رمز و راز موفقیت مربی جدید استقلال
سرانجام اخبار تایید نشده و زمزمههای اطراف باشگاه استقلال رخت شایعه را از تن کند و لباس واقعیت پوشید.
روزنامه وطن امروز: سرانجام اخبار تایید نشده و زمزمههای اطراف باشگاه استقلال رخت شایعه را از تن کند و لباس واقعیت پوشید. خبر مهم روز گذشته رسانههای ورزشی این بود؛ پس از چند هفته گمانهزنی، محمود فکری از سمتش به گونهای کاملا محترمانه برکنار شد. اگرچه او سهشنبه در گفتوگو با خبرنگاران از کلمه استعفا استفاده کرد اما واقعیت این است که دوشنبه شب بعد از تساوی استقلال و مس رفسنجان، اعضای هیاتمدیره باشگاه، نشست آنلاینی را ترتیب دادند که دستور اصلی آن تغییرات فوری در کادر فنی بود. آنها همان بامداد سهشنبه رای به تغییرات دادند اما به احمد مددی سپردند با فکری صحبت کند تا خبر استعفا را خود این سرمربی به اصحاب رسانه بدهد. البته هیاتمدیره آبیها در پایان نیمفصل و درست پس از شکست استقلال مقابل سپاهان تصمیم به این جابهجایی گرفته بود اما گویا نهاد بالاتری از آنان خواسته بود چند بازی دیگر به فکری فرصت دهند.
3 گزینه اصلی چه کسانی هستند؟
در لحظه نگارش این گزارش هنوز وضعیت کادر بعدی استقلال مشخص نبود اما یکی از اعضای هیاتمدیره استقلال به خبرنگار ورزشی «وطنامروز» اعلام کرد ۳ گزینه تا این لحظه به آنها چراغ سبز نشان دادهاند و حالا این هیات مدیره است که باید از بین این سه، یکی را برای هدایت استقلال انتخاب کند. فرهاد مجیدی، امیر قلعهنویی و جواد نکونام ۳ گزینه مدنظر آبیها هستند. البته شانس فرهاد با توجه به آزاد بودنش بیشتر از سایر رقباست. قلعهنویی و نکونام با گلگهر و فولاد تحت قرارداد هستند و تنها با رضایت باشگاه خود میتوانند سرمربی استقلال شوند. البته یکی از مشکلات بزرگ مجیدی مخالفت ۲ عضو هیاتمدیره بود که دیروز متوجه شدیم عبدیان با مجیدی تماس گرفته و این دو کدورت فصل گذشته را فراموش کردهاند.
برادر مهدی عبدیان دیروز در فضای مجازی اعلام کرد این عضو هیات مدیره استقلال با فرهاد مجیدی تماس گرفته و حالا هیچ تنشی بین آنها وجود ندارد. به این ترتیب با رای مثبت مهدی عبدیان به نظر میرسد آرای مجیدی برای بازگشت ۳ به یک به نفعش شده باشد. از سوی دیگر مطلع شدیم امیر قلعهنویی به یکی از اعضای باشگاه استقلال گفته است اگر آنها بتوانند باشگاه گلگهر سیرجان را متقاعد کنند، او شخصا علاقهمند به سرمربیگری در استقلال است. نکونام هم چنین نظری را داده اما سعید آذری به عنوان مدیر باشگاه فولاد، مخالفتش را با جدایی نکونام صریحا اعلام کرد. به این ترتیب رقابت اصلی بین فرهاد و امیر است. شاید اگر شرط سنگین گلگهر برای صدور رضایتنامه نبود، قلعهنویی شانس بیشتری نسبت به همه گزینهها داشت.
مشکل استقلال هیأت مدیره است، نه نیمکت
اما موضوع اصلی و قابل اعتنا این است که چه ضمانتی برای موفقیت سرمربی بعدی استقلال وجود دارد؟ تصور کنید همین امروز فرهاد مجیدی یا هر فرد دیگری به عنوان جانشین فکری وارد رختکن آبیها شد، آیا با همین یک تغییر ناگهان همه چیز عالی میشود؟ قطعا پاسخ منفی است. استقلال بیشتر از آنکه محتاج تفکری تازه در راس کادر فنیاش باشد، تشنه آرامش است.
محتاج کار کردن در فضایی بیحاشیه و آرام تا یک تساوی ناگهان آنها را وارد بحران خودساخته نکند. از شفر تا استراماچونی و مجیدی و در آخر فکری. اینها چه چیزی کم داشتند؟ چه کسی میتواند بگوید دانش فنی شفر کمتر از کالدرون و یحیی گلمحمدی است؟ اما سوال این است چگونه کالدرون و یحیی با پرسپولیس موفق میشوند اما هر فردی به استقلال میآید دیر یا زود با کارنامه خوب یا بد، مجبور به رفتن میشود؟ قطعا یک جای کار ایراد دارد. شاید دم دستترین آدرس برای یافتن پاسخ همین هیات مدیره آبیها باشد. افرادی که منتخب وزارت ورزش هستند اما هر یک ساز خود را مینوازند و متاسفانه هیچ هارمونیای در این سازها وجود ندارد. مشکل استقلال تنها فکری و مجیدی و قلعهنویی و سایرین نبودند و نیستند.
استقلال محتاج آرامشی است که سرچشمه آن دقیقا اتاق هیاتمدیره و مدیرعامل است. محمود فکری با هزاران امید پایش را به استقلال گذاشت و بازیکنانی را در اختیار داشت که در ابتدا تصور میشد با آنها براحتی قادر به قهرمان کردن آبیهاست اما هر چه گذشت معضلات بیشتر و بیشتر شد. احمد سعادتمند به عنوان مدیرعامل قبلی، بدترین و سنگینترین نوع قراردادها را با ۹ بازیکن بست و از آنجایی که همدلی در هیات مدیره وجود نداشت، دست آخر احمد مددی به عنوان مدیرعامل مجبور شد درباره اصلاح یکی از این قراردادها که مربوط به کاپیتان تیم بود، وارد ماجرا شود. اگر در هیات مدیره، همدلی وجود داشت و بعضی افراد متمول که پیش از این براحتی پول به بدنه باشگاه تزریق میکردند، پا پیش میگذاشتند، این حواشی برای استقلال به وجود میآمد؟ در پاسخ باید گفت قطعا نه به این حجم و شکل.
درباره ایرادات فنی میشود تا حدود زیادی محمود فکری را مقصر دانست اما یادمان نرود تیم او بیشتر نیمفصل را در صدر گذراند و هم اینک فاصله آنچنان زیادی با صدر ایجاد نشده که نشود جبرانش کرد. در واقع آنچه بیش از اشتباهات فنی فکری باعث بروز بحران در استقلال شد، خردهجنجالهایی بود که براحتی امکان مهارشان از سوی هیات مدیره وجود داشت.
گواردیولا هم زمین میخورد، فرهاد و امیر جای خود
در بخش نخست به نبود همدلی و اتحاد در هیاتمدیره آبیها پرداختیم. در این مورد بنا به رازداری، نمیتوانیم جزئیات بیشتری را مطرح کنیم اما منابع کاملا موثق ما در باشگاه و همچنین هیاتمدیره استقلال در طول چند ماه گذشته، بارها اعلام کردند که چگونه بین اعضا باندبازی به وجود آمده است. مدیرعامل تیم تا امروز سکوت کرده اما شواهد نشان میدهد از روزی که او بر مسند کار قرار گرفته، بنا به هر دلیلی (که این خودش مستلزم آسیبشناسی است) کمکهای مالی قطع شده است. همین هیاتمدیره که خودش فکری را آورده بود، در طول نیمفصل مرتب واکنشهای متفاوتی در قبال او نشان میداد؛ عدهای میگفتند تا انتهای فصل باید به فکری اعتماد کرد، گروه دیگر اعتقاد داشتند باید دست به تغییرات زد. هر فردی هم بنا به اختیاراتی که داشت در جهت نیل به اهدافش، گام برمیداشت و گویی این میان، استقلال و میلیونها هوادارش هیچ اهمیتی ندارند.
خب! بسمالله. همین امروز سرمربی جدید با کاور آبیرنگ، کارش را در زمین تهرانسر شروع میکند. فرض محال را بگذارید که نام این سرمربی جدید، پپ گواردیولا است. فرض محال که محال نیست. آیا او میتواند در ۱۴ هفته باقیمانده لیگ بیستم و همچنین در جام حذفی و مهمتر از همه آسیا، دست به شاهکار بزند؟ بله، تنها در یک صورت و آن هم با حمایت تمام قد همه اعضای باشگاه و همچنین هیات مدیره.
اگر سرمربی جدید با ۲ تساوی، ناگهان بازار داغ شایعات را در فضای مجازی دید، نباید تردید کند که یک نفر از درون باشگاه در حال هدایت فضای مجازی است؟ به هیچ عنوان قصد حمایت از محمود فکری را نداریم، چرا که اکثریت هواداران استقلال خواهان تغییرات بودند اما باید بپذیریم متاسفانه از درون باشگاه اخبار درست و غلط اما به صورت کاملا هدفمند، در اختیار کانالهای اینستاگرامی و تلگرامی قرار میگرفت. خبر کوچکترین دعوایی در رختکن تیم ناگهان به دست رسانهها میرسید. چرا؟ چون یک باند خاص درصدد ضعیف نشان دادن فکری بود و از این رو هر نوع حاشیهای که امکانش وجود داشت، تولید و روانه فضای مجازی میشد.
آیا بهترین و بزرگترین مربیان فوتبال جهان قادرند در چنین فضایی بزرگی کنند؟ حرفمان این است که بله، استقلال محتاج تفکر جدید فنی است، استقلال محتاج کاریزمای بیشتری است تا وقتی ستاره تیم ۲ هفته در تمرینات شرکت نکرد، ناگهان در رفسنجان مهره ثابت تیم نشود. استقلال مربی جدیدی میخواهد برای برچیدن این نوع از اتفاقات تیم نابود کن اما باور کنید اگر خود پپ هم بیاید تنها با داشته فنی، قادر به پایین کشاندن حریفان نیست.
تیم کاپیتانی میخواهد دلسوز
سوای مسائلی که مربوط به کادر فنی است باید اشارهای هم به مسائل حاشیهای درون زمین استقلال کرد. آبیها برای رسیدن به قهرمانی لیگ برتر با پرسپولیسی طرف هستند که کاپیتان ۳۹ سالهاش، بسان پدری دلسوز در حال کارگری در تیمش است؛ کاپیتانی که نه خودش اهل حاشیه است و نه دوست دارد برای تیمش حاشیه درست کند. کاپیتانی که راه ورود به قلب مردم را از دالان «خوب فوتبال بازی کردن» یافته نه شوآف دروغین در فضای مجازی. خب بگویید سیدجلال استقلال کیست؟ کجاست؟ چه کسی باید نقشش را ایفا کند؟ آیا کاپیتان فعلی تا امروز توانسته از وظایف محوله پیروز و سربلند خارج شود؟ متاسفانه وریا غفوری نهتنها باری را از روی دوش تیمش برنداشت که با افشای رسانهای قرارداد ۱۴ میلیاردیاش، به اندازه یک شهر، حاشیه برای تیمش درست کرد. مشکلات استقلال همینجاست. همینها. به ظاهر بیاهمیت و گذرا اما در واقعیت بسیار مهم و متاسفانه کاری و اساسی.
نظر کاربران
چرا قرارداد سید جلال افشا نمیشه