بدترین و دور از انتظارترین فیلمهای سال گذشته
هر سال فیلمهای خوشرنگ و لعابی تولید میشود که حضور هنرپیشههای پرطرفدار و هزینههای سنگین این فیلمها نوید از فیلمی زیبا و جذاب میدهند، اما وقتی که پای تماشای این فیلم مینشینیم متوجه خواهیم شد که تحت تأثیر تبلیغات قرار گرفتهایم و با فیلمی طرف هستیم که به غیر از اتلاف وقت چیزی دیگری برای ما به ارمغان نمیآورد.
برترین ها - ترجمه از محمد کاملان: هر سال فیلمهای خوشرنگ و لعابی تولید میشود که حضور هنرپیشههای پرطرفدار و هزینههای سنگین این فیلمها نوید از فیلمی زیبا و جذاب میدهند اما وقتی که پای تماشای این فیلم مینشینیم متوجه خواهیم شد که تحت تأثیر تبلیغات قرار گرفتهایم و با فیلمی طرف هستیم که به غیر از اتلاف وقت چیزی دیگری برای ما به ارمغان نمیآورد.
در سال ۲۰۱۷ نیز این داستان تکرار شد و در کنار فیلمهای بسیار پرمعنا و سرگرمکننده شاهد فیلمهای بودیم که چنگی به دل نمیزدند. به این ترتیب در ادامه قصد داریم به فیلمهای ناامیدکنندهای در سال ۲۰۱۷ اشاره کنیم که به احتمال زیاد شما هم از آنها خوشتان نخواهد آمد.
۱۰. فیلم The Boss Baby
داستان این فیلم به حسودی برادر بزرگتر نسبت به تولد برادر کوچکترش اشاره دارد. این برادر کوچک همانند آدمبزرگها رفتار میکند و کتوشلوار میپوشد و عضو سازمان نوزادان است. این فیلم خلاقیتها و لحظههای شاد زیادی به دنبال دارد اما وقتی از بالا به فیلم The Boss Baby نگاه میکنیم متوجه خواهیم شد که داستان آن خیلی هم برای بچهها باورپذیر نیست.
در نتیجه نه تنها بچهها داستان این فیلم را باور نمیکنند بلکه بزرگسالان نیز خیلی از این فیلم خوششان نخواهد آمد و با این حساب اگر فیلم The Boss Baby را از فهرست فیلمهای سال ۲۰۱۷ خود خط زدید چیز زیادی از دست نخواهید داد.
۹. فیلم The Snowman
یک قاتل سریالی آزادانه در جامعه میگردد و مایکل فاسبندر در نقش هلی هول وظیفه دارد تا با قرار دادن معماهایی که این قاتل از خود به جای گذاشته وی را پیدا کرده و به سزای اعمالش برساند. بدون شک با متوجه شدن خمیرمایه داستان فیلم The Snowman متوجه شدهاید که با فیلم کلیشهای و پیشپا افتادهای طرف هستیم که میخواهد جا پای بزرگترین آثار جنایی سینما بگذارد.
فیلم The Snowman روایت خوبی ندارد و مخاطب در بیشتر صحنههای فیلم سردرگم باقی میماند. این فیلم در گیشه نیز فروش خوبی نداشته و به گفته بسیاری از منتقدین یکی از ضعیفترین فیلمهای سال ۲۰۱۷ به حساب میآید.
۸. Fifty Shades Darker
این فیلم که بر اساس سه گانه رمانی با همین نام ساخته شده است داستان زندگی دختری با نام آناستازیا استیل را روایت میکند که رابطهای با جوان میلیاردی با نام کریستین گری دارد. این جوان میلیارد، به لحاظ روحی سادو مازوخیسم است و نه کارگردانی خوبی را در این فیلم شاهد هستیم و و نه فیلمنامهای درست و درمان دارد.
همانگونه که اشاره شد این فیلم به صورت سه گانه ساخته شده و با این حساب به احتمال زیاد نسخه بعدی آن هم که آخرین نسخه سری فیلمهای Fifty Shade است چنگی به دل نخواهد زد.
۷. فیلم King Arthur: Legend of the Sword
در این فیلم که چیزی حدود ۱۷۵ میلیون دلار روی دست تهیهکنندگان خرج گذاشت شاهد روایت داستان شاه آرتور در دو بازه زمانی مختلف در قرن سیزدهم و قرن بیست و یکم هستیم. از آنجایی که این فیلم داستانی تاریخی را روایت میکند آنگونه که باید و شاید انسجام یک داستان تاریخی را ندارد.
این امر باعث شد مخاطبین علاقهای به فیلم King Arthur: Legend of the Sword نشان ندهند و در گیشه نیز تنها توانست چیزی حدود ۱۴۱ میلیون دلار فروش داشته باشد و حتی نتوانست هزینه تولید فیلم را جبران کند. به این ترتیب پیشنهاد میکنیم گول هنرپیشههای تراز اول این فیلم را نخورید و وقت خود را به فیلمهای جذابتری اختصاص دهید.
۶. فیلم Ghost in the Shell
این فیلم از روی مجموعه انیمهای با همین نام که محصول سال ۱۹۹۵ است ساخته شده، نسخه انیمه Ghost in the Shell یکی از بهترین انیمههای تاریخ به حساب میآید اما نسخه سینمایی آن نتوانست در قد و قواره نسخه انیمه آن ظاهر شود.
قبل از اکران این فیلم تبلیغات زیادی برای آن انجام شد و انتظار میرفت صفهای طولانی را در سینماها برای مشاهده آن شاهد باشیم اما نقشههای تولید کنندگان فیلم Ghost in the shell نقش برآب شد و در گیشه فروش خوبی را تجربه نکرد. جالب است بدانید هزینه تولید این فیلم چیزی حدود ۲۵۰ میلیون دلار خرج برداشت در حالی که در گیشه تنها توانست فروشی معادل ۱۶۹ میلیون دلار داشته باشد.
۵. فیلم Snatched
در این فیلم شاهد حضور ایمی شومر هستیم، این بازیگر توانای هالیوود ید طولایی در اجرای برنامههای استدآپ کمدی دارد اما حتی حضور این چهرهسرشناس نیز نتواست به فیلم Snatched کمک کند تا روی پای خودش بایستد.
در این فیلم شاهد روایت داستان مادری عجیب و دخترش هستیم که برای تفریح و سفر به اکوادور رفتهاند و آدمرباها آنها را میدزدند و درخواست پول میکنند. این فیلم مصادف با روز مادر در آمریکا به نمایش گذاشته شد و از همان روز اول مشخص بود که امیدی برای فروش و موفقیت ندارد.
فیلمنامهای پیشپا افتاده و قابل حدس و استفاده از کمدیهای کلیشهای و بیمزه را میتوان از دیگر دلایلی گذاشت که مجالی برای تماشای فیلم Snatched باقی نمیگذارد.
۴. فیلم Geostorm
شاید چندین سال پیش فیلمهایی که با جلوههای ویژه عظیم و خیره کننده دنیا را به تخریب میکشیدند، فروش خوبی در گیشه تجربه میکردند اما این فرمول مربوط به گذشته است و این روزها ایده پایان دنیا با طوفانهای سهمگین و زلزلههای مرگبار دیگر خریدار ندارد.
در این فیلم داستان چند نفر روایت میشود که میخواهند یک جلوی یک سازمان تخریبگر را بگیرند، این سازمان قصد دارد از طریق ماهوارهها فرآیند زیستمحیطی زمین را تحت تأثیر قرار بدهد و با ایجاد طوفانهای مرگبار دنیا را نابود کند.
کاملاً مشخص است چنین فیلمنامه کلیشهای و خستهکنندهای راهی به پیش نخواهد برد و در نتیجه فیلم Geostorm با بودجهای ۱۲۰ میلیون دلاری تنها توانست ۲۰۷ میلیون دلار فروش داشته باشد. به این ترتیب بعید به نظر میرسد در آیندهای نزدیک شاهد ساخت قسمت دوم این فیلم باشیم.
۳. فیلم Baywatch
اگر از قدیمیهای دنیای سینما و تلویزیون باشید به احتمال سریال Baywath را که در سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۹ پخش شد را دیدهاید. این سریال در آن زمان لقب پربینندهترین سریال دنیا را از آن خود کرد. دلیل این امر نیز حضور زنان زیبارو در این سریال بود.
چنین فرمولی مربوط به گذشته است و امروزه فیلمهای زیادی را شاهد هستیم که پریچهرههای هالیوودی نمیتوانند موفقیت آنها را تضمین کنند. چنین سرگذشتی را نسخه جدید فیلم Baywatch تجربه کرد و حضور دواین جانسون در کنار دوجین زیباروی هالیوودی نتوانست Baywatch را نجات دهد.
۲. فیلم The Emoji
به احتمال زیاد شما هم در حین ارسال پیام در اپلیکیشنهای پیامرسان برای اینکه لحن پیام شما جذایبت بیشتری داشته باشد از ایموجیها استفاده کردهاید. این شخصیتهای بامزه ممکن است در پیامها جذابیت داشته باشند اما انصافاً باید گفت ایده ساخت کارتونی بر اساس ایموجیها از همان ابتدا کار اشتباهی بود.
داستان این کارتون قوام و ثبات خوبی نداشت که بیننده را دو ساعت در سینما نگه دارد یا پای تلویزیون بنشاند. از طرف دیگر از آنجایی که مخاطب کارتون The Emoji کودکان بودند ارتباط خوبی میان بچهها و شخصیتهای ایموجی حاضر در این کارتن برقرار نمیشد.
انصافاً باید گفت The Emoji فیلم خوششانسی بود چرا که با بودجه ۵۰ میلیون دلاری و نقطهضعفهایی که به آن اشاره کردیم توانست چیزی حدود ۲۱۷ میلیون دلار فروش داشته باشد اما این امر دلیلی نمیشود که وقت ارزشمند خود یا فرزندانتان را به تماشای این فیلم اختصاص دهید.
۱. فیلم Justice League
تجربه نشان داده است فیلمهای ابرقهرمانی هرچقدر هم که ضعیف باشند باز هم فروش خوبی دارند. این امر در خصوص فیلم Justice League صدق میکند و دوجین ابرقهرمان تا دندان مسلح توانستند فروشی ۶۰۰ میلیون دلاری را برای این فیلم به ارمغان بیاورند.
با توجه به اینکه بودجه تولید فیلم Justice League چیزی حدود ۳۰۰ میلیون دلار بود باید گفت این فیلم به لحاظ گیشه عملکرد قابل قبولی داشته است اما به لحاظ محتوا و سرگرمی این فیلم حرف چندانی برای گفتن نداشت و تنها به افرادی توصیه میکنیم فیلم Justice League را ببینند که علاقه زیادی به ابرقهرمانهای دنیای هالیوود دارند.
در این قسمت به پایان فهرست بدترین فیلمهای سال ۲۰۱۷ رسیدیم که تماشای آنها وقت شما را به هدر میدهد، پیشنهاد میکنیم اگر شما هم اهل سینِما هستید و فیلمها را یکی پس از دیگری دنبال میکنید، در قسمت نظرات نام فیلمهایی که به نظر شما جالب نبودهاند را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
نظر کاربران
اتفاقا بیشترشون جذاب بودن
پاسخ ها
بچه رییس که تقریبا جالب بودش نمیشه گفت که ادم وقتشو با دیدن این انیمیشن هدر میده.
این چرت و پرت ها چیه میگین
پاسخ ها
برترین ها هر مطلبیو که تو سایتای خارجی گذاشتن و نیا اینجا کپی نکن یه خورده خلاقیت به خرج بدید از خودتون مطلب بزارید یا اگه کمی ام میکیند از سایتای معتبر این کارو انجام بدید
بچه رئیس واقعا کارتون قشنگ و جالبیه
بچه رییس عالی بود به شدت پیشنهاد میشه
غیب گفتیا
بچه رییس که عالی بود
بچه رئیس و اموجی خیلی هم جالب بود
لیگ عدالت و پنجاه طیف تاریکتر خیلی بد بودن اصن توقع نداشتم انقد بد باشن اما بچه رییسو دوس داشتم خدایی قشنگ بود
فیفتی شید خیلی چرند بود صد برابر چرند تر از قسمت اولش
بچه رییس به این خوبی!