مارکار آقاجانیان: مردم جواب منتقدها را دادند
مارکار آقاجانیان گفت: در ماجرای انتقاد از تیم ملی، عده ای دنبال منافع شخصی خودشان هستند.
تیم ملی به ایران بازگشت و نزدیک به ۳ هزار هوادار به استقبال بازیکنان و مربیان رفتند.
اول از برخورد ایرانی های مقیم استرالیا بگویم. در همه جلسات تمرینی، جلوی هتل و همه جا کار تیم ملی بودند. حتی شبی که ساعت ۳ صبح به فرودگاه رفتیم، برای بدرقه ما آمدند. تمام آنها تشکر می کردند و می گفتند ناحقی است که تیم ملی باخته. از طرف بازیکنان و کادر فنی، دست تک تک هواداران را می بوسم. آنها نشان دادند که فوتبال را خوب می فهمند. جواب تلاش بازیکنان را اینطوری دادند. اینجا هم واقعا استقبال خوبی از تیم ملی شد.مردم خودشان بلدند که قضاوت خوبی درباره تیم ملی داشته باشند. آنها فوتبال را می فهمند و برعکس عده ای اند که دنبال منافع شخصی خودشان هستند.
این ایرانی محبوب ترین ناکام تاریخ فوتبال ایران بود. حضور مردم و ابراز احساساتی که داشتند، حاوی چه پیغامی بود؟
یعنی مردم خوب فوتبال را می فهمند و متوجه می شوند. آنها به کروش اعتقاد دارند و با قلب شان به استقبال تیم ملی آمدند. مطمئنا این تیم ملی در آینده بهتر خواهد شد.
انتقادها از شب بازی با عراق شروع شد. می خواهیم با شما در این باره بحث کنیم. همینطور نظر مخالفان را بگوئیم.
نه قبل از جام ملت ها بود که یکی از مربیان حرف هایی زد و از کادر فنی گلایه کرد. بعضی از دوستانه هم که در حین مسابقات انتقاد کردند و تا اینکه رسید به قبل از بازی با عراق. فکر می کنم چنین رفتاری نشان دهنده آن است که این دوستان، منافع شان مهمتر از منافع تیم ملی است. اگر دلشان برای تیم ملی می سوخت، چنین صحبت هایی نمی کردند و حداقل اجازه می دادند تیم ملی بدون حاشیه راهش را ادامه بدهد.. وقت برای گلایه همیشه هست ولی آنها در بدترین موقع، این مسایل را مطرح کردند.
شما فکر می کنید هدف شان چه بود؟ شاید انتقادها برای کمک بود و شاید...
من فکر نمی کنم از سر دلسوری و کمک باشد . اگر نه، در شرایط حساس مسابقات و بازی ها این کار را نمی کردند. من فکر می کنم کسی دلش برای تیم ملی می سوخت که سکوت می کرد و حتی به بازیکنان انگیزه می داد. برای صحبت کردن همیشه وقت است.
کارلوس کروش ۴ سال مقابل تندترین و بدترین انتقادها سکوت کرد و حرفی نزد. اما چه اتفاقی می افتد که بعد از جام ملت ها، ناگهان تغییر رفتار می دهد؟
در این سوال خیلی چیزها نهفته است. در این ۴ سال و به ویژه قبل از جام جهانی مشکلات زیادی داشتیم. با این مشکلات خیلی دست و پنجه نرم کردیم. از لحاظ امکانات، بازی های دوستانه و... همیشه عقب بودیم و هستیم. همه مشکلات هم روی دوش کادر فنی بود. سعی می کردیم به آن صورت وارد بحث نشویم تا آرامش تیم بهم بخورد. هدف ما موفقیت تیم ملی بود. من خودم را بگویم که بارها شده حقوق نگرفته ام یا درباره پاداش ها مشکل داشتیم ولی حرفی نزدم و سکوت کرد. کروش هم مدت ها سکوت کرد ولی بالاخره یک جا لازم بود که جواب بدهد. بازی ها تمام شده بود و فکر می کنم مرد باید بعضی از حقایق را می شنیدند. ما به این مسئله واقف بودیم که به خاطر مشکلات تحریم، پول های بین المللی فدراسیون نمی آید و مشکلاتی هست. من خودم ۸ سال پیش در تیم ملی بودم، یعنی زمانی که فدراسیون تعلیق بود. آن زمان شرایط مالی خیلی بهتر از همین حالا بود.
جدی ترین منتقد کروش، حمید درخشان سرمربی پرسپولیس است. او معتقد بود که ایران باید ۱۰ نفره عراق را شکست می داد. انتقادهای او را فنی می دانید یا فکر می کنید دلایل دیگری دارد؟ آیا پاسخی به انتقادهایش می دهید؟
حمید درخشان از مربیان لیگ برتری است، قبلا هم بازیکن تیم ملی بوده و من برایش احترام زیادی قابل هستم. اما معتقدم مردم با حمایتی که از تیم ملی کردند، جواب ایشان را دادند. خیلی از کارشناس ها هم منصف بودند. از نوع بازی تیم ملی هم تعریف کردند. من فکر می کنم بهتر است هرکس تمرکزش روی تیم خودش باشد. ما روی تیم ملی تمرکز کنیم و آقای درخشان هم به پرسپولیس فکر کند. من نمی خواهم مثل خود آقای درخشان برخورد کنم ولی ایشان قبل از بازی با آرژانتین هم رفتار خوبی با تیم ملی نداشتند. دیگر مردم خودشان شنیدند که ایشان در تلویزیون چه گفتند. در یک برنامه تلویزیونی که میکروفن باز بود، گفتند تیم ملی مقابل آرژانتین آبکش می شود. من برای ایشان احترام قایلم ولی بهتر است بدانند که مردم به تیم ملی کشورشان علاقه دارند. مردم می توانند بگویند تیم ملی خوب بود یا بد. آنها با رفتارشان و با نظری که در رای گیری ها می دهند، نشان می دهند تیم ملی و کروش خوب بودند یا نه. کارلوس کروش کارش را درست انجام داده و با بضاعتی که داشتیم، بازی های خوبی انجام دادیم. من ایمان دارم اگر در بازی با عراق ۱۰ نفره نمی شدیم، می توانستیم این مسابقه را با اختلاف سه گل ببریم. در آخر به آقای درخشان می گویم، اگر کسی تیم ملی کشورش را دوست داشته باشد و به آن احترام بگذارد، هرگز نمی گوید «آبکش» می شود.
او و بعضی از منتقدان البته بحث فنی هم می کنند. می گویند تیم ملی در دفاع فوق العاده است ولی در حمله هنوز با ضعف هایی روبروست. شما چه برنامه هایی برای تقویت تیم ملی دارید؟
اول از همه باید بگویم، تغییرات نیاز به زمان دارد. ما زمان داشتیم ولی تدارک نداشتیم. شما ببیند همین عراق با آن شرایطش، بعد از تایم جام جهانی ۱۰ بازی دوستانه انجام داد. ولی ما چطور؟ بدون بازی دوستانه، کروش اینقدر شهامت داشت که جوان ها را بازی داد. برعکس بعضی از دوستان که می گویند کروش لیگ را نمی بیند، اگر نمی دید امثال پورعلی گنجی، وریا غفوری، رامین رضائیان، خانزاده و... چطور به تیم ملی رسدند؟ اتفاقا او خوب بازی ها را ارزیابی کرد و مطمئن باشید درهای تیم ملی رو به جوان ها باز است. من برای شما یک نمونه بیارم. بازیکن شماره ۱۵ عراق که ۲۲ ساله است، ۳۰ بازی ملی داشت ولی بازیکن جوان ما ۳ بازی ملی دارد. همین نشان می دهد ما بازی دوستانه کم داشتیم. اگر می خواهیم تیم بهتری داشته باشیم و قدرت تهاجمی مان تقویت شود، نیاز به بازی های بیشتری داریم.
بدون وردربایستی، بزرگترین ضعف ایران در جام ملت ها چه بود؟
همین که بازی تدارکاتی نداشتیم. شما مطمئن باشید اگر بازیکنان جوان ما بیشتر بازی کنند، کیفیت تیم ملی هم بالاتر می رود.
یکی از منتقدان تیم ملی به تاکتیک ایران در رقابت ها خندید، این در حالی است که تیم او با همین تاکتیک بیشتر گل هایش را زده؛ ضربات کاشته و کرنر. منتقدان تیم ملی می گویند این که تاکتیک نیست.
به نظر من این صحبت ها کارشناسی نیست. ضربات ایستگاهی و کرنر جزیی از فوتبال است. ما هم باید از داشته های خودمان استفاده کنیم. وقتی توانش را داریم، چرا استفاده نکنیم؟ ما با فکر، روی چنین تاکتیکی کار کردیم. بهتر است این مسئله را باز نکنم ولی می گویم پشت این تاکتیک هم مسئله مهمی نهفته بود. ما به طور قطع در آینده هم از این تاکتیک استفاده لازم را می بریم و نیاز باشد تاکتیک های مختلفی را اضافه می کنیم.
تیم ملی در وقت های اضافه بازی با عراق دو بار عقب افتاد و جبران کرد. منتقدان هم از این اتفاق تعریف و تمجید کرده اند. در ۵ دقیقه آخر وقتی گل سوم را خوردیم، کمتر کسی فکر می کرد بتوانیم جبران کنیم ولی باز هم گل زدیم.
اول از همه متاسفم داور آن اشتباه را کرد. بازیکن شماره ۲ عراق دقیقه ۵۷ باید اخراج می شد. در این حالت شرایط مساوی بود. می شد که بازی را دوباره به دست بگیریم. من فکر نمی کنم کاری که ما کردیم، حداقل در سطح آسیا اتفاق افتاده باشد. دو بار ۱۰ نفره آن هم در وقت های اضافه، گل خورده را جبران کردیم. بازی خیلی فشرده بود. در تورنمنتی ها که تیم ها با تجهیزات کامل می آیند، از دست دادن یک بازیکن واقعا تاثیرگذار است. تازه ما دو تعویض اجباری داشتیم، مثل تعویض اشکان به خاطر کمر درد. سعی ما این بود که ۱۰ نفره دوباره منطقی بازی کنیم. مساوی کردن بازی آن هم دو بار، نشان می دهد که بچه ها با روج جنگندگی و با تمام توان کار کردند. ایجاد روحیه در تیم تزریقی نیست. نمی توانیم با یک آمپول آن را تزریق کنیم. شما اگر تجربه مربیگری داشته باشید، می دانید در ن شرایط چقدر کار سخت است. یک ملت امیدوار هستند و منتظر، شما باید در زمین موفق باشید. در این تیم همدلی وجود داشت. از نیمکت بگیرید تا بازیکنان داخل زمین، یکدل بودند. جا دارد همین جاز بازیکنان بزرگ تیم از جمله نکونام،آندو، سید جلال و...هم تشکر کنم که انصافا در شکل دادن این جو، تلاش کردند.
داور واقعا می خواست بازنده شویم؟
من وارد مسایل داوری نمی شویم. فقط می گویم او اشتباه کرد. ولی کلا شک برانگیز بود.
با داور بازی هم حرف زدید؟
نه حرفی نزدیم ولی فیلم را چند بار بازبینی کردیم. در آن صحنه، داور اصلا سوت نزد. تازه وقتی گلر حریف با مشت به سینه مهرداد کوبید، داور سوتش را به صدا در آورد. یعنی اگر برای این صحنه سوت زده، باید به گلر حریف کارت بدهد نه مهرداد. به نظر من درباره داوری حرف نزنم بهتر است. کارشناس ها نظرشان را گفتند. حتی شبکه فاکس نیوز استرالیا هم بین دو نیمه گفته بود که او بزرگترین اشتباه را کرده. در تلویزیون استرالیا گفتند که او نتیجه بازی را تغییر داد.
فکر می کنیم مهمترین نتیجه بازی ها گروهی این بود که باور کنیم تیم های عربی پیشرفت زیادی کرده اند، از جمله امارات. خیلی ها بعد از بازی با آنها می گفتند چرا باید تیم ملی مقابل شان اینطوری بازی کند؟
دیدید که امارات به رده بندی رسید. ما باید واقعیت ها را بپذیریم و پیشرفت را ببینیم. بازیکنان امارات ۸ سال است با این مربی کار کرده اند و چشم بسته همدیگر را در زمین پیدا می کنند. بهترین امکانات را هم دارند و هر جا می خواهند اردو می زنند. طبیعتا نتیجه بهتری هم می گیرند. ما در عوض استعداد زیادی داریم ولی امکانات مان کم است. ما باید بیشتر بازی کنیم. عملکرد بچه ها در استرالیا نشان داد که حس مسئولیت زیادی دارند. ما از این جام یک درس گرفتیم و آن این بود که باید کار کنیم و کار کنیم. ما در این یکی دو ساله در جام باشگاههای آسیا چکار کرده ایم؟ ۴ هفته لیگ را سال قبل تعطیل کردیم و تیم ها به لیگ قهرمانان رفتند. نتیجه ای چه بود؟ بازیکنان که خیلی از روزهای سال را در اختیار باشگاه هستند، اما چرا نتیجه نگرفتیم؟ پس باشگاه باید کار کنند تا عقب نیفتیم. باشگاههای ما جلوی همین تیم های عربی نتیجه نمی گیرند. بهتر است واقعیت ها را به مردم بگوئید و مدام دروغ بافی نکنیم که ما قدرت اول آسیا هستیم و باید عرب ها را با اختلاف چند گل ببریم.
کسی پیش بینی نمی کرد پورعلی گنجی یا وریا اینطور بازی کنند.
اول از همه باید از تمام بازیکنان تیم تشکر کنیم. از سردار آزمون جوان ترین بازیکن تیم گرفته تا جواد نکونام کاپیتان مان. من یک نکته به شما بگویم. انصافا چه کسی پورعلی گنجی هافبک را به عنوان دفاع آخر بازی می داد؟! کسی بود که او را در پست غیر تخصصی اش بازی دهد؟ ولی او ریسک بزرگی کرد. دید کروش بسیار وسیع است. دیدید که مرتضی خوب بازی کرد یا جوان های دیگر از جمله وریا، امیری، سروش، سردار و.. هم خوب بودند.
و اما حرف آخر.
فکر می کنم الان باید به آینده نگاه کنیم. یک دل و متحد باشیم. حرف هایی زده شده، فراموش نکنیم مهم این است که دوباره با هم کار خواهیم کرد. باید از همین حالا به جام جهانی ۲۰۱۸ فکر کنیم. یکسری جوان به تیم ملی اضافه شده اند و می توانیم تیم بهتری در آسنده بسازیم. باید کم کم بازیکنان شایسته دیگری را هم به تیم اضافه کنیم. باید از باشگاهها هم یک تشکر ویژه کنیم که بازیکنان را پرورش دادند و زحمت کشیدند. باید تعامل خوبی بین تیم ملی و باشگاهها باشد. در آخر هم بار دیگر از مردم به خاطر حمایت هایشان تشکر می کنم. از طرف خودم، بازیکنان و کادر فنی هم یک هدایت ویژه از آقای هدایتی دارم که واقعا به تیم ملی کمک کردند.
ارسال نظر