راز کرواتها از زبان رضا چلنگر
در تمام سالهایی که همراه با مربیان بالکانی شاغل در فوتبال ایران به فعالیت پرداختهام، همیشه از من پرسیده شده که راز علاقه مدیران داخلی به استفاده از مربیان کروات و صربستانی چیست؟
پاسخ این پرسش بسیار کلی را من نمیتوانم در یک جمله و دوجمله خلاصه کنم و شاید نیاز باشد ساعتها با سوالکنندگان در این خصوص بحث شود ولی تجربهای که در طول سالهای حضور در کنار این مربیان بهدست آوردم به من میگوید رفتار خاص و البته دانش مربیگری بالا به اضافه دستمزد مناسب ٣ فاکتور مهم برای استفاده از این دست مربیان است.
آن روزهایی که میروسلاو بلاژویچ بعد از سومی با کرواسی در جامجهانی به ایران آمد، کمتر کسی تصور میکرد این مربیان کشور ما را بهعنوان خانه دوم خود انتخاب کنند ولی آرامآرام درهای فوتبالمان به روی تعداد زیادی از آنها باز شد. مربیان بالکانی اغلب نوع خاصی از رفتارها را با خود دارند. آنها به واسطه عرف جامعهشان مردمانی آرام و خونسرد هستند که معمولا بسیار کم عصبانی میشوند. همین است که به امثال ایوانکوویچ، بگوویچ، بلاژویچ و... انگ بیعرضگی زده شد ولی درواقع اینطور نیست. شخصیت این مربیان بهگونهای است که اگر دورادور زیرنظرشان بگیرید، گمان میبرید هیچ در چنته ندارند و بلهقربانگویی بیش نیستند.
برخلاف این مسائل کرواتها مربیانی بسیار ریزبین، دقیق و بهروز شده هستند که از قضا سبککاری شان چون به تواناییهای تکنیکی بازیکنان وابسته است در فوتبال ایران به خوبی جواب میدهد. به گذشته نگاه کنید شاید برانکو تا قبل از حضور در ایران مربی شناختهشدهای نبود اما او با فوتبال ایران به موفقیتهای زیادی رسید و توانست کلاسی جهانی برای خود دست و پا کند. به عبارت بهتر ایوانکوویچ هم به خودش کمک کرد و هم به فوتبال ایران.
سایر کرواتها نیز به اشکال گوناگون زحمات زیادی برای فوتبال کشیدهاند. حالا به واسطه همین زحمات است که باشگاه پرسپولیس حاضر میشود برای بازگرداندن برانکو به ایران مالیات عقبافتادهاش را هم پرداخت کند. آنها با وجود اینکه دستمزد گزافی مثل بسیاری از مربیان خارجی دیگر (که در ایران مشغول به کارند) دریافت نمیکنند، به بهترین شکل ممکن برای تیمی که تحت امرش هستند وقت میگذارند و برای موفقیت تلاش میکنند. شاید تصور کنید این همه تعریف و تمجید به واسطه منافع شخصیای است که از حضور کرواتها در ایران میبرم که کاملا هم حق دارد هرکس چنین گمان کند ولی واقعیت این است که در این مقال هرگز منافع شخصی دخیل نبوده و فقط سعی شده است پاسخ یک پرسش اپیدمی شده در فوتبال داده شود. حال اینکه چقدر موفق بودهام، نمیدانم.
ارسال نظر