منچستر یونایتد در سراشیبی؟
منچستریونایتد با لوئیس فانخال نیز نتایج کابوسواری میگیرد و این مساله هواداران این تیم را نگران کرده است.
فرگوسن بعد از رفتنش از منچستریونایتد، دیوید مویس را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. مویس ۱۰ سال موفقیت آمیز را در اورتون داشت، گرچه بزرگترین انتقاد به مویس این بود که با اورتون به قهرمانی نرسیده بود. برای طرفداران منچستریونایتد پرافتخار سخت بود که مویس جانشین فرگوسن شود.
شاید مشکلات مویس در یونایتد از همان روزی شروع شد که دستیارهای سرالکس را اخراج کرد و کادر خودش را به اولدترافورد آورد که مثل خود او هیچ عنوانی نبرده بودند و با تمسخر به آنها نگاه میکردند. فردیناند در یک جلسه تمرینی وقتی مویس سعی داشت نوع دفاع کردن ضربه ایستگاهی راعوض کند به مویس گفت "تو تا حالا چه بردهای؟" سال قبل، برنامه تمرینی فان پرسی را سرآلکس به بدنساز شخصی روبین سپرده بود اما امسال با تمرینهای پر فشار مویس، غر زدنهای فان پرسی هم شروع شد.
شاید مشکل مویس این بود که میخواست تغییرات زیادی در مدت کم حضورش در تیم ترتیب دهد، آن وقت است که ستارهها به سمت هرج و مرج میروند. شاید مویس در زمان نامناسبی به یونایتد آمد و شاید افت ناگهانی منچستر نشانگر سرعت زمان بود. همانطوری که این روزها همه چیز به سرعت پیشرفت میکند، به سرعت هم پسرفت میکند. مهمترین هنر سرآلکس مدیریت ستارهها بود. ستارهها تغییر را دوست ندارند شاید مهمترین چیزی که مویس نداشت، مدیریت تغییر بود که بخشی از آن به خود فرگوسن برمی گردد که تیم بعد از ۲۰۰۹ ضعیف تر می شد و خرید های خوبی نداشت و تیم افت می کرد.
منچستر با داشتن اسپانسرهای بزرگ و کوچک و مالکانی پولدار در بورسهای بزرگ، باشگاه ثروتمندی است. اما همه این پشتوانه خوب مالی باعث نشد تا این تیم خریدهای خوبی انجام دهد. آنها بازیکنانی با قیمتهای بالا و هنگفت که ارزش زیادی ندارند خریدند. مانند فلاینی یا لوک شاو که قیمت نسبتا بالایی هم دارند. اما بخش دیگر خود بازیکنان منچستر هستند مانند یانگ، اسمالینگ، کلورلی و جونز که بسیار ضعیف و سطح پایین هستند. بخش دیگری از عوامل ناکامی یونایتد هم روحیه بازیکنان است که بسیار پایین آمده. آنها با یک باخت یا یک گل سریع روحیه خودشان را از دست می دهند. چیزی که در دوران فرگوسن آن را نمی دیدیم.
حال، فان خال با تجربه زیادی به منچستریونایتد آمده است. آیا او می تواند یونایتد را تغییر بدهد؟ مشکل اول اینجاست که آمدن فان خال به منچستریونایتد بسیار کند بود چراکه خیلی از تیمها از زمان جام جهانی شروع به خرید بازیکن کرده بودند و این کار را برای منچسترسخت کرد. مشکل بعدی سیستم ۲-۵-۳ فان خال است که با رفتن ویدیچ، فردیناند و اورای با تجربه اجرای آن خیلی سخت بود. منچستر باید با خرید چند دفاع وسط و هافبک خلاق و هافک دفاعی مشکلاتش را حل کند. آنها از نظر هجومی مهره های خوبی دارند. ماتا در پست هافک تهاجمی، یانوزای و به احتمال زیاد دی ماریا در پست هافبک کناری و در خط حمله فانپرسی و رونی تیمی خطرناک را درست کرده است. اما هر چقدر در خط حمله خوب است در خط دفاع ضعیف است و این باعث شده این تیم نتایج کابوسواری کسب کند.
باید منتظر ماند و دید که آیا منچستریونایتد مانند لیورپول دهه ۸۰ دیگر تا مدتها رنگ قهرمانی در لیگ را نخواهد دید و یا اینکه شرایط برای این تیم تغییر خواهد کرد.
ارسال نظر