نام: کمدی، محتوا: فاجعه
سینمای کمدی ایران گرفتار در باتلاق شوخیهای جنسی
چند سالی است عبارت «فیلم های سوپرمارکتی» وارد ادبیات سینمای ایران شده؛ فیلم هایی که از لحاظ هنری و حرفه ای، هیچ حرفی برای گفتن ندارند و نام شان را در تاریخ انگار بر باد می نویسند، اما از طرفی سود سرشاری را نصیب تهیه کننده و سرمایه گذارانشان می کنند.
روزنامه همدلی - مهدی فیضیصفت: چند سالی است عبارت «فیلم های سوپرمارکتی» وارد ادبیات سینمای ایران شده؛ فیلم هایی که از لحاظ هنری و حرفه ای، هیچ حرفی برای گفتن ندارند و نام شان را در تاریخ انگار بر باد می نویسند، اما از طرفی سود سرشاری را نصیب تهیه کننده و سرمایه گذارانشان می کنند. کم نبوده تعدادشان در فهرست بلندبالای آثار سینمایی ایران اما در سال های اخیر، کیفیتِ نداشتهشان هم با شیبی تند به سوی سقوط رفته و کم کم به مرز توهین به شعور مخاطبان رسیده است. حالا هم چندتاییشان روی پرده سینما هستند، مثل «هشتگ» و «پاستاریونی».
یکی از آنها نامش هم جای تامل دارد؛ «وااااای آمپول»، پنج «الف» گذاشته اند وسط اسم فیلم تا به خیال شان، هیجان تزریق کنند، اما در واقع ادبیات و دستور زبان را به قهقرا برده اند. پای ثابت این دست فیلم ها نیز بازیگرانی مانند علی صادقی و رضا شفیعی جم هستند. صادقی مانند همیشه نقش پسری پررو را بازی می کند که با هجویاتش می خواهد مخاطب را بخنداند، شفیعی جم هم هرچند یکی از بهترین تیپ سازان دو دهه اخیر عرصه سینما و تلویزیون ایران محسوب می شود،اما انگار دغدغه حضور در آثار فاخر و قابل دفاع را ندارد یا شاید هم پیشنهاداتش به آثار سوپرمارکتی خلاصه می شود.
خنثی مثل کُلمبوس
«کُلمبوس» هم هرچند بازیگران شناخته شده ای مانند فرهاد اصلانی، شبنم مقدمی و هانیه توسلی را در خود دارد و از وجود پیشکسوتان هنری چون سعید پورصمیمی بهره می برد اما مخاطبان جدی سینما را از وقت و هزینه ای که برای تماشایش صرف می کنند، پشیمان می کند.
بهرام عظیمی، انیمیشینساز مشهور کارگردان فیلم سینمایی «تهران ۱۵۰۰» در رابطه با فیلم سینمایی «کلمبوس» که به تازگی در سینماها اکران شده است، نوشت: «در پردیس چهارسو کلمبوس را به اتفاق خانواده ام دیدم و سخت از دیدنش و وقتی که گذاشتیم براش پشیمونیم. فقط یک بخشش خیلی بهمون چسبید و اونم ساندویچی بود که بعد از فیلم خوردیم... فیلم کلمبوس آقای علیمردانی به نظرم خیلی شبیه سریالهای آقای سامان مقدم هستش. یک لوکیشن باحال با یک عالمه بازیگر حرفه ای و با نمک و دوست داشتنی، گریم خوب، نور و تصویر عالی، البته با یک فیلمنامه بی نمک و شوخی ها و شخصیت های تکراری که نمیتونه بخندوندت. ساخت یک فیلم سینمایی خنده دار بسیار مشکله، خدایی فیلم های هزارپا، نهنگ عنبر، خوب بد جلف و حتی ردکارپت، با تمام گیرهایی که بهشون دادن، حسابی خندوند همه رو، ولی فیلم کلمبوس مثل اسمش بی نمک و خنثی است».
سخیف اما پرفروش
کمدی های سخیف و بی محتوا اما در گیشه، فروش قابل توجهی دارند. شاید به همین دلیل زیر دندان تهیه کننده و کارگردان مزه می کند و حاضر است بی اعتنا به آبروی حرفهای و کارنامه، هر فاجعه ای را جلوی دوربین ببرد و به اسم کمدی بسازد. مردم هم انگار حاضرند برای ساعتی خندیدن ولو به موضوعات سطحی و دم دستی و فراغت از مشکلات زندگی، بلیت بخرند و پای ساخته های این دست فیلمسازان بنشینند.
نکته تاسف بار اینکه سینماهای خوبی را هم در صف اکران، میربایند و فیلم های قابل دفاع بسیاری در صف انتظار می سوزند تا نوبتشان بشود. فیلم هایی مانند «کما» ساخته آرش معیریان و «آینه بغل» منوچهر هادی حداقل بافت داستانی مشخصی داشتند و مخاطب جدی و حرفه ای سینما هم وقتی به تماشای فیلم می نشست، ولو با کمدی کلاسیک و فاخری مانند آثار چارلی چاپلین و «هارولد لوید» مواجه نمی شد اما سرآخر با خشم، سینما را ترک نمی کرد.
حتی «هزارپا» هم هر چند در حد «نان، عشق و موتور هزار» ابوالحسن داوودی نیست و کارگردانش متهم است به سوءاستفاده از شوخی های جنسی برای جذب مخاطب به هر قیمتی ولی از ساختاری نسبی برخوردار بوده و مخاطبان عام را راضی به خانه فرستاده است. البته جالب است خودش در گفت و گویی به انتقاد از سینمای کمدی پرداخت!
او در این باره گفت: «دلیل اینکه پس از گذشت ۱۸ سال از ساخت فیلم کمدی «نان، عشق و موتور هزار» سراغ ساخت فیلمی مثل «هزارپا» رفتم، یکی این بود که احساس می کردم الان نیاز داریم کمدی خوب و استاندارد بسازیم؛ استاندارد در حد بضاعت اقتصادی و محدودیتهای کنونی سینما و دیگر درک جامعهشناسانه از نیاز جامعه. یک جامعه بیامید بیش از هر چیز دیگر به دنبال سرگرمی است و اگر استانداردهای ژانر کمدی جدی گرفته نشود، سینما عاملی برای به هرز بردن سلیقه عمومی جامعه خواهد شد».
فیلمهای یک ماهه
اتفاقات تاسف بار در پروسه ساخت فیلم های کمدی سوپرمارکتی به همین جا ختم نمی شود. زمان فیلمبرداری بسیاری از این فیلم ها حتی به یک ماه نمی رسد و باورنکردنی جایی است که برخی از کارگردان ها اصلا اعتقادی به «برداشت دوم» ندارند و بازیگر هر طور سکانس را بازی کند، در نسخه نهایی فیلم قرار می گیرد!
سینمای کمدی روزگاری با «اجاره نشین ها»، «مهمان مامان»، «چند میگیری گریه کنی»، «مارمولک»، «لیلی با من است»، «دایره زنگی»، «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «مکس»، «ورود آقایان ممنوع»، «سن پطرزبورگ» و ... سطح کیفی قابل قبولی داشت و بسیاری از آنها نمرات بالایی را از منتقدان دریافت می کردند.
هر چند در این بین فیلمی مانند «قاعده بازی» از احمدرضا معتمدی که او را فیلسوف سینمای ایران می دانند با استقبال ضعیفی روبرو می شد چرا که مخاطب، جنس شوخی های کلاسیک او را نمی پسندید و پس می زد اما در نهایت این فیلمسازان هستند که باید ذائقه مخاطب را با خود بالا بکشند و برای کسب درآمد، دست به ساخت هر سناریویی نزنند تا دیگر فجایعی را به اسم کمدی روی پردههای سینمای ایران شاهد نباشیم.
نظر کاربران
یجوری همه دارن انتقاد میکنن انگار بقیه جهان کمدیاشون فاخره
تمام فیلمای کمدی روز دنیا همین شدن...
بنظر من هیچ هم بد نیس
پاسخ ها
اکثریت دلیل بر درست بودن مسیر نیست
از این فیلم سوپرمارکتیا تو تمام دنیا هست.حتی تو آمریکام که دیگه بهترین فیلمارو میسازن از این فیلم چرندا بدردنخورا تا دلت بخواد هست بعدشم باید از این فیلم مزخرف باشه تا فیلمای خوب دیده بشن.مث مارمولک که بعد این همه سال با اختلاف بهترین کمدی تاریخ ایرانه
در کل به امار فروش اصلا نباید توجه کرد بخصوص در فیلمهایی که مضمون کمدی دارند... ممثلا فیلم خجالت نکش با یک داستان عالی و بازی خوب خیلی کم فروخت و صدا کرد ولی فیلم تگزاس چرت بود وفروخت
سوال اصلی اینه که چرا شوخی های جنسی جذابیت داره؟
و اینکه باید واقعیت ها رو همونطور که هست دید و دنبال آرمانگرایی نبود
زندگی رو چقدر سخت میگیرید......ساخته که ساخته دوست داری ببین دوست نداری نبین اجباری نیست که
پاسخ ها
گل گفتی
با همین طرز تفکر سینمامون شده این
با همین طرز تفکر جامعه ما اینجوری شده
مردم عقده ای کردین ...مجبورن به ابتذال روی بیارند
پاسخ ها
پس چرا تو آمریکا ابتذال بیشتره اونا که آزادن!
اینا چهل ساله دان شوخی شوخی مملکت و میچرخونن اونم با بدتدین شوخیا.این فیلمسازام دیدن این ایده جواب میده مردمم خوششون میاد مث اینکه همینجوری شوخی شوخی یه فیلمی بدیم بهشوت ببینن.کلا ادمای خوشی هستیم ما ایرانیا انواع و اقسام بلاهارو سرمون اوردن تو این چهل سال میایم باهمون بلاهایی که سرمون اوردن جوک میسازیمو میخندیم
پاسخ ها
اینقدر جاهلانه با تقلید از ماهواره 40 سال 40 سال میکنید که دیگه فرصت تفکر قبل نظر دادن ازتون گرفته شده...
آخه قبل این 40 سال که مردم نه وسایل خونه درست حسابی داشتن نه حمام دستشویی خوب نه ماشین درست حسابی...
تو صف نفت وای میسادن که از سرما بلایی سرشون نیاد...
الان که مردم با هواپیما و ماشین شخصی در حال سفر و خوش گذرانین
متاسفانه شوخی هرچی قبیح تر باشه، ملت ما بیشتر کیف میکنن!
البته هستن کسایی که هنوز ارزش ها براشون مهمه ولی اکثریت جامعه رو مردمی تشکیل میدن که حاظرن با هر شوخی بی سروته و بیخود و شرم آوری بخندن...!
وقتي كه صحبت در مورد مسائل جنسي جذابيت داره برامون كارگردان ها هم از اين نقطه ضعف سواستفاده ميكنند براي خالي كردن جيب ملت
البته مسائل جنسی و بی اخلاقی هم در سینمای جهان هست هم در سینمای ایران؛ وضع سینمای هالیوود آمریکا که فاجعه باره...
ای کاش همه تهیه کننده کارگردانای اینجور فیلمها به راه راست هدایت شن و اگر قابل هدایت نیستن نابود بشن...
شعور خود مردم اینقدر باید بالا بره که این فیلم ها رو نبینن و ضربه اقتصادی بزنن به این فیلمها؛ این بالاترین ضرره براشون
این روز ها بر اثر این ویروس باید فیلم های شاد نگاه کنیم تا روحیه ی ما تازه وسر حال شود