«روز روشن» از خيابان و آدمها بیرون اومد!
«حسين شهابي» اسم آشنايي به عنوان كارگردان ندارد. اولين فيلم بلندش، «روز روشن» است كه در سي و يكمين جشنواره فيلم فجر اكران شد. شهابي كه تا قبل از اين فيلم، چند تله فيلم و چند فيلم كوتاه كار كرده بود توانست به خوبي از پس اولين كارسينمايي خود بربيايد.
چرا اينقدر سالنهاي اكران فيلم شما كم است؟ طبق آمار منتشر شده، تنها ۹سالن داريد...
در اكران فيلمها، سينماداران تصميمگيرنده هستند و با توجه به شرايط فروش، سينماداران بيشتر بهدنبال اين هستند كه فيلمهاي پرفروش و پرزرق و برق را در سينمايشان به اكران دربياورند. ولي داريم تلاش ميكنيم تعداد سالنهاي اكران را بيشتر كنيم. در شهرستانها نيز قرار است سالنهايي براي اكران فيلم اختصاص داده شود.
فيلم در دو روز اول تنها ۷ ميليون تومان فروش داشته. تجربه ثابت كرده كه اين ميزان فروش، اصلا خوب نيست!
قطعا نيست! من هم ناراضي هستم چون فروش، ميزان مطلوبي نيست. اصلا اين ميزان فروش، فروش مطلوب براي هيچ فيلمي نيست. ولي با توجه به شرايطي كه فيلم در آن اكران شد، ميزان فروش پايين آمد. بايد چند روز بگذرد تا بشود درباره اكران فيلم نظر جامعتري داد.
فيلم در جشنواره فجر با استقبال خوبي روبهرو شد. چقدر به فروش بالا در اكران عمومي اميدواريد؟
ما فيلمسازان مستقل تنها چيزي كه داريم همين اميدواري است. هيچ نهاد يا سازماني نيست كه ما بتوانيم از آنجاها كمك بگيريم تا حمايتي از فيلممان شود. دولت هم با توجه به تحريمها و مسائل ديگري كه با آن دست به گريبان است، اصلا وضعيت مالي خوبي ندارد و آمادگي اينكه بخواهد چنين كمكهايي به افراد بكند را نيز ندارد. در جشنواره استقبال از روز روشن خوب بود، اين يعني مردم با فيلم ارتباط خوبي برقرار كردند. من مطمئنم اگر كسي براي ديدن روز روشن به سينما برود قطعا ناراضي بيرون نخواهد آمد. فيلم ما به شعور مخاطب احترام ميگذارد و به او توهين نميكند. اميدوارم فروش خوبي هم داشته باشد.
انتخاب سوژههاي اجتماعي و نزديك به زندگي مردم يكي از برگهاي برنده جذب مخاطب است. سوژه فيلمنامه چطور در ذهن شما شكل گرفت؟
هر نويسندهاي كه براي اين سوال شما يك جواب مستقيم داشته باشد قطعا دروغ گفته! نقطه پيدايش يك ايده هيچ وقت براي فرد مشخص نميشود و ناگهان به ذهن خطور ميكند. من به عنوان يك فيلمساز ميدانم كه بايد سالي يك يا دو فيلم بسازم و يك زمانهايي حس ميكنم كه بايد شروع به نوشتن فيلمنامه كنم. بعد از اين، ايدههاي مختلفي به ذهن ميرسد كه وقتي يكي از آنها مورد پسند واقع ميشود آرام آرام داستانش شكل ميگيرد و به جلو ميرود. در نهايت نيز بازنويسي فيلمنامه است كه به نظرم از نوشتن خود فيلمنامه هم مهمتر است. ايدهها هم براي نوشتن زياد هستند ولي چگونه نوشتن و چگونه به سرانجام رسيدن آن، پروسهاي طولاني و سخت است و به نظرم هر نويسندهاي بايد براي آن وقت زيادي بگذارد.
جرقه ايده اين فيلم از كجا در ذهن شما خورد؟
از تماشاي اتفاقي در ميدان انقلاب! رانندهاي داشت با صداي بلند مسافر سوار ميكرد و من هم سوار ماشين او شدم. ايده اصلي از همان راننده تاكسيها كه از مسير انقلاب تا آزادي را رانندگي ميكنند شكل گرفت كه به مروز زمان اين ايده سروشكل منسجمي گرفت. قصه واقعي نيست ولي آدمها و روابطشان و اتفاقات و نگاه روانشناسانه و جامعهشناسانهاش كاملا هم براساس مطالعات است و هم بر اساس واقعيات. يعني اتفاقاتي كه در فيلم ميبينيد حتما به وقوع پيوسته و مردم با آن آشنايي دارد. اصلا يكي از ويژگيهاي فيلم روز روشن اين است كه مردم با اتفاقاتي در اين فيلم روبهرو هستند كه خودشان آن را لمس كردهاند.
فيلمها معمولا يا با اسم معروف كارگردانش مورد استقبال قرار ميگيرند يا با ستارههاي پرطرفداري كه در آن بازي ميكنند. شما فيلمهاي زيادي ساختهايد؛ چه تله فيلم چه فيلم بلند داستاني و چه فيلم كوتاه اما روز روشن اولين كار سينمايي شماست. به نظر ميرسد براي اينكه مخاطب بيشتري جذب كنيد از چهرههايي در فيلم استفاده كردهايد كه چهرههاي شناخته شدهاي هستند و طرفداران زيادي دارند. درست است؟
نه. هرگز به اين دليل نبوده كه به خاطر جذب مخاطب اين كار را كرده باشم. گرچه هر فيلمسازي دوست دارد از هرنظر حرفهاي به سينما نگاه كند. سينما آنقدر مشكلات دارد كه شما بخواهيد بازيگران حرفهاي به كار دعوت كنيد. بازيگران حرفهاي به جزئياتي در سينما واقف هستند كه بازيگران غيرحرفهاي به آنها اشراف ندارند. تصميم من اين بود كه بازيگران خوبي براي كار بياورم. مهران احمدي و پانتهآ بهرام هم بازيگران خوبي هستند و هم چهرههاي شناخته شدهاي محسوب ميشوند. فيلم دومم الان هيچ بازيگر معروفي ندارد.
يعني از چهرههاي جديد استفاده كردهايد؟
تماما چهرههاي تئاتري هستند كه كمتر كسي آنها را ميشناسد. بازيگران توانمند تئاتري كه بعيد ميدانم افراد زياد اسمشان را شنيده باشند. اين نشان ميدهد بيشتر دغدغه من در فيلمسازي مسائل اجتماعي و اثرگذاري درست است. شايد فيلم من را تعداد كمي ببينند ولي من دوست دارم همان تعداد كم هم حتما از فيلم تاثير بگيرند.
موضوعات اجتماعي، موضوعاتي هستند كه در جذب مخاطب به سمت سينما خوب عمل ميكنند. اما بعضي اوقات همين سوژههاي اجتماعي طوري ساخته ميشوند كه نه تنها از نظر تكنيكي، درست نيستند بلكه از نظر تاثيرگذاري و بيان معضل اجتماعي بسيار ضعيف عمل ميكنند. در ساخت چنين سوژههايي به چه چيزهايي بايد توجه كرد؟
مهمترين نكته اين است كه سوژه بايد برآمده از دل اتفاقات جامعه باشد. نگاه نويسنده و كارگردان نبايد ايدهآليستي باشد. قصهاي هم كه نوشته ميشود نبايد از روي تصور و توهم باشد، بايد قصهاي باشد كه مردم آن را ديده و لمس كرده باشند. مرحله دوم اين است كه نحوه ارائه دادن فيلم بايد مناسب باشد. يعني به فرم بايد خيلي توجه كرد. يكي از دغدغههاي من در ساخت روز روشن اين بود كه تهران را با رنگ واقعياش به تصوير بكشم. به نظرم فيلمساز با انتخاب موضوع واقعي ميتواند در تاثيرگذارتر بودن فيلمش قدم بردارد. البته لازم نيست آن چيزي را كه ميسازد حتما اتفاق افتاده باشد، بلكه ميتواند بر اساس واقعيات فيلمش را بسازد.
اگر اشتباه نكنم روز روشن را به چند جشنواره خارجي نيز فرستاديد. فكر ميكنيد اين موضوعي كه شما ساختيد موضوع روز دنيا هم هست؟ يعني اگر در جشنوارههاي خارجي ارائه شود با استقبال مخاطبان روبهرو ميشود؟
بله من فكر ميكنم اينطور باشد. روز روشن در ۴ جشنواره در كشور آمريكا شركت كرده. از كانادا هم دعوتنامه داريم و در جشنواره آرژانتين هم شركت كرديم و جايزه گرفتيم. من فكر ميكنم روز روشن مسئله جهان شمولي دارد. نمونههايي از اين دست داستان حتي در هاليوود هم ساخته شده. يك كارگردان برزيلي هم ميگفت چنين موضوعي را در كشور خودش به شكل ديگري كار كرده است. من سعي كردهام قبل از اينكه موضوعم اجتماعي باشد حتما انساني باشد.
چند روز پيش ليستي منتشر شد از فيلمهاي بخش سوداي سيمرغ، اما اسمي از «حراج» در آن ليست نبود. تكليف «حراج» چه ميشود؟ در جشنواره شركت ميكند يا نه؟
نكته اول اينكه ما يك نسخه ناقص و بدون پايانبندي براي دفتر جشنواره فرستاديم، متاسفانه زماني كه از ما خواستند فيلم را برايشان بفرستيم تازه دو سه روز بود كه تدوين فيلم را شروع كرده بوديم. يك نسخه راف كات نچسب و نادرست را براي جشنواره فرستاديم كه گاهي خودم هم فكر ميكردم اگر من هم جاي هيات انتخاب بودم شايد اصلا اين فيلم را انتخاب نميكردم! از اين نظر به آنها حق ميدهم اما ميتوانستند از روي قصه و ماجراي فيلم با توجه به سابقه فيلم قبليام متوجه بشوند كه چه نوع فيلمي پيش رويشان است.
يعني امكان دارد در روزهاي آينده بشنويم كه «حراج» هم در جشنواره شركت ميكند؟
اميدوارم اين اتفاق بيفتد. من اين فيلم را خيلي خيلي بيشتر از روز روشن دوست دارم.
ارسال نظر