چرا هیچ کس عابدزاده را دوست ندارد؟
عابدزاده در قلب فوتبال ایران نامی است که حک شده، عکسی است که قاب شده و خاطره ایست که از یادها نمی رود با این حال انگار هیچ کس او را دوست ندارد.
آنها با ترس و احتیاط نام عابدزاده را بر زبان می آوردند. احمدرضا می توانست یک تنه مقابل یک تیم بایستد، کاری که با استرالیایی ها در خاطره انگیزترین بازی تاریخ فوتبال ایران انجام داد. او سهم بزرگی در تنها پیروزی تاریخ ایران در جام های جهانی مقابل آمریکا داشت و پرسپولیسی ها برای بیمه دروازه شان هرگز نتوانستند جایگزینی برایش پیدا کنند.
عابدزاده در قلب فوتبال ایران نامی است که حک شده، عکسی است که قاب شده و خاطره ایست که از یادها نمی رود با این حال انگار هیچ کس او را دوست ندارد. رفتاری که در این سال ها با یکی از محبوب ترین چهره های فوتبال ایران صورت گرفت، باعث شد عابدزاده آخرین راه یعنی فرار از این وضعیت را انتخاب کند.
موضوع تاسف باری است اما او حتی برای خروج از ایران و فرار از جامعه فوتبال کشورمان نیز مشکل دارد؛ مشکل خروجی، مشکل بدهی مالیاتی، مشکل نداشتن آزادی عمل. عابدزاده در فصل نهم مشغول کار در پرسپولیس به عنوان مربی گلرها بود که به یکباره با تصمیمی سوال برانگیز، زلاتکو کرانچار پس از کسب یک برد و یک تساوی خارج از خانه از روی نیمکت پرسپولیس برکنار شد تا علی دایی جایش را بگیرد.
اولین تصمیم دایی در نوع خود عجیب بود: «عابدزاده را نمی خواهم، محمدعلی یحیوی (که استقلالی بود) مربی دروازه بان های ماست» آن روز احمدرضا از پرسپولیس رفت آن هم در شرایطی که کرانچار را با سلام و صلوات به خانه اش فرستادند و عابدزاده دست خالی و با مدلی تحقیرآمیز پرسپولیس را ترک کرد. او اما به خاطر علاقه بیش از اندازه به این باشگاه هرگز به دنبال مطالباتش نبود تا اینکه به تازگی برای خروج از کشور دچار مشکل شد.
بعد از حضور در اداره مالیات فهمید بابت پولی که هنوز از باشگاه پرسپولیس طلب دارد، ۱۶۰ میلیون تومان باید مالیات بدهد. این شرایط سبب شد عقاب فوتبال ایران به دیدار حمیدرضا سیاسی مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس برود. سیاسی قول هایی به احمدرضا داد که هیچ کدام شان عملی نشد.
افراد دیگر نیز کارهای عابدزاده را پیگیری نکردند اما احمدرضا می گفت: «نمی خواهم از پرسپولیس شکایت کنم، من فقط دوست دارم مشکلم حل شود، همین.» با این حال هیچ کس نیست که به خاطر سابقه درخشان عابدزاده، مشکلش را حل کند. هیچ کس در بین مدیران باشگاه نیست که او را دوست داشته باشد و مثل یک قهرمان ملی، گره از کارش باز کند.
بدتر اینکه امیر، فرزند عقاب آسیا هنوز ۲۶۰ میلیون تومان از باشگاه پرسپولیس طلبکار است. شاید او نیز چوب نام پدرش را می خورد. کسی چه می داند؟
ارسال نظر