مالکمحور یا دلالباور؟
چه محوری را باید ممدوح دانست؟ دلالمحور؟ کلکمحور؟ پاچهخار محور؟ صد البته که مدیران «خودمحور» هم قابل دفاع نیستند، ولی کارآفرینی که پول میآورد، نباید بیکاره به گوشهای منزی شود، صم بکم! مدیری که بیزبانی پیشه کند، زود زیر همه چیز خواهد زد!
خبرورزشی: چه محوری را باید ممدوح دانست؟ دلالمحور؟ کلکمحور؟ پاچهخار محور؟ صد البته که مدیران «خودمحور» هم قابل دفاع نیستند ولی کارآفرینی که پول میآورد، نباید بیکاره به گوشهای منزی شود، صم بکم! مدیری که بیزبانی پیشه کند، زود زیر همه چیز خواهد زد!
اول- اینکه گفته شود یک تیم آن هم از تیمهای بزرگ فوتبال ایران، مالکمحور است، به خودی خود نه خوب است و نه بد! بیانی است وصفی از برداشت یک نفر به نوع مدیریت و نحوه اداره آن تیم که اتفاقاً با کوشش ناپیوسته و برنامهریزی ناپیوسیده ورزش حرفهای در ایران، همخوانی هم دارد! فوتبال ما، در یک نگاه عمومی، صاحب ندارد و مالک ندارد!
ورزش حرفهای تا در دست بخش خصوصی قرار نگیرد، ره به جایی نمیبرد و تا مالکیت و مدیریت جنبههای مختلف تیم و باشگاه با هم نخواند و همآوا نشود، بایدش اینگونه هزینه نمود! مفتش گران است!
در مقابل باشگاه و تیم مالکمحور که لابد خواستنی هم نیست، چه نوعی از مدیریت باید قرار داد! صفت «مالکمحور» را به طعنه بیان کردند و شنیدیم تا به قبول خیلی طبیعی نوعی از انواع مدیریت! مالکمحور، اگر مذموم است، پس چه محوری را باید ممدوح دانست؟ دلالمحور؟ کلکمحور؟ پاچهخار محور؟ صد البته که مدیران «خودمحور» هم قابل دفاع نیستند ولی کارآفرینی که پول میآورد، نباید بیکاره به گوشهای منزی شود، صم بکم! مدیری که بیزبانی پیشه کند، زود زیر همه چیز خواهد زد!
لیگ آسیا پشت در است!
دیرتان نشود!
دوم- دهکده کوچک جهانی ساخته و پرداخته ذهن خواستاندیش «مک لوهان»، در حال کوچکتر شدن است! یادآور باید شد، رهیافت شرایط کرونایی را و مقابله با ویروس کووید ١٩ را، سپس میگوییم از تیکتاک ساعتی که در حد اعلای وقت کار میکند و منتظر شما و ما هم نمیماند! روز ٢٩ آذر ٩٩، فینال لیگ آسیا را برگزار کردیم که مُهر کوچک سال ٢٠٢٠ را بر خود داشت! و حالا خبر داریم که AFC اسامی تیمهای ایرانی سال ٢٠٢١ لیگ آسیا را دریافت کرده است!
و این یعنی اینکه دپارتمان بینالمللی فدراسیون فوتبال، انگار که پارهای از مجموعه شلخته و سربههوای همین سیستم مدیریت کاهل و اهل دفعالوقت نیست! از بس که با وظیفهشناسی و بدون نیاز به نهیب زدن، بدون جنگولکبازی کردن و هر حرف را ده بار یادآور شدن، سر وقت و به موقع، کارها را انجام داده است! یا للعجب! خدایا شکرت! دوره آخرالزمان شده است گویا!
این سرعت عمل را باید به فال نیک گرفت و ما هم چنین میکنیم و میگوییم: ...آقایحیی! حواستان به لیگ آسیا باشد! آقای فکری شما هم، آقای آذری شما و آقای نکونام شما هم مورد خطابید! به آقای زنوزی میگوییم: جناب مالکمحور! امور بینالملل تراکتور را، مختصر و مفید، ولی بلد و با عرضه تشکیل بده! خودت مستقیماً وارد نشو! سیستم بده و به کار سیستمی باورمند باش!
بازیهای خوب!
بازی خوبتر برگزار نشد!
سوم- روز هشتم هم گذشت ولی شاهبیت بازیهای نیمفصل اول لیگ برتر، سروده نشد! پرسپولیس دیروز به مأموریت عذاب رفته بود! یک چشم به توپ داشت و یک چشم به بچههای غیرت و قدرتی نساجی و همه حواسش را داده بود به زمین نمدی راهراه و شبیه رشتههای آشی!
اگر بخواهیم از مغبون و بازنده بازی در این نوع زمینها حرف بزنیم، باید اول از زمین شهیدوطنی قائمشهر بگوییم و تیم نساجی که محکوم است به ١٥ بازی در همین زمین «سفتبالی» که عضلات دوقلوی ساق را تبدیل به ٤ قلو و ۶ قلو میکند که باید هر چند روز یک بار پارهپاره شوند! ببینید بچههای مازنی، چه مایه از قدرت بدنی دارند که آخ هم نمیگویند و بازی هم میکنند!
تیم گلگهر هم از محکومان بیگناهی است که باید در زمین نمدین و «بتونیک» سیرجان بازی کند و میکند! که چارهای دیگر ندارد! محکوم است و مجبور است و راه پس و پیش هم ندارد! در عوض، بچههای نفت آبادان، بازی به بازی سرخوشتر و زیباتر بازی میکنند! نفت آبادان، تنها تیمی است در لیگ برتر که تعویضها، تغییر مثبت به بار میآورند! تغییرات همواره «بَرِ شیرین» دارد!
داوری
چهارم- یک داور در لیگ برتر دیدهایم که هر بار تصمیمش را زیر ذرهبین گذاشتند، در کمال صحت و سلامت و سربلندی، تصمیم خود را تأیید کرد! احمد محمدی داور بیغلط پیکار شهرخودرو-آلومینیوم!
هر دو سوی میدان -ذوبآهن و گلگهر- تا میتوانستند بر سر داور غُر زدند و بلکه فریاد هم کشیدند ولی بازی روزگار را بگو که هر بار و هر بار، حق را به داور داد! مهدی سیدعلی نشان داد تاس اگر نیک نشیند، همه کس نراد است! برای آقای سیدعلی، تا دلت بخواهد جفت نشست!
پیام حیدری را در آبادان دیدیم، یکی از بهترینهای بازی بود! در حد غبیشاوی و در تراز ریکانی و اخباری، گلر تیم بازنده تراکتور! تیمی که باید مدیریتمحور باشد! تیمی که باید از پولش درست استفاده کند! درست، یعنی صحیح و یعنی بدون هندوانه نیشابوری زیر بغلش!
ارسال نظر