی اش بسازد. نه علی آقا؛ این تئوری خیلی تهی تر و خطرناک تر از آن چیزی است که شما فکرش را می کنید.
در طول دوران حضور کی روش در ایران، شاید هیچکدام از مربیان کشورمان به اندازه منصوریان به او نزدیک نبوده اند. سرمربی نفت بارها در مدح کی روش مصاحبه های عریض و طویل انجام داده و سنگ مرد پرتغالی را به سینه زده است. الهام گرفتن از یک مربی بزرگ اما، فقط به این نیست که با او احساس صمیمیت کنی و در رسانه ها «کارلوس» صدایش بزنی. کاش منصوریان کمی به مرام حرفه ای سرمربی تیم ملی دقت می کرد؛ جایی که او در چهار سال از پنج سالی که به عنوان سرمربی ایران در مراسم گالای فیفا حق رای داشته، اسم لیونل مسی را روی برگه اش نوشته و تنها یک بار، زمانی که واقعا حق با رونالدو بوده به هموطنش رای داده است. البته که انعکاس این خبرها در پرتغال زیاد به سود کی روش نبود، اما او بدون توجه به خوشایند دیگران، تنها کاری را انجام می داد که به نظرش درست می آمد.
شاید ماندگارترین قاب از دوران ۵ساله حضور کی روش در ایران، مربوط به نمایش مشت گره کرده او مقابل نیمکت کره، بعد از صعود تیم ملی به جام جهانی در اولسان می شد. آیا منصوریان یادش هست آن مشت چرا گره شد؟ به این خاطر که چوی، سرمربی کره جنوبی قبل از بازی گفته بود ایران را می برد تا به صعود ازبکستان کمک کند! کره می توانست برای شرافت خودش بجنگد و در نهایت یک بازنده محترم و سربلند باقی بماند، اما چوی راه را اشتباه رفت تا خودش و تیمش را زیر سوال ببرد. عجیب است که اینقدر با «کارلوس» رفیق باشی و این چیزها را نبینی!
ارسال نظر