در حالی که کمتر از دو روز به پایان جشنواره مانده، هنوز اسامی نامزدهای سیمرغ بلورین اعلام نشدهاند. سیمرغ مردمی بیشک روی شانه یکی از فیلمهای چهارراه استانبول، تنگه ابوقریب، بمب؛ یک عاشقانه، به وقت شام مغزهای کوچک زنگزده و لاتاری خواهد نشست.
روزنامه شهروند - امین فرجپور: در شرایطی که روز گذشته اعلام شد که هیأت داوران جشنواره فیلم فجر به کار خود پایان دادند، اما برخلاف همیشه که دو-سه روز مانده به مراسم اختتامیه نامزدهای جشنواره فیلم فجر معرفی میشد، هنوز خبری از معرفی و اعلام کاندیداها نیست که به احتمال فراوان از هراس تکرار اعتراضات سال گذشته و برای به تعویق انداختن و به حداقل رساندن اعتراضات است؛ بنابراین خبرنگاران و کارشناسان سینما در حال حاضر که کمتر از دو روز به برگزاری فینال این رقابت مانده، صرفا روی گمانهزنیها و پیشبینیهای شخصیشان برای تحلیل و پاسخ این پرسش که چه کسانی در این جشنواره سیمرغ خواهند گرفت، تکیه میکنند.
درواقع در شرایطی که هنوز نامزدی اعلام نشده و سلیقه داوران هنوز در پرده است، اما نگاهی به فیلمهایی که در روزهای مختلف جشنواره روی پرده آمدهاند، تا حد زیادی میتواند از فیلمهایی که میتوانند شانس بردن سیمرغ را داشته باشند، رونمایی کند.
سیمرغ مردمی
سیمرغی که مردم به فیلمها میدهند، قطعا و بیهیچ تردیدی مهمترین سیمرغ جشنواره فجر است که به این دلیل که برآیند آرا و سلایق طیف کثیری از مردم است، فارغ از تنگنظریهای معمول در چنین جشنوارهای هم اهمیت اعتباری دارد و هم اینکه میتواند تا حد زیادی سرنوشت فیلم را در اکران عمومی فیلم تعیین کند.
در این بخش، اکنون که کمتر از دو روز به اهدای سیمرغها مانده، میتوان با اطمینان گفت که این سیمرغ بیشک روی شانه یکی از فیلمهای چهارراه استانبول، تنگه ابوقریب، بمب؛ یک عاشقانه، به وقت شام، مغزهای کوچک زنگزده و لاتاری خواهد نشست که البته گفته شده این ٦ فیلم بدون ردهبندی بیشترین آرا را کسب کردهاند. در بین این ٦ فیلم اما شانس فیلمهای لاتاری، به وقت شام و تنگه ابوقریب بیشتر است که این نیز نه به دلیل کیفیت و حتی جذابیتهای این سه فیلم که بیشتر به خاطر حمایتهای بیوقفه رسانهای است که از این فیلمها صورت میگیرد.
در حالی که روایت جذاب تبارشناسی خشونت در بمب این فیلم را یک سر و گردن بالاتر از دیگر فیلمهای جشنواره جلوه میدهد و بیشک در یک نظرسنجی مستقل و بیطرف این فیلم گامها از دیگر رقبایش در این فهرست پیش خواهد افتاد، اما در جو سیاستزده جشنواره فجر کارشناسان بیشترین شانس را برای فیلم لاتاری قایل هستند که چنان حمایتی پشت سر میبیند که حتی مجری یک برنامه پرقدرت صداوسیما را تهدید به تعطیلی برنامهاش میکند و در ادامه از «پایینآوردن چانهاش» میگویند، آن هم به این دلیل ظاهری که داستان لاتاری را لو داده است که البته اصل ماجرا این نیست و داستان از جایی ریشه میگیرد که منتقد آن برنامه لاتاری و ارزشها و کیفیتش را زیر سوال میبرد.
مشابه چنین حمایتی را از فیلم به وقت شام نیز شاهدیم و میبینیم که چگونه برخی سیاستمداران پشت سر هم از این فیلم دفاع کرده و اشکهایی را که ریختهاند در رسانهها به نمایش میگذارند. در این بین البته به وقت شام نسبت به لاتاری فیلم روراستتر و صادقتری هست و حداقل اینکه حاتمیکیا نکوشیده خاستگاه سیاسی و تعلق خاطرش به نظام و انقلاب را پشت نوعی انتقاد و اعتراض باسمهای پنهان کند. این فیلم از نظر جذابیت و بهخصوص هیجانآفرینی نیز گامها از لاتاری جلوتر میایستد.
سومین ضلع مثلث فیلمهایی که شانس بردن سیمرغ مردمی را دارند، تنگه ابوقریب بهرام توکلی است. فیلمی استادانه درباره یک عملیات خونین خوشفرجام که قهرمانانش را به مسلخ جنگی هولناک میبرد و درنهایت آنان را ققنوسوار در اذهان و خاطرات مردمش از خاک برمیانگیزاند.
فیلم ابوقریب با اینکه داستان به معنای مرسوم ندارد، اما با این حال فیلمی جذاب است؛ آن هم به این دلیل ساده که فراتر از انتظارات و توقعات مردم از سینمای دفاع مقدس قرار میگیرد و نشان میدهد که در سینمای دفاع مقدس نیز میتوان فیلمی ساخت که جذاب باشد، سرمایهها را هدر نداده باشد، سیاسیکارانه نباشد و بیش از جریانات و چهرهها به مردمانی که جانشان را بر کف دست گذاشته و به نبرد اهریمن رفتند، پرداخته باشد و البته بیشتر از همه اینکه اجرای درستی داشته باشد و کاری کند که تکتک مخاطبان خود را در میدان نبرد حس کنند و آن فشارها و هراس و هول و بلای جنگ را احساس کنند.
کارگردانی
در بخش بهترین فیلم و کارگردانی نیز قطعا این ٦ فیلم بیشترین شانس را دارند و البته میشود فیلمهای دارکوب و حتی شعلهور را نیز به اینها افزود. با این توضیح که در بخش کارگردانی احتمال اینکه جایزهای به صواب داده شود، بیشتر است؛ چرا که تقریبا احتمال اینکه جشنواره سیاسی فجر بیاید و در شب پایانی خود جایزه بهترین فیلمش را به فیلمی چون مغزهای کوچک زنگزده یا حتی بمب بدهد، ناچیز است.
دارکوب
در میان کارگردانان جشنواره پیمان معادی، هومن سیدی، ابراهیم حاتمیکیا و البته بهرام توکلی بیشترین شانس را برای دریافت سیمرغ جشنواره دارند. فیلم شگفتانگیز هومن سیدی با آن ریتم درخشان و کاراکترهایی که سینمای ایران تاکنون آنها را منکر بوده؛ اثر درخشان پیمان معادی که در عین حال که از تلخیها، دشواریها، ایدئولوژیزدگیها و جو هولناک دهه شصت میگوید، نوستالژی آن دوران را نیز نادیده و ناگفته نمیگذارد؛ کاربلدی تکنیکی ابراهیم حاتمیکیا در فیلمی پر از تصاویر زیبا و کمتر دیدهشده از داعش که اگر جلوههای ویژهاش نیز به همان درجه کارشده و موفق بود، قطعا با فیلمی شگفتانگیز طرف میشدیم؛ و البته تصویر و ترسیم جنگی آخرالزمانی در تنگه ابوقریب که بهرام توکلی را نیز در جرگه کاربلدان سینمای ایران قرار داده؛ بیشک چهار فیلمی هستند که بیشترین شایستگی را برای دریافت جایزه بخش کارگردانی دارند و در این بین سیمرغ بر شانههای هر که نشیند، مبارکش باشد.
بهترین فیلم نیز محل رقابت این فیلمها خواهد بود؛ با این توضیح افزوده که در این سیاسیترین جایزه جشنواره فیلم فجر شانس فیلمی چون لاتاری بیشتر از این چند فیلم اگر نباشد، کمتر هم نیست و هیچ بعید نیست جشنواره با ارزش دادن به لاتاری، حرکت مهدویان را در عرصه سینمای اجتماعینما ارج گذارد!
بازیگران
جشنواره امسال بازیهای خوب کم نداشته و البته در این بین شاید برای نخستينبار در سالهای اخیر سهم بازیگران مرد از بازیهای درجه یک بیشتر از بازیگران زن بوده که این نیز به فضای غیرآپارتمانی فیلمهای امسال و کمبود نقشهای خوب غیرخانوادگی برای زنان بازیگر در سینمای ایران برمیگردد.
فیلم کامیون کامبوزیا پرتوی هر کمبودی هم داشته باشد، یک سعید آقاخانی درجه یک و باورکردنی و متفاوت دارد که بیشک شایسته سیمرغ است. مثل دیگر بازیگرانی که آنها نیز در فیلمهايشان شایسته سیمرغ یا هر تقدیر و تحبیب دیگری نشان دادهاند و در این بین سیمرغ روی شانههایی چند اگر نشیند، سزاوارانه خواهد بود.
امین حیایی در شعلهور در درک و دریافت و ارایه مردی ته خط رسیده که دیگران را نیز میخواهد با خود به قعر جهنم ببرد، بینظیر است. همچنین لیلا حاتمی فیلم بمب؛ یک عاشقانه، محسن کیایی و مسعود کرامتی چهارراه استانبول؛ هادی حجازیفر فیلم لاتاری و البته کل گروه بازیگری فیلم مغزهای کوچک زنگزده که اگر در جشنواره فجر نیز قرار بود به گروه بازیگری یک فیلم جایزهای تعلق گیرد، بیشک این فیلم برای این جایزه شایستهترینها بود.
سحر دولتشاهی را در فیلم عرق سرد از یاد نمیشود برد؛ همچنان که بابک حمیدیان و مسعود رایگان فیلم سرو زیر آب را یا آن بازیگر زن انتهای فیلم به وقت شام که در زمان محدود حضورش روی پرده دیگر بازیگران را زیر سایه خود قرار داد. تنگه ابوقریب یک امیر جدیدی درجه یک داشت و یک جواد عزتی و نیز حمیدرضا آذرنگ بیهمتا و البته از بازیگران دارکوب نیز نمیتوان بیاعتنا گذشت و نیز....
خیلیها را میشود در این لیست گذاشت. امسال از نظر بازیگری جشنوارهای درجه یک داشتیم و شمار بازیهای خوب از انگشتان دو دست فزونتر است.
دیگر رشتهها
نمیخواهم ریز شوم که نه تخصصش را دارم و نه اینکه یکبار دیدن فیلمها اشرافی مناسب میتواند بخشد؛ اما بیشک جوایز فنی و تخصصیتر بین فیلمهایی چون به وقت شام، ابوقریب، چهارراه استانبول و لاتاری تقسیم خواهد شد. شاید هم در این زمان که این مطلب را میخوانید نامزدها اعلام شده و نتیجه تا حد زیادی مشخص شده باشد.
لاتاری
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
مغرض جوون لاتاری توهیچی کاندید نشد همتون سر و ته یه کرباسید و احترام به عقاید و سلایق گوناگون رو بلد نیستید همتون قدرت بیوفته دستتون مخالفاتون رو بایکدت نیکنید
نظر کاربران
به وقت شام نه سفر به شام
خیلی نقد مزخرفی بود
مغرض جوون لاتاری توهیچی کاندید نشد همتون سر و ته یه کرباسید و احترام به عقاید و سلایق گوناگون رو بلد نیستید همتون قدرت بیوفته دستتون مخالفاتون رو بایکدت نیکنید