بررسي طراحي لباس فيلم « ورود آقايان ممنوع»
آقای شلخته
فيلم «ورود آقايان ممنوع» فروش بسيار بالايي را بين ديگر فيلمهاي در حال اكران به خود اختصاص داد و ركورد بينظيري از خود بر جاي گذاشت؛ فيلمي كه رضا عطاران، ويشكا آسايش، بهاره رهنما، ماني حقيقي و پگاه آهنگراني، ايفاگر۵ نقش اصلياش بودند و لحظات شاد و مفرحي را براي تماشاچيان رقم زدند.
فيلم «ورود آقايان ممنوع» فروش بسيار بالايي را بين ديگر فيلمهاي در حال اكران به خود اختصاص داد و ركورد بينظيري از خود بر جاي گذاشت؛ فيلمي كه رضا عطاران، ويشكا آسايش، بهاره رهنما، ماني حقيقي و پگاه آهنگراني، ايفاگر۵ نقش اصلياش بودند و لحظات شاد و مفرحي را براي تماشاچيان رقم زدند. در اين مطلب قصد نداريم به نقد و بررسي فيلم بپردازيم بلكه تصميم گرفتهايم از اين شماره به بعد، هر بار صفحاتي را به تحليل و بررسي نوع پوشش و طراحي لباس بازيگران فيلمهاي روي پرده سينماها اختصاص بدهيم و هر بار سراغ يكي از طراحان لباس معروف برويم تا متوجه شويم پوششي كه براي بازيگران فيلمهاي مختلف استفاده ميشود، از نگاه يك طراح حرفهاي چگونه به نظر ميرسد. اين بار خانمها رعنا مدبر و غزل تركي شريفآبادي طراحان لباس برند زرير به شما خواهند گفت اين فيلم از نظر طراحي لباس در چه سطحي قرار دارد.
نقش يكي از معلمهاي اين مدرسه دخترانه را خانم «بهاره رهنما» بازي ميكند كه به عنوان معلمي دوستداشتني در كنار دانشآموزان و همراه با آنها جهت اجراي نقشههايشان، كاراكتري مهربان و شوخطبع دارد كه تضادي جدي با ظاهر و شخصيت مدير مدرسه دارد. استفاده از پوشش چادر توسط ايشان و رويكردي كه به مسائل زنان دارد اين تمايز را بيشتر نشان ميدهد.
معلم شيمي يا همان آقاي جبلي (رضا عطاران)، كاراكتري است كه باتوجه به پيشزمينه ذهني مخاطب و خود بازيگر، از بدو ورود حال و هواي طنزي را همراه خود وارد فضاي فيلم ميكند؛ او به عنوان فردي زودباور، ساده، حواسپرت و فرصتطلب پوشاك نسبتا شلختهاي دارد. استفاده از كت با پيراهن چهارخانه براي اين كاراكتر، نشاندهنده شخصيت بيخيال و حواسپرت اوست كه درست برخلاف شخصيت مدير عبوس و بداخلاق مدرسه، انتخاب ايدهآلي براي پوششاش در نظر گرفته شده بود و در بسياري از صحنههاي فيلم، تضاد اين دو شخصيت در نوع نگاه و حتي پوشششان، خنده بر لبان مخاطبان فيلم ميآورد.
برخلاف دهههاي ۶۰ و ۷۰ كه فيلمهاي جدي و نسبتا غمگين عمده توليدات سينماي ايران را تشكيل ميداد و با اين رويكرد به عنوان يكي از شاخصههاي فرهنگي، سبك خاصي را در سينماي جهان نمايندگي ميكرد، دهه ۸۰ عرصه ورود بيشمار فيلمهاي طنز با ساختار و محتواي بسيار نزديك به فيلمفارسيهاي دهه ۵۰ و قبل از آن است اما در همين فضاي توليد فيلمهاي سريدوزيشده، تكستارههايي ظهور ميكنند كه چه از نظر ظاهري و فرم و چه از نظر محتوايي به ياد ماندني و چه بسا جريانساز ميشوند. فيلم «ورود آقايان ممنوع»، يكي از همين نوع فيلمهاي ژانر كمدي است كه عليرغم حضور در ميان انبوه آثار طنز اين دهه خود را شاخص و متمايز كرده و از معدود فيلمهاي ايراني است كه شروع و پايانبندي يكدستي دارد. اين مسير يكدست در نوع پوشش بازيگران فيلم نيز كاملا مشهود است و طراح لباس كار در پوشش بازيگران فيلم تغييرات زيادي اعمال نكرده است. مدير مدرسه با بازيگري ويشكا آسايش داراي شخصيتي است كه در طول فيلم دچار تغيير و تحول ميشود و به همين واسطه در پوشش ايشان تنوعي جدي را شاهد هستيم؛ طراح لباس ورود آقايان ممنوع در اولين مرحله براي مدير عبوس، بسيار جدي و منضبطي كه قرار است تا حدود زيادي روحياتي فمنيستي نيز داشته باشد، از پوشش مقنعه و مانتويي بسيار ساده و تيره اما در عين حال خوشدوخت، شق و رق و متناسب استفاده كرده است. همچنين استفاده از كفشهايي كه تا حدودي شبيه پوتينهاي سربازي مردانه است، كاملا متناسب با شخصيت جدي و عبوس اين مدير مدرسه دخترانه بود. براساس فيلمنامه در انتهاي فيلم شخصيت مدير مدرسه عوض ميشود، با دنيا آشتي ميكند و به احساساتش ميدان ميدهد به همين نسبت پوشش او نيز دگرگون ميشود؛ طراح لباس كار نيز براي هماهنگي با تغيير نقش مدير مدرسه، از مانتو و مقنعههايي با رنگهاي روشنتر و جذابتر (كه كاملا تغيير روحيه او را نشان ميدهند) استفاده ميكند.
فيلم «ورود آقايان ممنوع» همانطور كه از اسم آن پيداست با حضور تعداد زيادي بازيگر زن و البته ۲ مرد به عنوان بازيگران اصلي همراه است. برخلاف بسياري از فيلمهاي طنز سينما و تلويزيون ايران، فضاي طنز موجود در فيلم، منجر به استفاده از پوشاك يا حركات نامعقول براي خنداندن مخاطب نشده است، بلكه اين موقعيت طنز و ديالوگهاي بازيگران است كه منجر به خنده بيننده ميشود. قسمت زيادي از فيلم در فضاي يك دبيرستان دخترانه سپري ميشود و موضوع، حول چند دانشآموز دختر تيزهوش كه قصد شركت در المپياد شيمي را دارند ميگذرد. طبعا لباس مورد استفاده اين دختران، معلمان، ناظم و مدير مدرسه، بايد لباس آشناي مدارس دخترانه يا همان مقنعه و مانتويي باشد كه سالهاست دختران دانشآموز در ايران استفاده كردهاند و نميتوان تغيير زيادي در اين نوع پوشش ايجاد كرد؛ بنابراين مانتو و شلوار دانشآموزان ساده، گشاد، سرمهاي و از يك جنس دوخته شده است و احتمالا طراح لباس اين فيلم (خانم آتوسا قلمفرسايي) به همين دليل، آنچنان امكان ايجاد تغييرات بنيادين در نوع پوشش دختران مدرسه را نداشته است. فراموش نكنيد كه در فضاهاي رسمي حق انتخاب رنگ معمولا محدود به رنگهاي مشكي، طوسي، قهوهاي و سرمهاي است و مدلها نبايد خيلي تنگ يا خيلي گشاد باشند. درعين حال برخي از دانشآموزان و معلمان از پوشش چادر هم روي مقنعه و مانتو استفاده ميكنند.
پدر يكي از دانشآموزان كه در كنار بچهها براي رسيدن به هدفشان تلاش ميكند (ماني حقيقي)، به عنوان پزشك، از آندسته مردهايي است كه براي هر موقعيتي، رفتاري متناسب و هوشمندانه نشان ميدهد. دكتر شاپوري بسيار خوشپوش و مرتب است و براي پوششاش از پوشاك برندهاي گرانقيمت بينالمللي و استفاده شده است. لباسهاي او كاملا نشاندهنده شخصيتي مرفه با تمكن مالي بالاست كه بسيار خوشسليقه انتخاب شدهاند. آنچه باعث شده در اين كاراكتر وجه غالب ايدهآل نسبت به كاراكترهاي ديگر فيلم ديده شود، استفاده از لباس نيمه اسپرت و نيمه رسمي در قسمتهايي از فيلم است (پوششي كه امروز وجه غالب پوشاك آقايان و پسران جوان است)، در كنار اين پوشش هم كت و شلوار در فضاي بيمارستان بوده كه كليشه بيمارستان است. بهطور كلي ميتوان گفت لباس شخصيتهاي فيلم با دقت و متناسب با كاراكتر آنها انتخاب شده است كه در عين سادگي به نكات ريزي توجه شده است.
ارسال نظر