«خوب، بد، زشت» امین حیایی در نوروز ۹۳
سریال «خوب، بد، زشت» یکی از همین سریال ها به تهیه کنندگی «علیرضا سبط احمدی» است که منوچهر هادی کارگردان آن تمام تلاش خود را کرده و هر ترفندی به کار گرفته تا از این رقابت پیروز بیرون بیاید.
روزنامه هفت صبح: روزهای تعطیل اول سال مردم وقت بیشتری برای تماشای تلویزیون دارند، بنابراین این ایام پرمخاطب ترین دوره تلویزیون به حساب می آید. همین مسئله باعث می شود رقابت در میان سریال سازها در این روزها به اوج خود برسد.
سریال «خوب، بد، زشت» یکی از همین سریال ها به تهیه کنندگی «علیرضا سبط احمدی» است که منوچهر هادی کارگردان آن تمام تلاش خود را کرده و هر ترفندی به کار گرفته تا از این رقابت پیروز بیرون بیاید. با اینحال رقابت این سریال با «پایتخت 3» کمی مشکل به نظر می آید چرا که در دو سال گذشته «پایتخت» پرمخاطب ترین سریال نوروزی شد.
اما حضور «امین حیایی» و همینطور موفقیت هایی که منوچهر هادی در طول چند سال اخیر در تلویزیون و به خصوص سینما به دست آورده باعث جدی تر شدن این رقابت می شود. برای تهیه گزارش به پشت صحنه سریال «خوب، بد، زشت» رفتیم و با منوچهر هادی، کارگردان آن، «بابک کایدان»، نویسنده وامین حیایی که یکی از نقش های اصلی را بازی می کند گفتگو کردیم.
گشتی در خانه آقاسیفی
سریال «خوب، بد، زشت» 24 لوکیشن دارد که اصلی ترین آنها خانه ای قدیمی در منطقه طرشت تهران است. وارد لوکیشن اصلی می شویماما گروه تصویربرداری به لوکیشن دیگری در همان اطراف رفته اند. «نیلوفر خوش خلق» که نقش یک خانم دکتر تحصیلکرده را در این سریال دارد در طبقه پایین همین خانه در حال گریم است تا بعد از برگشت گروه جلویدوربین سکانس بعدی برود. از فرصت استفاده می کنم و در اتاق های تو در توی این خانه قدیمی چرخ می زنم.
لوکیشن اصلی سریال «خوب، بد، زشت» خانه ای است آجری با حیاطی باصفا. البته حوض آبی پرآبی را که در وسط حیاط و میان دو باغچه وجود دارد طراح صحنه ساخته تا بیش از پیش مخاطب را یاد خانواده های سنتی ایرانی بیندازد. ماجراهای زندگی آقاسیفی در این خانه تصویربرداری می شود. او ماهرترین اوستای بنای محل است. مردی درستکار که بعد از مرگ همسر، فرزندانش را به تنهایی و با نان حلال بزرگ کرده. همه بچه های او به سر و سامان رسیده اندو شاغل هستند اما پسرش با همه فرق دارد. قصه اصلی سریال هم ماجراهایی است که این پسر درست می کند.
امروز سکانس یکی از دردسرهای بعد از عاشق شدن این آقا پسر با بازی امین حیایی گرفته می شود. البته فیلمنامه این سریال در بازنویسی تغییرات اساسی داشته است. فیلمنامه اول را «محسن کیایی» نوشته بود. ۱۰ قسمت کامل و ۵ قسمت سینا پس وجود داشت. ظاهرا همان زمان که فیلمنامه اول نوشته شد قرار بود کارگردان دیگری آن را بسازد اما قرعه به نام منوچهر هادی افتاد.
از همان اولهادی با تهیه کننده درباره تغییرات مورد نیاز صحبت کرد. وقتی پیش تولید شروع شد او فیلمنامه را به «بابک کایدان» سپرد. او فیلمنامه فیلم سینمایی زندگی جای دیگری است» را هم برای هادی نوشته بود. برای همین با سلیقه کارگردان کاملا آشنا بود.همین مسئله باعث شد بتواند در مدت زمان کمی که داشت فیلمنامه این سریال را طبق سلیقه کارگردان از اول بنویسد. کایدان درباره آنچه از فیلمنامه باقی مانده گفت: «تنها چیزهایی که از طرح ابتدایی مانده یکسری عناصر کلی مربوط به نسبت های فامیلی است. مثلا در فیلمنامه اول هم پدر خانواده سه دختر و یک پسر داشت. حتی در طرح قبلی، این خانواده مادر داشتنداما ما آن را حذف کردیم. شخصیت دایی سریال هم از قبل وجود داشت اما اصل داستان، شخصیت پردازی ها تغییر کرده است.»
هوشمندی نویسنده در فرار از قصه کلیشه ای
در بالکن خانه مشغول تماشای قفس کبوترهای پسر عاشق سریال هستم که صدای همهمه را از طبق پایین می شنوم. گروه تصویربرداری برگشته اند. ظاهرا قرار بوده در سکانسی که گرفتند امین حیایی جلوی دوربین با شخص دیگری دعوا کند. برای همین همه گروه به خصوص بازیگر اصلی آن خسته هستند. یک ساعت برای گرفتن سکانس بعدی استراحت می کنند. فرصتی فراهم می شود تا با منوچهر هادی و بابک کایدان مشترکا گفتگو کنیم.
هادی نقشی را که امین حیایی در سریال دارد به این صورت شرح می دهد: «حیایی نقش جوانی به نام «بهادر» از طبقه پایین جامعه را بازی می کند. با اینکه دل پاکی دارد کمی شرور است و اطرافیانش را آزرده می کند.» بخش هایی که به بازی امین حیایی مربوط می شود به نظر کلیشه ای می آید. بهادر وضعیت مالی ضعیفی دارد اما عاشق یک زن پولدار و موفق می شود. فیلم ها و سریال های زیادی با این محوریت ساخته شده اند اما به گفته نویسنده، پایان متفاوت قصه همان چیزی است که انگ کلیشه ای بودن را از پیشانی سریال پاک می کند. کایدان می گوید: «بهادر از طرف خانواده طرد شده است. او یک ماه فرصت دارد تا خانواده اش را برای خواستگاری از خانم دکتر با خود همراه کند. کلیت قصه تکراری است اما ظاهرا جزییاتی که قصه را پیش می برد ایده های نویی هستند.»
مسئله دیگری که «خوب، بد، زشت» را به سمت کلیشه می برد انتخاب امین حیایی برای نقش بهادر است. او نقشی که در این سریال دارد را بارها در فیلم های سینمایی «کما»، «شیش و بش»، «مهمان» و سریال «ساخت ایران» تکرار کرده است. حتی گریم او هم شبیه نقش های قبلی اش است. البته برای منوچهر هادی اهمیت همکاری با امین حیایی بیش از بازی او و نقشش در این سریال است. هادی می گوید: «امین برای ادامه کار خیلی به من انرژی می دهد. او را با توانایی ها، دانش و تجربه اش دعوت به کار کردم. مهمترین فاکتور سریال مناسبتی دیده شدن آن توسط مردم است.»
یکی دیگر از نکات مثبت حضور حیایی در این سریال ستاره بودن و محبوبیت او میان مردم است. هادی صراحتا از تاثیری که حضور او در سریال برای جذب مخاطب دارد گفت. بی شک بازی او در این سریال، «خوب، بد، زشت» را رقیت سرسخت تری در ماراتن نوروزی خواهد کرد.
از طرفی به دلیل زمان کمی که برای تولید سریال وجود داشت فرصت پیدا کردن بازیگر دیگری که بتواند از پس چنین نقشی به خوبی بربیاید وجود نداشت. هادی می گوید: «نمی توانستیم برای تمرین با بازیگر دیگری وقت بگذاریم. امین این تیپ را خوب بازی می کند. البته کاراکتر بهادر تفاوت هایی هم با دیگر نقش های مشابه امین حیایی دارد.»
نیلوفر خوش خلق و امین حیایی کارهای مشترک کمی در تلویزیون داشتند. این زوج در کارهای تلویزیونی کمتر با هم بازی داشتند و حضور مشترکشان در سریالی تلویزیونی به یکی، دو سریال برمی گردد؛ برای همین شاید عوام آن را به خاطر نداشته باشند. به عقیده منوچهر هادی مردم علاقه زیادی به دیدن خانواده بازیگر محبوبشان دارند، برای همین تماشای بازی امین حیایی در کنار همسرش برای آنها جذاب خواهد بود؛ چرا که بسیاری از مردم سینما نمی روند و فقط تلویزیون تماشا می کنند؛ بنابراین ممکن است تا به حال این زوج بازیگر را در کنار هم ندیده باشند.»
امین حیایی خود را با بهادر محک می زند
قرار است سکانس بعدی جلوی در درمانگاهی در طرشت تصویربرداری شود. همه وسایل مورد نیازشان را جمع می کنند و به محل تصویربرداری می روند. استقرار گروه زمان زیادی می برد. حدود ۳۰ نفر جلوی در بیمارستان مشغول کار هستند. «سیاوش مفیدی» با کت و شلوار و «نیلوفر خوش خلق» با پالتوی سفید خزدار و مقنعه مشکی کنار هم ایستاده اندو دیالوگ هایشان را در حضور منوچهر هادی تمرین می کنند. کارگردان هم نکاتی را وسطز تمرین به آنها یادآوری می کند. امین حیایی مشغول گریم مجدد است و دیرتر به گروه ملحق می شود.
در این سکانس قرار است بهادر با یکی از رقبای عشقی اش آشنا شود. هوا تاریک شده و کار نورپرداز کمی مشکل است. وسایل نور را در طبقه دوم درمانگاه و همینطور پشت بام همسایه های اطراف آن قرار می دهند. در فاصله آماده شدنگروه برای تصویربرداری با امین حیایی گفتگو می کنیم. به نظر می رسداو با بازی در یک نقش ثابت برای چندمین بار، می خواهد خود را محک بزند. او بازی در نقش جوان لات را می پذیرد تا ببیند چطور می تواند با توانایی هایش یک نقش تکراری را در کارهای مختلف متفاوت از هم اجرا کند. او می گوید: «پیشنهادهایی که به من می شود همین نوع نقش ها هستند. من هم سعی می کنم یکسری نوآوری ها با خودم به نقش بیاورم تا با کارهای دیگرم تفاوت پیدا کند.»
البته او معتقد است جزیات رفتاری، شخصیت و حتی راه رفتن بهادر با نقش های دیگر شبیه آن متفاوت است. نقش های قبلی یا دزد بودند یا لات اما بهادر یک آدم با مرام و لوتی منش است و اهمیت زیادی برای حلال و حرام قائل است. در واقع عشق باعث می شود بهادر متحول شود.
به نظر حیایی مردم بیشتر از نقش های جدی او، بازی اش در نقش های مشابه بهادر را دوست دارند چرا که هر وقت در مکان های عمومی او را می بینند هرگز یاد نقش او مثلا در فیلم «دست های آلوده» نمی افتندب لکه با او از بازی اش در فیلم «کما» و «اخراجی ها» صحبت می کنند.
به گفته خودش این مردم هستندکه اورا به سمت چنین نقش هایی سوق می دهند. با اینحال هر چقدر هم حیایی برای اجرای متفاوت این نقش ها با یکدیگر، تلاش کند باز هم کاراکترها شبیه به هم می شوند. امین حیایی هم با این مسئله موافق است چرا که این نوع نقش ها ویژگی های بارزی دارند که نمیتوان آنهار از نقش حذف کرد. او می گوید:«به هر حال نقش هایی که خاستگاه شان سطح پایین جامعه است یکسری مشخصات ثابت دارند ک به ناچار در هر نقش تکرار می شود. تغییر سطح فرهنگی نقش است که باعث می شود نقش های کارنامه کاری یک بازیگر با یکدیگر متفاوت باشد. بازی در نقش افراد سطوح مختلف جامعه فرصتی برای مانور در بازیگری به وجود می آورد.»
سکانس تعقیب رقیب عشقی
گروهآماده تصویربرداری هستند. همه سر جای خود قرار می گیرند و کار بازیگران شروع می شود. منوچهر هادی به نیلوفر خوش خلق می گوید وقتی گفتم «حرکت» ۱۰ ثانیه دیرتر از درمانگاه بیرون بیا. با فریادهای تصویربردار نمایی از بالای درمانگاه تا پایین می گیرد تا به نیلوفر خوش خلق برسد. مراجعین درمانگاه و بیماران که از همه چیز بی خبرند یکدفعه سرشان را از پنجره بیرون می آورند و در قاب دوربین قرار می گیرند. هادی کات می دهد و از آنها خواهش می کند از پنجره فاصله بگیرند. دوباره برداشت را تکرار می کنند.
نیلوفر خوش خلق از درمانگاه خارج می شود و به سمت اتومبیل گرانقیمت suv خود می رود. سیاوش مفیدی که نقش یکی از عشاق مرجان را بازی می کند به سمت او حرکت می کند. بعد از سلام و علیک به او می گوید که با خانواده اش صحبت کرده و قرار است برای خواستگاری به ایران بیایند. از چهره مرجان مشخص است برای رفتن عجله دارد، با اینحال خواستگارش به صحبت ادامه می دهد. می خواهدبه او بفهماند که در زمینه پزشکی هم اطلاعاتی دارد. بعد هم از اینکه در این مدت مانند تین ایجرها رفتار کرده عذرخواهی می کند.
مرجان سوار ماشین می شود و می رود. سیاوش مفیدی با نگاهش او را بدرقه می کندو به سمت انتهای کوچه حرکت می کند. هادی با صدای آرام به امین حیایی می گوید برو. حیایی برای تعقیب کردن او از کنار دوربین جلو می رود و در حالی که پرانتزی راه می رود با ابروهای در هم کشیده شده مدام برمی گردد و پشت سرش را نگاه می کند.
منوچهر هادی که وسواس خاصی در کارگردانی دارد دوربین را در چهار جهت بازیگران می کارد و برای چندین بار از نماهای دور و نزدیک پلان را می گیرد. در این سکانس امین حیایی بازی کمی دارد، برای همین وقتی نیلوفر خوش خلق و سیاوش مفیدی جلوی دوربین بودند، در پشت صحنه با دقت جزییات کار را زیر نظر می گیرد.
یکی از هنروران که از جلوی دوربین رد می شود و به داخل درمانگاه می رود در یکی از برداشت ها که تمرینی است دستانش را در جیبش می گذارد و دوان دوان از جلوی دوربین رد می شود. بعد از کات امین حیایی به هادی می گوید: «این هنرور با دستان درون جیب خیلی بامزه دوید. به نظرم بهتر است در برداشت اصلی همین کار را تکرار کند.» هادی تمرکزش روی بازیگران بود متوجه هنرور نشده بود اما از پیشنهاد حیایی استقبال کرد و از هنرور خواست کار خود را در برداشت های بعدی هم تکرار کند.
کامیونی که زمان بندی را به هم ریخت
آخرین نمایی که قراراست گرفته شود کلوزآپ خوش خلق و مفیدی است. تصویربرداتر دوربین را پشت سر شخصیت مرجان قرار می دهدو همه چیز آماده برداشت است اما یک کامیون با تلی از خاک وارد کوچه می شود. گروه پراکنده می شوند تا کامیون بارش را در ساختمان نیمه کاره نزدیک درمانگاه خالی کند و برود و سروصدا کهر فع شد کار را مجددا شروع می کنند. نیلوفر خوش خلق با طراح لباس و چند نفر از عوامل خانم گروه فیلمبرداری مشغول صحبت و نوشیدن چای می شود. منوچهر هادی و بهروز فرخی، فیلمبردار درباره روند کارشان تا پایان سال صحبت می کنند. چند نفر از جوانان پشت صحنه هم دور امین حیایی جمع شده و می گویند و می خندند. از آنجا که حیایی در این سریال نقش یک لوتی را دارد از تکیه کلام های عجیب و خنده دار بسیاری در دیالوگ هایش استفاده می کند. بچه های دیگر گروه هم سعی دارند تکیه کلام هایی که بلدند را به او بگویند.«شوکولاتی»، «بیشین بابا»، «رپتوپتو» و ... با به زبان آمدن هر یک از این لغات کوچه بازاری صدای قهقهه همگی به هوا می رود!
ارسال نظر