راز برد تراکتور، راز باخت سپاهان
تراکتور نسبت به زور خودش و در قیاس با حریفش، یک بىباک تمامعیار نشان داد! به شرطى که «ساکت» قبول نکند که «یکى چشم گاو است!»
خبرورزشی: نترسها بردند! تیمهاى بىکلهتر، بهتر و کاملتر برنده شدند! اول برنده هفته بیست و پنجم تراکتور بود و دومینش استقلال! ذوبآهن هم که نمىدانیم مغلوب داورى شد یا مغضوب و افتاده در تله اشتباهات و ریشهدار قدیمى!
اما تراکتور حالا، آزادى، شکارى، تیکدرى، مهرى، تیمورى و حاجصفى را با هم وارد بازى درستى کرد و چه به موقع و فایدهمند! سپاهان هم رفته بود تا نترس جلوه کند، ولى بىبضاعت نشان داد! ثروت و «مال» سپاهان و سرمایه انسانى اش کافى نبود یا به اندازه لازم کافى و قوى نبود! تیمى که همیشه یا بیشتر اوقات خود را بر اساس یارانش نه، یارانش را بر اساس یک نوع از نوع بازى شکل مىدهد، وقى یک باره با ۳، ۴، ۵ تغییر اساسى روبهرو مىشود، آن هم به ناچار، چه خواهد کرد؟ شما بگو چه مىتواند کرد؟ سعى مىکند نترسد و سر نترس نشان بدهد، حتى اگر درست و حسابى هم «بیم» به دل خودش انداخته باشد! چشمهاى سپاهان چنین حالى داشت و چشمها دروغ نمىگویند!
تراکتور نسبت به زور خودش و در قیاس با حریفش، یک بىباک تمامعیار نشان داد! به شرطى که «ساکت» قبول نکند که «یکى چشم گاو است!» این تیم بالاخره رمز تیمدارى «پُر پولانه» را شناخت: ... بازى را از بازیکن مىخواهند، نه از پول! ارزش بازى هر بازیکن، چه پیر و چه جوان را، وزن حرکتى و هوش تاکتیکى او تعیین مىکند!
و بالاخره اینکه، به لطف پروردگار، رابطه تراکتور و دلالیسم، شکرآب است! تراکتور و ساکت ترسى از بازى دادن به جوانان ندارند!
فرهاد، مربى کنار زمین
مربىها دو تیرهاند! یکى مربى تمرین که آموزش مىدهد و عادت ایجاد مىکند! دوم مربى مسابقه! طایفه اول، همه کارها را در گرو تمرین و یادگیرىهاى مهارتهاى تکنیکى مىگذارند! طایفه دوم، مرد کنار زمینند! نباشند، واى به حال تیم! یک حرکت ساده را هم با هزار اشکال انجام مىدهند!
امیر قلعهنویى، مرد کنار زمین است! چه بازىهایى که او براى تیمش درآورده است! فرهاد مجیدى هم فرماندهى نبرد جنگهاى حین مسابقه را دوستتر مىدارد! براى فرهاد، یک حسن دیگر هم مىتوان تراشید: ... از بازى دادن به جوانان ابایى ندارد! البته، جربزه اداره کردن باتجربههاى اسمى را هم دارد! مثل همین دو بازى اخیر که در استفاده از جوانهاى استقلال دست و دلباز بود!
در آبادان، فرهاد کنار زمین نبود ولى آثار وجودى اش را در همه جاى زمین مىشد حس کرد! مثل چند سال پیش امیر قلعهنویى! درباره بازى تیم فرهاد یک حرف را از همین حالا باید گفت و خیلى تکرار کرد:
بازىهاى اخیر استقلال، میل دارد به شلختگى و هر کى به هر کى بودن! خطاب به او مىگوییم؛ جناب مجیدى، مىدانى این سبک بازى تعریفى ندارد، خوب نیست و بد هم هست!
یک حسن و یک خوبى: ... وریا غفورى چه موقعى وارد زمین شد؟ فرهاد، شجاع است و دل بزرگى دارد! استقلال عقب نشسته است ولى باید صاحب بازى قشنگترى بشود! مربیگرى، فقط خوب چیدن نفرات و تعویضهاى مناسب نیست!
مربیان خارجى با کارکرد وجبى
مربیان در حال جابهجا شدنند در حالی که لیگ برتر ما، به افکار تازهتر، به خون جوانتر و به شجاعت افزونتر نیاز دارد!
رفتن آقاى الف به تیم ب و آقاى ب به تیم الف، تعویض هست ولى تغییر نیست! فوتبال ما، دوباره تکرار مىکنیم که نیاز دارد به شجاعت بیشتر، به فکرهاى تازهتر و به آموزههاى پیچیدهتر که روزآمد هم باشند!
مربیگرى این نیست که از ارمنستان یا پرتغال یا برزیل که درس خواندههاى فوتبال بیکارند- و بسیارند- یک تمریندهنده بیاورى و خلاص! یا دست بالا را گرفته، یک بدنساز هم و گاهى یک «گلرساز» هم به تیم مربیانت اضافه کنى!
مربى ایرانى، باید ایرانى باشد، ولى براى مربى بودن، دانا بودن، فلسفه داشتن و از همه مهمتر مربى بودن، لازمتر از هر نکتهاى است! مبادا که سفره فوتبال ما، با نشستن چند خارجى تمرینبلد تزئین شود! که خوب پول مىگیرند و «وجبى» کار مىکنند!
مثل... خیلىها!
نظر کاربران
مسیوزین ها...
بله همه چی اینجا پوله...
وسلام