۸۲۸۷۸۱
۳۵ نظر
۵۰۹۲
۳۵ نظر
۵۰۹۲
پ

«شبی که ماه کامل شد»؛ ساختن این فیلم تروریستی جرم است!

«شبی که ماه کامل شد» فیلمی بود که می‌توانیستیم به واسطه آن تکلیفمان را با آبیار مشخص کنیم و ببینیم این روحیه بی‌رحمانه و مردانه که از نبوغی زنانه انگار سرچشمه می‌گیرد، خودآگاهانه است یا یک اتفاق و تصادف.

وبلاگ نماوا - مدیسا مهراب پور: «شبی که ماه کامل شد» یکی از معدود فیلم‌های کنجکاوی برانگیز جشنواره امسال بود. فیلمی که نام فیلم‌سازش بزرگترین دلیل این کنجکاوی بود و تجربه‌های پیشین او نشان از ظهور کارگردانی عجیب و غریب داشت که زاویه دید خاص خودش را به سینما دارد. خصوصا «نفس» از ذهنی خلاق و البته بی‌رحم می‌آمد که با روایت مدرنش غیرقابل پیش‌بینی و ویژه از آب درآمد، فیلمی که عده کمی توانستند با این حال و هوای عجیبش ارتباط برقرار کنند و به اندازه فیلم اول «شیار ۱۴۳» مورد توجه قرار نگرفت.

«شبی که ماه کامل شد»؛ ساختن این فیلم تروریستی جرم است!

«شبی که ماه کامل شد» فیلمی بود که می‌توانیستیم به واسطه آن تکلیفمان را با آبیار مشخص کنیم و ببینیم این روحیه بی‌رحمانه و مردانه که از نبوغی زنانه انگار سرچشمه می‌گیرد، خودآگاهانه است یا یک اتفاق و تصادف.

اما «شبی که ماه کامل شد» هرچند که به واسطه موضوع و رابطه عاشقانه زردش مورد توجه و استقبال عمومی قرار گرفته اما نمی‌تواند یک تماشاگر پیگیر آبیار و مخاطب جدی سینما را شگفت‌زده کند که هیچ، از فیلم‌سازی که امید زیادی به بینش و هوشش بسته بودیم هم ناامیدمان می‌کند.

«شبی که ماه کامل شد» المان‌های ثابت فیلم‌های پیشین آبیار را دارد و روی همان فرمان جلو می‌رود اما تنها این المان‌های آشکار را تکرار می‌کند، فیلم‌ساز از سر بی‌ایدگی به کپی کردن از روی دست خودش روی می‌آورد و نتیجه‌اش فیلمی می‌شود شبیه به همه ملودرام‌های معمول سینمای ایران که حالا داستانی خاص‌تر را روایت می‌کند. ویژگی اصلی فیلم‌سازی آبیار در دو فیلم قبلی‌اش در روحیه جسورانه فیلم‌ها و آشنایی‌زدایی‌شان از درام‌های دم دستی و آبکی ایرانی بود.

هرچند که زن بودن آبیار می‌توانست باعث شود تا این‌بار ملودراماتیک و احساس‌گرایانه در فیلم دوچندان شود و ملودرام‌بازی به اوج خودش برسد، خصوصا که موضوعاتی که در دو فیلم اول به سراغشان رفته بود، به دلیل پیوند با جنگ و تلفات جانکاهش، پتانسیل زیادی داشتند که احساسی و لوس و ترحم‌برانگیز به‌نظر بیایند. روحیه مردانه آبیار و آن هوش شیطانی و بی‌رحمانه‌اش اما جلوی این اتفاق را گرفتند و در واقع همین سویه شخصیت خود آبیار بود که به فیلم‌ها هم تزریق شده و آثار متفاوتی را برای تماشاگر تدارک می‌دید. حالا در «شبی که ماه کامل شد» هیچ خبری از آن هوش بی‌رحم و قوه خلاقه فیلم‌سازی نیست. صحنه‌های احساسی فیلم همان کیفیت داغان همیشگی ملودرام‌های ایرانی را دارند و خشونت درونی فیلم‌های او جای خودشان را به داد و بیدادها و آه و ناله‌های روی اعصاب و برونگرایانه داده‌اند.

کاراکترهای کم هوش با اشک و آه و داد و بیداد خودشان را به تماشاگر می‌شناسانند و اغراق از سر و روی همه صحنه‌های مجادله‌ابرانگیز و احساسی فیلم می‌بارد. (صحنه بدی را به یاد بیاورید که دختر شوهرش را بابت مرگ برادر بازخواست می‌کند و مثلا قرار است تاثیرگذارترین صحنه فیلم باشد اما آبیار به دادهای مداوم "شهاب کجاست، شهاب کجاست" بسنده می‌کند و دقیقا روی همان اسلوبی صحنه را پیش می‌برد که سریال‌های صدا و سیما و فیلم‌های درجه چندمی.)

«شبی که ماه کامل شد»؛ ساختن این فیلم تروریستی جرم است!

شکل برانگیختن احساسات مخاطب در «شبی که ماه کامل شد» همین‌قدر دهاتی و دم‌دستی است و جز یک "آخی" سطحی و گذرا و احتمالا چند قطره اشک چیز بیشتری به مخاطب نمی‌دهد. این ناامیدکننده‌ترین نکته درباره فیلم است: انگار که آبیار شم فیلم‌سازیش را از دست داده باشد یا از همان اول اصلا یک اتفاق بوده باشد..

اما مشکلات فیلم به همینجا ختم نمی‌شود. «شبی که ماه کامل شد» سعی دارد با تعریف یک داستان عاشقانه تماشاگر را با یکی از خونخوارترین تروریست‌های سال‌های اخیر که دردسرش برای ایران بیش از هر سرزمین دیگری بوده است درگیر کند اما در واقع با این داستان عاشقانه دارد سرش را گول می‌مالد تا فیلم را رها نکند. داستان عاشقانه‌ای که اصلا فیلم از همان ابتدا از در اشتباهی به آن ورود می‌کند: درحالیکه تماشاگر نه عشق و عاشقی آن‌ها را دیده و نه این کاراکترها را می‌شناسد ناگهان می‌افتد وسط مراسم خواستگاری. نگاه‌های خندان فائزه و شعر گفتن‌های عبدالحمید قرار است در همان مجلس، عاشقانه آن‌ها را آغاز کند. این مقدمه‌ای بر بزرگترین ایرادات روایی فیلم است. روایت و فیلمنامه «شبی که ماه کامل شد»‌ را می‌توان بزرگترین نقطه ضعف آن دانست.

«شبی که ماه کامل شد»؛ ساختن این فیلم تروریستی جرم است!

روایت از پرداختن به هر اتفاق مهم و تاثیرگذاری در مسیر پیشروی داستان پشت می‌کند و اصلا سراغ‌شان نمی‌رود. از همان ابتدای فیلم و جلسه خواستگاری، نگاه‌های عجیب و غریب و عصبانی غمناز خانم و مخالفت صد در صدی مادر دختر با ازدواج آن‌ها را (که دلیل اصلیش برای مخالفت اختلاف فرهنگی و بعد دور نشدن دخترش از او است) کلا فراموش می‌کند و لزومی نمی‌بیند که برای تماشاگر توضیح دهد چگونه پس با همه این مخالفت‌ها وصلت سر می‌گیرد. این اتفاق جلوتر هم بارها در فیلم تکرار می‌شود: در راضی شدن مادر برای رفتن آن‌ها به پاکستان و مهم‌تر از همه در نمایش تغییرات شخصیتی که مرد در پاکستان دچار آن‌ها می‌شود. اصرار اشتباه و بی‌جای فیلم‌ساز که با فائزه در حصر می‌ماند و در ابتدا از او جدا نمی‌شود عاملی است تا تماشگر اصلا نداند چطور و از کجا ناگهان این مرد خوب و عاشق‌پیشه و شاعر تبدیل به یک تروریست آدم‌کش می‌شود. به راستی در همه لحظاتی که دوربین در کنار دختر در خانه پسقل باد می‌دهد و وقت می‌کشد چه اتفاقی برای عبدالحمید می‌افتد؟ بعد اگر قرار است چنین قراردادی با تماشاگر ببندیم و او را همچون کاراکتر در خانه اسیر کنیم و روایت و انتقال اطلاعات را همگام با او پیش ببریم، چطور وقتی ناگهان فیلم کم می‌آورد و نمی‌تواند داستان را جمع کند، می‌رود سراغ عبدالمالک در دشت و دمن و در ماموریت‌هایشان و برای دقایق متمادی‌ای دختر را فراموش می‌کند؟ فیلم‌نامه پر از شلختگی‌ها و بی‌منطقی‌های این چنینی است.

«شبی که ماه کامل شد»؛ ساختن این فیلم تروریستی جرم است!

انگار که «شبی که ماه کامل شد» تکلیفش را با خودش نمی‌داند و در به سرانجام رساندن داستان گیر کرده است. از آن‌جایی که فیلم براساس داستان واقعی ساخته شده، انتخاب وفاداری کامل به اصل داستان، بیشترین ضربه را به فیلم‌نامه زده است: بیخودی باعث کش دادن روایت و کسل کنندگی‌اش شده و منطق روایی را هم لنگ کرده. همه این ایرادات روایی قرار است چطور مرتفع گردند؟ با سرپوش گذاشتن و پنهان کردنشان در زیر طراحی یک‌سری صحنه عاشقانه و دلبرانه میان فائزه و حمید. اصلا انگار که این عاشقانه یک بازیچه باشد برای عیب‌پوشانی. عاشقانه‌ای که روی کاغذ اصلا درنیامده و فیلم‌ساز چاره‌ای نداشته جز طراحی اروتیک صحنه‌ها و ساخت تصاویری دل‌انگیز برای جا انداختن عاشقانه لنگش. از حق نگذریم از پس این یکی به خوبی برآمده و آنچنان تماشاگر را با هین صحنه‌ها غرق در فیلم می‌کند که یادش برود اصل ماجرا چیز دیگری است.

در کنار فیلم‌نامه، کارگردانی «شبی که ماه کامل شد» هم به شکل عجیبی فاجعه و خودنمایانه است. آبیار با طراحی میزانسن‌هایی با فرم‌های عجیب و غریب و البته بدون کارکرد تماتیک نظیر استفاده از شکست آینه‌ها و… می‌خواهد به شکل دیگری سر تماشاگر را با زرق و برق گرم کند تا او متحیر شود و به کارگردان بابت این جنگولک‌بازی‌های فرمی آفرین بگوید. خب تماشاگر عامه هم به خوبی جواب پس می‌دهد و مرعوب می‌شود دریغ که کارکرد این سبک کارگردانی هیچ ویژگی خاصی پیدا نمی‌کند و به رخ کشیدن مهارت‌های ناچیزی بیش نیست. تعلیقی که باید در فیلمن‌امه درمی‌آمده تا تماشاگر را نگران جان فائزه و عاشقانه از دست رفته و خطر هجوم تروریسم کند، در روایت محلی از اعراب پیدا نمی‌کند پس تصمیم بر این می‌شود که دوربین هرزنگار و مشوش و پرتکان فیلم همه زورش را بزند تا تکانه‌های تعلیق را در دل تماشاگر بیاندازد، دریغ که با این همه تحرک بیخودی، تنها روی اعصابش راه می‌ٰرود. موسیقی فیلم هم که قرار است مرموز باشد فقط اعصاب خوردکن است. بازی‌ها هم که بد و پر از اضافه‌کاری و اغراق و ملودرام‌بازی‌های سریالی ("شهاب کجاس، شهاب کجاس؟" "جات کجاست؟ جات کجاست؟")

«شبی که ماه کامل» از فیلم‌نامه تا کارگردانی تا بازیگری و میزانسن، در همه بخش‌ها ضعیف است و البته حقه عاشقانه همه‌شان را لاپوشانی می‌کند.

فیلمی دروغگو

اما این همه ماجرا نیست. حواشی زیادی در حین ساخت فیلم به‌وجود آمد. فیلم نه تنها روی پرده، که از روز کلید خوردنش (که تهیه‌کننده خود اظهار کرده بود فیلم در تهران فیلمبرداری می‌شود و کاشف به عمل آمد که تا سیستان و پاکستان و بنگلادش رفته است یا در اظهارات دیگری گفته بود که موسسه تصویر گستر پاسارگاد به ریاست علی اسد زاده (از نزدیک‌ترین افراد و شرکای محمد امامی) تولید فیلم را برعهده دارد اما در پی دادگاه امامی که در هفته‌های قبل برگزار شد ناگهان زیر حرفش زد و مدعی شد خود او و چند سرمایه‌گذار سیستانی تولید را برعهده داشته‌اند) دروغ‌گو و ناصادق بوده است؛ دیگر حیله‌گری بر پرده و سواستفاده از احساسات تماشاگران و ذائل کردن آگاهی‌شان با تعریف یک عاشقانه زرد دوهزاری که جای تعجبی ندارد!

«شبی که ماه کامل شد»؛ ساختن این فیلم تروریستی جرم است!

دو نکته شرم آور فیلم

اما فیلم دو نکته شرم‌آور دارد که اسباب تنفر تماشاگر حساس را بدجوری فراهم می‌کند: اول این تصویر کودکانه و کاریکاتوری که از عبدالمالک ریگی نشان می‌دهد و او را بیش از یک جنایتکار یک فیلسوف و عارف مذهبی با آرامشی آن‌جهانی جلوه می‌دهد. اگر در «به وقت شام» داعش از فرط خشونت بیخودی مضحک از آب درآمده بود، در اینجا از فرط عارف مسلکی و انسان‌وارگی، با کاریکاتور عبدالمالک ریگی به عنوان یکی از بی‌رحم‌ترین تروریست‌های خاورمیانه سروکار داریم.

خشونت و تغییر جهت حمید از یک جوان پاک و عاشق پیشه به جانشین عبدالمالک و معاون گروهک تروریستی‌شان هم به همین اندازه کودکانه و مضحک است و این میزان از بی‌شعور فرض کردن تماشاگر، تاسف برانگیز. و اما نکته شوم دیگر این فیلم پروپاگاندا (که همزمان می‌تواند در ذهن مخاطب ضد منافع جنگی ایران در سوریه هم تاویل شود) که دقیقا هم معلوم نیست با چه پولی ساخته شده، در موضعی است که نسبت به بلوچ‌ها و در لوای آن اهل تسنن اتخاذ می‌کند (که در اینجا هم ضد منافع ملی و اتحاد اقلیت‌های مذهبی عمل می‌کند) : درحالیکه همان حیله‌گری در این‌جا باعث شده در جای جای فیلم دیالوگ‌هایی بچپانند مبنی براینکه بلوچ‌ها مهربانند و اینطور نیستند تا سر تماشاگر را شیره بمالند کاری که فیلم عملا می‌کند اینست که تنها بلوچ درست و پاک خانواده ریگی و ابتدای فیلم یعنی عبدالحمید را در نهایت تبدیل به یک تروریست هیولا می‌کند و ناخودآگاه از او یک قهرمان می‌سازد که به همسر و عاشقانه‌اش هم رحم نمی‌کند.

«شبی که ماه کامل شد»؛ ساختن این فیلم تروریستی جرم است!

برخلاف همه ادعاهای کلامی درباره بلوچ‌ها آنچه در ذهن تماشاگر باقی می‌ماند مرد بلوچی از تبار اهل تسنن است که با برگشتن به زادگاهش و حشر و نشر با هم‌قومی‌هایش تبدیل به یک تروریست خون‌خوار می‌شود، از این منظر «شبی که ماه کامل شد» حتی از «لاتاری» و «ابد و یک روز» (شکل برخوردش با افغان‌ها) و هر فیلم دیگری که در سال‌های اخیر ساخته شده، نژادپرستانه‌تر و تروریستی‌تر است.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • کاربر

    هر جوری این متنو میخونم به یه نتیجه میرسم ..نگارنده این فیلم رو نقد نکرده تخطئه میکنه از این فیلم وام میگیره به اون یکی میپره ... من این فیلم رو ندیدم شاید ببینم شایدم نه اما اگر میخواهید چیزی را بکوبید در برابرش یک اثر فاخر نشان دهید تا فرق خوب و بد را بفهمیم نه اینکه از پی و بنیاد همه چیزو زد بدونید و حال بهم زن

    پاسخ ها

    • بدون نام

      "همین‌قدر دهاتی و دم‌دستی است!" واقعا این جمله از دهن یه منتقد که مدعی نظر هستن در اومده؟ واقعا چه فکری کردی و از کلمه دهاتی برای تحقیر یه فیلم استفاده کردی؟ من تهران ساکنم اما آرزوم اینه یه روزی برم دهات زندگی کنم و لذت ببرم از روستایی بودنم.

    • بدون نام

      یعنی برترین ها تو تمام نقدات این تازگیا آخرش به ابدویک روز میرسی بکش بیرون دیگه از این فیلم مگه کاریت کردن

    • امیر

      اصلا حرفاتو قبول ندارم.این نقد نیست کینه و حسادت با خانوم ابیاره.این یه داستان واقعیست .واقعا این حرفای شماست که ادمو از زندگی ناامید میکنه

  • نیلو

    خیلی مغرضانه نوشتین،کمی انصاف داشته باشین،امارگیری چند روز پیش خودتون درمورد دیدن سایتتون،هنوز یادمون نرفته،شما خودتون استاد دور زدنین

    پاسخ ها

    • ساناز

      برترين ها قشنگ معلومه كه براي نوشتن نقدهاش پارتي بازي ميكنه

  • کاربر

    مثلا از مادری که بچش رو از دست داده اونم به اون وجه وحشیانه توقع دارید براتون تانگو برقصه ؟؟ چطور شخصیت دکتر لکتر تو سکوت بره ها باید تئوریزه کننده جنایت باشه و سرشار از آرامش اما به این موجود که میرسه باید سرشار از شقاوت عریان باشه ؟؟ قطعا توانایی هایی برای اثبات خشونت داشته که رهبر یک جریان افراطی شده و در مورد عشق زرد مگر خط تعلیق همه سریال ها و فیلم ها عشق قرمز و بنفش و قهوه ای نیست ؟؟ پس نقد منصفانه کنید نه مبتکرانه و مقرضانه

  • بدون نام

    چه مطلب مغرضانه ای ....میخواستم بنویسم نقد مغرضانه ولی هرچی خوندم کمتر به نظرم نقد اومد به نظرم این اومد که موقع تماشای فیلم بیشتر از این که به فیلم توجه کنید خواستین از جای جای فیلم با بهانه گیری چیزایی بیرون بکشین که ثابت کنین فیلم بدیه !!! با کسی از عوامل مشکلی دارین ؟؟؟؟!!

  • امین راد

    کلا این نوشته مال یه سایت و خبرنامه دیگه هست برترین ها فقط این جا باز نشر کرده اگه نقدی به نقد این فیلم دارین به وبلاگ نماوا - مدیسا مهراب پور بکنین

  • بدون نام

    هر فیلمی به حزبت بخوره دره پیتم باشه میبریش اوج و خدا نکنه مخالف حزبت باشه میشه متن دوغکی بالا

  • بدون نام

    این متن رو با خیلی نظرات افراد نام آشنای نقد مقایسه می کنم نتیجه متفاوته. بدجوری به فیلم تاختی و حتی انگ برانگیختن احساسات به شکل دهاتی بهش نسبت دادی. به نظرم با شخص فیلم ساز مشکل داری و از اینکه طرز فکرش مثل خودت نیست عصبانی هستی. اینکه مخاطب عام از فیلمی با این مایه و داستان لذت ببره برای جریان روشنفکرنمای ایران عذاب آوره چون اساسا خودش رو فهمیده، غیردهاتی و صاحب فکر و جلودار اندیشه می دونه که خوب نظرش برای خودش محترم هست

  • بدون نام

    این مطلبی که اینجا نوشتید دوست عزیز، هیچ شباهتی به نقد ادبی نداره.بیشتر شبیه یک حمله به قصد تخریب....
    اگر به فیلمساز خرده میگیرید که سطحی و غیر حرفه ای عمل کرده، لااقل خودتون حرفه ای عمل کنید

  • نام آشنا

    کودکانه و کاملا مغرضانه نوشته شده و گویا از جای دیگه ای ناراحت بوده و یا با کس دیگه ای حرفش شده

  • بدون نام

    جالبه بعضیها نقد را با عقده گشایی اشتباه گرفتن بعد هم با یک جمله تکلیف همه را روشن میکنن، مخاطب عام، مخاطب خاص، دیگه شورشو دراوردین اونی که همه را بیشعور تصور میکنه همین نقد نویسهای دوزاری هستن پرچمدارتونم فراستی

  • حدیث

    نویسنده نامحترم این متن چند گرفته این گزارش مغرضانه و مسخره رو نوشته؟واقعا براتون متاسفم.

  • مونا

    چقدر مغرضانه!! این اصلا نقد نبود!! چه خصومتی دارین با کارگردان؟!

  • میثم

    والا اینقدر که نگارنده متن شعور مردم زیر سوال میبره فیلم نمیبره این فیلم جز ۶فیلم برتر از طرف مردم شده بعد بیننده خسته میکنه اعصاب خورد میکنه جوری نوشتی که حسادت وکینه از قلمت میچکه ابد ویک روز نژاد پرستانه بود !!!!
    فیلم نقد میکنی یا میخوای فحش بنویسی روت نمیشه بیشتر لحن مغرضانه از متنت زده بیرون چیز دیگه نبود درباره خانم ابیار بگی شاید بتونی ممنوع کارش کنی تو گذشتهش چک پاس نشده بگرد شاید تونستی چیزی پیدا کنی شماها خوب بلدین پاپوش بدوزین

  • بدون نام

    نقد که نه ولی متن کاملا احساسی و برخاسته ازجریانات افراتی در ایران ترویج تفور افراطی یعنی نوشته بالا

  • بدون نام

    نقد که نه ولی متن کاملا احساسی و برخاسته ازجریانات افراتی در ایران ترویج تفور افراطی یعنی نوشته بالا

  • سیاوش

    در درون هر انسانی هیولایی نهفته است ، که در صورت فراهم شدن شرایط خود را بروزمی دهد.

  • مارال

    نقد شما چرت و پرت بود اولا که باید حواستون باشه که بر اساس واقعیت بوده پس شخصیتها سر جای خودشون بودن حتی اگه مستند ریگی و تماشا کنید میبینید چقدر توی صحبتهاش و اعترافاتش خونسرد بوده و دقیقا شخصیتش و درست از آب در آوردن و همین شکلی بوده و در ضمن وقتی شخصیت زن فیلم داد میزنه شهاب کجاست و این و تکرار میکنه دقیقا بهترین دیالوگه و نباید چیز دیگه ای اضافه میشده چون این جمله چند ماه سینه این زن حبس شده بوده . فیلم عالی و بازیگری و کارگردانی عالی بودن

  • یوسف

    فیلم عالی ساخته شده بود و به تناسب حجم محتوای داستان ها الحق به تناسب به داستان ها پرداخته شده بود، فضای دلهره و اضطراب به درستی با سبک فیلمبرداری و موسیقی انتقال می یافت و عالی بود، من در لحظاتی از فیلم تماشاگران رو میدیدم که به صندلی ها تکیه نداده بودن و نیم خیز مبهوت فیلم بودند، عالی بود عالی

  • بدون نام

    معذرت میخوام ولی شما اصلا نقاد خوبی نیستین و یک ذره سواد رفتار اجتماعی ندارین
    که اگه داشتین هیچ وقت از کلمه دهاتی استفاده نمیکردیم
    واقعا متاسفم از وقتی ک گذاشتم برای متنتون

  • احسان

    نباید محصول نهایی رو کوبید من چند سال در کنار مردم خوب و خونگرم و مهمان نواز بلوچ زندگی کردم این مردم شریف به شدت احساساتی هستند و فیلم با تفکر به این مساله پرداخت و شما لطفا در مورد واقیعت بیشتر تحقیق کن و به خاطر حواشیه تهیه کننده مغرضانه با فیلم رفتار نکن

  • میعاد

    متن شما بسیار مغرضانه چطوز به بازی ها میگید ضعیف از حق نگذریم الناز شاکردوست یه ذهنیتی دیگه از خودش ساخت هوتن شکیبا و شبنم مقدم هم در جای خود قشنگ بازی کردن فیلم ایرادهایی داره ولی متن شما از انصاف خالی بود

  • افغانهای آویزون

    گور ب ا ب ای افغانها،،،ک ثافطا

  • امید مملکت

    من این فیلم رو دیدم، عالی بود. این فیلم یک روایت از زندگی واقعی افرادی است که نرگس آبیار تلاش کرده مقطعی از زندگی آنها را در قاب سینما جای بده. و الحق هم خوب توانسته بود این کارو انجام بده.
    نوشته این به ظاهر منتقد هم بوی نقد نمی دهد. همان طور که از نظرات خواننده ها پیداست. همه به یک نتیجه رسیده ایمـ
    نویسنده محترمه کاش کمی انصاف به خرج می داد.

  • shadzer0

    من هیچ یک از فیلم های این خانم رو ندیدم و جایزه گرفتن را هیچ وقت ملاک خوب بودن یک اثر قرار نمی دهم اما به هر حال داوران این فیلم را پسندیده بودن و جوایز مهمی را گرفت!! حالا نمی دونم چرا باید یک نفر به خود اجازه بدهد با یک لحن کوچه بازاری و کاملا بی ادبانه چنین یک اثر سینمایی و کارگردانش را مورد مهاجمه قرار دهد و نقدی که خواندم کاملا برای تخریب بود و کاملا منتقد در برابر اثر جبه گرفته ((وقتی نمی توانیم موفق شویم دیگران را تخریب نکنیم))

  • مستوره

    این فیلم که شما انقد کوبوندینش تمام سیمرغارو درو کرد که...
    لازم شد که حتما ببینمش

  • نژادپرست نباشیم

    کاربر محترمی که به افغانیهای عزیز توهین کردی!!!
    مطمئن باش اگه بخاطر مشکلات کشورشون و تروریستا نبود هرگز دوست نداشتن داخل کشور دیگه ای زندگی کنن که آدمایی مثل شما با این لحن باهاشون حرف بزنه.
    قبل از حرف زدن یکم فکر کنیم و کمی مهربانتر باشیم

  • نادیه نادیا

    دهاتی؟
    من متولد روستا هستم. دکتری میخونم. معلم و مشاور هستم. فکر نمیکنم دهاتی فحش باشه. شما هنوز به بلوغ و پختگی نرسیدی که از دهاتی به عنوان فحش استفاده میکنی.

  • بدون نام

    خیلی مواردش به همدیگر ربطی ندارد

  • شاهینم

    این فیلمی که اینجوری بی رحمانه نقدش کردی...تمام جوایز فجرو درو کرد.....

  • بدون نام

    فیلم بسیاز جذابی بود نوع فیلمداری، لوکیشن های که انتخاب شده و بازی تمام بازیگران بسیار عالی بوده که توانسته بیش از 6 سیمرغ دریافت کند. نویسنده این مقاله اصلا مطلب قانع کننده و مرتبطی را بیان نکرده است.

  • بدون نام

    مشکل این فیلم سفارش شدنش برای حتما جایزه گرفتن و ترغیب کارگردانهای که دوست دارن سیمرغ بگیرن به فیلمهای ....
    والا دوستان و هنرمندان محترم نقش اول این فیلم حالا حالا ها باید خاک میخوردتد برای سیمرغ
    من از طرف بینندگان سینما از امین حیایی و ژاله صامتی و سعید روستا معذرت خواهی میکنم که کار دست ما نیست ولی سیمرغ اصلی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج