درخشش مجدد ژوزه مورینیو در دنیای فوتبال
جادویی به نظر می رسد، این طور نیست؟ این که یک سرمربی در فوتبال بتواند عملکرد خیره کننده ای در فصل دوم تمام تیم های تحت هدایتش به ثبت برساند، بدون شک مسئله مهمی است.
بسیاری از سرمربیان ترجیح می دهند تیم هایی را برای هدایت انتخاب کنند که وضعیت « با ثباتی» را تجربه می کنند، اما ژوزه معمولا به این مساله توجه چندانی نمی کند. ژوزه بار دیگر در چلسی ورژن جدید ثابت کرد که «معمار« است، با اتوبوس یا با تریلی، او در هر صورت معمار است. معمار اتوبوسی یا هر آنچه که اسمش را بگذارید، باز هم او در هر صورت «معمار» تیم هایش است. پورتویی که ژوزه هدایتش را قبول کرد البته تیمی قدرتمند برای فتح لیگ پرتغال یا جام حذفی بود، اما به هیچ عنوان تیمی آماده برای فتح لیگ قهرمانان نبود. ژوزه تیمش را در فصل نخست با قهرمانی در جام یوفا اسبق به سطح اول اروپا برگرداند و در فصل دوم توانست آن را قهرمان اروپا کند.
اینتری که ژوزه آن را از مانچینی تحویل گرفته بود البته برای قهرمانی در سری آ کار مشکلی نداشت، اما هدف آن تیم قهرمانی در اروپا بود. مورینیو باز هم در سال اول «معماری» کرد و در سال دوم اینتر را به افتخاری رساند که بدون شک، برای هواداران این تیم جاودانه خواهد بود. اوضاع در مادرید هم تغییری نکرد. هواداران رئال گرچه این روزها کارلتو را در حد پرستش ستایش می کنند اما طرفداران قدیمی تر مادرید به خوبی به یاد می آورند که چگونه این تیم تا قبل از روی کار آمدن مورینیو در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان دست و پا می زد و محو تماشای افتخارات بی پایان بارسای پپ گواردیولا بود. نه کارلو آنچلوتی بلکه این مورینیو بود که توانست غرور از بین رفته ایکر و شرکا را در اروپا و اسپانیا به مجموعه مادرید بازگرداند. تیم او در سال اول البته ۵ گل از پپ دریافت کرد اما در نهایت توانست این تیم را در فینال کوپا دل ری شکست دهد. معماری ژوزه همچون همیشه در سال اول پایه ریزی شده بود و در نهایت در سال دوم به تکامل رسید. قهرمانی بلامنازع در لالیگا که تا پیش از این در جوار پپ برای هواداران مادرید تبدیل به آروزیی محال شده بود، ساده تر از همیشه مهیا شد آن هم با زدن انواع و اقسام رکورد های امتیاز و گل زده. گرچه ژوزه هیچ گاه نتوانست در مادرید فاتح لیگ قهرمانان شود اما «معماری» او در مادرید چیزی فراتر از کسب یک عنوان قهرمانی در اروپا بود. مخالف این عقیده هستید؟ تنها کافی است کمی کتاب های تاریخ را در مورد عملکرد مادرید پیش از ژوزه مورینیو مورد بررسی قرار دهید. مادرید در سال آخر پیش از حضور مورینیو در حالی که رونالدو، بنزما و کاکا را خریده بود در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان تلف شد و از آلکورکون نیز در کوپا دل ری ۴ گل دریافت کرد!!
آخرین ورژن معماری ژوزه اما در خانه اول و آخرش رقم خورد: " استمفوردبریج " او تیمی تحقیر شده در یوونتوس استادیوم را تحویل گرفته بود که کیلومتر ها با استانداردهای اروپایی و حتی داخلی فاصله داشت. با این حال در فصل اول عملکرد او بد نبود، از دست دادن قهرمانی لیگ برتر در هفته های پایانی در کورسی نفس گیر و در نهایت حضور در جمع ۴ تیم برتر اروپا. «معماری« اما برند ژوزه مورینیو محسوب می شود و تعجبی نیست که ببینیم چلسی ورژن جدیدش این گونه مقتدرانه در فصل دوم کار می کند. داستان بی پایان «تکامل» تیم های مورینیو در فصل دوم بار دیگر عیان شد تا کلاس کاری استثنایی " مو " بار دیگر رخ نمایی کند.
شما ممکن است تعریف متفاوتی از «معماری« داشته باشید اما معماری ژوزه با همه آن تعاریف فرق می کند. ژوزه معماری خاص خودش را دارد، اتوبوس خطابش دهید یا هر نوع اتومبیل دیگر، در هر صورت او معماری می کند. تیم هایی تحت هدایت او هیچ گاه ثبات کافی برای افتخارات «بزرگ» را نداشتند اما همه پس از روی کار آمدن مورینیو موفق به کسب عناوین مختلف شدند. این مسئله بعید است در مورد چلسی ورژن جدید نیز صدق نکند. تیم مورینیو با این وضعیت دست کم یک قهرمانی ساده و بی دردسر را در جزیره تجربه خواهد کرد و همین مسئله نیز برای هواداران این تیم کفایت می کند. سال ها می گذرد و ژوزه مورینیو سال به سال هنر بی پایانش و « ذهن برتر بی مثالش» را در دنیای مربی گری کامل و کامل تر می کند. تماشای معماری های ژوزه در فصل دوم حضور در تیم های تحت هدایتش، بدون شک یکی از زیبایی های انکار نشدنی دنیای فعلی فوتبال است.
ارسال نظر