«سه پادشاهی» که وجود ندارند
رسوایی و فساد در فیفا امکانپذیر است چون طرفداران فوتبال نمیخواهند چیزی در مورد آن بدانند.
پلاتینی و چونگ مونگ جون درحالی نامزد ریاست فیفا شدند که بلاتر در سال جاری از سمت خود بازنشسته خواهد شد. انتظار میرفت هر دو از نامزد شدن انصراف دهند اما هفته گذشته اعضای فیفا حمایت خود را از پلاتینی در این ارتباط اعلام کردند.
نمیتوان به رییس موقت فیفا یعنی «عیسی حیاتو» نیز اعتماد چندانی داشت. آیا او نفر بعدی است که رسواییاش اعلام خواهد شد؟ اگر این اتفاق بیفتد، تعجب برانگیز نیست. در انتخابات اخیر ریاست فیفا، حیاتو به بلاتر رای داد. او در اینباره گفت: او صادقترین فرد در اطراف من است.
چیزی که واضح است، رییس بعدی فیفا باید فردی باشد که به این سازمان تعلق نداشته باشد. کسی که سمتی عالی در فیفا نداشته باشد. فدراسیون جهانی فوتبال در سالهای اخیر، همیشه فردی از سازمان خود را بر این مسند نشانده است. البته بهتر است گفته شود چند دهه است که انتخاب رییس فیفا به همین منوال است، از زمانی که «ژائو هاولانژ» برزیلی از سال ۱۹۷۴، ریاست فیفا را بر عهده گرفت و بلاتر در کنار او به عنوان مدیر اجرایی از سال ۱۹۸۱ کار خود را آغاز کرد نیز اینچنین بوده است. حکومت سالخورده فیفا از جامعه مدرن و دموکراتیک فاصله دارد و همچون آفریقاییها و افرادی از آمریکای لاتین، حکومت استبدادی را در پیش گرفته است. اعضای فیفا کسی را از بین نبردهاند اما همچون کوتولههای سو استفادهگر در حال تفریح هستند.
همچنین لیونل مسی و خاویر ماسکرانو کسی را نکشتهاند اما مالیات اسپانیا را دور زدهاند. هر دو بازیکن بارسلونا به همراه مدیر برنامههایشان میخواهند خود را بالاتر از قانون نشان بدهند. تعجب برانگیز است که آنها، تنها کسانی هستند که در راس فوتبال حرفهای دست به چنین کاری زده و تخلف میکنند. آنها همچون مدیران دستگیر شده فیفا و مورد تحقیق قرار گرفته FBI، تنها کسانی هستند که به دزدیدن پولها مشغول هستند!
مطمئن هستیم زمانی که جک وارنر، نیکولاس لئوز و دیگر دستیارانش در ماه می دستگیر و محروم شدند، بلاتر از ترس به خود میلرزید.خیلی دیگر از بازیکنان باشگاههای بزرگ در همین شرایط به سر میبرند. همچنین مدیر برنامههای فوتبالیستها، مربیان و مدیران دیگر باشگاهها هر لحظه از افشای تخلف خود ترس دارند.
رسانه، درباره افشای این رسواییها مسئولیت دارد و ترسی ندارد که از لحاظ قانونی برایش مشکلی ایجاد شده یا اینکه منابع خبری خوب خود را از دست بدهد. رسانه همچنین با جامعه بزرگ فوتبالی روبهروست که بدون آگاهی، در پنهان کردن این رسواییها، نقش دارد. متحدانی که در جهان فوتبال حضور دارند، نمیخواهند مردم از کارهایی که میکنند خبر داشته باشند.
طرفدار فوتبال بودن یعنی بازگشت به سرزمین کودکی، سرزمینی معصوم که فعالیتهای عقلانی روزانه در آن معنایی ندارند و هیچگونه مسئولیت پذیری در آن دیده نمیشود. زمانی ما از رسوایی افراد حاکم خبردار میشویم، گویی نبود «بابانوئل» یا «سه پادشاه مجوس» را کشف کردهاند. اغلب دوستداران فوتبال و روزنامه نگاران ترجیح میدهند دنیایی رویایی بسازند که در آن، قهرمانان ما بیرون از زمین از شخصیت بالا و خوبی برخوردارند. برای همین و نه به هیچ دلیل دیگری، سالهاست قهرمانان ما از این موضوع سو استفاده کردهاند.
ارسال نظر