ما و اینفانتینو
شاید کفاشیان به شیخ سلمان رای داده باشد اما او از پیروزی دبیرکل ایتالیایی – سوییسی یوفا در انتخابات فیفا ضرر چندانی نمیکند.
ما هم نمیدانیم و شاید هم بدانیم اما چه علی کفاشیان در انتخابات جمعه شب فیفا به شیخ سلمان رای داده باشد و چه خیر، او از به قدرت رسیدن جیانی اینفانتینو در فیفا ضرر چندانی نمیکند و شاید بهره هم ببرد. این مقام ایتالیایی تبار که دارای پاسپورت سوییسی هم هست، همین دو هفته پیش به تهران آمده بود تا آرای ایران و ۴ کشور آسیای میانه «کمی تا قسمتی همراه با ایران» را برای انتخابات ریاست فیفا بگیرد.
دقیقا مشخص نیست که او این آرا را گرفت یا نه و رییس ناپایدار فدراسیون فوتبال ایران در رأیگیری پریشب نهاد حاکم بر فوتبال جهان به او رای داده یا به رییس بحرینی کنفدراسیون فوتبال آسیا اما حتی اگر حالت دوم را متصور باشیم، کفاشیان در جریان سفر اخیر اینفانتینو به ایران کاملا دیده شد و حسن این دیده شدن این است که اگر هم در کش و قوسهای داخلی ورزشمان هدف برخی کنار گذاشتن کفاشیان از فدراسیون و خارج کردن او از انتخابات اردیبهشت ماه این نهاد باشد این کار بسیار سختتر شده زیرا اینفانتینو آن را بلافاصله حمل بر دخالت «سیاست» در «ورزش» کرده و با استفاده از تهدید «تعلیق» مانع آن خواهد شد و اگر کار از کار بگذرد و کفاشیان به هر دلیلی که فیفا طبیعی نیانگارد از چرخه انتخابات پیش رو کنار گذاشته شود، اینفانتینو تهدید فوق را از حالت حرف به عمل در میآورد و تعلیق را به اجرا میگذارد که با توجه به تجربه سال ۲۰۰۶ تقریبا همگان میدانند که چه رویداد تلخی است.
روابطی حسنه با فوتبال ایتالیا
اما فوتبال ما چه؟ آیا فوتبال ما از به قدرت رسیدن یک اروپایی دیگر بیشتر بهره میبرد یا ضرر و آیا قادر است از اینفانتینو امتیازاتی را بگیرد که گاه در گرفتن آن از سپ بلاتر مشکلاتی داشت؟ در پاسخ باید گفت ایتالیاییها در سالهای اخیر روابطی حسنه با فوتبال ایران داشتهاند و اینفانتینو به عنوان یک ایتالیاییالاصل امکان ندارد از این چرخه دور باشد.
تعامل او با ایرانیها طی سفر تقریبا ۲۴ ساعتهاش به تهران نشان داد او برای فتح باب و تعریض روابط آمده و نه بستن و محدودسازی آن و با اینکه ممکن است تصور شود با عبور از پل موفقیت و رییس شدن در فیفا دیگر احتیاج دو هفته پیش را به ما ندارد اما برای آینده خود به ما و همه کشورهای دیگر نیاز دارد و ایران میتواند از همین منظر با اینفانتینو صحبت و تعامل و اظهار نظر کند و چیزهایی را بطلبد و بگیرد.
این به کفاشیان برمیگردد و اینکه اگر او به شیخ سلمان رای داده، چقدر میتواند در یک نگاه مجدد اینفانتینو را به همراهی هر چه بیشتر با ما مجاب سازد اما بعید است راهها بسته باشد.
تصورات رییس فدراسیون ما
اینکه چرا سیاستها و راههای انتخابی کفاشیان و فدراسیون او در انتخابات اخیر فیفا چیزی بود که دیدیم، مسالهای است که بهتر مینماید خود او توضیح بدهد اما شاید رییس فدراسیون فوتبال ایران تصور میکرد شیخ سلمان با اضافه کردن آرای برخی آفریقاییها به آرای آسیاییها قدرت کنار زدن اروپایی را دارد که سرکرده آن (اینفانتینو) حتی در آمریکای جنوبی هم محبوب نبوده و نیست.
در عمل چیزی که کفاشیان میخواست نشد و آرای آفریقاییها و حتی آسیاییها شکسته شد و دبیرکل سالهای اخیر یوفا که فقط با مجازات و محروم شدن رییس فرانسوی و معروف این نهاد (میشل پلاتینی) بختش باز شد، با لابیهای متعدد خود توانست بخشی از کشورهای کم بضاعت فوتبال جهان را مجاب سازد که اگر با او همراه باشند، او بعدا همان امکاناتی را به آنها میدهد که سپ بلاتر میداد و در نتیجه همیشه آرای اینگونه کشورها را در رایگیریها داشت و یک اروپای متحد در پشت سر پلاتینی قبل از محرومیت نیز زورشان به بلاتر نمیرسید.
امروز رسم و روال دیگری دایر است و مرد دوم یوفا که تا همین دو ماه پیش و در اوج رواج شایعات بخشش و لغو محرومیت پلاتینی خواب یک پست درجه دوم را نیز در فیفا نمیدید، حالا مقام اول آن است.
ما چقدر آمادهایم؟
ما و جهان فوتبال امروز با چنین واقعیتی طرف هستیم و باید براساس آن آمال و نیروهای خود را آرایش دهیم و این عصری است که فیفا با هدف پاکسازی خود از اتهامات فساد گسترده دست به هر تغییر و کار وسیع و شدیدی برای ایجاد تصویری تازه و سالمتر از خود میزند ولی همسو با آن برای فتح مجدد قلوب نیز آماده و مشتاق است.
ما چقدر برای فرو رفتن در این قالب و کسب امکاناتی بیشتر برای فوتبالمان که سزاوار بهترینها است، آمادگی داریم؟
ارسال نظر