زانیار خسروی رقیب «سیروان» نیست!
من هیچوقت خودم را رقیب سیروان نمیدانم. قصد رقابت با کسی ندارم و کسی را هم رقیب کسی نمیدانم. هیچ خوانندهای جای خواننده دیگری را تنگ نکرده است.
این هنرمند، (۳ دی ماه) و در حالی که برای دیدار با جانبازان، همراه با سایر هنرمندان سرشناس پاپ به آسایشگاه ثارالله رفته بود، با یک تماس تلفنی غافلگیر شد و خبر خوش برطرف شدن مشکلاتاش در ارشاد را دریافت کرد. به همین بهانه همانجا قرار مصاحبه با او را گذاشتیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید.
در این گفتوگو سعی کردیم به جای سوال و جواب زیاد، به زانیار مجال بدهیم تا گفتنیهایش را پس از این همه سال بگوید...
* عکس و یادداشت کوتاهی که محسن یگانه امروز روی صفحه شخصیاش گذاشت بازتابهای زیادی داشت. انگار همه منتظر بودند تو مجوز بگیری!
ظهر امروز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با من تماس گرفتند و گفتند بالاخره مشکلات قبلی برطرف شده و میتوانم آلبوم رسمیام را منتشر کرده و به صورت مجاز فعالیت کنم. محسن هم از اولین نفراتی بود که باخبر شد و تبریک گفت.
* تو مدتهاست در انتظار دریافت مجوز هستی. فرایند دریافت مجوز تو بیش از حد طولانی بود. به نظرت چه دلیلی داشت؟
دقیقاً نمیتوانم بگویم. اما شاید دلیلش این بود که از همان ابتدا، خودم به صورت مستقیم برای دریافت مجوز اقدام نکردم. یکی از تهیهکنندهها پیگیر امور مجوز من بودند، چند بار خواستم تا خودم پیگیری کنم، اما ایشان اصرار داشتند که خودشان کار را پیش ببرند و متأسفانه نتیجهای حاصل نشد.
* از اولین باری که برای دریافت مجوز اقدام کردی، چقدر میگذرد؟
تقریباً چهار سال.
* در تمام این مدت همان یک نفر پیگیر ماجرا بود؟
حدود دوسالونیم ایشان پیگیر بودند. ولی بالاخره خودم پیگیر شدم و خدا را شکر نتیجه داد.
* چه کسی در این میان نقش موثری داشت؟
آقای مرادخانی، معاون محترم هنری وزارت ارشاد خیلی نقش داشتند. البته از مسئولین محترم حراست معاونت هنری هم سپاسگزارم که خیلی نسبت به من لطف داشتند و در این زمینه همکاری کردند. در روزهای اولِ روی کار آمدن آقای مرادخانی، جلسهای با ایشان داشتیم، من شرایطم را توضیح دادم و آقای مرادخانی هم قول پیگیری دادند. بسیار از ایشان سپاسگزارم. به نظرم آقای مرادخانی میتواند خیلی به موسیقی کمک کند.
یکی از ویژگیهای مثبت ایشان این است که بچههای موسیقی را میشناسند و از آثارشان مطلعاند. این خودش کمک بزرگی میکند. معمولاً کسانی که قبلاً در این سمت بودند، صرفاً مدیر بودهاند. ولی ایشان علاوه بر اینکه مدیر هستند، از جنس هنرمندان هم هستند. ویژگی دیگر آقای مرادخانی این است که میشود ایشان را دید! در حالی که پیشتر این امکان حتی در مورد مدیران رده پایینتر هم میسر نبود. اما الان این امکان وجود دارد که هنرمندان ایشان را رودررو ببینند و مشکلاتشان را با ایشان در میان بگذارند. امیدوارم این روند ادامه داشته باشد.
* افراد دیگری هم اخیراً توانستهاند مجوزشان را دریافت کنند.
بله. سعید مدرس، علیرضا طلیسچی، حسین استیری و دوستان دیگر مجوز گرفتهاند و من از این بابت بسیار خوشحالم. امیدوارم که من نفرِ آخر نباشم و بقیه هم بتوانند مجاز شوند و همانطور که آقای مرادخانی هم گفتند چارچوبها طوری باشند که وزارت ارشاد نقش «ارشادی» داشته باشد و دایره غیرمجازها کوچکتر شود.
خیلی از بچههایی که غیرمجاز هستند، کاملاً این قابلیت را دارند که در حیطهی مجاز کار کنند. فقط اشتباهشان این بوده که ویدئو دادهاند. شاید هم اشتباه نبوده، چون هیچکس حاصر نیست اسپانسرشان بشود. من خودم، هم آهنگسازم، هم تنظیمکنندهام و هم ترانه مینویسم و کارهای خودم را انجام میدهم؛ اما خیلیهای دیگر نمیتوانند هزینههای لازم را تامین کنند. برای اینکه در جایی خودشان را به نمایش بگذارند، کلیپ میدهند و ممنوعالکار میشوند.
* البته نمیتوان نقش موثر کلیپ را هم نادیده گرفت.
بله. کلیپ ساختن جذاب است. چون موسیقی فقط صدا نیست؛ مجموعهای صدا و تصویر و... است. همانطور که سینما هم فقط تصویر نیست؛ بخش مهمی از حس یک صحنه سینمایی با موسیقی القا میشود. این را هم باید گفت که در تمام دنیا هنرمندان رسانه دارند، اما متأسفانه ما رسانه نداریم. صدا و سیما هم که به جز موارد خاص و با محدودیتهای خاص خودش، از موسیقی حمایت نمیکند. اما در نهایت، همانطور که کلیپ در دیده شدن موثر است، شاید خیلی بیشتر در محو شدن هم موثر است. چون خواننده درگیر کلیپها میشود و روزی میرسد که به این فکر میکند که «کلیپ ساختم که چه بشود»؛ بازگشت مالی ندارد و باید هزینه هم کرد، مسائلی مثل ممنوعالکار شدن و دستگیری را هم به دنبال دارد.
هیچکس اولش با انگیزه مالی وارد این عرصه نمیشود. اکثر بچهها با عشق به موسیقی کار را شروع میکنند. ولی به جایی میرسی که سنات بالاتر میرود و نیازهایت عوض میشود. آنوقت به خودت میگویی پس شغل من چیست؟! آن موقع میفهمی که کلیپهایت باعث شده نتوانی کنسرت بگذاری و آلبوم بدهی و در نتیجه هیچ درآمدی نخواهی داشت. فقط هزینه کردهای. هیچ راهی هم نداری جز اینکه در مراسمها بخوانی! عدهای این کار را میکنند و عدهای هم نمیتوانند چنین کاری بکنند و با روحیاتشان جور در نمیآید و واقعاً این بدترین حالت ممکن است. خدا را شکر من با این همه مشکلات مالی، حداقل از پس هزینههای خودم برآمدهام.
چون برای دیگران کار میسازم. اما عدهای فقط خوانندهاند یعنی باید برای ترانه، آهنگ، تنظیم، ویدئو کلیپ و... هزینه کنند و آخرش هم به هیچ میرسند و یک روزی متوجه این میشوند که دیگر دیر شده است. چون عمر هنری یک خواننده دیگر اینطور نیست که مثل گذشته بگوییم مثلاً ۲۵ یا ۳۰ سال است، عین فوتبال شده است. دوران اوج ۳ سال تا ۵ سال و اگر خیلی خوششانس باشی ۱۰ سال است. البته استثنا هم وجود دارد. ولی شاید روزی برسد که این معروفیت هم دیگر فایدهای ندارد و مثل اوایل برایتان جذاب نیست و از آن طرف، برای مردم هم جذاب نخواهد بود، چون اینقدر شما را دیدند که خسته شدهاند!
* تو از راهِ رفته، میتوانی به خوبی برای جوانترها حرف بزنی. توصیهات چیست؟
نظر من این است که بچههایی که میخواهند کار کنند، سعی کنند از مشورتها و راهنماییهای خوانندگان قدیمیتر و چند دوست بزرگتر استفاده کنند و به سمت موسیقی غیرمجاز نروند. علاوه بر دغدغههای مالی، بزرگترین آرزوی یک خواننده، برگزار کردن کنسرت است. مثل بازی کردن در تیم ملی فوتبال میماند، یعنی شما حاضر هستی هیچی نداشته باشی ولی کنسرت داشته باشی و این انرژی مستقیم را از مردم گرفتن خودش بحث جداگانهای است که شاید به خاطر ویدئو، سالها از آن محروم بشوی و هیچ موقع آن لذت را نبری.
* خیلی از کسانی که در ماهواره کلیپ داشتهاند، میگویند کارها را خودشان به شبکه ها ندادهاند! تو هم از آن دسته هستی؟
من کلیپها را تقریباً ۶ سال پیش، خودم به شبکهها داده بودم تا پخش کنند ولی در این ۳، ۴ سال اخیر که تصمیم گرفتم به سمت کار مجاز حرکت کنم، تازه متوجه شدم که آنها موقع پخش کلیپ چقدر استقبال میکنند، ولی وقتی به آنها میگویی که «دیگر پخش نکنید، برای من مشکلساز است، من میخواهم کار مجاز عرضه کنم و...»، آنجاست که دیگر کسی جوابت را نمیدهد و اصلاً معلوم نیست که مسؤلش کیست و دیگر هیچکس آنی که باید باشد، نیست. این موضوع خودش به تنهایی نزدیک به دو سال کار من را به عقب انداخت تا ما بالاخره بتوانیم جلوی پخش این کلیپها را بگیریم.
* چیزی که هوادارانت بیصبرانه منتظر شنیدنش هستند این است که آلبومت کی منتشر میشود؟
شعرها برای گرفتن مجوز ارائه شده و فکر میکنم تا هفته آینده مجوزهایش صادر شود و سعی میکنیم مجوز موسیقی آن را هم تا آخر دیماه بگیریم. قول نمیدهم، اما اگر بتوانم سعی میکنم آلبوم را برای اواخر بهمن یا اوایل اسفند عرضه کنم.
* یعنی آلبوم امسال منتشر میشود؟
اگر بتوانم و مجوزها صادر شود، بله. چون میخواهم بعد از این همه سال که منتظر چنین روزی بودهام، کارهایم را به بهترین شکل انجام دهم و اصلاً نمیخواهم با عجله و بیدقتی این کار صورت بگیرد. سعی خودم را میکنم که آلبوم را نزدیک ماه اسفند ارائه کنم، اما اگر به هر دلیلی نشد، قطعاً بعد از عید این کار را انجام میدهم.
* در مورد آلبوم و تعداد تراکهای آن توضیح بده.
سعی میکنم حداقل ۶ یا ۷ تراک آلبومم جدید باشد. تمامی تنظیمهای آلبومم را خودم به همراه امیرمیلاد نیکزاد انجام میدهم و اکثر شعرها و ملودیها مثل همیشه از خودم است.
* برادرت سیروان در آلبوم تو تنظیمی نخواهد داشت؟
مشغلههای سیروان خیلی زیاد است؛ از کنسرت گرفته تا آلبوم خودش. خیلی دوست داشتم که در آلبوم من حضور داشته باشد ولی شاید فقط یک آهنگ را برای من تنظیم کند که آن آهنگ هم ریتمیک نیست.
* اسم آلبوم را انتخاب کردهای؟
نه، واقعاً هنوز اسمش را نمیدانم! اسم آلبوم را هم مثل آهنگهایم انتخاب میکنم. گاهی اسمی انتخاب میکنم که چندان کلیشهای نباشد و نسبتاً خاص باشد، مثل «ریسک»، «هیپنوتیزم» و «طفره نرو» و گاهی هم خیلی معمولی مثل «بدون تو». بستگی به حالوهوای خودم و حسی که از آلبوم میگیرم دارد.
* برای کنسرت هم برنامهریزی کردهای؟
نه، چون تا آلبوم حاضر نشود، هیچ فکری نمیشود کرد. اول باید آلبوم منتشر شود تا برای کنسرتها برنامهریزی کنم.
* نکته مهمی که طرفدارانت میخواهند بدانند این است که کدام آهنگها را میتوانند در کنسرتهایت بشنوند؟
هنوز معلوم نیست، ولی در آلبومم تعدادی از تراکهای قبلی که خودم بیشتر دوست داشتم وجود دارد.
* تو به عنوان ترانهسرا، آهنگساز و خواننده با خوانندههای دیگر کار کردهای. سیروان هم این تجربه را به عنوان تنظیمکننده داشته، اما اخیراً که به عنوان خواننده پررنگتر از قبل شده، در این زمینه چندان فعال نیست و در واقع کمکار شده است. آیا این اتفاق برای تو هم خواهد افتاد؟
خدا را شکر این روزها تعداد اجراهای سیروان چه در تهران و چه در شهرستانها بیشتر شده است و به همان نسبت وقت کمتری دارد، حتی برای خودش. انرژیای که کنسرتها از خواننده میگیرد، خیلی زیاد است و اینطور نیست که فقط دو ساعت روی استیج بخواند و بعد قبراق و سرحال باشد. اگر سیروان ۳ سال پیش این فرصت را داشت که هر سال برای خودش یک آلبوم تنظیم کند و یک آلبوم هم برای خواننده دیگری تنظیم کند و در کنار آنها تعدادی سینگل هم برای دیگران بسازد، الان این زمان کلاً به این محدود میشود که فقط برای خودش هر دو سال، یک آلبوم تولید کند یا اینکه چند سینگل بسازد.
فرق سیروان و من با بقیه خوانندهها -نه همه آنها- این است که خیلی از آنها فقط میخوانند یا نهایتاً ملودی کارهایشان را میسازند، ولی کسی که رهبر ارکستر خودش است، خواننده است، آهنگساز و تنظیمکننده آلبومش است، میکس و مسترینگ آلبوم خودش را هم انجام میدهد و همه کارها بر عهده خود اوست، انگار کار ۶ نفر را به تنهایی انجام میدهد، ولی خوانندهای دیگر به طور همزمان به یک نفر میگوید شعر را شما بگو؛ به یک نفر دیگر میگوید تنظیم را شروع کن، یک نفر دیگر صدابرداری کنسرتش را انجام میدهد و شخص دیگری رهبر ارکسترش است و او فقط میخواند، مجال بیشتری نسبت به کسی که خودش کار ۶ نفر را انجام میدهد دارد. سیروان پرکار شده، اما در زمینهای دیگر.
* این مسئله در مورد تو چطور خواهد بود؟
قطعاً من هم اگر کارهایم به همین شکل پیش برود، احتمالاً برای دیگران کار نمیسازم یا اگر هم باشد خیلی کم است.
* فکر میکنی بتوانی در رقابت با سیروان از او جلو بزنی؟!
من هیچوقت خودم را رقیب سیروان نمیدانم. قصد رقابت با کسی ندارم و کسی را هم رقیب کسی نمیدانم. هیچ خوانندهای جای خواننده دیگری را تنگ نکرده است. سبکها و سلیقهها متنوع است. فقط به این فکر میکنم که کاری انجام دهم که خودم و طرفدارانم دوست داشته باشیم.
* حرف پایانی؟
از پدر، مادر و همسر عزیزم به خاطر حمایتهایشان ممنونم. از برادر عزیزم «سیروان» خیلی ممنونم که همیشه هم انگیزهام بوده و هم پشتیبانام. هیچوقت در این ۶ سال نگذاشت که ناامید شوم. از همه طرفداران عزیزم که بسیار دوستشان دارم و در این سالها در هر شرایطی پشت من بودهاند هم سپاسگزارم. بزرگترین انگیزهام برای ادامه کار آنها بودهاند.
نظر کاربران
والا جفتشون مالی هم نیستن
حالا داداشه میخواد خوشو مطرح کنه
خیلی خوب بود