زندان، «بَند» جدید فوتبال ایران
این روزها وقتی رسانههای ورزشی را نگاهی میاندازید، با اینکه در انتظار یک خبر خوش از سوی مسئولان فوتبال برای ترویج اخلاقگرایی در ورزش هستید، متاسفانه دایما خبرهایی را مشاهده میکنید که به بازداشت، زندان و کلانتری ختم میشود.
بازداشت محسن فروزان
هنوز مهر آزادی موقت سوشا مکانی خشک نشده بود که دیروز خبر رسید محسن فروزان، دروازه بان سال گذشته استقلال بازداشت شده است. این دروازهبان که در ابتدای فصل با نظر رسول خطیبی به سیاهجامگان پیوست، بعد از حضور فرهاد کاظمی نتوانست ارتباط خوبی با او برقرار کند و سپس مصاحبهای تند علیه این مربی انجام داد که در آن اتهامات زیادی ازجمله فحاشی به بازیکنان به فرهاد کاظمی زده بود. بعد از این اتفاق سرمربی فعلی سیاهجامگان از فروزان شکایت کرد تا اینکه دیروز در تمرین راه آهن که فروزان بهتازگی به آن پیوسته، این دروازهبان توسط نیروهای پلیس بازداشت شد. البته فروزان دیشب با قید وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه(امروز)موقتا آزاد شد.
متهم بعدی لطفا!
به جز یکی، دو سال اخیر که شکایت و شکایتکشی در فوتبال باب شده، کمتر کسی یادش میآید در گذشته فوتبالیها اینطور علیه هم جبهه بگیرند که کار به زندان و شکایت بکشد. شکایت دایی از مایلیکهن و زندانی شدن سرمربی سابق تیمملی فتح بابی برای این اتفاق بود.
شلاق خوردن ضیا عربشاهی بعد از شکایت افشین پیروانی را نیز میتوان از همین دست مسائل دانست. حتی اگر قلعهنوعی با پا در میانی برخی از اهالی فوتبال از شکایتش علیه نکونام صرف نظر نمیکرد، شاید کاپیتان سابق تیمملی نیز به چنین سرنوشتی دچار میشد. ماجرای اخیر هم که البته شباهتی به موارد قبلی نداشت، پای سوشا مکانی را به زندان باز کرد و دیروز هم قرعه به نام محسن فروزان افتاد. با این وضع باید پرسید نفر بعدی کیست؟!
اخلاق کجای این فوتبال است؟
جالب است اگر بدانید تمام باشگاههای فوتبال کشورمان عنوان «فرهنگی، ورزشی» را یدک میکشند اما به نظر میرسد معاونت فرهنگی هر باشگاه نهایت فعالیتش اهدای پیراهن و پرچم به هواداران است. آیا واقعا اتفاقات اخیر نباید تلنگری برای مسئولان فوتبال کشور باشد که تدابیری برای ترویج فرهنگ و اخلاق در ورزش در نظر بگیرند؟ فوتبال ایران شبیه میدان جنگ شده؛ البته در گذشته بازیکنان در زمین برای پیروزی تیمشان واقعا میجنگیدند اما جنگ امروز مشابه آن روزها نیست. حتی اگر لازم باشد باید کارگروههای تخصصی در اینباره تشکیل شود و بندهایی در قرارداد بازیکنان و مربیان جای بگیرد که از بیاخلاقی جلوگیری کند. دایما از الگو بودن ورزشکاران برای مردم حرف میزنیم اما کمتر میبینیم فوتبالیستهایی که حرکتی در راستای ترویج فرهنگ در جامعه انجام دهند. بههرحال این ضعف فرهنگی در فوتبال شکل گرفته و شکایت و شکایتکشی هم به یک عرف تبدیل شده است؛ پس تا دیر نشده، باید فکری به حال این فوتبال کرد که از سرمربی تیم ملیاش تا یک بازیکن خارجی از نظر اخلاقی کارهای مورد پسندی انجام نمیدهند.
زشتیهای فوتبال را برجسته نکنیم
محمدرضا ملامحمد رئیس کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال
نه تنها در فوتبال، بلکه در تمام اقشار جامعه به دنبال این هستیم که از نظر اخلاقی به اوج برسیم اما باید بدانیم برای رسیدن به این مسیر یکسری پیشنیازها را لازم داریم. من هم قبول دارم ورزش باید روح پهلوانی و جوانمردی را در جامعه ترویج دهد اما چه کسی روی چنین موضوعات چه در رسانهها، چه در باشگاهها و... سرمایهگذاری میکند؟ ما باید ارزشهای اخلاقی و فرهنگی را آموزش بدهیم و بازیکنان نیز برای حفظ این ارزشها نیازمند کنترل بیشتری هستند. باشگاهها باید روش نظارتی داشته باشند که به چنین اتفاقاتی منجر نشود. البته من معتقدم در کنار این نقاط ضعف، نقاط قوتی هم در فوتبال وجود دارد که متاسفانه هیچ وقت بیان نمیشود. یکی از راههای مقابله با این پلیدیها توسعه کارهای حسنه و نیک است. مگر در فوتبال کارهای خیر و شایسته کم اتفاق میافتد؟ پس به جای اینکه بگوییم سوشا مکانی در زندان چه میکرد، از آزادی زندانیان توسط اهالی فوتبال بگوییم.
خانواده فوتبالیستها حواسشان باشد
بیژن ذوالفقارنسب کارشناس فوتبال
فوتبال ایران به محیطی پر از دعوا و اختلاف تبدیل شده است و دلیل آن را هم میتوان کمرنگ شدن حوزه فرهنگی ورزش دانست. متاسفانه معاونت فرهنگی باشگاهها صوری است و به نظر میرسد آنها فقط در مراسم عزاداری فعال هستند. فوتبالیستهای ما نیز شدیدا وابسته به حق و حقوق باشگاهی خود شدند و چون اکثر قریب به اتفاق باشگاهها دولتی هستند و نمیتوانند مشکلات مالی خود را کم کنند، این باعث ایجاد اختلاف و بداخلاقی میشود. با این شکل بازیکنپروری، الگوهای پوشالی شکل میگیرند و بدرفتاریها و بیانضباطیها روزبهروز افزایش پیدا میکند. وزارت ورزش هم که برخوردار از یک معاونت فرهنگی است، عملا اقدامی انجام نمیدهد و باعث ناکارآمدی بیشتر در حوزه فوتبال شده است. توصیه من به خانوادهها این است که به ورزشکار شدن فرزندانشان نگاه نکنند و تا سن ٢٠سالگی حواسشان به آنها باشد. الان کمتر فوتبالیستی به دانشگاه میرود، درحالی که دانشگاه بسیار میتواند در رفتار و کردار یک فرد تاثیرگذار باشد.
ورزشکاران بفهمند الگوی جامعه هستند
عبدالحمید احمدی معاونت فرهنگی وزارت ورزش
خوب نیست که اختلاف ورزشیها به دادگاه و زندان کشیده شود چون این مسأله در آخر دودش به چشم فوتبال میرود. در زمانی که همه چیز آرام است و حاشیهای وجود ندارد، همه میتوانند فیگور فرهنگی بگیرند و بگویند ما فلان کار را انجام دادیم اما وقتی اتفاق ناگواری رخ میدهد، همه خودشان را کنار میکشند. متاسفانه منش پهلوانی که باید در مقاطع حساس و تاثیرگذار از سوی اهالی ورزش شاهد باشیم، کمرنگ شده است. اینطور نیست که ما هم بیکار نشسته باشیم اما زمان میبرد تا بتوان این فضای مسموم را به فضایی بهتر تبدیل کرد. تمام تلاشمان بر این است که چنین بیاخلاقیهایی از ورزش ریشهکن شود اما نیازمند یاری ورزشکاران، رسانهها، مدیران و باشگاهها هستیم. ورزشکاران باید درک کنند که الگوی جامعه هستند، اگر واقعا به این درک برسند، مطمئن باشید چنین اتفاقات ناگواری به حداقل میرسد.
نظر کاربران
با سلام بنظرمن نباید با هر مورد جزعی برای همدیگر پرونده سازی کنیم .بایستی صبور باشیم و با بالابردن فرهنگ جامعه از پر کردن محاکم قضایی با پرونده های بی محتوا اجتناب کنیم تا انشاالله به جای افزایش محاکم قضایی شاهد کاهش آن باشیم.