دردسرهایی که ماهوارهها درست کردند
چند سالی ميشود که ماهواره و شبکههای ماهوارهای بلای جان تولیدکنندگان برنامههاي سینما و تلویزیون شده است. از پخش چند باره فیلمهای سینمایی بگیرید تا تهیه و دوبله سریالهای خارجی که تمام مخاطبان را مشغول میکند.
نازکبینیهای بیحاصل
جنجالهایـی کــه برنامههــاي ماهوارهای برپا میکنند یکی دو تا نیست. آنقدر زیاد است که هرقدر هم نازکبینی کنیم، باز هم چند داستان از زیر دستمان درمیرود. یکی دیگر از دردسرهای همیشگی برای هنرمندان، پخش مستند، ویدئو کلیپها و برنامههاي دیگری است که از شبکههای ماهوارهای پخش ميشود و از آنجایی که ایران قانون کپیرایت را رعایت نمیکند، دست این چهرهها و هنرمندان به هیچ جایی بند نیست.
یک نمونه سادهاش کلیپ «خانه مادربزرگه» گروه پالت بود که از شبکه «پی.ام.سی» پخش شد. گروه پالت در این مورد میگوید:«بسیاریها عقیده دارند که پخش این کلیپ به ما خیلی کمک کرد، اما اینطور نیست. ما خیلی تلاش کردیم که به یک راه قانونی برای جلوگیری از پخش و... برسیم. تعداد زیادی ایمیل هم بین ما رد و بدل شد، اما از آنجایی که ایران قانون کپیرایت را رعایت نمیکند ما هم نمیتوانیم کار دیگری را انجام دهیم.» نمونه دیگر مربوط میشود به پخش مستند «از زیرزمین تا بام تهران» از یک شبه ماهوارهای که این بار براي کاوه آفاق دردسر درست کرد. مستندی چند ساعته با حضور کاوه آفاق که زندگینامه او را مورد بررسی قرار داده بود و تمام زحمتهای او را برای گرفتن مجوز از ارشاد، انتشار آلبوم جدیدش و برگزاری کنسرت هدر داد و به قولی تمام رشتههایش پنبه شد!
سرگردون
برای شمردن این دردسرها از آخر به اول شروع میکنیم. آخرین دردسر برای تعدادی از بازیگران درست شد. مستندی به نام «سرگردون» که با یک نگاه آسیبشناسانه به سریال «حریم سلطان» برنامه شبکههای بیبیسی فارسی، من و تو، پی ام سی و ... داشت. عوامل ساخت این سریال، این مستند را جنجالیترین برنامه سال میدانستند و درست هم فکر کردند. جنجالها از کاور جلد شروع شد. کاوری که قسمت زیادی از آن اختصاص داده شد بود به بازیگران سریال «حریم سلطان»! اصلا این طور نبوده که عوامل سازنده به این فکر کرده باشند که با این کار فروش و جنجال این مستند را چند برابر میکند! قرار دادن بازیگران «حریم سلطان» در جلد و پوستر این مستند به این خاطر بود که قسمت زیادی از این مستند بررسی آسیبهایی است که دیدن این سریال به مخاطبان ميرساند، نه چیز دیگری. زندگی سلطان سلیمان به نقد کشیده شده و چهرههایی همچون رامبد جوان، اشکان خطیبی، لعیا زنگنه، مصطفی زمانی، کورش تهامی و پریوش نظریه در کنار کارشناسی چون فرشته طائرپور، علی معلم و خسرو معتضد به بحث و بررسی دلایل علاقهمندی مردم به اینگونه آثار پرداختهاند. تا به اينجا هیچ مشکلی وجود ندارد. یک مستند تهیه و پخش شده و یک نگاه آسیبشناسانه به برنامههاي ماهوارهای دارد اما دردسرها از آنجایی شروع شد که تمام چهرههایی که در این مستند شرکت کرده بودند، بعد از دیدن مستند متوجه شدند که از نام تمام آنها استفاده شده و صحبتهای آنان درست با همان زاویه دید سازنده تطبیق داده شده! به نوعی صحبتهایشان پس و پیش شده و درست آن چیزی که سازنده میخواسته تحویل مخاطبان داده شده است. یکی از چهرههایی که نسبت به این اتفاق عکسالعمل سریع و تندی را انجام داد، مصطفی زمانی است. او در یک یادداشت از عوامل سازنده که خودشان را دانشجو معرفی کرده بودند و به او گفته بودند که این تنها یک پروژه دانشگاهی است و همچنین تحریف صحبتهایش انتقاد کرد: «چند وقتی است که سیدیهایی در بازار توزیع شده که در مورد برنامههاي ماهواره است. قرار بود صرفا یک تحقیق دانشجویی باشد و نه چیز دیگر و من فقط برای کمک به چند جوان حاضر به مصاحبه شدم اما مثل اینکه پیران کارکشتهای بودند این جوانان و ما بیخبر. من هم از سیاست رسانهها گفتم و به خاطر اینکه به شبکهای (ماهوارهای) بیاحترامی نشود، از یک شبکه جغرافیایی (نشنال جئوگرافیک) مثال زدم که حالا میتواند بعد از جذب مخاطب، اخبار سیاسی مورد علاقهاش را پخش کند و... وگرنه برای رساندن منظورم نام بردن از یک شبکه سیاسی راحتترین کار ممکن بود اما نخواستم به شبکهای توهین شود.
مصاحبهای حدود یک ساعت و نیم که بیشتر در مورد رسانهها و به صورت کلیگویی بود. اما این دوستان بدون اجازه من هر جا که مذاق «مجیزگوییشان» را تامین میکرد، بدون آنکه قبل و بعد جملات را بدانید برای شما این جملات را انتخاب کردند که برمیگردد به مذاقشان نه نظر بنده و از آنجا که نظرات اینجانب با مقیاس مذاق این دوستان به صورت گزینشی و بدون قبل و بعد برای شما انتخاب شد، لازم میدانم نظرم را صریحا بیان کنم. دلیل حضور برنامههای پررنگ ماهوارهای در خانهها به نبود رقابت بین رسانهها و وجود یک سیاست واحد در برنامهسازیهای ما برمیگردد و تا زمانی که بخش خصوصی با نظارت کلی وارد عرصه رقابت نشود بازار رسانه اصطلاحا تک محصول خواهد بود و عقب افتاده به نظر خواهیم رسید زیرا رسانههای ماهوارهای بدون داشتن محدودیتهای شرعی و قانونی ما به رقابتی نابرابر با ما برخاستهاند و ما همچنان باید با چشمانمان همه اتفاقات را به مخاطب برسانیم که این خود هنری است که هنرمندان این سرزمین به بهترین شکل ممکن خود را با آن وفق دادهاند. پس بهتر است در ازای این وفق دادن، کمی عرصه را بر روی گفتار رسانهای باز کنیم و به هنر و هنرمند فرصت نقد صریح و ساخت آثار مورد اعتقاد خودش داده شود تا شاید دوباره مورد انتخاب مردم خود باشیم که متاسفانه در این سالها با سپردن برنامههاي سفارشی به افراد سفارشی، محصولات سفارشی تولید شده است که مخاطب را بهسوی شبکههای دیگر (ماهوارهای) سوق داده است به گونهای که بعضی از آن عزیزان (شبکه ماهوارهای) یادشان رفته که سالها چون ما به دنبال رسانه و هنر و فرهنگ و... بودند و به توفیقی نرسیده، هجرت کرده و صرفا از محدودیتها و خط قرمزهای ما استفاده کردهاند و خود را هنرمند جلوه میدهند.» حالا تمام این دردسرها را تصور کنید؛ تهیهکننده این مستند در یکی از گفتوگوهایی که انجام داده بود، از به نمایش در نیامدن این کار در جشنواره دلخور هم بود! فکرش را بکنید که اگر در جشنواره به نمایش درمیآمد چه اتفاقی میافتاد؟
have a good night
همه ما رضا رشیدپور را میشناسیم. مجری که شهرت عمدهاش را مدیون برنامه «مثلث شیشهای» بود. برنامهای که به راحتی هر قشری را جذب میکرد اما مدتی بعد از این برنامه دیگر چهره رضا رشیدپور را زیاد در شبکههای تلویزیون نمیدیدیم. تا اینکه خبر حضورش در شبکه ماهوارهای «ایرانیان» آمد. یک شبکه ماهوارهای و یک مجله شبانه که نامش«have a good night»بود. از این برنامه و این شبکه ماهوارهای هم مدت زیادی نگذشت که رضا رشیدپور قهر کرد و بعد از آن شبکه ماهوارهای تعطیل شد و شبکه دیگری جایش را گرفت. رضا رشیدپور قهر کرد، هیچ جایی کار نمیکرد که مشخص شد او آیتمهای چند دقیقهای را در یوتیوب آپلود و منتشر میکند. شبکه ایرانیان، شبکهای بود که از سوی وزارت ارشاد مجوز فعالیت داشت، اینکه چرا تعطیل شد؟ یا اینکه چرا اصلا رضا رشیدپور قهر کرد و رفت هیچ وقت مشخص نشد.
برنامه ملی، اجرای غربی
این بار برنامههای ماهوارهای یقه تولیدکنندگان برنامههاي تلویزیون را گرفت. ایده و اجرای کسی که مسئول طرح برنامه مناظره کاندیداهای انتخاباتی بود زیر سؤال رفت و منتقدان فرمان حمله به شبکه صدا و سیما را صادر کردند. هر دو مجموعه مناظرههایی که از صدا و سیما برگزار و پخش شد؛ یک الگوبرداری ساده از مناظرههای کاندیداهای آمریکایی بود. چه در انتخابات ۸۸ و چه در انتخابات ۹۲. مدل هر دو مناظره در برنامههای روز آمریکا اجرا شده بود و همین نکته ساده صدای منتقدان زیادی را بلند کرده بود که چرا باید برای اجرای یک برنامه ملی سراغ یک شیوه اجرایی غربی برویم.
نظر کاربران
مسخره ترین با کلاهبرداری کانال ا .ماهواذهذلوس انجلس که باذحدود 2500 تماشگر مانده رژیم قبلی صدها هزار دلارجمع میکند رضا پهلوی را مصاحبهذمیکند پشتش پول جمع میکند من که تمشگرش نبودم چنان کلهی سطرمن بابت ای پد گذاشته کسی 2 سال استجواب نمیدهد کلاهبرداران ماهواره وانترنت فراونند