ورود مجتبی حسینی به جمع بزرگان
مجتبی حسینی در ماههای نخست سرمربیگریاش در ذوبآهن تیمی را تا ردههای پنجم و ششم جدول بالا آورد که در واپسین روزهای حضور گلمحمدی به ردههای ۱۱ و ۱۲ و مقدمات قطع ارتباط کاری دو طرف را فراهم آورده بود.
روزنامه ایران ورزشی: مجتبی حسینی در ماههای نخست سرمربیگریاش در ذوبآهن تیمی را تا ردههای پنجم و ششم جدول بالا آورد که در واپسین روزهای حضور گلمحمدی به ردههای ۱۱ و ۱۲ و مقدمات قطع ارتباط کاری دو طرف را فراهم آورده بود.
نفت مسجدسلیمان و سرمربی ۴۷ سالهاش مجتبی حسینی از شگفتیسازان لیگ بیستم حرفهای فوتبال کشور بودهاند. تا همین پنجواندی سال پیش حسینی فقط بهعنوان دستیار اول یحیی گلمحمدی در تیم ذوبآهن شناخته میشد و بهرغم کار در تیمهای صبا، نفت تهران و حتی پرسپولیس تا حدی گمنام بود و بهاندازه کافی دیده نشده بود. طی این مدت او بهآرامی ثابت کرده در سطح مربیگری تیمهای لیگ برتر هم هست و تفاوتی که کارنامه امسال او و نتایج نفت مسجدسلیمان ایجاد کرده این است که فقط نباید نامداران را برای هدایت باشگاههای بزرگ برگزید و اگر از او و امثال وی نیز در تیمهای بزرگ و پرستاره استفاده شود، کاری بهخطا انجام نپذیرفته است.
از کاندیدای خلع تا ایجادکننده سیاستهایی تازه
وقتی عبدالله ویسی در آخرین روزهای «پیشفصل» لیگ امسال از هدایت نفتیهای مسجدسلیمان کنار کشید و دلیل آن را عدم تأمین نیازهای این تیم و بهویژه رعایت نشدن تعهدات مالی باشگاه عنوان کرد و قهر و ناز او برای سران نفت بیاثر ماند و خریداری نیافت، قرعه به نام حسینی افتاد تا هدایت این تیم را در دست بگیرد. این در حالی روی داد که حسینی پس از مقطعی که بهعنوان سرمربی ذوبآهن بعد از استعفای گلمحمدی سپری کرد، سری به تراکتور زده و مربی موقتی این تیم نیز شده و در گلریحان البرز و مس کرمان لیگ یکی نیز زمامداریهای کوتاهمدتی را تجربه کرده بود.
قبل از آغاز مسابقههای امسال خیلیها معتقد بودند از نفت مسجدسلیمان با احتساب «پیشفصل» ناآرامی که داشت، آبی گرم نمیشود و حسینی یکی از اولین سرمربیان خلعشده لیگ بیستم خواهد بود، اما بعد از اینکه وی بهآرامی سوار بر کار شد و شروع به نتیجهگیری و رتبهای بین ۷ تیم صدر جدول را نصیب این تیم کرد، مشخص شد هم او اندیشههایی متفاوت و توانایی تیمش را باور دارد و هم شاگردانش مصمم هستند با وجود قطع حمایت مالی وزارت نفت از تیمهای متعدد فوتبالیاش طی دو سال اخیر، نتایج آبرومندانهای بگیرند و با ضمیمه کردن آن به نتایج بهتر تیم صنعتنفت آبادان سران وزارتخانه را به تغییر سیاستهای خود در این زمینه وادار سازند.
«او» راههای لازم را میشناسد
اینکه مجتبی حسینی در سه چهار ماه اخیر دقیقاً چه کرد تا از تیم ظاهراً مستعد سقوط نفت مسجدسلیمان تیمی مهیای کسب یکی از رتبههای نیمه اول جدول لیگ بسازد، تا حدی نامعلوم است اما یک نکته با توجه به سوابق کارکرد حسینی در باشگاههای قبلیاش و نتایج حاصله او قطعی نشان میداد و آن توانایی حسینی در بازی گرفتن از تیمهای کممهره اما آرزومند است.
او همیشه یک «جمع متحد و سرسخت» را میسازد و قادر است با سیستمهای مختلف مبتنی بر قدرت بدنی و دوندگی و پرسینگ طوری بر بزرگان پرستاره لیگ سایه بیندازد که کسب نتیجه برای آنها در مقابل تیمهای تحت هدایت وی منجمله نفت مسجدسلیمان کاری بس دشوار باشد. او ادغامی از این روش و نهایت بهرهگیری از مهارتهای فردی امثال قاسم حدادیفر، مهدی رجبزاده و احسان پهلوان را در زمان زمامداریاش در ذوبآهن به اجرا نهاده و کاری کرده بود که جدایی قهرآلود گلمحمدی از این تیم اصفهانی نتایج منفی دیرپایی را موجب نشود و برای مدتی به نظر برسد که حسینی حداقل بهاندازه یحیی برای فولادشهریها موفق ظاهر خواهد شد، بخصوص که او در ماههای نخست سرمربیگریاش در ذوبآهن تیمی را تا ردههای پنجم و ششم جدول بالا آورد که در واپسین روزهای حضور گلمحمدی به ردههای ۱۱ و ۱۲ و مقدمات قطع ارتباط کاری دو طرف را فراهم آورده بود.
برگی تازه در دفتر حیات حسینی
حسینی زاده شهر آمل است و در دوران جوانی در تیم نساجی مازندران هم توپ زده بود، البته چند بازیکن خوب و کارساز و حرفهای را در فصل جاری در اخیار خود داشته و نمیتوان و نباید نفت مسجدسلیمان را کاملاً فاقد مهرههای مورد نیاز تلقی و توصیف کرد، اما واقعیت این است که ابزار و وسایل کسب موفقیت در تیم امسال وی نه حضور آن چند مهره خاص و نه حتی درخشش جوانترها، بلکه تلاشی گروهی و همانطور که پیشتر گفتیم داشتن عزم قوی جمعی و حرکت دائمی و مسیر اهداف تیمی بوده است. در چنین چارچوبی هر بازیکنی گوشهای از زمین را پوشش داده و به میدانگیری یاران کناریاش هم یاری رسانده و تیم در زمانهای باز و بسته شدن و تغییر سریع از حالت دفاع به حمله و بالعکس نیز حرفهای و موفق عمل کرده است.
استمرار در توفیق نفت مسجدسلیمان در فصل جاری میتواند ناظران فوتبال و البته مدیران باشگاههایی را که شهامت رویکرد به مربیان بالنسبه جوانتر و طرحهای نوینتر آنها را دارند، به جذب حسینی تشویق و برگ تازهای را در دفتر حیات و کار حرفهای این مربی باز کند. چنین چیزی او را به مدارجی میرساند که سودای هدایت تیمهای ملی را هم لااقل در ردههای سنی پایه در سر بپروراند و با سرعتی بیش از گذشته در مسیر بزرگی و اعتبار و اعتلا به پیش برود.
امروز اولین فرض و نخستین پیامد موفقیت حسینی در یک تیم ظاهراً (و باطناً) متوسط جنوب کشورمان، ورود قریبالوقوع وی به جمع بزرگان این رشته و نگاه هرچه بهتر و بیشتر جامعه فوتبال به این مربی است، ولی تبعات مؤثرتر آن میتواند دیده شدن وی در سطحی وسیعتر هم باشد؛ سطحی که حسینی در آن با هدایت تیمهای بالقوه قویتر و دارای مهرههای فنیتر به موفقیتهایی برسد که بعضی مربیان نامدارتر همین تیمها در سالهای اخیر امکان نیل به آن را به دست نیاورده و بهگونههای متفاوت کفران نعمت کردهاند.
ارسال نظر