روزی که عابدزاده اعلام کرد از استقلال میرود!
احمدرضا عابدزاده در دهه ۶۰ و ۷۰ سوپراستار ایران بود و هر نشریه ای علاقمند به مصاحبه با او.
ورزش سه: نشریه هدف یکی از مهم ترین نشریات ایران در دهه ۷۰ بود. روزنامه ای که در ادامه به هفته نامه تبدیل شد و پوسترهایی که از بازیکنان خصوصا در باغ و بوستان به چاپ می رساند و خیلی سریع به دیوار اتاق هواداران منتقل می شد، هدف را تبدیل به نشریه ای خاره انگیز و نوستالژیک کرده بود.
حالا مهمان این نشریه در تاریخ ۲۴ مرداد ۷۰ احمدرضا عابدزاده بود. قدیم تر ها مرسوم بود ستاره ها را به دفاتر روزنامه ها دعوت می کردند و ما نیز اگر اجازه داشتیم و سرکوفت "تلفن اشغال می شود" را نمی شنیدیم، ساعت ها پشت خط لحظه شماری می کردیم تا با ستاره مورد علاقه مان صحبت کنیم. بماند که قریب به اتفاق موارد نیز موفق نمی شدیم و دست از پا درازتر هنگام تعریف کردن برای دوستان مان یکی از سوالات را به دروغ به خودمان اختصاص می دادیم.
عابدزاده آن روزها در اوج بود و بعد از قهرمانی در آسیا با تیم ملی ایران و استقلال، تبدیل به مرد شماره یک ایران شده بود. سنگربان آماده فوتبال ایران آن روزها ۲۵ ساله بود و جایگاه ثابت ترکیب تیم ملی را در اختیار داشت.
عابدزاده در گفت و گو تلفنی با هواداران پاسخ سوالان متفاوت و بعضا عجیب آنها را داده، از عدم تمایل به ورود به صحن بهارستان تا علاقه اش به مهاجرت به مالزیا!
در ادامه برخی پاسخ های جالب عابدزاده را مرور خواهیم کرد؛
-در همان ابتدا عابدزاده با قدرت تمام احتمال حضور در عرصه مربیگری را رد می کند. البته احمدرضا در گیر و دار خداحافظی از فوتبال حتی چند روز سرمربی پرسپولیس هم شد، اما در نهایت جدال با علی پروین به سود او تمام نشد و در ادامه گرچه به نظر می رسید خیلی زود شاهد حضور عابدزاده روی نیمکت پرسپولیس باشیم، اما در نهایت این اتفاق محقق نشد.
- عابدزاده از همان ابتدا سودای جدایی از استقلال را در سر داشت. در این مصاحبه او تاکید می کند آخرین سال حضورش در استقلال است و قصد دارد سال آتی در کشورهایی چون آلمان، ترکیه، اندونزی یا حتی مالزیا (قاعدتا مالزی) مهاجرت کند. این اتفاق هرگز در دوران ورزشی عقاب آسیا رخ نداد و بعد از آن مصدومیت ناگوار در تیر ماه 72، او در ادامه سپاهان و پرسپولیس را به عنوان تیم های بعدی برگزید.
- جالب اینجاست بر خلاف بسیاری از ورزشکاران ایرانی در یک دهه بعدی، عابدزاده خودش را در اندازه های نمایندگی مجلس نمی داند و علاقه ای به ورود به این عرصه ندارد. گرچه عابدزاده محبوبیتی فراتر از تصور داشت، اما هیچگاه به عرصه سیاست وارد نشد و همان درون دروازه به هنرنمایی پرداخت.
- عقاب آسیا بدترین خاطره اش را تا ان مقطع شکست برابر عربستان در نیمه نهایی جام 88 می داند. جاییکه تیم جوان ما نمایش درخشانی داشت و احمدرضا عابدزاده در 22 سالگی درون دروازه موفق به مهار پنالتی ماجد عبدالله، مهاجم سرشناس و افسانه ای تیم ملی عربستانی شد.
- امیر قلعه نویی در کنار حمید درخشان مهم ترین غایبان تیم پکن 90 در جریان کسب اولین عنوان مهم بعد از انقلاب بودند. عابدزاده معتقد است جای هافبک سابق استقلال در تیم ملی خالیست و او یکی از بهترین بازیکنان ایران محسوب می شود.
- در نهایت مطابق انتظار عابدزاده معتقد است ناصر حجازی بهترین دروازه بان ایران است. تقریبا تمام فوتبالدوستان این دو اسطوره بزرگ را بهترین های دروازه بانی تاریخ ایران می دانند و احمدرضا نیز احترام و جایگاه خاصی برای اسطوره مرحوم آبی پوشان قائل است.
- اما شاید مهم ترین کری هواداران پرسپولیس و استقلال در این سالها علاقه قبلی این دروازه بان محبوب است. عجیب نیست که در آن مقطع عابدزاده خود را علاقمند به رنگ آبی و استقلال دانسته، سوالی که در سال های بعد شاید پاسخ های متفاوتی داشت و هنوز هم شاید هیچکس از ته دل عقاب آسیا خبر ندارد.
تیم ملی ایران در جام پکن ۹۰ برای اولین بار بعد از انقلاب به یک موفقیت بزرگ دست یافت و نقش احمدرضای جوان با آن لباس سبز رنگ نوستالژیک و توانایی اعجاب آور در مهار پنالتی، در قهرمانی تیم تحت هدایت علی پروین بی تردید پررنگ بود.
نظر کاربران
احمدرضا عاشق استقلال بود
پاسخ ها
اشتیب میزنی
اشتیب میزنی
عاشق پرسپولیس بود
احمدرضا عاشق استقلال بود
پاسخ ها
اگه عاشق کیسه بود نمیرفت
از دید کیسه جماعت احمدرضا و علی دایی وکریمی وباقری ومهدی کیا و هاشمیان وعزیزی و... ازته دل عاشق استقلال بودند تقصیر ندارند چون بازیکن ستاره ندارند
آقا فقط جواد چکش ازته دل عاشق کیسه بود
خودش تو یه مصاحبه گفت طرفدارهمون تیمی بودم که ازش شروع کردم نگفت استقلال ولی دقیقا این جمله روگفت
پرسپولیس همیشه باپول ستاره هایی که تمایل به استقلال داشتن میگرفتن همیشه با رانت و لابی چقد نفرت انگیزه این لنگ حقیر
عابدزاده الانش هم ی استقلالیه چندین بار مصاحبه کرده که من تیم خودمو دوسشتم و نمبخواستم از تیمم برم،یکی از دوستان ازش پرسبده بود که شماها سال۷۰ گفتی خونت ابیه چرا دروغ گفتی،گفته بود الان هم خونم ابیه