مردی که خوش نداشت با هنرش كاسبي كند
صدایی مخملینی که به دل می نشیند وهرگزاز یادها نخواهد رفت: یادی از بزرگترین میراث موسیقی اصیل ایران استاد بزرگ ایرانی زنده یاد استاد حسین قوامی(فاخته ای) که بیش از چهل سال به موسیقی خدمت کرد...
استاد حسین قوامی هنرمند نامدار موسیقی اصیل ایرانی که بیش از نیم قرن به موسیقی ایرانی خدمت کرده و همواره از مقام والائی برخوردار بوده است و در هر کوی و برزن صدای دلنشین او شنیده می شود و صدای پر قدرتش هیچ گاه از یادها نخواهد رفت. از ویژگی های استاد آنست که اشعار را آنچنان واضح می خواند که هر شنونده ای می تواند شعر را بفهمد،احساس کند و به آن علاقه مند شود. با قوامی به حال و هوای اشعار سعدی حافظ و مولوی نزدیک می شویم... بعداز مصاحبه ای طولانی که در زمان حیاط استاد قوامی در سال ۱۳۶۸که با ایشان انجام داده بودم. که براستي آن روزها من چه سئوالاتي را با استاد قوامي عموی مادرم مطرح كرده بودم؟ و ایشان چه جواب هايي از کارهایشان خاطراتشان برای من گفتند و جواب دادنند؟... حالا نوبت اولین مصاحبه من (کامران مالکی) با فرزند بزرگ استاد قوامی رسید که انجام دهم.
گفتار زیر را از زبان فرزند بزرگ استاد قوامی می خوانید... با سپاس فراوان از خانم «گلنوش خالقی» که مصاحبه زیر را در اختیار «برترین ها» قرار داد.
مصاحبه تلفنی اختصاصی من کامران مالکی (نوه برادر استاد حسین قوامی) با فرزند بزرگ استاد قوامی علیرضا قوامی (فریبرز) که ساکن ونکور کانادا هستند .
خواستم تا اول کمی از خودشان صحبت کنند ایشان حرفهای خود را اینگونه آغاز کردند .
من در سال 1321 در تهران به دنیا آمدم. تحصیلات ابتدائی و متوسطه و دبیرستان را درتهران به اتمام رساندم و سپس برای تحصیلات آکادمیک برای چهار سال به ایتالیا رفتم. بعد از پایان تحصیل در ایتالیا به ایران برگشتم و مشغول کار شدم. درسال 1353ازدواج و سپس صاحب پسری شدم به نام ساشا قوامی در سال 1367 با پسرم به کانادا مهاجرت و تا کنون مشغول کار و زندگی بودهام اگر اشکالی ندارد لطفا در مورد سالهائی که مشغول کار بوده اید کمی صحبت کنید " حدود بیست و دو سال در نیروی دریائی و کشتیرانی تجاری کار کردم و بعد به کانادا مهاجرت نمودم و در آنجا پس از طی دوره حسابداری مشغول به کار شدم " و پس از بازنشستگی هم مشغول کارهای داوطلبی که بدون در آمد ولی شادی آفرین هستند میباشم.. و گاهی هم در فرصت هائی به تهران سفر کرده ام"من از ایشون خیلی تشکر می کنم برای وقتی که در اختیار من گذاشتند تا کمی از پدر بزرگوارشان صحبت کنند"من هم خیلی تشکر می کنم از شما که آنقدر به استاد قوامی علاقه دارید ومی دانم مادر وپدرم به شما خیلی علاقه داشتن و خواستین تا از پدرم برای شما و دوستداران این استاد صحبت کنم» گفتم خواهش می کنم بفرمائید امروز تاریخ: 1392/7/3پدر من در سال اردیبهشت1288هجری شمسی در تهران چشم به جهان گشود و ریشه تبارشان شیرازی است. پدرش رضا قلي قوامي بود. استاد قوامی در زمینه خوانندگی موسیقی اصیل ایرانی فعالیت داشتند و به تمامی ردیفهای موسیقی کاملا مسلط بودند و در سالهاي 1304-1305 بود كه كارشان را نزد استاد عبدالله حجازي شروع کردند و فراگرفتن فن آواز را انجام دادند.
از خصوصیات اخلاقی استاد در زندگی کمی صحبت کنید خیلی آرام بودند یا به حرف زدن زیاد عادت داشتند؟
پدرم اکثر اوقات آرام بودند ولی چنانچه در محافل در خصوص موارد هنری سوال می شد و یا از ایشان اظهار نظر می خواستند پاسخ می دادند ضمنا استاد قوامی بسیار درباره اخلاق هنرمند در مجالس عمومی و منازل دوستان بسیار تاکید داشتند که رعایت رفتار و شایستگی هنرمند حتما مورد توجه همه هنرمندان قرار گیرد.
در رابطه با کارهای اساسی استاد و کارهای خصوصی استاد بگویید.؟
همانطور که می دانید تعداد زیادی کار رادیویی و بعد همزمان تعداد کمی برنامه های تلویزیونی داشتند. در مورد کارهای خصوصی تعدادی در مجالس خانوادگی و دوستانه اجرا شده که توسط بعضی از دوستان یا بستگان ضبط شده و تعدادی از آنها در اختیار ما گذاشته شده.
از آداب موسیقی قدیمی که داشتند چه بوده ؟
عقیده داشتند موسیقی خوب باید اول برای هنر و ارزش های آن به وجود بیاید و بعد آن را برای نسل های حال و آینده حفظ نمایند.
هر کدام از فرزندان استاد چه درسی از پدر آموختند؟
تواضع ، متانت ،سخاوت و صداقت را از پدر یاد گرفتیم.
شیرین ترین خاطره ای که از پدرتان دارید چی است و پدر را همیشه در منزل یا خارج از منزل چگونه می دیدید؟
در زمان کودکی با خرید یک دوچرخه مد روز برای من و پس از خاتمه تحصیلاتم واگذاری اتومبیلش به من استاد اکثر اوقات چه در منزل یا خارج از آن با همه متواضع و خوش برخورد بودند.
طرز فکرشان به طور کلی در زندگی چطور بود ؟
احترام و محبت بیدریغ به خانواده و دیگران در هر شرایطی بدون انتظار و توقع در مقابل.
در ساعاتی که تنها بودند خود را چطور سرگرم می کردند؟
با گوش دادن به بعضی از آثار هنرمندان و مراجعه به کتب شعرای قدیمی و معاصر.
بزرگترین آرزوی استاد که در زندگی داشتند چه بود ؟
سلامتی و همچنین موفقیت فرزندان در تحصیل و زندگی..
آیا استاد، شما و فرزندان دیگرشان را به دانش موسیقی تشویق می کردند؟
بیشتر علاقه داشتند ما ابتدا به تحصیل بپردازیم و بعد در صورت تمایل موسیقی را دنبال کنیم.
تاثیر شایستگی هنری استاد بر شما و دیگر فرزندان به چه صورتی تجلی می کرده؟
بدیهی است این تاثیرات که همگی از یک ارزش والای موسیقی ملی ایران سرچشمه داشته است برای همگی ما فرزندان و حتی سایر فامیل افتخار آمیز بوده.
نگاه استاد به مساله تدریس موسیقی ایرانی چگونه بود؟
عقیده داشتند کار تدریس موسیقی باید به عهده افراد زبده گذاشته شود و موسیقی باید با زمان تنوع پیدا کند......
بازتاب درگذشت استاد در سال 1368 که اتفاق افتاد تا امروزکه 24سال از آن می گذرد چه بود..آیا در ایران یا در کانادا که خود شما در آنجا هستید یا در کشورهای اروپایی که با استاد قوامی و صدای او آشنایی داشتند مراسم بزرگداشتی برای استاد قوامی برگذار شد؟
بله بعد از فوت استاد قوامی در ایران که خود شما و فامیل حضور داشتید بهتر دیدید که چه مراسم بسیار عالی برگزار شد چه از بیمارستان ایرانمهر تا تالار وحدت وچه از تالار وحدت به سوی امام زاده طاهر کرج وهمچنین مراسم خاکسپاری وبعد هم در مسجد خانقاه صفی علیشاه..
از ایران هم خبر داشتم که مردم ما بسیار هنر دوست و مهربانند ودرآن سال عکس هایی را دیدم و همچنین فیلم مراسمی که پیکر پدرم روی دوش صدها نفر از مردم و هنرمندان خوب کشورمان حمل میشد. در اینجا لازم میدانم که از تمامی آنها تشکر کنم و بخصوص از شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی که برای فیلمبرداری و پوشش خبری از مراسم پدرم زحمت کشیدند.در رابطه با سوال شما در مورد برگزاری مراسم در خارج از ایران باید بگویم بلی در کشورهای آمریکا و کانادا و اروپا عده ای از علاقه مندان به استاد مراسمی برگذار کردند و مراسم باشکوهی هم در کالیفرنیا که عده زیادی از هنرمندان شرکت داشتند برگذارشد و هنوز هم گاهی برنامه های یادبود در ایران و خارج از کشور از رادیو و یا تلویزیون پخش میشود.
به نظر استاد هر خواننده ای سبکی مختص خود و همینطور علاقه مندانی دارد ولی استاد بیشتر در بین خوانندگان قدیمی به زنده یاد استاد بنان، اقبال آذر، تاج اصفهانی، شجریان، زنده یاد هایده و الهه، قمرالملوک وزیری و خانم روح انگیز علاقمند بودند و با اساتید موسیقی هم دوستی و صمیمیت خاص داشتند مانند مرتضی خان محجوبی، مهدیخالدی، علی تجویدی، جلیل شهناز، استاد بهاری، حسین تهرانی و ارسلان درگاهی (استاد ستار). در مورد بخش دوم سوال شما معتقدم هر هنرمندی از شروع تا انتهای زندگی هنری از اساتید زمان خود الهام و بهره گیری میکند.
از آخرین روزهای زندگی استاد کمی بگویید، آیا علاقه مندان استاد به ایشان سر می زدند آیا اسم های آنها را به خاطر دارید؟
بله اما متاسفانه من در آن زمان در ایران نبودم ولی به وسیله تلفن به من می گفتند که اشخاص بسیار زیادی مرتبا با مادرم و استاد در تماس بودند و یا سر می زدند تا در صورت نیاز به هرگونه کمکی مادرم را یاری دهند و تا آنجایی که به یاد می آورم آقای شهرام ناظری، مرحوم گلشن ابراهیمی،آقای سر کشیک و آقای حسین مصاحبی که همیشه و بیش از همه به پدر من محبت کردند> > و مادر شما"و خود شما که هرروز پیش پدر مادرو برادرم بودید که هر سه آنها به شما علاقه زیاد داشتند..
از سفرکوتاهی که اخیرا به اتفاق خواهرتان در بهمن ماه سال 1391، 19 روز به ایران داشتید لطفا کمی در این مورد حرف بزنید؟
سفری کوتاه و پر مشغله ای بود و باید اقرار کنم که تغییرات زیادی شده ولی امیدوارم شلوغی و ترافیک تهران و آلودگی هوا وضع بهتری پیدا کند..
ازفرزنداستاد قوامی خواستم تا کمی از پسر عمه شان آقای مسعود قریشی که خواهرزاده استاد قوامی هستن صحبتکنند چون خود من بارها ضمن صحبت با استاد پیش می آمد که از زبان استاد می شنیدم که پسر خواهرشان آقای مسعود قریشی در تشویق کردن استاد برای عرضه بیشتر هنرشان بسیار موثر بودند،حالا شما تا چه حدودی اطلاع دارید که آقای مسعود قریشی در تشویق کردن استاد به کار هنریشان نقش داشتند چون خود ایشان هم در کار موسیقی بودند و هم در قسمت سرویس ارتباطات بین الملل در رادیو ایران در سالهای قدیم کار می کردند و آیا اطلاع داشتید برنامه ای در شبکه چهار صدا و سیما برنامه ای پخش شد به نام نوای ایرانی که چند تن از استادان موسیقی دانشگاه که یکی از آنها آقای داریوش پیرنیاکان و دیگری دکتر شاهین فرهت در این برنامه بودند راجع به استاد قوامی صحبت می کردند و هرکدام نظر خودشان را می گفتند و یکی دیگر که دعوت شده بود آقای مسعود قریشی بودن و ازایشان در دو برنامه رادیویی هم خواستند تا از استاد قوامی صحبت کنند آیا شما از این موضوع اطلاع داشتید و این دو برنامه را گوش داده اید و یا برنامه را دیده اید؟
در مورد قسمت اول سئوال شما"بلی کاملا درست است" در مورد قسمت دوم سئوال شما راجع به برنامه ای در شبکه چهار نه من بخاطر نمیاورم و شاید در ایران نبودم ولی بطور کل اعتقاد دارم که پدر من علاقه ویژه ای باین خواهر زاده داشتند وآقای قریشی هم علاقه خاصی به پدر من داشتند و معتقدم که ایشان دارای پنجه ای گرم در ویلن هستند و شاهد بودم که پدر من گاهی با ساز آقای قریشی در کمال راحتی قطعه هایی را اجرا می کردند.آقای قریشی در سال های خدمت در رادیو با زنده یاد داوود پیرنیا مبتکر و مجری برنامه گلها در سال 1337 دوستی و سلام و علیک داشتند و روزی آقای پیرنیا از نسبت فامیلی پدرم با آقای قریشی مطلع می گردد و از او می خواهد استاد را با دعوت رسمی به رادیو همراهی و هدایت نماید سپس آقای قریشی پدرم را برای رسانیدن به استودیو گلها همراهی نموده و دست های این دو بزرگوار را در دست هم می گذارد.
همچنین طی سالهای گذشته از طرف رادیو فرهنگ و رادیو جوان نیز در خصوص استاد قوامی تلفنی با آقای قریشی صحبت و گفتگو داشته اند ودر رابطه با کار آقای قریشی باید ذکرکنم که کار ایشان دررادیو شرح وظیفه مسولان بخش ارتباطات بین المللی رادیوتهران درسالهای 1337 و 1336 پیامهای ازراه دور و نزدیک نسبت به صداهای رادیو تهران رسیدگی به تقاضاهای شنوندگان رادیو بود که پس ازرسیدگی به نوع تقاضاها پاسخ داده میشد. فی المثال پیام میرسید که صداهای نا مشخصی روی امواج رادیودرآن کشورها شنونده شنیده میشد که پس ازرسیدگی متوجه میشدیم صداهای نامشخص شنیده شده توسط متقاضی که معمولا افراد آزاد بودند سخنرانی مذهبی یا مشابه می بودکه پس ازتشکرازتوجه شنونده جواب داده میشد ویادآوری می کنم شنوندگان رادیوبعضی اوقات تقاضای انواع موسیقی ایرانی داشتند که آنهم براورده میشد ونواری ازموسیقی با تفسیر ردیف ها ایرانی برای آنها درخارج از کشورفرستاده میشد که معمولا از کشورهای اروپایی و آسیایی می بودند....
از فرزند استاد قوامی پرسیدم خود شما به عنوان پسر استاد قوامی از چه نوع موسیقی و از کدام یک از صدای خوانندگان خوشتان می آید و آیا از آهنگهای پدرتان استاد قوامی را هم گوش می دهید؟
من بیشتر به ترانه های ایرانی، موسیقی کلاسیک و پاپ علاقه دارم و شخصا از صدای زنده یاد استاد بنان ، شجریان ، و زنده یاد خانم الهه و هایده بیشتر خوشم می آید و در رابطه باصدای پدرم بله گاهی گوش می دهم......
از فرزند استاد قوامی خواستم تا کمی از کتابهایی که در رابطه با استاد قوامی نوشته شده حرف بزنند؟
درباره بیوگرافی استاد و تعدادی از هنرمندان برجسته کتابی تحت عنوان"چهره های موسیقی ایران"توسط آقای شاپور بهروزی در سال ها قبل تالیف شده و فکر می کنم چند مورد تالیفات دیگر هم بوده ولی متاسفانه اطلاع دقیق ندارم..
از فرزند استاد پرسیدم استاد قوامی دو دوستدار کم سن و سال داشتند که برای دیدار نزد استاد می آمدند وعلاقمند بودنند تا کمی صدای خودشان را نزد استاد تعلیم دهند که البته خود من یکی از آنها را دیده بودم که در موقع تمرین واقعا صدای رسا و قوی داشت و آهنگ پری کجایی استاد را با تمام قدرتش می خواند.شما اسم هایشان را به یاد می آورید.؟
علیرضا قوامی گفتند بله یکی مزدا انصاری و یکی دیگر"پژمان پورزند"بودند که برای دیدار و کسب فیض نزد پدرم می آمدند تا کمی هم تمرین صدا انجام دهند. پرسیدم آیا خبری از این دو نفر دارین که فرزند استاد گفتند از مزداانصاری تا جای که شنیدم وی آهنگساز وپیانو می نوازد ولی در رابطه با پژمان پورزند خیر نمی دانم در حال حاضر مشغول به ادامه کار هنری هست و یا کاری دیگر انجام می دهد....
از فرزند استاد پرسیدم آیا به خاطر دارید تا به حال چند نفر از آهنگهای پدر را خوانده باشند.؟
پسر استاد بعد از کمی مکث کردن گفتند تا جائی که من به یاد دارم تصنیف پری کجایی را آقای هوشمند عقیلی و زنده یاد خانم الهه وآقای محمد اصفهانی خوانده اند و خود شما هم این آهنگ یا تصنیف پری کجایی را خوانده اید و کمی ریتم آهنگ را عوض کرده اید و خوانده اید و یکی دیگر از تصنیف های پدرم که شب جدایی نام دارد را همایون شجریان پسر استاد شجریان خوانده اند.....
از فرزند استاد پرسیدم در زمان بچگی شما آیا به یاد می آورید که همراه پدر در مجالس خصوصی یا در زمانی که استاد ضبط برنامه داشتند همراه ایشان بوده باشید و از نزدیک شاهد برنامهای زنده پدر باشید.؟
گفتند بله،به یاد می آورم که فقط یک بار در زمانی که شاید شش یا هفت سال داشتم در یک برنامه پخش زنده رادیوئی در استودیو قدیمی رادیو ایران که در نزدیکی سید خندان بودهمراه پدرم حضور داشتم و چون در آن زمان بیشتر برنامه ها بطور مستقیم پخش میشد پدرم از من خواستند که بدون هیچگونه صدائی در گوشه ای بنشینم یواش نفس بکشم سرفه و یا عطسه نکنم و تصور کنید در آن سن وسال برای من چقدر خسته کننده بود. در مجالس خصوصی هم در زمانی که نو جوان بودم گاهی پدرم مرا به همراه خودشان می بردند.....
آيا خانواده استاد تاكنون آلبومي از آثار ايشان را جمعآوري و یا منتشركردهاند؟
علیرضا قوامیدر ادامه صحبتهایمان گفتند قبل از سال 1357 بعلت شرایط اقتصادی هر چند که کپی رایت بمفهوم واقعی وجود نداشت ولی هنرمندان در مقابل یکدیگر بسیار انعطاف پذیر بودند و اگر پدر من مایل بود البومی را تکثیر کند فکر میکنم مشکلی نبود ولی پدر من بدلائل مختلف این کار را نکرد. بعد از سال 57 شرایط تغییر کرد و تکثیر آثار وضعیت کاملا متفاوتی پیدا کرد ولی استاد قبل فوت اثر جدیدی را در استودیو تهیه که به بازار عرضه شد. بعد از فوت استاد فرزندان بعلت اقامت در خارج از کشور و درگیر کار بودن قادر به تکثیر آثار استاد نبودند و بخصوص برای تکثیر یک اثر که استاد فقط یک سهم از آن داشتند و حقوق سایر هنرمندان در آن اثر بایستی حفظ میشد یک پروسه وقت گیر و پر دردسر بود که از توان ما خارج بود......
آيا تاكنون بزرگداشتي از سوي خانواده براي استاد برگزار شده است؟از سوي مسئولان چطور ایشان گفتند؟
از سوی خانواده بدلائل مختلف امکان برگذاری بزرگداشت برای استاد وجود نداشته است ولی از طرف دوستان خانم دکتر منیر طاها شاعر مراسمی در ونکور کانادا برگذار کردند و دوستان دیگری هم در اروپا و آمریکا مراسم بزرگداشتی در سالهای گذشته برگذار کرده اند.از سوی مسئولان دولتی و انجمن های فرهنگی مراسمی چه قبل از فوت استاد و چه بعد از آن در سطح وسیع در تالار وحدت و سالنهای دیگر بر گزار شده است و یک مراسم هم از سوی آقای دکتر حسین احمدی در موسسه انجمن حافظان فرهنگ و هنرایران درآذرماه 1379 برگذار شد که تعداد کثیری از هنرمندان واساتید برجسته موسیقی وسینما حضورداشتند ودر این مراسم لوح تقدیر و حمایلی برای قدردانی از پدرم به آقای مسعود قریشی خواهرزاده استاد تحویل داده شد. چندمراسم دیگر از طرف خانم زنده یاد سیاوش زندگانی برای ایشان و پدرم ازطرف دکتررضا فیاضی برای استاد همایون خرم و پدرم - ازطرف آقای داریوش میراسکندری فرزنده زنده یاد الهه- از طرف خانم فاطمه معیری برادرزاده استاد رهی معیری در منزل خانم پری زنگنه بر گذار شد. از طرف دکترشاهین آذری یک یاد بود در سال 1369 درتهران و یک یادبود هم در سال1371 در دانمارک برگذارشد.
یک برنامه هم در سال 1380 در بنیاد موسیقی در لندن از طرف آقای دکتر عباس یزدی نجات برگذار شد که هم ایشان راجع به پدرم صحبت کردند وهم خانم فخری نیکزاد دکلمه گر خوب کشورمان درسال 1368 یک خانم ژاپنی هم به نام «هان شی یو» که برای جشن یازدهمین سالگرد انقلاب به تهران سفر کرده بودند به وسیله شما نزد پدرم رفتید و پدرم یک نوار از کاست سرگشته را امظا کرده و به ایشان هدیه دادند و ایشان بعدا در یکی از مراسمی که هرسال در14 اردیبهشت ماه در توکیو ژاپن در استادیومی به نام شانگل هاشن برگذار می شود و از هنرمندان بیشتر کشورها در این استادیوم حضور دارند از پدر من یاد کردند و همچنین دکتر مازاکوشی وانشا ویلن زن معروف ژاپنی که هم ردیف یهودی منوهین است قطعه پری کجایی را در این مراسم نواخت که تمامی میهمانان حاضر در استادیوم تهت تاثیر قرار گرفتند بعد از آن تصنیف پری کجایی گذاشته شد و بعد از اتمام آهنگ دکتر مازا کوشی وانشا و خانم هانشی یو خبرنگارمجله کاتییوجی یو شینبا ازمیهمانان خواستند که به احترام استاد قوامی یک دقیقه سکوت کنند که تمامی میهمانان ایستادند و بعد از سخنرانی مفصل این دو نفرو روشن کردن شمعی به یاد اولین سالگرد استاد قوامی در سال 1369 و دادن عکس استاد قوامی به تک تک میهمانان مجلس خاتمه یافت...
در مجموع فرزندان براي گراميداشت نام و صداي پدر چه كار كردهاند؟
فرزندان استاد بخصوص من در طول سالهای گذشته تا کنون برای زنده نگاهداشتن اسم استاد و بخصوص آشنائی هنرمندان جوان با سجایای اخلاقی استاد که بخش مهمی از زندگی هنری میباشد ازهر گونه همکاری با رسانه های اجتماعی چه بصورت بیوگرافی و چه بصورت عکسهای کمیاب وچه نظر شخصی ویا اطلاعات مفید دریغ نکرده و امیدوارم بتوانم در آینده هم کاری در این جهت انجام دهم....
آيا مادر و فرزندان هيچ كدام در عرصه موسيقي بودهاند؟
همه فرزندان استاد علاقه بسیار زیادی به موسیقی داشته اند و دارند ولی متاسفانه به عرصه موسیقی وارد نشده ایم....
خانواده پدر استاد تا چه اندازه از استاد قوامي حمايت ميكردند؟
پدر و مادر استادبا وضعیت وجو موسیقی در آن زمان به تشویق پدرم علاقه ای نشان ندادند و فقط خود استاد بعلت علاقه وافر به موسیقی قدم بجلو گذارد وبا جدیت هنر را دنبال کرد.
شاگردان شاخص استاد چه كساني بودهاند؟
به مفهوم کلاسیک پدرم شاگرد نداشت ولی مطمئن هستم در کار هنری بعضی از هنرمندان اثر زیادی داشته است و بطور کل من عقیده دارم الهام گیری بخشی از زندگی هنری هر هنرمند است....
با استادانی چون استاد خرم واستاد جلیل شهناز تا چه اندازه دوستی داشتن و تا چه اندازه با یکدیگر صمیمی بودند و نشست داشتند؟
استاد قوامی تقریبا با تمام اساتید برجسته دوستی و ارتباط داشتند و با مرحوم استاد خرم و مرحوم استاد جلیل شهناز هم بسیار نزدیک وصمیمت خاصی داشتند.که خدا هر دوی این عزیزان از دست رفته را رحمت کند.....
ازفرزند استاد خواستم تا به این سوال با دقت پاسخ دهند پرسیدم آیا اطلاع دارید که قبل از انقلاب یا بعد از آن افرادی یا موسساتی آلبوم های استاد قوامی را بدون اجازه از استاد یا شما تکثیر کرده باشند ایشان گفتند؟
طبق قانون مصوبه ای که سالها قبل از انقلاب به اجرا گذارده شده بود و در سالهای 72هم هنوز معتبر و قابل اجرا بود وآنرا در یکی از کتابخانه های ملی موفق شدم پیدا کنم میگوید هر اثری که در مقابل دستمزد در اختیار رادیو ویا تلویزیون قرار گرفته باشد بعد از سی سال از تاریخ واگذاری متعلق به تولید کنندگان آن اثر میگردد. متاسفانه در زمانی که از تولید آثار پدر من بیش از سی سال گذشته بود صدا و سیما با اینکه توجه آنها را به این مورد جلب کرده بودم از آثار پدر من در رسانه ها استفاده میکردند و حتی آثار پدرم را توسط موسسه فرهنگی سروش تکثیر و به فروش رسانده و از این بابت هیچ حق وحقوقی تا کنون برای بازماندگان استاد قوامی در نظر گرفته نشده است.در مورد افراد متفرقه باید بگویم بله ولی تعقیب آنها بطور قانونی نهایتا به جائی نمیرسید وهنوز هم معتقدم کار بیهوده ایست تا زمانی که قانون کپی رایت یا حق تکثیر به معنای واقعی توسط دولت تصویب و به مرحله اجرا گذارده شود.....
در این قسمت از مصاحبه مان خواستم تا کمی درمورد مادرتان خانم «حشمت الملوک مشیری» صحبتی بکنید
مادرم از زمانی که بیاد دارم مادری فداکار و علاقمند به استاد وفرزندان بود و تا آخرین روز های زندگی از هرگونه محبت و خدمتی برای ما دریغ نکرد و بخصوص در آخرین روزهای زندگی پدرم دست تنها با همه مشکلات موجود از ایشان پرستاری و نگهداری نمودند و خودشان هم در تیرماه 1389 در کالیفرنیا به رحمت ایزدی پیوستند.
از فرزند استاد در مورد آهنگ پری کجایی در رابطه با مادرشان پرسیدم که همیشه برای من جای سوال داشت که بارها هم از خود مرحوم خانم حشمت الملوک مشیری شنیده ام که مییگفتن که آهنگ پری کجایی را قوامی برای من وعلاقه ای که به من داشته اند برایم خوانده و هم از خود استاد قوامی وقتی حرف می زدیم خود استاد قوامی هم برایم تعریف می کردن که من این تصنیف را برای همسرم خانم حشمت الملوک مشیری خوانده ام برای من گاهی تعریف می کردن آیا درست است
فرزند استاد گفتند به خوب نکته ای اشاره کردین موردی که بد نیست در اینجا بگویم که بله درست است من هم از مرحوم مادرم شنیدم که شعر سرگشته یا تو ای پری کجائی از استاد «سایه » هوشنگ ابتهاج بیشتر به خاطر گویا بودن احساسات درونی پدرم به مادرم مورد استقبال پدرم برای اجرا در این آهنگ قرار گرفت و به همین دلیل این آلبوم برای من زیبا و خاطره انگیز است.....
از فرزند استاد پرسیدم آیا کسانی مانند "استاد روح الله خالقی" که در سال 1340 آن سخنرانی مفصلی را که در رابطه با استاد قوامی در دفتر روزنامه کیهان گفتن آیا ماننده استاد خالقی کسانی دیگر آن طوربودن که سخن مفصل در جاهای مختلف بیان کنند.اگر بودن نام آنها را بفرماید و اگر از سخنرانی استاد خالقی به یاد دارین و یا نوشته دارین کمی صحبت کنید؟
علیرضا قوامی گفتند:البته از نوشته و حرفهای استاد خالقی در آن سال دارم فکر می کنم خیلی طولانی شود اگر بخواهم بازگو کنم اگر تمایل دارین در اختیارشما می گذارم"متن کامل صحبتهای استاد روح الله خالقی بدین شرح است :
زنده ياد روح الله خالقي در سخنرانياي كه در سال 1340 در تالار روزنامه كيهان درباره ارزش هنر و مقام هنري استاد قوامي (فاختهاي) ايراد كرد چنين گفت:در سالهاي اخير به عكس دورانهاي گذشته،كلمات هنر و هنرمند خيلي متداول شده و بر زبان مردم جاري گشته كه اين خود دليل علاقه مردم به هنر و هنرمندان است.ولي از طرف ديگر در استعمال كلمه هنرمند در اغلب موارد بسيار زيادهروي شده.چنانچه در مورد موسيقي هركسي نغمهاي خوانده و يا مضرابي و آرشهاي به سيم كشيده هنرمند ناميده شده است.و چون اينجا يكي از بزرگترين مؤسسات مطبوعاتي كشور ماست مخصوصاً بايد اين نويسندگان مجلات موجب شدهاند، چنانكه روزي نيست كه در مجلات ما مطالب بسيار پيشپا افتاده درباره عده معدودي از اهل هنر نوشته نشود يا درباره كساني كه شايستگي كافي درباره هنر ندارند مباحث بيموضوع به ميان ميآيد كه هيچ ارتباطي با هنر ندارد من تصور ميكنم كه از اين پس بهتر است نويسندگان ارجمند مخصوصاً در اين ايام كه توجه مردم به هنرها جلب شده است ديگر كلمات هنر و هنرمند را در مورد خاصي آن به كاربرند و فيالمثل يك طفل دبستاني را كه در تلويزيون براي همسالان خود سرود ميخواند هنرمند خطاب نكنند،زيرا نيل به مقام واقعي هنر كار بسيار دشواري است و از عهده،همه كس برنميآيد.
استعداد و كوشش و زحمت و كار مداوم و تحصيل و همت و پشتكار ميخواهد و چون متأسفانه زندگاني هنرمند در كشور ما درست تامين نميشود، كمتر كسي به دنبال كاري كه اين همه زحمت ميخواهد و بي اجرا ميماند ميرود.به همين جهت هنرمندان واقعي كشور ما خيلي معدود و محدود هستند.ولي ما خوشبختانه امروز درباره يكي از هنرمندان به معناي صحيح كلمه در اينجا گفتگويي داريم، اين مجلس تشكيل شده است كه ما از يكي از نخبه هنرمندان كشور خود تجليل كنيم،او كسي نيست به جز استاد حسين قوامي (فاختهاي) از موسيقيدانهاي استاد ممتاز ما هستند كه كسي نيست آواز دلنشين و دلرباي ايشان را نشنيده باشد به راستي ايشان از گلهاي سرسبد برنامه گلهاي راديو ملي ايران هستند. در بزرگي مقام هنري ايشان همين بس كه ما امروز در اين بين بيش از يكي دو نفر امثال ايشان را نداريم.اينكه گفتم آقاي قوامي (فاختهاي) هنرمند به معناي واقعي اين كلمه هستند از اين جهت است كه علاوه بر مقام ممتاز هنري از نظر سجاياي اخلاقي نيز ايشان از هنرمندان شاخصند.زيرا خلق و خوي خوش موجب ميشود كه هنرمندي كه متصف به اين صفات است در جامعه طرف احترام قرار گيرد و محجوب متواضع و خوش خلق و مهربان كه اين صفات نيز هنر او را دوچندان جلوه داده است.
هميشه گفتهاند كه هنر بايد هنرمند را متصف به اخلاق حميده و صفات ممتاز كند و اگر غير از اين باشد بيفايده است هنرمنداني هستند كه پايبند قوانين اخلاقي و مزاياي معنوي و روحياند كه مقام ايشان را در بين اقران و امثال ممتازتر كرده است.باري استاد حسين قوامي، سالهاست شنوندگان راديو را به نام مستعار فاختهاي محفوظ ميكندالبته بسياري از كساني كه آواز دلپذير ايشان را شنيدهاند خودشان را از نزديك نديدهاند واين هم به اين جهت است كه هنوز هنرمندان ما در انزوا به سر ميبرند،اين اولين باري است كه ايشان در حضور جماعت هنرنمايي ميكنند.شايد هم علتش اين بوده است كه در سابق مردم آن چنان كه بايد قدر هنرمند را نميدانستهاند و اكنون كه مردم هنرشناسي به اهميت مقام هنرمند واقف شدهاند ديگر فاخته دوران ما مثل فاخته عصر خيام بر ويرانهها كوكو نميزند بلكه در ميان جماعت ظاهر ميشود و هنر خويش را به خدمت اجتماع ميگذارد:من از اين استاد بزرگ بسيار تشكر ميكنم از اينكه دعوت مرا قبول كرده و دردفتر تالار روزنامه كيهان تشريف آوردند و در پایان استاد روح الله خالقی چنین گفتند: قوامی دیگر تکرار نمی شود وهیچکس قوامی نمی تواند باشد وتشکر فراوان کردن از حضور هنرمندان و مهمانان چون خانم دلكش، خانم مرضیه، آقای حسینغلی خان مستعان ریس رادیو ایران، «استادبنان» مادرم خانم حشمتالملوك مشيري، استاد جليل شهناز، احمد عبادي، علي تجويدي، فرامرز پايور، فرهنگ شريف، پرويز ياحقي، همايون خرم، خانم آذر پژوهش، خانم روشنك و خانم فخري نيكزاد از دكلمهگران خوب كشورمان، فروغ فرخزاد و استاد احمد شاملو. مراسم زیادی برای پدرم گرفته شده ماننده سخنرانی استاد خالقی در دفتر روزنامه کیهان در سال1340که آن را در بالا خواندین ولی من در آن سالها خیلی جوان بودم و سخت مشغول مطالعه برای امتحان کنکور و ورود به دانشگاه بودم ودر نتیجه توجهی به چیز دیگری نداشتم و در مورد این سخنرانی سالها بعد اطلاع پیدا کردم و در مورد افرادی که در آن جلسه حضور داشتند تا امروز بی اطلاع مانده بودم تا خود شما اطلاع بیشتر پیدا کردین که این اشخاص در دفتر تالار روزنامه کیهان حضور داشتن و از صحبتهای استاد خالقی را هم که در اختیار داشتم در اختیار شما گذاشتم. البته ناگفته نماند که مجلس بزرگداشتی در سال 1378در تالار حافظ در دانشگاه کیش برای استاد بنان، استاد عبادی، پدرم و استاد حسین تهرانی برگذارشد در رابطه بااین سوال تا همین جا اطلاع داشتم....
از فرزنداستاد پرسیدم آیا قبل از این مصاحبه ای که با من انجام دهید آیا با نشریه دیگری چه در ایران و چه در کانادا و آمریکا"مصاحبه داشته اید؟
فرزند استاد گفتن بله در مورد این سوال فقط یکبار با روز نامه ای در ایران به نام بشیر در سال 1379 مصاحبه ای در مورد پدرم با من انجام داده شد و این هم جدیدترین و طولانی ترین مصاحبه ای است که در سال 1392 از سوی شما با من انجام داده شده که فکر می کنم برای روز نامه ها و مجلات جالب شده باشه من هم گفتم بسیار مصاحبه خوبی شده البته تا باز هم ببینیم نظر نشریاتی که می خواهند این مقاله را چاپ کنند چی باشه...
علیرضا قوامی گفتند: همانطور که قبلا گفتم بعلت زمان طولانی تحصیل و طبیعت شغلی و اقامت من در خارج از کشور متاسفانه از خیلی اتفاقات هنری وبخصوص موسیقی بی اطلاع مانده ام و اطلاعاتم محدود هستند در رابطه با این سوال شما من از شروع کار پدرم در سال 1325 البته به گفته پدرم در آن زمانها روز نامه و یا مجلات به این صورت نبوده شاید یک ورق یا دو ورق چاپ میشده البته به گفته پدرم چند روزنامه و مجله در آن سالها با پدرم مصاحبه انجام دادن ولی اسم آنها را به خاطر نمی آورم و نمی دانم کجا است»وامادرمورد سئوال دوم"در رابطه با روزنامهای جدید من فقط در باره چندمصاحبه درزمان حیاط پدرم درایران مطلعم که انجام شده یکی با روزنامه کیهان در سال 1364روزنامه اطلاعات در سال 1366 و روزنامه جدول که آنها مربوط به بعداز فوت پدرم است که روز نامه ایران در آذر یا دی ماه سال 1377 و یکی هم در آذر ماه از طریق مصاحبه ای که شما با پدرم انجام داده بودین در سال 1368 که در سال 1390 به چاپ رسید و دیگری با مجله جوانان که تاریخ آنرا نمیدانم ولی همین مصاحبه پدرم که شما انجام داده بودین در مجله جوانان هم به چاپ رسید.اما مقالات بسیار زیادی چه در ایران و چه در خارج از کشور در مورد استاد نوشته شده استدر سفری که با هیئتی وبنا بر دعوت محمد ظاهر شاه پادشاه وقت افغانستان به آن کشور داشتند
شاید سفرهایی که به اروپا داشتن ماننده فرانسه در سال 1346به همراه هنرمندان بزرگی به دعوت سازمان یونسکو و و سخنرانی ویلن زن موسیقیدان فرانسوی یهودی منهین در پاریس راجعه به پدرم «وبه کشور آلمان" شاید در آن کشور هم از روزنامه و یا مجله های محلی فرانسوی"آلمانی"با پدرم مصاحبه ای داشتن چون پدرم از سفر که برگشتن فقط گفتند از طرف روزنامها و مجلهای کشورهای سفر کرده با من مصاحبه داشتنولی خود استاد از نشریات آن کشورها به همراه نداشتن و هم استاد و خود من این مصاحبه ها را بعدها هم ندیدیم
به فرزند استاد گفتم به ویلن زن و موسیقیدان فرانسوی یهودی منهین در بالا اشاره کردین آیا از ایشان صحبتهای را که در رابطه بااستاد کردن چیزی می دانید.
علیرضا قوامی گفتن چند ثانیه صبر کنید بعد از چهل ثانیه نوشته ای را آوردن و چنین از روی نوشته از صحبتهای یهودی منهین چنین گفتند. منهین بزرگ در باره پدرم چنین اظهار نظر کرد: درسال 1346 وزارت فرهنگ و هنر سمیناری در باره موسیقی شرق برنامه ریزی کرد واز موسیقی دانانی که قرار شد در این سمینار شرکت کنند یکی آقای یهودی منوهین ویولن نواز نامدار بود که با موسیقی شرق آشنا و گرایش زیادی به آن داشت وشایسته بود که ریاست این سمینار با ایشانباشد.به این مناسبت انجمن فیلارمونیک تهران یک برنامه موسیقی را که در آن استادقوامی، بهاری، حسین تهرانی واستاد فرهنگ شریف شرکت داشتند تنظیم که در تالار دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به اجرا گذارده شد.
در این برنامه آقای یهودی منوهین وهمسر وپسرش وعده ای از سرشناسان و هنر شناسان حضور پیدا کردندپس از پایان کنسرت یکی از دوستان استاد قوامی بنام «آقای ادوارد ژوزف»عضو موسسین وهیأت مدیره انجمن فیلارمونیک تهران که در این سمینار نقش ودر آن شب در برنامه حضور داشتند قبل از اینکه آقای منوهین وهمسر وفرزند را به هتل برساند آقای منوهین به ادوارد ژوزف میگوید من تصور میکردم آواز ایرانی دارای ریتم نمی باشد ولی در برنامه استاد قوامی متوجه شدم که این خواننده ریتم رادر آواز رعایت میکند وبه نوازندگانش توجه ندارد و حاکم برنامه است ودرست موقعی که باید آواز را شروع کند، شروع میکند وهمین امر باعث شد که متوجه شوم ریتم آواز ایرانی چهار ضربی است وتنها قوامی آن را رعایت میکند و گفت میدانی که من آواز بزرگترین آواز خوانان جهان را شنیده ام و آنها را با ساز همراهی کرده ام ولی باید بگویم که آقای قوامی از همه آنها بالاتر است و هیچ خواننده ای نه صدایی بدین ظرافت دارد ونه چنین آسان و روان میخواند و صدایش به نرمی وگرمی مخمل است و سپس از من خواهش کرد که قوامی را صدا کنم تا خودش همین نظر را به قوامی بگوید قوامی آمد و منوهین آنچه را بمن اظهار کرد به او گفت وهمانجا از آن گروه دعوت کرد که همگی به پاریس بروند تا در تالار سازمان یونسکو برنامه اجرا کنند و همین کار هم شد و برنامه ای که در پاریس اجرا کردند بسیار مورد تشویق قرار گرفت.........
ازفرزنداستادخواستم تا کمی از آخرین آلبومی که استاد قوامی در آخرین روزهای عمرشان و با حال مریضی که داشتن این آلبوم را پرکردن"صحبت.کنند"فرزنداستادگفتند؟
بله درست است پدرم در آخرین روزها در سن 80سالگی در سال 1368 مهر ماه دریک استودیو ی خصوصی این آلبوم را به نام «بهار عاشقان» پر کردنند و به وزارت ارشاد رفت و تایید شد
ازفرزند استاد به عنوان آخرین سوال پرسیدم در حال حاضر در رابطه با کارهای پدرتان استاد قوامی از مسولین کشور مثل وزیرارشاد ، ریاست صدا و سیما آقای مهندس عزت الله ضرغامی و رئیس جمهور جدید چه انتظاری دارید.؟
جای داره که قبل از هر چیز انتخاب ریاست جمهور جدید را به تمام ایرانیان و مسولین کشورعزیز تبریک عرض کنم و آرزو دارم دولت جدید برای همه هنرمندان واقعی واصیل کشور که بخشی از فرهنگ و سرمایه های ملی ما هستند جای ویژه ای را در نظر بگیرند و ضمنا از مدیریت صدا وسیما هم بخاطر پخش صدا یا تصویر پدرم که باعث زنده نگاه داشتن نام پدرم در عرصه هنر میشود سپاسگزارم بخصوص شبکه آموزش و برنامه تلویزیونی رادیو 7 که جوانان ما را با اساتید نامدار و موسیقی اصیل ایرانی آشنا می کنند وهمچنین شنیده ام که گاهی هم یک ضبط ویدیوئی قدیمی را که در زمان حیات پدرم که در آن تصنیف جوانی را در منزل سابق ما در خیابان دولت (قلهک)خوانده و توسط صدا و سیما ضبط شده بود پخش می کنند که من خودم به این ضبط خیلی علاقه دارم.... ازآقای علیرضا قوامی برایوقتی که برای این مصاحبه به من دادند سپاسگزاری کردم و ایشان هم متقابلا از من تشکر کردند و گفتند تا مصاحبهای بعدی……..
r,
ارسال نظر