چرا تیم ملی اسپانسر معروف ندارد؟
سپردن اسپانسرینگ پیراهن به برندهای معتبر تولید لباس های ورزشی، یک فرصت ویژه برای درآمدزایی در اختیار تیم های ملی نقاط مختلفی از جهان قرار می دهد. این موضوع در تیم ملی ایران اما نه تنها یک فرصت تلقی نمی شود بلکه حتی در چند سال گذشته نگرانی ها و حواشی زیادی در اطراف تیم ملی ساخته است.
از آخرین روزهایی که تیم اول فوتبال ایران با تولیدات یک برند مطرح در زمین فوتبال دیده شد، مدت بسیار زیادی گذشته و با سازوکارهای فعلی حاکم بر اقتصاد و فوتبال، بعید به نظر می رسد حداقل تا قبل از جام جهانی بعدی، ایران شانسی برای سپردن تولید لباس به یک کمپانی درجه یک بین المللی را داشته باشد. فدراسیون در هفته های آینده باید با یک برند جدید برای تامین لباس های تیم ملی قرارداد ببندد و به نظر نمی رسد نامی بزرگتر از کمپانی های دست چندم اروپا و آسیا منتظر تیم ملی باشد.
ترس از تکرار افتضاح
درست یک روز بعد از اینکه اظهارنظر چهره رسانه ای گوامی ها درباره چکه های سقف ورزشگاه آزادی، با تمسخرآمیزترین جواب ممکن از سوی ایرانی ها همراه شده بود، تیم ملی در شرایطی به مصاف گوام رفت که ستاره گلزن تیم، فقط یک دست لباس برای این مسابقه در اختیار داشت.
در واقع اگر لباس با کیفیت شماره ۹ مهدی طارمی در زمین مسابقه پاره می شد یا اینکه چند قطره خون روی آن می ریخت و داور از بازیکن تیم ملی درخواست می کرد تا به کنار زمین برود و لباس اش را عوض کند، سرمربی تیم ملی ناچار به تعویض این بازیکن می شد؛ به همین سادگی؛ به همین اندازه باورنکردنی!
همین ماجراها، باعث شده بستن قرارداد با اسپانسر جدید یکی از اولویت های فدراسیون تا قبل از بازی های بعدی تیم ملی در فروردین ماه باشد.
برندِ منیریه
قرارداد تیم ملی ایران و برند آل آشپورت از مرداد ماه به پایان رسیده و دیگر تبادلی بین این کمپانی آلمانی و فدراسیون فوتبال ایران وجود ندارد. هنوز هم اما مهره های تیم ملی با آرم آل اشپورت روی لباس شان به میدان می روند. این لباس ها نه از آلمان به ایران می آیند و نه حتی دیگر در خود ایران به صورت متمرکز برای تیم ملی تولید می شوند.
حقیقت آن است که فدراسیون این لباس ها را از منیریه برای تیم ملی فراهم می کند و چند رنگ بودن آنها در جلسه های تمرینی نیز، نتیجه همین اتفاقات حیرت انگیز است.
در آخرین اردوی تیم ملی، کی روش گرم کنی با لوگوی یک برند معتبر جهانی به تن داشت؛ اتفاقی که نشان داد شایعه ها در مورد قطع شدن ارتباط تیم ملی و آل اشپورت حقیقت دارند. در واقع ایران برای جلوگیری از آبروریزی اسپانسر نداشتن، وانمود می کند که هنوز با آل اشپورت همکاری می کند. این رفتار در یک شرکت عادی، می توانست شکایت آن از تیم ملی را در پی داشته باشد. پسران تیم ملی، حالا با برندِ منیریه، برای حضور در مهمترین تورنمنت دنیای فوتبال تلاش می کنند.
جبر و اختیار
صدرنشینی ایران در جدول تیم های آسیایی رنکینگ فیفا، همچنان ادامه دارد اما همه مشکلات تدارکاتی تیم ملی هنوز به قوت خود باقی هستند. در شرایط عادی، ایران باید به سادگی قرارداد مناسبی برای اسپانسرینگ پیراهن به امضا برساند اما موانع متعددی جلوی این اتفاق را می گیرد.
سوال اینجاست که آیا این موانع به طور کلی مختص فوتبال آسیا هستند و در دایره جبر جغرافیایی قرار می گیرند؟ پاسخ این سوال مثبت نیست.
در همین قاره، ژاپنی ها از سال 1986 به بعد همیشه با پیراهن های مارک آدیداس دیده شده اند. کره جنوبی سال هاست که پیراهن نایکی را می پوشد. چینی ها بعد از سی سال قرارداد با آدیداس، در ماه های اخیر قرارداد مالی جالبی با نایکی به امضا رسانده اند. عربستان در 15 سال گذشته همیشه با برند معتبر سروکار داشته و حالا نایکی بر تن می کند و حتی کشوری مثل قطر که به لحاظ فوتبالی فاصله بسیار زیادی با ایران دارد، در چهار سال اخیر با لباسی به میدان می رود که نام نایکی، در گوشه راست بالای آن دیده می شود.
داستان تکراری
در سال های قبل از انقلاب، آدیداس تنها برند معتبری بود که روی لباس تیم ملی ایران نقش بست. آنها برای جام جهانی آرزانتین، البسه ایران را تامین می کردند و بعد از پایان جام، دیگر هیچ تمایلی به ادامه این همکاری نشان ندادند تا برندهای کم کیفیت وطنی در همه سال های بعدی تا قبل از آغاز جام جهانی 98 اسپانسر تیم ملی باشند.
قبل از آغاز این جام، این بار پوما از راه رسید و تولید لباس تیم طالبی را بر عهده گرفت. این طرح های زیبا دو سال بعد، از تیم ملی دور شدند تا فضا برای بازگشت برند شکاری فراهم شود.
تولیدی علی دایی نیز برای دو سال اسپانسر لباس تیم ملی بود تا اینکه حضور در جام جهانی 2006، باز هم پوما را به امضای قرارداد با ایران مجاب کرد. جام ملت های آسیای 2007 آخرین روزهای حضور یک برند درجه یک در فوتبال ملی ایران به شمار می رفت.
در واقع تنها به واسطه رقابت جدی برندها برای بیشتر تیم داشتن در جام جهانی، ایران شانس پوشیدن لباس های کمپانی های شناخته شده را به دست آورده است. بیرون از فضای جام جهانی، در نود درصد مواقع این برندهای ایرانی بوده اند که برای تیم ملی لباس فراهم کرده اند.
سرمایه ای که برنمی گردد
از نظر اقتصادی، همکاری با تیم ملی فوتبال ایران برای کمپانی های مطرح تولید لباس ورزشی در جهان، صرف نمی کند و به همین خاطر آنها در این سال ها دیگر برنامه ای جدی برای استفاده از فرصت تبلیغاتی پیراهن تیم ملی ایران ندارند.
در کنار دردسرهای گمرکی و همه مصائبی که در راه رساندن پیراهن ها به تیم ممکن است وجود داشته باشد، با قانون کپی رایت نیز در جامعه ایران هنوز مثل یک شوخی بزرگ برخورد می شود و عملا هیچ شانسی برای بازگشت سرمایه این برندها در بازار ایران نیست.
اگر از ریشه های آمریکایی نایکی و مشکلاتی که بر سر احتمال حضور آن در ایران وجود دارد عبور کنیم، باید بپذیریم که برندهای دیگر نیز پایگاهی برای فروش پیراهن ها در ایران ندارند و اگر هم داشته باشند، طبیعی به نظر می رسد که کپی های فلامنت هشت هزار تومانی در بازار، با اقبال بیشتری نسبت به پیراهن های اورجینال چند صد هزار تومانی روبرو شوند.
خریدار - مشتری به جای حامی - مبلغ
تیر ماه امسال، فدراسیون فوتبال از آغاز مذاکره ها با سه شرکت بزرگ و اصلی تولید لباس ورزشی برای اسپانسرینگ تیم ملی خبر داد. مطرح شدن دوباره این نام ها در فضای اطراف تیمی که در این چند سال همواره با مشکلاتی جدی در راه فراهم آوردن البسه مورد نظر مواجه بوده، خبر خوبی به نظر می رسید اما مدت زیادی طول نکشید تا این مذاکره ها در بن بست قرار بگیرند و مشخص شود که تیم ملی شانسی برای پوشیدن لباس های تولیدی این سه برند را ندارد.
آنها که شانسی برای سود کردن از این قراردادها در ایران پیش روی خود نمی دیدند، به فدراسیون پیشنهاد اهدای تعداد بسیار کمی لباس دادند و تاکید کردند که برای البسه بیشتر، از فدراسیون درخواست پرداخت هزینه با تخفیف خواهند کرد. طبیعتا در شرایط مالی این روزهای فدراسیون فوتبال، این پیشنهاد در فوتبال ایران اجرایی به نظر نمی رسید.
شکست در سطح باشگاهی
بیشتر باشگاه های شاغل در رقابت های لیگ برتر، ترجیح می دهند به همکاری با آل اشپورت ادامه بدهند و از پیراهن های رایگان این کمپانی بهره ببرند. در این سال ها، تلاش هایی برای همکاری با برندهای متفاوتی انجام شده اما همه این تلاش ها به شکست انجامیده اند.
یک سال قبل، مسئولیت تولید لباس های فصل پرسپولیس به برند ایتالیایی ماکرون رسید؛ برندی که هر سال با طرح های شگفت انگیز برای ناپولی و لاتزیو، هواداران سری آ را غافلگیر می کند، معمولی ترین طرح های ممکن را برای پرسپولیس در نظر گرفت و بعد از ارسال اولیه، دیگر هیچ وقت محموله ای برای سرخ ها نفرستاد تا آنها در مقطعی از فصل ناچار شوند روی علامت شرکت حامی سابق باشگاه که از پرسپولیس جدا شده بود، برچسب بزنند و با همین برچسب ها وارد زمین شوند.
تراکتوری ها نیز به صورت همزمان با شرکت اسپانیایی KELME به توافق رسیده بودند و برای مدتی از پیراهن های اسپانسر اسبق رئال مادرید استفاده می کردند اما تعداد این لباس ها باشگاه را راضی نمی کرد و آنها در بازی های تدارکاتی آل اشپورت می پوشیدند. در این فصل، ماجرا حادتر شد و تراکتوری ها اعلام کردند که اصلا از ورود این پیراهن ها از خارج از کشور به ایران مطمئن نیستند. به گفته تراکتوری ها، این لباس بعد از خیس شدن ده برابر سنگین می شده و ابدا قابل استفاده نبوده است. قرارداد تراکتور و KELME نیز سرانجام در میان ابهامات پرشماری به پایان رسید.
4 ماه برای یک انتخاب
تا قبل از مسابقه آینده تیم ملی در مرحله مقدماتی رقابت های جام جهانی 2018، احتمالا سرنوشت البسه تیم ملی نیز مشخص خواهد شد. در حال حاضر تنها دو برند حاضر به همکاری با فدراسیون فوتبال ایران هستند. برخلاف آنچه از سوی آل اشپورتی ها بیان می شد، آنها هنوز حاضر به همکاری با تیم ملی هستند و در کنار آنها نیز برند «Juma» اعلام آمادگی کرده است تا اسپانسر پیراهن تیم کی روش باشد.
این کمپانی اسپانیایی نسبت به آل اشپورت، حداقل در فوتبال اروپا حضور فعال تری دارد و در جام جهانی نیز اسپانسر تیم ملی هندوراس بوده است. با این وجود تضمینی وجود ندارد که آنها نیز از سطح بالاتری نسبت به آل اشپورت برخوردار باشند و به حواشی تلخ تیپیکال این سال ها در مورد لباس های تیم ملی، اپیزود تازه ای اضافه نکنند.
ارسال نظر