عابدزاده: درست کار کنید تا به یمن نبازیم
عقاب آسیا می گوید اگر آن فیلمبردار را زده بود آیا او می توانست سرپا بماند و مصاحبه هم بکند؟
*خيلي سال بود كسي عابدزاده را خشمگين و آماده دعوا نديده بود. چه اتفاقاتي باعث شد در جريان بازي با استقلال خوزستان از كوره دربرويد؟
نيازي نيست كه بگويم من هميشه خندان روي نيمكت مينشينم و بازي را تماشا ميكنم اما در اين بازي داور مسابقه از ابتداي كارش روي مخ ما رژه ميرفت. در فوتبال طبيعي است داور هم مثل مربي و بازيكن مرتكب اشتباه شود و بارها اين اتفاق افتاده و من هم گفتهام ايرادي ندارد، داور هم اشتباه ميكند اما اين داور كه اسمش را نميدانم، با افتضاح كارش را شروع كرد و ادامه داد و ضمن گرفتن ۲ پنالتي، ۲ بازيكن ما را اخراج كرد و من كه عصبي شدم، داشتم عملكردش را دنبال ميكردم تا اينكه جلوي چشمم بازيكن آفريقايي استقلال خوزستان خطاي محكمي روي محمد غلامي انجام داد و به سينهاش هم ضربه زد. خطاب به داور گفتم داري چهكار ميكني؟ مگه نميبيني؟ بازيكن آفريقايي حرف زشتي زد و به قول معروف ناگهان خون جلوي چشمانم را گرفت، به سمتش راه افتادم كه ببينم جرأت دارد حرفش را تكرار كند. ناگهان از چپ و راست ريختند مرا نگه دارند و جو الكي متشنجتر شد. يكي كمرم را گرفت، آمدم خودم را از او جدا كنم، احساس كردم يكي لباسم را ميكشد، يكي دستم را ميگيرد، آمدم دستم را خلاص كنم، ديدم يكي پرت شد، ديگري از مقابل بغلم ميكند. خلاصه اينقدر شلوغ شد كه بيشتر عصبي شدم.
*قبل از درگيري در يك صحنه هم داشتي با داور چهارم صحبت ميكردي و انگار به او معترض شدي.
نزديك نيمكت داوران يكي از مسئولان خوزستاني و يك سرهنگ هم ايستاده بودند. داشتم ميگفتم اين داور پدر تيممان را درآورده، ولكن هم نيست كه داور چهارم گفت آقاي عابدزاده، شما نبايد بگي داور پدر ما را درآورده! به ايشان عرض كردم چشم! داور پدرمان را به عزايمان نشانده است. شما هم ميتواني كتاب داوري منتشر كني.
*چرا دوربين صداوسيما را شكستي؟
جاي دوربين و محل مصاحبه كجاست؟ مگر اجازه ميدهند مربي و بازيكن بروند داخل جايگاه گزارشگران بنشينند كه برخي گزارشگران ميآيند جلوي رختكن يا جاهاي ديگر؟ مگر در هر ورزشگاه ميكسدزون تعبيه نشده است؟ من ناراحت و عصبي از كنار زمين رفتم پايين و داشتم بازي را نگاه ميكردم. اول ديدم دوربين را گرفته جلوي صورتم! گفتم پاشو برو. رفت چند متري و دوباره دوربينش را روي من زوم كرد. ديدم يك افسر نيروي انتظامي نزديك است، گفتم جناب سرهنگ، جاي اين دوربين اينجا نيست، بگو برود، دفعه ديگر تذكر نميدهم، دوربينش را ميشكنم. چند دقيقه بعد ديدم دوباره در منطقهاي كه حق حضور ندارد، دارد از من فيلم ميگيرد. خلاصه رفتم و دوربينش را گرفتم و كوبيدم زمين. من يك بار خودم و يك بار هم در حضور يك سرهنگ به آن فيلمبردار گفتم اينجا حق فيلمبرداري نداري چون كارت غيرقانوني است اما همين آدم قانونشكن به درخواست كاملاً به حق بنده بيمحلي كرد.
*در مصاحبهاش گفت شما و امير او را كتك زدهايد.
آنوقت ميگوييد عصباني نشو. آخر آن آدم چه بود كه من بزنمش؟ آخر اگر من حتي يك ضربه به او ميزدم، ميتوانست سرپا بماند و مصاحبه هم بكند؟ خجالت نميكشد، دروغ ميگويد يا ميخواهد خودش را مطرح كند. اصلاً در آن صحنه كه دوربينش را پرت كردم، امير كجا بود؟ او كه نشسته بود بالاي سر دوربينش و جيك هم نميزد تا ديد ما رفتيم، زبانش باز شد و دروغ گفت.
*كميته انضباطي ۴ جلسه شما را محروم كرده و البته اين فرصت را داده كه به حكم صادره اعتراض كنيد.
اعتراض به چي؟ به كي؟ مگر اعتراض فايده دارد؟ مگر چند ماه پيش نگفتم دلالبازي را از اطراف تيمهاي پايهاي جمع كنيد، دارند پدر اين فوتبال را درميآورند؟ چه شد؟ به نظرم كميته انضباطي و در واقع فدراسيون از درگيريهاي فوتبال ناراحت نميشوند چون شده منبع درآمد فدراسيون و محلي براي اينكه آدمها را محروم كنند تا خودي نشان بدهند. سالهاست اين فوتبال را به خاك سياه نشاندهاند، چه سازماني آمد جلوي اين بدبختيها را بگيرد؟ فوتبال ايران در همين دو ماه گذشته باختهايي داشته كه واقعاً فاجعه است. فوتبال ما ۴ گل از ويتنام خورد و من كه هيچ سمتي در ساختار اين تيم نداشتم، خجالت كشيدم. بعد هم رفتيم به تايلند، سوريه و يمن باختيم و حالا بايد دعا كنيم در تورنمنتهاي بعدي با مالديو، بنگلادش، نپال و گوام همگروه نشويم چون با اين رويه به آنها هم ميبازيم. مشكلات فوتبال ما اينهاست اما مورد توجه قرار نميگيرد ولي تا بگويي داور ضعيف بوده، مورد پيگرد قرار ميگيري. اين مسائل به ظاهر خندهدار است اما در واقع تأسفبرانگيز است. به دوستان توصيه ميكنم به جاي محروم كردن من، انرژيشان را بگذارند روي كارشان تا درست كار كنند كه به يمن، ويتنام، تايلند و... نبازيم.
*جواب اين سؤال را نگرفتيم كه به حكم كميته انضباطي اعتراض ميكنيد؟
بيخيال!
*كارهايت در آمريكا انجام شد؟
بله، از قبل بايد به يكسري كارها ميرسيدم و شاگردانم را چند روز دور هم جمع ميكردم. امروز عازم ايران هستم و پنجشنبه در وطنم خواهم بود.
ارسال نظر