چرا پرونده ویلموتس مهم است؟
مجلس و سازمان بازرسی کل کشور و بازرسی و حراست وزارت ورزش و چند نهاد دیگر اصطلاحا زوم کردهاند روی پروندهای که میتواند ورزش ایران را به ورشکستگی برساند.
روزنامه اعتماد: فضای ورزش کشور تحتتاثیر قرارداد ویلموتس و محکومیت فوتبال ایران به پرداخت بیش از ۶ میلیون یورو غرامت به مرد بلژیکی قرار گرفته است. مجلس و سازمان بازرسی کل کشور و بازرسی و حراست وزارت ورزش و چند نهاد دیگر اصطلاحا زوم کردهاند روی پروندهای که میتواند ورزش ایران را به ورشکستگی برساند.
دیروز طبق اعلام قاضیزادههاشمی، نماینده مجلس استیضاح سلطانیفر در دستور کار قرار گرفت و حداقل امضا را هم به دست آورد. همچنین حراست ورزش و جوانان با هماهنگی نهادهای نظارتی تحقیقات گستردهای درباره چگونگی انعقاد قرارداد جنجالی با مارک ویلموتس آغاز کرده است که بر این اساس در اولین گام تعدادی از مطلعین و مرتبطین به این پرونده احضار شدهاند.
همه این حساسیتها نشان میدهد که قرار است پرونده «ویلموتس گیت» جدی گرفته شود تا به سرانجام مشخص برسد؛ سرانجامی که باید شامل معرفی تمامی متخلفین در هر سطحی و پرداخت تمام مبلغ جریمه از جیب این افراد باشد. با این حال طی ۲۴ ساعت گذشته زمزمههایی از گوشه و کنار به گوش میرسد که شائبهبرانگیز است. برخی اهالی فوتبال همچنین برخی رسانهها در لابهلای انتقاداتشان از شرایط به وجود آمده، مسائلی را مطرح میکنند که میتواند به تقلیل پرونده ویلموتس منجر شود. در صفحات اجتماعی هم برخی مردم چنین نظراتی دارند.
آنها از «اختلاسهای کلان» میگویند و «معضلات بزرگتر». این افراد که برخی از آنها به نظر پیرو تئوریهای توطئه هستند از «میخواهند حواسمان را پرت کنند» و «تمامش کار خودشان است» میگویند. جان کلام این افراد این است که ۶ میلیون یورو در قیاس با اختلاسهای همین دو، سه سال گذشته اصلا رقمی به حساب نمیآید.
نه اینکه بخواهیم پاسخی به این دوستان بدهیم چراکه نظر هر کس برای خودش محترم است ولی دیدیم بد نیست به این موضوع بپردازیم که چرا پرونده ویلموتس مهم است و چرا باید با جدیت تا انتها پیگیری شود؟
ف را به نشانه فساد بگیر
هیچکاک فیلمی دارد به نام «ام را به نشانه مرگ بگیر». البته در انگلیسی این اسم بامعناتر میشود. امروز ما هم باید بگوییم، پرونده ویلموتس را باید به عنوان نشانهای از فساد ریشهدار در فوتبال در نظر بگیریم. در چند سال گذشته پروندههای ریز و درشت با مبالغ میلیون دلاری در فوتبال باز شده که هیچکدام به درستی بررسی نشدهاند. به عنوان نمونه دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، مبالغ هنگفتی را صرف بازیکنان و مربیانی کردهاند که نه تنها دستاوردی نداشتند بلکه به حیثیت باشگاه و فوتبال ما ضربه وارد کردهاند.
نمونهاش جونیور براندائو که سال گذشته به ایران آمد و بعد از اینکه همه فهمیدند این به اصطلاح فوتبالیست برزیلی از یک استپ ساده عاجز است، عذرش را خواستند ولی برای اینکه دست خالی از ایران نرود ۵۵۰ هزار دلار به او پول دادند. الحاجی گرو و مارکوس نیومایر در استقلال از دیگر نمونههای خرید فاجعه بار به حساب میآیند که با کلی پول بابت تاثیر نداشته به کشورهاشان برگشتند.
یا آنتونی گولچ که بدون حتی یک دقیقه بازی در پرسپولیس ۲۴۰ هزار دلار گرفت و رفت! همین دیروز خبر آمد که تراکتور در پرونده کوین فورچونه به پرداخت یک میلیون و صدهزار دلار محکوم شده است. او فقط چند باری در ابتدای فصل برای تیم تبریزی به میدان رفت و بعد هم به کشورش بازگشت. شاید گفته شود، تراکتور تیم خصوصی است و این مشکل نباید با مشکلات فدراسیون و باشگاههای دولتی در یک سبد قرار بگیرد که در جواب باید گفت تنها بخشی از مساله به این برمیگردد که چه کسی جریمه را میدهد و بخش مهمتر مربوط میشود به مدیریت فسادزا در فوتبال.
از سمت دیگر همه میدانیم که مافیای فوتبال توانسته در همه سطوح رخنه کند. دلالها و کارچاقکنها به حدی قدرتمند شدهاند که به راحتی اعمال نفوذ میکنند. شرطبندی طبق گفته بسیاری از کارشناسان و بازیکنان وجود دارد و قابل کتمان نیست. از آنجایی که در فوتبال ما با یک سیستم به هم پیوسته مواجهیم بدون شک ورود جدی نهادهای نظارتی و امنیتی و قضایی به یک پرونده بزرگ و حساسیتزا مثل پرونده ویلموتس میتواند در نهایت به ریشههای اصلی فساد در فوتبال برسد. در حالی که اگر بیخیال همین ۶ میلیون یورویی که قرار است جیب بر بلژیکی از ما بکند و با آن عشق و حال کند، بشویم طبیعتا نباید انتظار داشته باشیم دیگر پروندهها که مبالغ به نسبت کمتری دارند، جدی گرفته شوند.
فوتبال مهم است
نکته دیگری که باید مد نظر قرار داشت این است که حوزه نفوذ فوتبال در جامعه ایران بسیار بالاست. نیازی نیست به مثالهای بیشمار تاثیرگذاری این ورزش در کشورمان اشاره کنیم. اینکه ماجرای ویلموتس برای مردم مهم شده و افکار عمومی منتظر پاسخهای قانعکننده است نه به تبلیغات و جوسازی رسانهها برمیگردد و نه دلیل خوبی است برای اینکه بگوییم مردم چیزهای مهمتر را جدی نمیگیرند. فوتبال واقعا مهم است و نیاز به تاکید هم ندارد.
اتفاقا اینجا ما با یک نوع جدید از مواجهه هم طرفیم. مردمی که از فسادهای ریز و درشت در کشور به ستوه آمدهاند بر وزن جملهای که آقای روحانی در مناظرات انتخاباتی سال ۹۶ به آقای رییسی گفت «تو رو خدا امام رضا رو دیگه از مردم نگیرین» میگویند «تو رو خدا فوتبال رو دیگه از ما نگیرین».
در این میان همیشه هستند افرادی که میخواهند نقش فیلتر حساسیت مردم را بازی کنند. منتقدانی که تمام واکنشهای مردم را صرفا موجسواری در شبکههای اجتماعی میدانند. اگر مردم به کشته شدن «رومینا» حساس شوند، میگویند چرا برای آب دریای خزر نگران نیستید؟ اگر برای سیل گلستان پست بگذارند، میپرسند پس خوزستان چی؟ اگر از فاجعه بیروت ناراحت شوند، عکسهایی از ویرانههای سرپل ذهاب را نشانشان میدهند. انگار که مردم باید مثل یک ماشین ۲۴ ساعته و به صورت تام و تمام نسبت به همه اتفاقاتی که اطرافشان میافتد به نسبت درست واکنش نشان بدهند. مخلص کلام اینکه فوتبال برای مردم ایران خیلی مهم است و باید این اهمیت موجب شود که افراد ذیربط با جدیت هرچه تمامتر مشکلات مربوط به این حوزه را پیگیری کنند.
در فوتبال خط قرمز نداریم
باید بپذیریم که نشانه گرفتن فساد و افراد فاسد در شرایط کنونی مملکت خالی از هزینه نیست. همه منتقدان و اصحاب رسانه به خوبی میدانند که حرف زدنشان در مورد برخی ارگانها و افراد مثل راه رفتن روی میدان مین است. آنها باید با احتیاط هر چه تمامتر قدم بردارند مبادا خط قرمزی لمس یا شکسته شود. وقتی رییس مجلس فعلی در زمان حضورش در شهرداری از خبرنگاری بابت افشای اسناد املاک نجومی شکایت کرد و او را روانه زندان میکند یعنی بقیه باید حساب کار دستشان بیاید. البته نمونه این کار را مهدی تاج، رییس سابق فدراسیون فوتبال هم انجام داده بود. او که دوستی دیرینهای با بیژن قاسمزاده بازپرس متهم به فساد و صادرکننده دستور فیلتر تلگرام داشت خیلی از منتقدانش را به دادسرا ارجاع داده بود.
نادر فریادشیران، بازیکن و مربی سابق فوتبال کشورمان یکی از همان منتقدان است که طبق گفته خودش به خاطر انتقاد از مدیریت تاج توسط قاسمزاده به دادسرا احضار شد. حمیدرضا سیاسی، مدیرعامل سابق پرسپولیس یک نمونه دیگر است که در مصاحبه با کیهان ورزشی مدعی شده هنگام بازداشت و در حالی که قاضی دستور قرار وثیقه برای او تعیین کرده بود به دستور قاسمزاده در بازداشت ماند.
سیاسی میگوید دلیل اقدام قاسمزاده این بود که من با مهدی تاج روی آنتن زنده تلویزیون بد حرف زده بودم. با این وجود حوزه فوتبال بسیار بازتر از سایر حوزههاست و دست خبرنگاران و رسانهها خیلی بازتر است. اصحاب رسانه هم سعی میکنند در این حوزه تا جایی که واقعا جا دارد و ممکن است ورود و پلشتیهای موجود را رسانهای کنند. بسیاری از خبرنگاران مدیریت فوتبال را به مثابه نمونه کوچکی از نحوه مدیریت کشور میدانند و این سوال را مطرح میکنند که اگر در یک فدراسیون اینقدر امکان فساد وجود دارد پس در سایر حوزهها چه خبر است؟
تناسب را فراموش نکنیم
برای وارد شدن به این بحث شاید ذکر یک مثال بد نباشد. فرض کنید شما به شخصی ۵۰۰ تومان پول دادهاید تا با آن خرید کند. اگر آن شخص تمام آن پول را بردارد، شما نمیگویید ولش کن! این فقط ۵۰۰ تومان بود! درست است که ۵۰۰ تومان پولی نیست، اما کاری که طرف کرده دیگر دزدیدن مبغی ناچیز نیست بلکه او ۱۰۰ در صد اعتباری که در اختیارش قرار دادهاید را «دزدیده» یا «حیف» کرده است. مساله سر تناسب است. نمیتوان ۶ میلیون یورو پول واقعا زوری که قرار است به ویلموتس بدهیم را بگذاریم کنار پرونده میلیارد دلاری پتروشیمی یا پولی که امثال زنجانیها و هدایتیها بردهاند.
باید ببینیم کل گردش مالی فدراسیون فوتبال در سال چقدر بوده و بعد حساب کنیم چه مقدار از آن حیف و میل شده است. درآمدهای فدراسیون فوتبال در سالهای اخیر مشخص است: مبلغ ۱۰ میلیون دلار بابت حضور در جام جهانی روسیه و چیزی کمتر از دو میلیون دلار بابت حضور در جام ملتهای آسیا. فدراسیون فوتبال ایران، اسپانسر درست و حسابی نداشته و از این راه درآمد مشخصی به دست نیاورده است. مهمتر اینکه تمام درآمدهای ارزی فوتبال ایران در سالهای گذشته اصطلاحا پیشخور شده و به گفته خزانهدار فدراسیون حساب فوتبال ایران خالی است.
همچنین جدا از جریمهای که باید به ویلموتس بدهیم طبق گفته صادق درودگر، رییس کمیته اقتصادی فدراسیون فوتبال ما چند ده میلیارد تومان هم بدهکاریم. یعنی اگر با همان مثالی که ابتدای این قسمت آورده هم بخواهیم مقایسه کنیم، میبینیم اوضاع از آن هم بدتر است. یعنی تاج و همکارانش نهتنها تمام پولی که فدراسیون داشته را حیف کردهاند بلکه با حساب خالی قرارداد نجومی بستهاند. به بیان واضحتر مهدی تاج و همکارانش هر آنچه از دستشان برمیآمده برای نابودی فوتبال انجام دادهاند و گردش مالی محدود فدراسیون به آنها اجازه نداده، گند بزرگتری بزنند.
از یک سمت دیگر هم میتوان به این مساله نگاه کرد. همانطورکه در «اعتماد» دیروز خواندید طبق گفته علینژاد، معاون وزیر ورزش کل بودجهای که وزارت ورزش به فدراسیونها در سال ۹۸ اختصاص داده کمتر از ۱۵۰ میلیارد تومان است. کل بودجه وزارت ورزش در سال ۹۹،۱۴۵۰ میلیارد تومان بوده است. حالا میتوان حساب کرد و دید صرفا غرامت به سرمربی یکی از تیمهای یکی از ۵۰ فدراسیون زیر نظر وزارت ورزش نزدیک ۱۵ درصد کل بودجه ورزش ایران میشود. آیا این اعداد مهم نیستند؟
فساد، فساد است
این شاید خیلی ایدهآلیستی باشد ولی چرا به این فکر نکنیم که میتوان به جایی رسید که با هر فسادی در هر سطحی برخورد شود؟ شاید اهم و مهم کردن فساد با توجه به توان قوه قضاییه و نیروهای امنیتی گریزناپذیر باشد، اما شکل درست این است که فساد را نه به واسطه بزرگ بودنش که به خاطر فساد بودنش مهم بدانیم. این به نوعی در آموزههای دینی ما هم وجود دارد. همانطورکه در مورد گناهان صغیره گفته میشود به کوچکی گناه نگاه نکنید بلکه به بزرگی خدایی که در مقابلش این گناه را مرتکب میشوید، نگاه کنید.
همچنین میدانیم برخورد نکردن با فسادهای به ظاهر کوچک، مفسدان را در کارشان وقیحتر میکند. هیچکدام از ابر اختلاسگران در این مملکت از همان روز اول سراغ بزرگترین پروژهشان نرفتند و ابتدا کارهای کوچکتر را امتحان کردند. بعد کمکم وقتی دیدند فضا مهیاست و کسی کاری به کارشان ندارد، تصمیم گرفتند بار خودشان را ببندند. در فوتبال و همین بحث قراردادها اگر در دهه ۷۰ که پای بازیکنان خارجی کمکم به شکل فزایندهای در فوتبال ما باز شد، روی قراردادها نظارت صورت میگرفت و هر مدیری که به تیم و منابع ملی ضرر وارد میکرد، بازخواست میشد امروز شاهد این همه بیبندوباری در فوتبال کشورمان نبودیم.
ما امیدواریم
روز گذشته آقای «امیر حاجرضایی» در تماس تلفنی با روزنامه اعتماد ضمن تشکر از اختصاص تیتر یک روزنامه به ماجرای قرارداد ویلموتس و امانتداری روزنامه در انتشار بیکموکاست یادداشتشان این سوال را مطرح کرد که «بازخوردها چگونه بوده؟ و آیا با توجه به جو رسانهای موجود میتوان امیدوار بود که این بار اتفاق خاصی بیفتد؟» واقعیت این است که ما و همه رسانهها و تمامی کسانی که قلبشان جریحهدار شده همین سوال را دارند.
فعلا که به قول معروف تنور داغ است و همه دستگاهها خودشان را درگیر بررسی پرونده نشان میدهند. تنها ترس موجود آرام شدن اوضاع با گذشت زمان یا مطرح شدن خبری تازه است. در این میان همه ما تنها امیدواریم که با پیگیری دستگاههای قضایی و امنیتی پرونده به سرانجام برسد. نصرالله پژمانفر، رییس فراکسیون اصل ۹۰ مجلس روز چهارشنبه اعلام کرد، گزارشهایی مبنی بر رخ دادن تبانی در پرونده ویلموتس به دستشان رسیده و این یعنی اوضاع امیدوارکننده است و پرونده هم قطعا وارد فاز جدیدی خواهد شد.
پرونده ویلموتس را باید به عنوان نشانهای از فساد ریشهدار در فوتبال در نظر بگیریم. در چند سال گذشته پروندههای ریز و درشت با مبالغ میلیون دلاری در فوتبال باز شده که هیچکدام به درستی بررسی نشدهاند. به عنوان نمونه دو باشگاه استقلال و پرسپولیس مبالغ هنگفتی را صرف بازیکنان و مربیانی کردهاند که نه تنها دستاوردی نداشتند بلکه به حیثیت باشگاه و فوتبال ما ضربه وارد کردهاند. نمونهاش جونیور براندائو که سال گذشته به ایران آمد و بعد از اینکه همه فهمیدند این به اصطلاح فوتبالیست برزیلی از یک استپ ساده عاجز است عذرش را خواستند ولی برای اینکه دست خالی از ایران نرود ۵۵۰ هزار دلار به او پول دادند.
تمام درآمدهای ارزی فوتبال ایران در سالهای گذشته اصطلاحا پیشخور شده است و به گفته خزانهدار فدراسیون حساب فوتبال ایران خالی است. همچنین جدا از جریمهای که باید به ویلموتس بدهیم طبق گفته صادق درودگر رییس کمیته اقتصادی فدراسیون فوتبال ما چند ده میلیارد تومان هم بدهکاریم. همان طورکه میبینیم اوضاع از بد هم بدتر است و این یعنی تاج و همکارانش نه تنها تمام پولی که فدراسیون داشته را حیف کردهاند بلکه با حساب خالی قرارداد نجومی بستهاند. به بیان واضحتر مهدی تاج و همکارانش هر آنچه از دستشان برمیآمده برای نابودی فوتبال انجام دادهاند و گردش مالی محدود فدراسیون به آنها اجازه نداده گند بزرگتری بزنند.
نظر کاربران
جیب خودشان که نیست جیب مردمه هرکی بخوره هرکی ببره مهم نیست اصلا