نگاهي به اكران نوروز :
جدايي تکنيک از کليشه
اکران نوروزي سينماها بسياري از قواعد سينمايي را براي بينندگان آشکار ساخت. بحث قالب اين حوزه را مي توان نوعي رقابت اقتصادي نابرابر ميان فيلم هاي اکران برشمرد که در اين ميان آنچه جلب نظر مي کند اختلاف فاحش "اخراجي ها" با ديگر آثار از منظر امکانات و حمايت هاي اکران بود.
سالن هاي بيشتري به اين فيلم در سراسر کشور اختصاص داده شد،از تبليغات رسانه اي مناسب تري بهره مند گشت و با اين همه حمايت بازهم فضاي تحليلي اولين برنامه هفت در سال 90 را به خود اختصاص داد و آنجا نيز با آغوش باز منتقدي چون فراستي روبرو شد و همه اينها يعني يک قدرت کلان و همه جانبه مي خواهد تا اخراجي ها فروش ميلياردي کند اما حتي فروش خوب اين فيلم با تمامي آن امکاناتي که برشمرديم ضعف هاي آشکار اثر را نمي پوشاند و در اين ميان نکته جالب اينکه "جدايي نادر از سيمين" به عنوان يک فيلم تلخ، فروشي خيره کننده را تجربه کرد و همين مساله فاصله چشمگيري را ميان اثر آخر فرهادي و فيلم اخير ده نمکي ايجاد کرده است. انفصالي که بيش از هرچيز جدايي تکنيک از کليشه را متداعي است.
با توجه به اين مقدمه مي توان "جدايي نادر از سيمين" را روايت تنهايي انسان معاصر دانست. روايتي سرشار از تلخي که دوربين را در کنکاش علت ها و معلول ها در بطن قصه آدم هاي فيلم قرار مي دهد. کنکاشي که تبلور روح زندگي در سينماي فرهادي را عيان کرده و به همين علت قاب عريض پرده نقره اي گويي در اين متد روايي قابل لمس نيست و حايل ميان اثر و بيننده نمي شود.
به واقع امتياز آثار فرهادي همين جريان داشتن حقيقت زندگي در بستر رويدادهاي فيلم است و مخاطب به هيچ وجه خود را روياروي يک فيلم سينمايي صرف نمي بيند. او زندگي روزمره خود را با تمام فراز و نشيب هايش در سينماي فرهادي جستجو مي کند و از آنجا که زندگي ايراني در سينماي نوين اجتماعي که فرهادي مولف آن به شمار مي رود رنگ و بويي واقعي دارد و از تصنع به دور است، بر همين مبنا مخاطب دريچه تفکر خود را به روي مفاهيم عميق، تلخ، انتقادي و حتي گزنده اي که از اين مدل روايي برآمده، مي گشايد تا از اين تصوير حقيقت نماي زندگي در مسير اصلاح خود بهره برد.
منبع: روزنامه مردم سالاري
ارسال نظر