سرانجام افتضاح «دلدادگان»؛ پایان بد یک «افسانه»!
در حالی که منوچهر هادی کارگردان سریال «دلدادگان»، قبل از قسمت پایانی قول یک غافلگیری در قسمت آخر سریال را داده بود و همه مخاطبان منتظر بودند ببینند سرنوشت شخصیتهای سریال «دلدادگان» به کجا میرسد، این سریال در نهایت بعد از سه فصل با پایان غیر جذابی که داشت باعث تعجب مخاطبان شد و حواشی زیادی را ایجاد کرد.
روزنامه خراسان: در حالی که منوچهر هادی کارگردان سریال «دلدادگان»، قبل از قسمت پایانی قول یک غافلگیری در قسمت آخر سریال را داده بود و همه مخاطبان منتظر بودند ببینند سرنوشت شخصیتهای سریال «دلدادگان» به کجا میرسد، این سریال در نهایت بعد از سه فصل با پایان غیر جذابی که داشت باعث تعجب مخاطبان شد و حواشی زیادی را ایجاد کرد. بنابراین مروری داریم بر دلایل جذاب نبودن قسمت پایانی و اتفاقاتی که مخاطب با توجه به قصه، جای آنها را در قسمت آخر خالی میدید.
قصه از چه قرار بود؟
در فصل اول دیدیم که «افسانه مشکات» به دلیل خصومت شخصی که با خانواده «امیر پورسلیم» داشت، او را در شرکت واردات و صادرات خود استخدام کرد تا پول شویی و تخلفهای مالی شرکت را به گردن او بیندازد و بعد همراه دخترش «ارغوان» از ایران بروند.
در فصل دوم که در دهه ۵۰ میگذشت، سریال گذشته «افسانه» و خانواده «امیر» را نشان میداد و برای مخاطب روشن شد که چون «افسانه» پدر «امیر» را در کشته شدن همسرش مقصر میدانست از او کینه به دل گرفته بود. فصل سوم هم در زمان حال میگذشت و مربوط به نتیجه کینهورزی «افسانه» و به هم ریختن خانواده «مالک» بود.
در جست وجوی یک اتفاق غافلگیر کننده
بعد از زمزمههای عوامل سریال درباره غافلگیر شدن مخاطب تا قسمتهای پایانی، مردم حدسهای جالبی درباره قصه زدند و این شک در ذهن مخاطب ایجاد شده بود که شاید «نادر» هم زنده و در زندان باشد، اما «عنایت» این موضوع را از «افسانه» پنهان کرده و با ثابت کردن خودش به او، توانسته بود اعتمادش را جلب کند.
به همین دلیل یکی از اتفاقات جالبی که مردم حدس میزدند ممکن است در قسمت آخر شاهد آن باشند، زنده ماندن «نادر» بود، نه فرار «افسانه»، نه به کما رفتن «ارغوان» و نه کشته شدن «هاتف»!
رازهایی که تا انتها سربه مهر ماندند
یکی از مهمترین رازهای سریال، ماجرای «ارغوان» و «امیر» بود و طبیعتا مردم منتظر بودند لحظه روبهرو شدن «ارغوان» با مادر واقعیاش یعنی «مرضیه» را ببینند یا بدانند واکنش «امیر» وقتی متوجه میشود فرزند واقعی خانواده نیست و مادر او «افسانه» است چه خواهد بود، اما این راز تا پایان هم سر به مهر ماند و «ارغوان» و «امیر» اصلا متوجه چنین حقیقت مهمی در زندگیشان نشدند، چه برسد به این که بخواهند عکسالعمل خاصی به این اتفاق نشان دهند!
اصلا درباره سرنوشت این دو شخصیت مهم قصه، این که «امیر» به جای «ارغوان» صدمه میدید بار دراماتیکی برای سریال داشت، اما اتفاقی که برای «ارغوان» افتاد چندان برای مخاطب تاثیرگذار نبود.
حقیقتی که در قصه گم شد
اتفاق مهم دیگری که «افسانه» از ابتدای قصه و در فصل گذشته از آن بیخبر بود، ماجرای بدیهای «نادر» در حق «مالک» بود. برخلاف تصور «افسانه»، این «نادر» بود که با خودخواهی باعث تبعید «مالک» شده بود و اجازه نداده بود آنها با یکدیگر ازدواج کنند. حتی این موضوع که «نادر» چطور «افسانه» را به دست آورده برای «افسانه» مهم بود و او در یکی از قسمتهای فصل گذشته از «نادر» این سوال را پرسید و او دروغ گفت و به همسرش اطمینان داد که با نامردی این کار را نکرده!
اگر «افسانه» این حقیقت را میفهمید، بخش مهمی از انگیزهاش برای انتقام زیر سوال میرفت، به علاوه این احساس که او در تمام این سالها در بیخبری به سر میبرده و خودش حسابی در این ماجرا بازی خورده بود، برای شخصیتی مانند او که خیلی احساس زرنگی میکرد بسیار سنگین و عذابآور بود. روشن شدن این حقیقت میتوانست اتفاق جذابی را رقم بزند که حتی به آن اشارهای هم نشد.
حاشیه هایی درباره «دلدادگان»
از آن جایی که جالبترین نکته قصه «دلدادگان» این بود که کینه «افسانه» دامنگیر خودش شود و او ندانسته فرزند خودش را قربانی کینه و انتقام کند،این که «افسانه» باور نکند «امیر» همان «سهیل» است و پا به فرار بگذارد، سادهترین و بدترین واکنشی بود که میتوانست برای این شخصیت در نظر گرفته شود، به همین دلیل این اتفاق باعث تعجب مخاطبان شده بود.
پانتهآ بهرام بعد از پخش قسمت پایانی، پستی در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشت و نوشت قرار بوده «افسانه» به خاطر نجات «سهیل» به دست «هاتف» کشته شود و به قول خودش بدقولی تلویزیون باعث تغییر سرنوشت «افسانه» شده بود. اما بعد از آن، منوچهر هادی در واکنش به او پستی به اشتراک گذاشت و بدون این که نامی از پانتهآ بهرام بیاورد، توضیح داد که یکی از بازیگران اصلی در پایان سریال با آنها همراهی نکرده و وساطت او و نویسنده هم کاری از پیش نبرده، به همین دلیل فیلمنامه تغییر کرده و در نهایت این بهترین پایانی بود که میتوانستند برای قصه بنویسند!
ایرج محمدی تهیهکننده «دلدادگان» هم در تایید توضیحات منوچهر هادی، در مصاحبهای اعلام کرد صداوسیما هیچ دخالتی در تغییر پایان سریال نداشته و این بازیگر به علت مشکل مالی و تاخیر در پرداختها، حاضر نشده است در سکانس پایانی حضور داشته باشد.
نظر کاربران
دلدادگان دیگه چه کوفتیه! سریال فقط سریال های خارجی! کی این داغون هارو نگاه میکنع؟؟!
پاسخ ها
باشه با حال باشه جنتلمن ؛روشنفکر
من دو قسمت نگاه کردم حالم به هم خرد
راست میگی فقط سریالای خارجی
منم زیاد فیلما ایرانی نگاه نمیکنم ولی دلدادگان خیلی قشنگ بود فقط قسمت آخرشو اونجوری که باید خوب تموم نکردن
خوشم میاد که هنوز بلد نیستین یه سریال درپیت رو تا به آخر به اتمام برسونین . حیف این پولهای بی زبون و حیف از این بودجه . واقعا حیف .
پاسخ ها
واقعا همینطوره چقدر فصل سوم ابکی بود
واقعا عجیب بود که تا به اخر هم مالک متهم شد ونادر تا آخر عزیز موند واقعا خیلی غیر منصفانه بود تا آخرم مالک وخانوادش ضربه دیند وتاوان دادند نه افسانه آخرشم باز دختر مالک قربانی شد نه پسر فرزانه
البته این نظره منه
این سریال خیلی هم خوب تموم منظورم اینکه خیلی جالب بود وقتی هاتف ارغوان رو تیر زد.من به شخصه فکرمیکردم هاتف یا خودشه میزنه یا امیرو
دررابطه با افسانه و اینا نظری ندارم فقط تیرخوردن ارغوان نظرمنو جلب کرد.
خداروشکر ما که ندیدیم
به این کارگردانی ایرانی پیشنهاد می کنم سریالایی مثل بریکینگ بد رو یه بارم شده ببینن، اون موقع دیگه روشون نمیشه به این کاردستی هایی که میسازن بگن سریال!
پاسخ ها
براي ما جذابيت نداره براي اونا كه پول داره
فک کردم پشیمون نمیشم از دیدنش اما مشخص شد فیلم خوبو بلد نیسن به سرانجام برسونن.
اشغال تولید میکنن بعد اخرش که گند میشه میگن کار صدا و سیما و سانسور بود چه تو تلویزیون چه فیلم سینمایی خوب بهونه ای گیر اوردینا!!!!!!
یه دونه سریال بازی کردن بعد بازیگر با کارگردان به اختلاف خورده .این یکی به اون یکی میگه باید آخرش اینجوری میشد.اون یکی میگه نه بودجه کم بودو.... هزار تا حرف بچه گانه دیگه
این نشون میده هنرم مثل دیگر زمینه ها در ایران به دست آدمهای مبتدی هست که چیزی ازش سر در نمیارن.آدم حالش بد میشه از این همه رفتار بچه گانه
سریال آبکی و مزخرف و کپی خنده داری از سریالهای مزخرفتر جم تی وی بود، بازی بازیگران که مزخرفتر از خود سریال و مصنوعی به حدی که به جای تمرکز روی قصه بیننده حواسش میرفت به نابازیگری بازیگران از جمله بازیگری که یادش میرفت یک پاش مصنوعی هست و خمش میکرد و هزاران نکته دیگه. آخرش هم که خود کارگردان هم نفهمید که معماها رو چطوری باز کنه، این سریال تنها سریال ابکی سیما نیست و چند سالیه متاسفانه برای اینکه کارگردانهای بزرگ نتونن کارهای بزرگی مثل سربداران، ابو علی سینا، روزی روزگاری یا سریالهای سبک عطاران بسازن، یک مشت تهیهکننده پولکی یک چیز آبکی به اسم سریال میدن و اسمشم میزارن دانشگاه صدا و سیما در حالی که از سطح متوسط جامعه هم این رسانه عقبتره.
فقط فصل دومش خوب بود اونم چندتا قسمت اولش
این سریال بجز ماجرای فرار افسانه هم مشکل و سوتی کم نداشت، یکی اینکه وقتی بهار دختر مالک و مرضیه به دنیا اومد امیر یا همون سهیل تو خونشون که نبود، پس کجا بود؟ حداقل در حد یک جمله میتونست مالک توضیح بده که مثلا تا دو سه سال اول پیش ما نبود پیش رفیقم قاسم یا سید بود بعدش ما آوردیمش پیش خودمون بزرگش کردیم
یکی دیگه اینکه وقتی به قول آقای هادی نمیتونن صحنه تصادف رو جوری بسازن که امیر و ارغوان از یک طرف بیفتن خب مگه مجبورن ماشین رو یه وری چپ کنن؟؟ حب ماشین به سقف بیاد روی زمین که بعدش این سوتیهای مسخره رو ندن که ارغوان افتاده باشه روی صندلی عقب
اینکه امیر مأمور بود اما حتی اسلحه هاتف رو هم برنداشت با خودش ببره هم که دیگه آخرش بود
تازه، اون موضوع سن امیر رو هم اگه بیخیال بشیم و فررررضضضض کنیم که افسانه میدونسته که امیر باید کوچکتر از ارغوان باشه، اما توی شناسنامش به هر دلیلی سنشو بیشتر گرفتن و زیاد برای افسانه این موضوع مهم نبود
ببخشید خانوم پانته آ بهرام شما بخاطر پولی که بهتون ندادن قسمت اخر دلدادگان رو بازی نکری. واقعا برات متاسفم بخاطر تو سریال دلدادگان اخرش افتزاح شد
پاسخ ها
افتزاح:))))
هر جا سريال چرت هست نام شاهرخ استخري مي درخشد:))))
به نظر فیلم دلدادگان نا مشخص تمام شد مثلا در آتش سوزی دو جسد رو پیدا کردند جسد دیگه مال کی بود یا اینکه فرزانه شناسنامه افسانه رو برای خودش گرفته بود پس خود افسانه کجا شد