فیلم و مجموعه های ایدزی!
شیوع بیماری ایدز و گسترش بسیار سریع و هولناک زندگی خیلیها را تحت تأثیر قرار داد. فیلمها و مجموعههایی وجود دارند که توانستهاند گوشهای از تبعات ناشی از این بیماری را به تصویر بکشند. این فهرست، لیستی از برخی از این آثار است.
فیلادلفیا (PHILADELPHIA) (جاناتان دمی، ۱۹۹۳): پس از موفقیت همه جانبه سکوت برهها، جاناتان دمی برای پروژه آیندهاش (البته بعد از ساخت یک فیلم مستند) به سراغ موضوع حساسیت برانگیزی رفت و فیلادلفیا را با بازی تام هنکس و دنزل واشنگتن درباره وکیل همجنسگرایی به نام اندرو بکت ساخت که زمانی که دچار بیماری ایدز میشود، کارش را از دست میدهد. در نگاهی بسیار کلی، فیلادلفیا فیلمی دیگر با موضوع همیشه جذاب «فرد مظلوم و البته قدرتمند در مقابل سیستم» به نظر میرسد. اما آنچه به فیلم ارزشی دو چندان میبخشد، اول نگاه فیلم به موضوعی مانند بیماری ایدز است که حتی سینما هم پیش از این فیلم زیاد جسارت نزدیک شدن به آن را نداشت و دوم نگاه شجاعانه دمی به ماجرای فیلم و شخصیت اصلیاش است. کسی که به نظر میرسد به راحتی میتوان خصوصیات اخلاقی او را زیر سؤال برد. اما دمی ما را متوجه این نکته میکند که او هم مثل هر انسانی، حقوق اساسی و اولیهای دارد که نباید زیر سؤال روند.
همه چیز درباره مادرم (ALL ABOUT MY MOTHER) (پدرو آلمودووار، ۱۹۹۹): فیلم موفق آلمودووار که اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را هم برای او به ارمغان آورد، داستان مادر تنهایی را روایت میکند که پس از اینکه تنها پسرش را در آستانه تولد هفده سالگی او از دست میدهد، به جستجوی پدر فرزند از دست رفتهاش و فرار از بار غم و رنجی که او را فرا گرفته، از مادرید خارج میشود. یک transvestite (کسی که رفتار و لباس پوشیدنش متمایل به جنس مخالف است) که حتی از وجود این پسر هم اطلاع ندارد. او در این مسیر با افراد مختلفی برخورد میکند تا اینکه لولا، پدر استبان، را در حالی پیدا میکند که به بیماری ایدز مبتلا شده و امیدی به بهبود او نیست.
همه چیز درباره مادرم، همان طور که از نامش هم پیداست، فیلمی است درباره عواطف مادرانه و در شکل عمومیاش، احساسات زنانه است. بیماری ایدز در این میان بیشتر نقشی نمادین دارد تا عنصری که قرار باشد به عنوان محور ماجرا مورد بررسی قرار گیرد. انتقال بیماری ایدز از لولا به آدمهای اطرافش، آشکارا قرار است روی دیگری مصائبی باشد که او به مانوئلا (شخصیت اصلی فیلم) تحمیل کرده است. بنابراین همه چیز درباره مادرم بیشتر به واسطه بررسی دقیق مشکلات و احساسات زنانه قابل ستایش است و نه نگاهی که به بیماری ایدز دارد. (از جمله فیلمهای مهم دیگری که در آنها هم ایدز نقش یکی از عناصر پیش برنده داستان را دارد و نه نقش یک عنصر محوری، میتوان به ساعتها (استفن دالدری، ۲۰۰۲) اشاره کرد).
فرشتگان در آمریکا (ANGELS IN AMERICA) (مایک نیکولز): این مجموعه، داستان چند فرد را در میانههای دهه ۸۰ (اوج هولناکی بیماری ایدز) روایت میکند که هر کدام در گوشهای از آمریکا متوجه میشوند که به بیماری ایدز مبتلا شدهاند. با توجه به اینکه این بار نه با یک فیلم سینمایی، که با یک مجموعه کوتاه تلویزیونی روبه رو هستیم، فرصت برای دست اندرکاران این مجموعه فراهم است که به مفاهیم و مضامین مختلفی بپردازند. از مشکلاتی که بیمار مبتلا به ایدز ناچار است با آنها رو به رو شود (از بیاعتمادی اجتماع اطراف به او گرفته تا توهماتی که در تنهایی باید با آنها دست و پنجه نرم کند) تا روشهایی که میتوانند به او کمک کنند تا به اجتماع برگردد و حتی راههایی برای رستگاری در آخرین ماههای زندگی و احساس خوشبختی در حالی که میداند مدت زیادی روی کره زمین باقی نخواهد ماند. عوامل این مجموعه به خوبی از چنین فرصتی استفاده کردند و نتیجه این شد که فرشتگان در آمریکا در سال ۲۰۰۴، جوایز امی و گلدن گلوب مربوط به بهترین فیلمها و مجموعههای کوتاه تلویزیونی را از آن خود کرد.
ما اینجا بودیم (WE WERE HERE) (دیوید ویزمن): این مستند تحسین شده که محصول ۲۰۱۱ است، ماجرای شیوع بیماری ایدز را در سان فرانسیسکوی دهه هشتاد بررسی میکند. زمانی که ناشناختگی این ویروس باعث هول و هراس مردم شده بود و آن را نوع نادری از سرطان که در میان همجنسگرایان شایع است، میدانستند. در آن زمان به این بیماری هولناک و مرموز، عناوینی چون «طاعون همجنسگرایان» داده بودند. ما اینجا بودیم داستان ۵ نفر را بررسی میکند که همگی پیش از شیوع اپیدمی ایدز در سان فرانسیسکو زندگی میکردند و زندگی همه آنها به شکل غیر قابل تصوری با شیوع این بیماری تغییر کرد. این مستند در جشنوارههایی چون ساندنس و برلین به نمایش در آمد و با تحسین منتقدان رو به رو شد. به طوری که در سایت راتن تومیتوز امتیاز ۱۰۰ و در سایت متاکریتیک امتیاز ۹۴ را دریافت کرد که طبق اعلام صفحه ویکیپدیای این فیلم، بیشترین امتیاز در میان فیلمهای سال ۲۰۱۱ بوده است.
باشگاه خریداران دالاس (DALLAS BUYERS CLUB) (ژان مارک واله): فیلم، داستان واقعی ران وودروف را روایت میکند: یک فرد عادی بیبند و بار در دهه ۸۰ که متوجه میشود به بیماری ایدز مبتلا شده است. تلاش او برای پیدا کردن داروهایی که ممکن است به بهبود او کمک کنند، منجر به ایجاد باشگاهی میشود که میتواند به بسیاری از مبتلایان به ایدز یاری رساند. فیلم که نوامبر امسال اکران شد، با تحسین منتقدان رو به رو شده است. امتیاز ۸ در سایت IMDB و امتیاز ۸۴ در متاکریتیک حاکی از این استقبال هستند. با این وجود کارشناسان به خصوص روی بازی درخشان متیو مک کانهی تأکید دارند که گفته میشود یکی از بختهای اصلی نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد نقش اصلی در جوایز آتی است. مک کانهی برای بازی در این فیلم بیش از ۲۰ کیلوگرم از وزن خود کم کرد.
ارسال نظر