رودی ژستد، چهارده هفته، یک گل و یک دنیا حسرت
انگار گوشهایش را گرفته و صدای انتقادات را نمیشنود و همچنان زیر تگرگ شدید گلایهها حرف خودش را میزند.
روزنامه اعتماد: انگار گوشهایش را گرفته و صدای انتقادات را نمیشنود و همچنان زیر تگرگ شدید گلایهها حرف خودش را میزند. فرهاد مجیدی در آخرین مصاحبه خود بهشدت از روی ژستد سانتر فوروارد استقلال دفاع و تاکید کرد که توپچی ۳۳ ساله اهل نانسی قادر است ناممکنها را ممکن کند و در دشوارترین شرایط به یاری استقلال بشتابد.
بهتآور است. چهارده هفته از اکران مهاجم بلندقامت فرانسوی گذشته و او به جز یک بار پاگشایی هرگز نتوانسته زخمهای خط آتش تیمی که مدعی فتح جام است را تسکین دهد. ژستد البته در کنار تکگل زده خود دو بار هم پاس گل داده که در مجموع به هیچوجه آمار قابل دفاعی نیست.
برای فرهاد، اما مرغ یک پا دارد و او همچنان از غریبهای که ۴۷۰ هزار دلار خرج روی دست باشگاه گذاشته به عنوان یک نجاتدهنده یاد میکند. بازیکن گرانقیمتی که در بدو ورود خود به ایران با کمک پوپولیستهای منفعتطلبی که حضورش در استونویلا و کاردیف سیتی را بُلد میکردند شمایل یک فرشته نجات را به خود گرفت و بسیاری او را با مامه تیام و شیخ دیاباته مقایسه کردند، اما چهارده هفته برزخی و باز نشدن پای ژستد به گل به جز یک مورد حالا این سوال را ایجاد کرده که آیا فرهاد مجیدی در تعریف از شاگرد خویش مبالغه نمیکند و آیا آمار پایین مهاجمان آبی در امر گلزنی فرمانده نیمکت را به این برداشت ساده نرسانده که یک جای کار بهشدت میلنگد؟!
همه اینها در حالی است که حمایت بیش از حد کادر فنی از توپچی شماره ۳۹ سبب شده تا دیگر مهرههای تهاجمی استقلال بهرغم آمادگی با دلسردی مواجه شوند و برخی رسانهها در روزهای اخیر از جدایی ارسلان مطهری از این تیم در آیندهای نزدیک خبر دهند.
چه مجیدی قبول کند و چه نکند ژستد نتوانسته مطالبات تیمی که میلیونها نفر را به دنبال خود میکشد محقق سازد و بهرغم فیزیک بدنی مناسب نه از راه هوا و نه از طریق زمین قاتق نان لاجوردیها نشده که هیچ؛ به بلای جان آنها در ملاقاتهای دهشتناک نیز مبدل شده است.
در شرایطی که پرسپولیس به یک قدمی استقلال رسیده و دیر و دور نیست با سکته خفیف آبیها پرچم سرخ بر ستیغ لیگ افراشته شود بهتر است فرهاد مجیدی از تمجیدهای عجیب و غریب دست بردارد و تایید کند مهاجم اروپایی تیمش در بستر آرزوهای آبی شعلهور شدن و شعلهور کردن را از یاد برده است. شاید بهتر باشد با نیمکتنشین کردن مردی که در پانتولیکوس هم جماعتی را زجر داد و به عذاب ابدی تیم یونانی بدل شد لااقل شوکی به این مهاجم متفرعن وارد شود و فرصت برای خیل مهاجمانی که هر هفته باید به نیمکت دوخته شوند فراهم گردد.
فرهاد که یک تیم آماده و کامل کنار دست خود دارد اگر از لجبازی دست بردارد و نقشه ملاحان گمشده را به کرجیبانانی که مدتهاست تماشاگر شدهاند، بدهد، چه بسا فقر ماشین گلزنی آبیها کمتر به چشم بیاید و مهرههای جوان و تازهنفس بتوانند سوار بر زورق توفانزده تا ساحل امن پیش بتازند.
حریفان و مدعیان یکی پس از دیگری به صدر الصاق میشوند و مجیدی تنها یک امتیاز با تیم دوم جدول فاصله دارد. در چنین عرصاتی اگر همچنان در بر پاشنه گذشته بچرخد و سکاندار قشون صدرنشین لیگ قبول نکند که با ژستد در حسرت گلهای نچیده خواهد سوخت، میتوان احتمال داد بالای جدول دستخوش تغییر گردد و ارتشی که پس از سالها قصد دارد با قهرمانی نیمفصل نیمچه دلخوشی و طراوتی را به سینهچاکانش هدیه دهد، در چنین مقطع حساسی قالب تهی کند و با واگذار کردن پله اول به دیگران کام همه دوستدارانش را تلخ کند.
آیا فرهاد مجیدی باز هم از مهاجمی که تنها یک بار به گل رسیده و در مابقی اوقات به سربار تیمش بدل شده حمایت تمامقد خواهد کرد؟ آیا او به خاطر ۴۷۰ هزار دلار همچنان در کولاک زمستان فانوسها را برای مردی که روزگاری در بلکبرن روورز روی اعصاب تیفوسیها رژه میرفت روشن خواهد گذاشت؟
صبر میکنیم تا ببینیم از این آتش رو به خاموشی جز دود چه بر خواهد خاست و خرناسه تفنگچی بِنینی در وقت پاگشایی و شلیک چه فرجامی خواهد داشت؟
ارسال نظر