کتاب های فَشِِن!
تعداد کتاب هایی که در سال های مختلف حکم مد پیدا می کنند کم نیست اما بعضی از آنها کتاب های مشهورتری هستند؛ کتاب هایی برای کلاس گذاشتن، پز دادن و نخواندن...
روزنامه هفت صبح: تعداد کتاب هایی که در سال های مختلف حکم مد پیدا می کنند کم نیست اما بعضی از آنها کتاب های مشهورتری هستند؛ کتاب هایی برای کلاس گذاشتن، پز دادن و نخواندن...
«چگونه درباره کتاب هایی که نخوانده ایم، سخن بگوییم؟» تعجب نکنید. این عنوان کتابی است از روانکاو و استاد دانشگاه پاریس، جناب پی یر بایارد که سال گذشته منتشر شد و بازتاب های فراوانی داشت. او در این کتاب به بیانی طنز انواع و اقسام روش های تظاهر به خواندن کتاب ها را به شما می آموزد. این مسئله پرده از واقعیتی مهلک برمی داشت؛ اینکه بسیاری از مردم عادت کرده اند درباره کتاب های نخوانده اظهار نظر کنند و از این بابت برای خود حیثیتی بخرند.
چنانکه اسکار وایلد می گوید: «هرگز کتابی که باید ارزیابی کنم را نمی خوانم، چرا که خواندن موجب پیش داوری می شود.» این جمله طعنه غریبی دارد. شاید هم بیشتر به انگلیسی ها، چرا که سال گذشته در گزارشی منتشر شد آنها بیشترین مردمانی هستند که تظاهر می کنند و غالبا درباره کتابی صحبت می کنند که آن را هرگز نخوانده اند. بله! بنا به این گزارش دو سوم مردم انگلستان درباره این ماجرا به راحتی دروغ می گویند! البته جریان تظاهر به کتابخوانی در ایران وضعیتی دیگر دارد. بعضی از علاقمندان غیرحرفه ای و البته حرفه ای، گاهی کتاب هایی را تنها برای تزئین کتابخانه هایشان می خرند. ما هم در این فهرست سعی کرده ایم پیشنهادی از این دست به شما ارائه دهیم؛ پیشنهادی که بی شک جدی نخواهد بود اما فهرستی از این کتا بهای «مد» پیش روتان خواهد گذاشت؛ کتاب هایی برای کلاس گذاشتن، پز دادن و البته متاسفانه نخواندن ...
جهان هولوگرافیک
عناوین عجیب و دهان پرکنی مثل «جهان هولوگرافیک» گاهی دست آویز خوبی برای جلب بازدیدکنندگان کتابخانه شما هستند. به ویژه که دست به دست شهرت مولف یا مترجمان بدهند. آن وقت است که می توانند هر تماشاچی یا خریداری را اغوا کنند. شاید خود مهرجویی هم حدسش را نمی زد که کتابی را ترجمه کند و قریب به ۳۰ بار تجدید چاپ شود. به هر حال که ترکیب «مهرجویی» و هولوگرافیک»، ترکیب مؤثری برای تزئین کتابخانه و فخرفروشی های پنهانو آشکار است. بگذریم از اینکه کتاب واقعا خواندنی است و تاثیرگذار.
اَبر شلوارپوش
خاطرم هست روزگار دانشجویی بنده خدایی در جمع ما تازه کتابخوان ها گفت: «کسی اَبَرشلوارپوش رو داره؟» بنده خدا لابد فکر کرده بود عنوان کتاب چیزی هست شبیه مثلا «اَبَرانسان» یا «اَبَرکامپیوتر» یا این قبیل اسامی. به هر حال که دوستان به دو خندیدند و تا مدت ها «اَبَرشلوارپوش»ش را دستمایه طنز و طعنه قرار دادند. این دفتر شعر و نام «مایاکوفسکی» البته بیشتر در دهه های گذشته مرعوب کننده بود اما همین حالا هم اگر دانشجو باشی، دم از هنر و ادبیات بزنی و این کتاب را نداشته باشی، یا دانشجو نیستی یا نباید دم از هنر و ادبیات بزنی!
جنس دوم
سیمون دوبووار، همسر ژان پل سارتر (فیلسوف معروف فرانسوی و بنیانگذار مکتب اگزیستانسیالیسم) است. او را به عنوان یکی از بنیانگذاران فمنیسم می شناسند و کتاب «جنس دوم»ش را به نوعی مانیفست این جهان بینی می دانند. اودر این کتاب از ظلم هایی که بر زنان در طول تاریخ رفته می نویسد. فارغ ازاینکه چقدر با محتوای کتاب موافق باشیم، «جنس دوم» یکی از کتاب هایی است که وقتی در اوائل دهه ۸۰ به همت قاسم صنعوی ترجمه شد، به سرعت در کتابخانه ایرانی ها راه پیدا کرد. همان زمان حاشیه هایی هم مبنی بر جمع آوری آن از کتابفروشی ها به گوش رسید که در فروش کتاب بی تاثیر نبود.
در جستجوی زمان از دست رفته
گاهی در محافل ادبی بیش از آنکه سخن از آثار بزرگ ترجمه شده باشد، سخن از آثاری است که به هر دلیلی ترجمه نشده اند؛ آثاری مثل «اولیس» جیمز جویس که آن را یکی از مشهورترین رمان های قرن بیستم می دانند. زمان هشت جلدی «در جست و جو ...» هم از این لحاظ شباهت زیادی با «اولیس» دارد. اواسط دهه ۷۰ این کتاب به همت مرحوم «مهدی سحابی» ترجمه شد و با وجود قیمت بالای آن، به چاپ های متعدد رسید. به هر حال هشت جلد کتاب کنار هم (فارغ از آنچه درون آن است) زیبایی روشنفکرانه غریبی به کتابخانه هایمان خواهد داد!
چنین گفت زرتشت
شباهت نام «زرتشت»ی که زمانی ایرانیان باستان به آیین او بوده اند، با اسمی که فیلسوف شهیر آلمانی، نیچه، برای کتابش انتخاب کرده، باعث شده «چنین گفت زرتشت» به اغلب کتابخانه های ایرانیان راه پیدا کند. عوام غالبا چنین می اندیشند که این کتاب نیچه، به آیین زرتشت ارتباط پیدا می کند و قطعا این مسئله در فروش کتاب در ایران موثر بوده و البته گاهی نیز خواص بر این باورند که کتابخانه شان بدون اثری از این فیلسوف جنجال برانگیز و شهیر، چیزی کم خواهد داشت. این کتاب هر ساله به چاپ های متعدد می رسد و به خانه های ایرانی ها می رود. بحث اینکه چه کسانی این کتاب را تا پایان می خوانند البته بحث دیگری است ...
انسان و سمبل هایش
اصطلاح «ناخودآگاه جمعی« برساخته یونگ است و برگرفته از «ناخودآگاه»ی که فروید آن را به دایره واژگان روانشناسی وارد کرده بود. البته هر دوی این اصطلاحات در حال حاضر در بسیاری از علوم انسانی (اعم از روانشناسی، فلسفه، نظریه ادبی، جامعه شناسی و ...) کاربرد دارند. یونگ خوداز شاگردان فروید بود که بعدها از استاد فاصله گرفتاما به نظر می رسد در ایران بیشتر از فروید جنبه زیبایی شناسانه برای کتابخانه ها یافته باشد! «انسان و سمبل هایش» کتاب حجیمی است که در ایران به همت »محمود سلطانیه» ترجمه شده و عطف آن در کتابفروشی ها خیلی از مخاطبان را به سمت خود می کشد.
حقیقت و زیبایی
بابک احمدی از جمله متفکرانی است که قریب به دهه، با تلاشی کم نظیر به آشنایی مخاطبان فارسی زبان به نظریات و اندیشه های غرب در حوزه هنر و ادبیات همت گماشته. «حقیقت و زیبایی» او بارها به چاپ های متعدد رسیده و «کتاب تردید»ش همچنان یکی از کتاب های بالینی برخی علاقمندان است. اما نکته اینجاست که به خصوصدر اوائل دهه ۷۰ آثار او برای عده ای جنبه های روشنفکرمأبی نیز یافته بود؛ به این شکل که عده ای «بابک احمدی» می خریدند و نمی خواندند، عده ای هم می خریدند و می خواندند تا فقط خوانده باشند و عده کمی هم این وسط احتمالا بهره می بردند. گذشته از اینها حیف است «حقیقت و زیبایی» را داشته باشید و نخوانید.
هنر سینما، تاریخ سینما
بعضی کتاب ها جزو کتاب هایی هستندکه باید آنها را داشته باشی. این «باید» الزاما معنای ضرورت نمی دهد بلکه بیشتر در چشمان بازدیدکنندگان تعریف پیدا می کند! به هر حال اگر کسی به خانه کارگردانی معتبر یا منتقدی برجسته در حوزه سینما بیاید و امثال «هنر سینما» و «تاریخ سینما» را نبیند، گویی کتابخانه فرد مذکور چیزی کم داشته است. یا بهتر است بگوییم انگار که در چشم تماشاچیان و مهمانان، چیزی از دانش و اعتبار مالک کتابخانه کم می شود. این دو جلد را غالبا در کنار هم می بینید و البته کم اند کسانی که به وفور به آنها رجوع کنند.
جاودانگی
من «جاودانگی» را انتخاب کرده ام اما شما «هویت»، «زندگی جای دیگری ست»، «جهالت»، «والس خداحافظی»، «شوخی» و تقریبا تمام آثار این نویسنده قدرتمند چک را هم به فهرست کتاب های خوش حیثیت (!) اضافه کنید. آثار کوندرا اواخر دهه هفتاد در ایران به شدت مورد علاقه مخاطبان فارسی زبان قرار گرفت و تا همین حالا تقریبا تمام آثارش به زبان فارسی ترجمه شده. هر بار هم که به تاریخ اهدای جایزه نوبل نزدیک می شویم، فارسی زبان ها یاد کوندرا می افتند. در هر حال که آثارش را دوست دارند و خیلی ها کتابخانه یک رمان خوان را بدون کوندرا، کتابخانه نمی دانند.
صد سال تنهایی
مارکز و مارکزنویسی موجی بود که در دهه ۷۰ در ایران به راه افتاد. درست است که «صد سال تنهایی» یک دهه قبل از این ترجمه شده بود اما «جادو»ی مارکز حدود یک دهه بعد کتابخوان های ایرانی را مسحور کرد. دلیل این مسئله چندان مشخص نیست اما بدون شک ترجمه آثاری که از ادبیات لاتین در ایران انجام شد، بی تاثیر نبوده؛ ترجمه آثاری از «آستوریاس»، «خوان رولفو»، «آلخو کارپانتیه»، «فوئنتس»، «یوسا» و دیگران. «صد سال تنهایی» تا همین دو سال اخیر، پشت در اداره کتاب مانده بود و مجوز باز چاپ نمی گرفت تا اینکه بالاخره با حذف و اصلاحاتی دوباره به چاپ رسید.
خشم و هیاهو
اغلب منتقدان ادبیات داستانی در گفته ها و نوشته هایشان به «فاکنر» ارجاع می دهند اما واقعا کم هستند کسانی که اغلب آثار این نویسنده دشوارنویس را خوانده باشند. یکی از ویراستاران آمریکایی «خشم و هیاهو» در ابتدای نسخه اصلی کتاب می نویسد: «برای فهم این رمان سه بار آن را خوانده ام.» خب! تاریخ دو دهه اخیر نشان داده این قبیل کتاب ها خوراک ایرانی هاست. می روند «خشم و هیاهو»ها را می خرند، می خوانند (یا نمی خوانند!) و درباره آن ساعت ها حرف می زنند که لابد به این معنی است که از ویراستار آمریکایی کتاب بیشتر می فهمند که شاید هم بفهمند و ما البته بخیل نیستیم...
تاریخ بیهقی
ابوالفضل بیهقی یکی از مظلوم ترین چهره های تاریخ ادبیات ایران است چرا که اگر همه روزی حتی یک خط از اثر قدرتمندش (تاریخ بیهقی) را می خواندند مثل بنده از «اشتباهات فاحش دستوری رنج نمی بردند». توصیه بنده این است که نسخه سه جلدی کتاب را بخرید؛ نه برای شرح مفص لو کاربردی دکتر خلیل خطیب رهبر، بلکه برای جلب نظر هر چه بیشتر. باور کنید از دور هم نمای خوبی به کتابخانه شما خواهد داد؛ سه کتاب کنار هم که طرح جلدهایی شبیه دارند بسیار بهتر از یک کتاب تک جلدی به چشم خواهد آمد!
برادران کارامازوف
مانده بودم بین «جنایت و مکافات» و «برادران کارمازوف» کدام یکی قابلیت بالاتری برای بحث ما دارد و در نهایت «برادران ...» را انتخاب کردم. دلیل این انتخاب هم قطر بیشتر آن بود، ضمن اینکه خیلی از خوانندگان ممکناست «جنایت و مکافات» را داشته باشند اما وقتی در کنارش «برادران کارامازوف» را تکیه بدهید، چشم نوازتر خواهد بود. اگر خواستید کتابخانه خاص تری داشته باشید می توانید «ابله»، «قمارباز» یا «جوان خام» را هم به آن اضافه کنید اما به لحاظ حجم که مهمترین عامل در زیبایی کتابخانه است، هیچ کدام به پای «برادران کازامازوف» نمی رسد.
دن آرام
اگر فقط فکر جلوه گری کتابخانه تان هستید، به جای رمان «زمین نوآباد» شولوخف، «دن آرام» را بخرید بهتر است. ترجمه مرحوم به آذین از این رمان ترجمه دقیق تری است اما در بحث ما هدف وسیله را توجیه می کند. بنابراین «دنآرام» شاملو را وارد فهرست کرده ایم. به هر حال این ترجمه هم نام شاملو را یدک می کشد و هم قیمت گزاف پشت جلد را. انتشارات مازیار این کتاب را چاپ کرده و هیچ تخفیفی هم نمی دهد، چرا که به نظر می رسد مسئولان نشر در این سال ها از بابت فروش آن مطمئن شده اند و دیگر حاضر نیستندپا پس بگشند.
اشعار لورکا
غفظت روشنفکری آثار لورکا یک زمانی در ایران خیلی بالاتر از این روزها بود. امروز رقبای این شاعر اسپانیایی زبان بیشتر شده اند؛ از بوکوفسکی گرفته تا نزار قَبّانی و یانیس ریتسوس، آدونیس و ... نه که لورکا جایگاه خود را از دست داده بود. آثار او همچنان زینت آرای کتابخانه شما خواهد بود؛ به ویژه با ترجمه احمد شاملو. ضمنا سعی کنید نسخه قدیمی آن را از کهنه فروشی ها پیدا کنید که در میزان تفاخرتان تاثیر بسیار بیشتر خواهد داشت.
ارسال نظر