حقیقی: به هر قیمتی از روبین کازان می روم
دروازه بان شماره یک ایران می گوید اصلا خوب نیست که بازی نمی کند و در تیم باشگاهی اش نیمکت نشین است.
حقیقی البته از سوی همه بازیکنان تیم ملی برای بچه های محک پیغام داشت؛ اینکه همه به یادشان هستند و خیلی زود به آنها سر می زنند: «دوست داریم یک بار با همه بازیکنان و مربیان به بچه ها سر بزنیم. می دانم این اتفاق خیلی زود می افتد. قطعا اگر در ایران بودند و بازی نداشتیم، همراه من می آمدند. با همه بچه های محک برای تیم ملی دعا کردیم که برنده بازی گوام باشد و انشالله در آینده دوباره به جام جهانی برود.» او ادامه می دهد: «خود من درست است همراه بچه ها نیستم ولی قلبم با تیم ملی است.»
علیرضا دیروز در موسسه محک یک کار ویژه کرد؛ اهدای ۲۴ پیراهن هادی نوروزی به بچه ها. کاری که بچه ها را به وجد آورد و خیلی از حاضرین، اشک در چشم هایشان حلقه زد: «خب راستش وقتی هادی از دنیا رفت من در ایران نبودم. حتی وقت نکردم سرخاک او بروم. به خاطر همین این کار خیلی کوچک را برای هادی انجام دادم. واقعا ناراحتم بازیکن با اخلاقی مثل او از کنار ما رفته. هنوز جالیش خالی است...»
آینده؛ این آخرین بحثی است که سرپایی با حقیقی داشتیم. اینکه سرانجام چه خواهد کرد؟ در نیم فصل دوم هم در کازان می ماند یا جدا می شود؟ او بی درنگ جواب می دهد: «به هر قیمتی شده باید از کازان جدا شوم.» علیرضا به این نتیجه رسیده برای بهتر است که جدا شود؛ مثل تصمیمی که در ابتدای فصل گرفت: «آن موقع می خواستم بروم. همه تلاشم را کردم. جور شده بود به یک تیم خوب اروپایی بروم ولی... کازان لحظه آخر نگذاشت. شاید حکمتی بوده است.»
حقیقی اما این بار تصمیم خود را گرفته: «زمانیکه در پنافیل بودم از شرایط بازی به شرایط مسابقه می آمدم. در پنافیل بازی می کردم و به تیم ملی می رسیدم ولی حالا از شرایط تمرین به مسابقه می آیم. خودم بهتر از هرکس دیگری می دانم این اصلا خوب نیست. دروازه بانی هم پست حساسی است. می خواهم تمام تلاشم را کنم تا دوستانه از این باشگاه جدا شوم. باید به جایی بروم که بازی کنم. کازان در اول فصل با توجه به تورنمنت هایی که در پیش داشت، می خواست بهترین گزینه ها را در اختیار داشته باشد. ولی من باید به شرایط خود هم فکر کنم. باید جایی باشم که بتوانم بازی کنم. یک دروازه بان باید در شرایط مسابقه باشد چون نمی تواند با تمرین صرف، آمادگی لازم را به دست بیاورد.»
علیرضا حرف های خود را اینطور تمام می کند: «امروز به روسیه برمی گردم. کازانی ها که متوجه شدند نتوانستم همراه تیم ملی به گوام بروم، سریعا با من تماس گرفتند و گفتند باید به تمرینات برگردی.»
ارسال نظر