۸۰۸۳۰
۲ نظر
۵۰۲۲
۲ نظر
۵۰۲۲
پ

«محمدعلي بهمني» را از دست ندهید

گفت‌وگو با شاعري كه زاده خاك دامنگير جنوب است، اندكي آرام اما به شيريني مي‌گذرد. زبان ساده دنياي شعري بهمني را مي‌توان در همكلامي با او نيز ديد. «محمدعلي بهمني» شاعري كه انس با جهان پيچيده شعر را در سن كودكي تجربه كرده است.

روزنامه تهران امروز: گفت‌وگو با شاعري كه زاده خاك دامنگير جنوب است، اندكي آرام اما به شيريني مي‌گذرد. زبان ساده دنياي شعري بهمني را مي‌توان در همكلامي با او نيز ديد. «محمدعلي بهمني» شاعري كه انس با جهان پيچيده شعر را در سن كودكي تجربه كرده است،هنوز ناگفته‌هاي زيادي را از دوران كودكي‌اش به ياد دارد. فضايي كه نشستن و گوش دادن به شاهنامه در آن توفيق اجباري تلقي مي‌شده‌ است، هنوز در خاطره‌اش مانده است. بهمني هنوز خود را مديون روزهاي كودكي‌اش مي‌داند كه زمينه ورودش را به دنياي شاعران تضمين كرده است.صحبت با محمدعلي بهمني زود به دنياي غزل مي‌رسد. دنيايي كه بهمني آن را پهلواني مي‌بيند كه بايد با آن دست و پنجه نرم ‌كند. شاعري كه در عرصه ترانه‌سرايي نيز دستي قوي دارد فضاي ترانه‌سرايي را ناعادلانه مي‌بيند و معتقد است ترانه‌ها حالا دارند به فرهنگ جامعه لطمه مي‌زنند. بهمني تا به امروز آثار زيادي همچون در بي‌وزني (١٣۵١)عاميانه‌ها (١٣۵۵)گيسو، كلاه، كفتر (١٣۵۶)گاهي دلم براي خودم تنگ مي‌شود (١٣۶٩) را سروده است كه تاكنون با استقبال زيادي مواجه شده است. محمدعلي بهمني در سال ۱۳۷۸ موفق به دريافت تنديس خورشيد مهر به‌عنوان برترين غزل‌سراي ايران شد. بسياري معتقدند زبان ساده بهمني در غزل سرايي دريچه نويني براي احيا غزل بوده است به بهانه يك عمر فعاليت‌هاي تاثيرگذار اين شاعر مردمي به سراغ او رفتيم تا شرح زندگي و خلق آثار هنري‌اش را از زبان خودش بشنويم.

در خانه ما سفره شعر پهن بود

دوران كودكي هر كسي براي او يادگارهايي برجا مي‌گذارد. يادگارهايي كه آنچنان در ذهن تثبيت مي‌شوند كه هرگز از يادمان نمي‌رود. يادگار عصر زلال كودكي من نيز شنيدن شعر بود.در خانواده ما نيز شعر سفره‌اي بود كه براي تقويت روح خانواده از آن بهره گرفته مي‌شد. در اين شرايط گوش دادن به شاهنامه سنتي بود كه شكستن آن از ديدگاه خانواده جرم محسوب مي‌شد. گاه برادرم از من مي‌خواست بيتي را كه خوانده تكرار كنم و اگر از سر بي‌حواسي،از عهده اين كار بر نمي‌آمدم با تنبيه او مواجه مي‌شدم. اين شرايط سبب شد كه شعر جزء جدايي ناپذير زندگي من تلقي شود و به قول معروف با گوشت وخون من در آميخته شود.

«محمدعلي بهمني» را از دست ندهید

به شعر درماني معتقد هستم

در حالي كه در جهان امروز از درماني‌هاي علمي براي بهبود بيماري‌ها سخن گفته مي‌شود من شاعر نيز براي خودم درمان‌هايي را اختراع كردم. بارها شده است كه براي بيماري قلبي به بيمارستان مراجعه كردم در فاصله‌اي كه از سوار شدن بر آمبولانس تا رسيدن به بيمارستان طول كشيده است. سعي كردم قطعه‌اي از اشعاري را كه دوست دارم را با خود زمزمه كنم. من با اين روش سعي مي‌كنم بخشي از وجود خودم را با لطافت شعر درمان كنم به همين دليل باورمند و مطمئن از شعر نيرو مي‌گيرم و بعد به پزشك مراجعه مي‌كنم و معمولا نيز از اين درمان نتيجه مي‌گيرم. مي‌توانم بگويم داروي دردهاي من شعر است و بس. دارويي كه هيچ‌گاه من را نااميد نكرده است.

با غزل دست و پنجه نرم مي‌كنم

زبان‌هاي شعري گوناگون هر كدام كاركردهاي خاص خود را دارند و به همين سبب نمي‌توان آنها را با يكديگر مقايسه كرد و براي آنان برتري مشخص كرد. با وجود اين در ميان غالب‌هاي شعري گوناگون غزل براي من حس و حال ديگري دارد. برخي تصور مي‌كنند كه از عشق گفتن و از دلدادگي سرودن تنها كاركرد غزل است. حال آنكه غزل‌هاي اجتماعي بخصوص در دوران معاصر رونق ويژه‌اي داشته‌اند و حتي مردمي‌تر بوده‌اند. زبان غزل به‌گونه‌اي است كه مي‌تواند پيرامون هر موضوعي صحبتي داشته باشد از همين روست كه غزل هنوز هم طرفداران زيادي دارد. دنياي غزل براي من از جهان شعري ديگر توانمند‌تر است شايد به اين دليل كه من غزل را پهلواني قوي و قدر مي‌بينم كه مجبورم براي مهار كردنش با او دست و پنجه نرم كنم. اين جنگ براي من حس زيباتري به همراه مي‌آورد. حسي كه با آن مي‌توانم دنياي شاعرانه خود را سر و سامان بدهم. اولين مجموعه شعري كه در سال ۱۳۵۰ از من منتشر شد «باغ لال» بود. مجموعه‌اي كه متشكل از شعرهاي نيمايي بود. بنابراين بايد بگويم من كارخود را با غزل شروع كرده‌‌ام و با اين شعر به دنياي شاعران وارد شدم. ورود من به دنياي شاعري با غزل سرايي همراه بوده و اين ورود هميشه علاقه من را به غزل دو چندان كرده است.

ترانه‌هاي خوب شنيده نمي‌شوند

ترانه‌ها نيز حالا بخشي از دنياي هنر شعر را به نام خود سند زده است. تفاوت شعر و ترانه اين است كه شعر مخاطب‌هاي خاص خود را دارد و ترانه مخاطب عام دارد. بنابراين بايد گفت كه زماني كه ما به دنياي ترانه‌سرايي قدم مي‌نهيم با مخاطب‌هاي ناگزير سر و كار داريم. با اينكه وجود ترانه‌هاي خوب و با ارزش را كتمان نمي‌كنم اما معتقدم كه ترانه‌هاي خوب، شنيده نمي‌شوند. اين موضوع نيز به سوء‌مديريت فرهنگي در كشور ما گره مي‌خورد. بسياري از افراد مستعدي كه در شهرها و استان‌هاي گوناگون زندگي مي‌كنند نمي‌توانند آثار خود را براي توليد و انتشار عرضه كنند دليل اين موضوع هم اين است كه ما هنوز فاقد بانك ترانه‌اي مستقل هستيم كه شرايط مشاركت گسترده افراد مستعد را به عرصه ترانه‌سرايي باز كند. در اين شرايط ما نيز عادت كرده‌ايم كه در ورطه گسترده ترانه‌سرايي به همان تعداد محدود ترانه‌سرا، خود را دلخوش كنيم. البته نبايد از اين موضوع گذر كرد كه فقر ترانه‌هاي خوب تنها علت كم شدن موسيقي‌هاي موفق نيست. زيرا ترانه هر قدر از محتواي غني برخوردار باشد نيازمند موسيقي و تنظيم خوب و صداي خوش است. در اين شرايط است كه خواننده‌هاي نه چندان خوب زياد مي‌شوند و افرادي با كمتر از ۴ يا پنج‌ميليون تومان دست به توليد ترانه مي‌زنند. اين اتفاق ناخوشايند به مرور زمان بر عرصه فرهنگ تاثير مي‌گذارد و سبب مي‌شود كه باورمندي مردم به ترانه‌سرايي كمتر شود و فرهنگ عمومي نيز آسيب ببيند. اين موضوعات ناراحتم مي‌كند و رنجنامه اين روزهاي من است.

«محمدعلي بهمني» را از دست ندهید

مميزي شعر با كارشناسي فرق دارد

نقد اثر يك هنرمند در همه جاي جهان امري ثابت شده است. من نيز غالبا در شوراي شعر با اين انتقادات مواجه مي‌شدم. بسياري از افراد نسبت به مقوله نقد حساسيت‌هايي از خود نشان مي‌دهند. اين حساسيت بدانجا برمي‌گردد كه ما بين كارشناس و مميز فرقي قائل نيستيم.شاعران يا ترانه‌سرايان ما وقتي كه شعر خود را به شوراي شعر عرضه مي‌كنند بخشي از كار خود را به عمد كوتاه مي‌كنند همين مسئله سبب مي‌شود كه آن‌ها دربرابر كوچك‌ترين نقدي كه بر اثرشان وارد مي‌شود،جبهه‌گيري كنند و اصول كارشناسي را در فرايند مميزي تلقي كنند. ولي ما وقتي در شوراي شعر، اثري قوي و بامضمون اجتماعي مي‌بينيم خرسند و خوشحال مي‌شويم كه حالا يك اثر قوي توليد شده است كه مردم از آن بهره مي‌گيرند. اين انتقادات همواره در جشنواره‌هاي مختلف نيز وجود دارد.كساني كه جايزه نمي‌گيرند به‌طور طبيعي ناراحت مي‌شوند اما اگر به فرايند اين ماجرا نگاه كنيم متوجه مي‌شويم كه در يك فراخوان قضاوت كردن درباره دو يا چند اثر كه ارزش ادبي تقريبا يكساني دارند كاري چندان آسان نيست.

به‌رغم شكوه و شكايت‌هايي كه هميشه درباره داوري جايزه‌ها وجود دارد نكته‌اي كه در بسياري از موارد از آن كمتر ياد مي‌شود اين است كه اثر خوب خود بال پرواز خود را پيدا مي‌كند. جايزه گرفتن نبايد باعث شود كه كسي خود را استعداد برتر ببيند يا ديگري را به باور بي‌استعدادي برساند. به نظر من چيزي كه سبب مي‌شود كسي در عرصه شعر و ادب راه خودش را پيدا كند كه به گشودن دريچه‌هاي ناشناخته شعر فكر كند. حنجره شعر حالا صداهاي نارسايي را پخش مي‌كند. وظيفه ترميم اين حنجره آسيب ديده به عهده نسل جوان است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • آرش

    شاعر واقعا زبردستی هست و اشعار زیبایی داره من اکثر کتابهاش رو خوندم بعضی از ترانه هاش رو هم و مرحوم ناصر عبداللهی و محمد اصفهانی و شادمهر عقیلی خوندن

  • یوسف

    ارزنده، فهیم،ساده و بی آلایش.
    از خداوند برای ایشان آرزوی سلامتی میکنم

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج