ثروت بیپایان ایرانی؛ گلوی گشاد خارجی!
یحیی گل محمدی، کاملاً راست میگوید که: ... ما کشور ثروتمندی هستیم! ولی کجای این درستگویی و این یادآوری صحیح، به این معناست که پس پولمان را، ولو بخش کوچکی از آن را، تقدیم بودیمیر نامی از کرواسی یا صربستان باید کرد؟
خبرورزشی: یحیی گل محمدی، کاملاً راست میگوید که: ...ما کشور ثروتمندی هستیم! ولی کجای این درستگویی و این یادآوری صحیح، به این معناست که پس پولمان را، ولو بخش کوچکی از آن را، تقدیم بودیمیر نامی از کرواسی یا صربستان باید کرد؟
یکم- کجای این اشاره صحیح، چنین باید فهمیده شود که به ازای این ثروت خداداده و این موهبت عظیم الهی، سالی چند صد هزار دلارش را هم پیشکش «کالدرون نامی» کنیم که مربی فوتبال است ولی معلوم نیست که عملکردش، خوبتر و قابل اعتمادتر باشد از کارنامه همتایان ایرانی او!
پول زیاد داریم اما عقل معاش هم باید داشته باشیم! ثروتمان سر به فلک هم بزند اگر، بادآوردهاش نباید دانست و ریال به ریال حسابش را باید پایید در دفتر دستکهای مربوط، ضبط کرد که گفتهاند: ...حساب به دینار، بخشش به خروار! که اگر همین حسابرسیها و دقت نظرها و از انواع حیفومیلها جلوگیری کردن، راز حاتم طایی شدن است! بلی، حاتم طایی هم که باشی، با هر مقدار آورده مالی و پولی و نقدینگی و...، باید که حسابش را داشته باشی! درحالی که یک پاپاسی از این پولها نباید به گلوی گشاد غریبههای پولخوار ریخته شود، ولی تصدیق باید کرد که: ما ملت ثروتمندی هستیم که با علم اقتصاد میانهای نداریم!
تراکتور بالا میگیرد
دوم- تراکتور، باید دوباره خشت به خشت و آجر به آجر بالا برود تا بالا بگیرد! تا دوباره فوتبال واقعگر، فوتبال مثبت و مفید و فوتبال مردانهای باشد که بود! فوتبالی که تن به پنالتی هم نمیداد چون اهل باخت نبود! فوتبال بیوک جدیکار! فوتبال کوزهکنانی! فوتبال حسین صدقیانی! فوتبال صباغ، ارغوانی، کریم باقری، احد شیخلاری، مجید ناظمی، جمشید خمیرگیر، سیروس دینمحمدی، استاد اسدی، ستار همدانی، نیکپورها (پدر و پسر) و خلاصهترش کنیم چند ده سال را، در فوتبال هندسی و حرکات مهندسی شده «واسیلی گوجا»، آری فوتبال دونده و رونده و دوباره دونده تراکتور و رقابت بیسروصدای آصف نمازف که گوهرشناس بود و در ماشینسازی، نخبهها پرورید و وزنههای وزین خلق کرد!
تراکتور از دوبارهسازی خود دم زده است! بدون اینکه وارد جنبههای نادیدهانگارانه چنین اراده مبارکی شویم و بدون اینکه سرسوزنی در توان تغییر و دیگر شدن تراکتور تردید بورزیم اما باید گفت:
...این کار سخت است! این راه که طی کردنش ضرورت درجه اول بهشمار میآید، دشوار است! مرغ زیرک را گویند که چون به دام افتد، تحمل بایدش! تراکتور هم باید مرغ زیرکی باشد! مرغی هم توانا و هم دانا که تحمل بایدش! تراکتور با کسی دعوا ندارد و نباید هم داشته باشد! دعوای تراکتور با کهنه فکری است! با کم توانی و ناتوانی است!
تراکتور، باید که بتواند! تعهد تاریخی و مسئولیت سنگین تراکتور، این است که در این پیکار برنده باشد! برنده کارزار کهنه و نو!
درباره لیگ آسیا
سوم- فوتبال را میبینیم که خودش را گرفتار «اطینا» کرده است! فوتبال را میبینیم که در حال چال کردن «دم موش» است! آری، چاله کندن از یک سو و در چاله نهادن و سپس خاک دوبارهای را رویش ریختن!
فوتبال را میبینیم که خودش را گرفتار دعوای «زیور و کشور» کرده است! وقت تلف میکند و انرژی هدر میدهد و عبرت هم نمیآموزد! باز هم راههای رفته! باز هم مسیرهای غلط! باز هم تکرار مکررات! تکرار مکررات غلط و بیثمر!
لیگ آسیا- مسابقه قهرمانی باشگاههای آسیا- در راه است، پرسپولیس و استقلال، فولاد اهواز و تراکتور، همه باید به این «چهار دیواری» بپردازند! همه باید نانی را که به کف میآورند، به غفلت نخورند! همه باید امروز و فردا نکنند، ولی چهکارهاند؟ ولی دلمشغولی فوتبال ما به کجا میرود که مرغ باغ ملکوت را به یادآورد یا نه، باز هم راه بهتری را زیر پا بگیرد!
فوتبال، بیبزرگ مینماید! فوتبال، فاقد فصلالخطاب مینماید! فوتبال نه حرف آخر را میزند و نه میشنود!
قرنطینه فوتبال و موکول شدهها
چهارم- حرف زیاد است! هم حرفهای بازدارنده و هم حرفهای راهگشا! ما چهکارهایم در این میان، اهل بازداشته شدنیم یا مصمیم که در خلوت و جلوت، بهجای آن کار دیگر، به این کار معلوم و آشکار و قابل دفاع میپردازیم!
هنوز که هنوز است، باید تاوان کمدانی و بلکه نادانی کسانی را بدهیم که آمدند و بههم زدند و خراب کردند و رفتند! چه رفتنی هم، مثل پسر اتول خان چیز ورچین! مثل همه کار خرابکنان روزگار!
ندانمکاریها دست از سر فوتبال ما بر نمیدارد! از شر خرابکاریهای سریالی و دنبالهدار، انگار که راحت نباید داشت و به همین دلیل هم آرامش و آسایش نداریم! با جان کندن، با تحمل سنگینترین سختیها، از یک قوز رد میشویم ولی تازه دچار قوز بالای قوز میشویم! خارجی و داخلی هم نداریم! کاربلدی را در عملکرد پورموسوی میبینیم! زبان دراز طلب را، شکست خورده به تقصیر همیشه بازندهای دراز کرده است!
قرنطینه فوتبال سر پایان گرفتن ندارد! هم استقلال تعطیلزدگی را تجربه میکند و هم پرسپولیس! هم فولاد اهواز خبری از خودش ندارد و هم سپاهان همه را بیخبر کرده است! پرسپولیس- مس رفسنجان موکول شد به بعد! آلومینیوم- ذوبآهن موکول شد! سپاهان- فولاد اهواز موکول شد! نساجی- ماشینسازی موکول شد! پرسپولیس- ذوبآهن کمی موکول شد!
نظر کاربران
افرین به مدیران
مقصراصلی مسولین فدارسیون پرسپولیس ه