۶۷۰۳۲۳
۱ نظر
۵۰۶۷
۱ نظر
۵۰۶۷
پ

برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت

الان مدت هاست برنامه کودک درجه یکی در تلویزیون ساخته نمی شود. از سریال های مخصوص کودکان خبری نیست. شخصیت های عروسکی جدید و جذابی به میدان نمی آیند و به طور کلی اتفاق خوبی در این زمینه نمی افتد. واقعا مشکل کجاست؟

هفته نامه همشهری جوان - سوسن سیرجانی: الان مدت هاست برنامه کودک درجه یکی در تلویزیون ساخته نمی شود. از سریال های مخصوص کودکان خبری نیست. شخصیت های عروسکی جدید و جذابی به میدان نمی آیند و به طور کلی اتفاق خوبی در این زمینه نمی افتد. واقعا مشکل کجاست؟ علت اصلی به کمبود بودجه و بی انگیزگی برنامه سازان بر می گردد یا نبود نیروهای تازه نفس و کاربلد که شناخت درستی از کودکان نسل جدید داشته باشند؟
شاید هم به خاطر دسترسی بیش از حد کودکان دهه های ۸۰ و ۹۰، به شبکه های اجتماعی و کانال های ماهواره ای، فضا برای ساخت چنین برنامه هایی مهیا نیست. همراه پروین شمشکی، برنامه ساز باتجربه تلویزیون که سابقه تهیه کنندگی آثاری مثل «صندوق پست»، «الستون و ولستون» و «سیب خنده» و... را در کارنامه دارد، این مسئله را بررسی کرده ایم.
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت پروین شمشکی

اطلاعات فوری

پروین شمشکی

• چرا سراغش رفتیم؟ یکی از فعال ترین و موثرترین برنامه سازان عرصه کودک در دهه ۶۰ و ۷۰
• محبوب ترین برنامه هایی که تولید کرده؟ صندوق پست، هوشیار و بیدار، الستون و ولستون و...
• پرمخاطب ترین کارش؟ هوشیار و بیدار یکی از پرمخاطب ترین مسابقات تلویزیونی بود که به خاطر استقبال مخاطبان در چند فصل ساخته شد.
• تاثیرگذارترین کارش؟ «صندوق پست» برنامه ای بود که کلاه قرمزی با آن به مخاطبان معرفی شد. موفقیت این برنامه موجب شد گروه کودک شبکه یک باکس برنامه کودک در ایام نوروز را به کلاه قرمزی بدهد و از همین جا محبوبیت این عروسک به اوج برسد.

در دهه های 60 و 70، تلویزیون فقط دو، سه شبکه داشت و زمان محدودی در اختیار برناه های کودک و نوجوان بود اما برنامه های خوبی ساخته می شد و بچه ها هم با علاقه تماشا می کردند. الان با وجود این که دیگر از آن محدودیت ها خبری نیست اما خیلی کم برنامه کودک قابل قبول و خاطره انگیز ساخته می شود و میزان ماندگاری آن ها کم است. فکر می کنید علت چیست؟

سوال خوبی پرسیدید. در آن سال ها تهیه کننده ها تربیت می شدند که برنامه بسازند. کسی به عنوان سرمایه گذار وجود نداشت. سرمایه یک برنامه ساز، فکر و ایده ای بود که می خواست آن را به اجرا درآورد. ایده ها هم معمولا در اثر تحقیق و مطالعات بسیار توسط خود برنامه ساز به دست می آمد. بعد از تمام این مراحل شروع به ساخت یک برنامه می کردیم. مهم این بود که ما تهیه کننده ها ذوق و علاقه برای کار داشتیم. خود من همیشه عاشقانه کار می کردم و فکر می کنم این مسئله بسیار بااهمیت بود.
مثلا برنامه ای می ساختیم به نام «بچه ها مواظب باشید». این برنامه به بچه ها آموزش می داد که چرخ گوشت، سیم برق، وسایل محترقه و... خطرناکند و در مواجهه با آن ها باید چه کارهایی را انجام دهند. در آن سال ها تعداد بچه هایی که در اثر ناآگاهی دچار معلولیت یا سوختگی شده بودند، در بیمارستان ها و سوانح سوختگی بسیار بالا بود. به همین دلیل وظیفه من برنامه ساز بود که با چنین موضوعی مبارزه کنم. برای همین تصمیم گرفتم برنامه ای با این مضمون بسازم. الان هم اگر برنامه سازان با جان و دل برنامه بسازند و به فکر اثرگذاری در جامعه باشند، می توانند برنامه ماندگاری تحویل جامعه دهند.
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت
برنامه سیب خنده
پس معتقدید الان سواد و علاقه کافی میان تهیه کنندگان وجود ندارد؟

منظورم این نیست که در حال حاضر افراد بی سواد و بی علاقه هستند بلکه ممکن است آموزش ها و مدیریت آن ها درست نباشد. تلویزیون باید در انتخاب برنامه ساز خیلی حساسیت نشان دهد، علایق آن ها را بسنجند و آگاهی های لازم را در اختیارشان قرار دهد. همه این ها پیش از ورود برنامه ساز و تهیه کننده به تلویزیون ضروری است. البته موضوع مهمی که این میان اهمیت زیادی دارد این است که یک برنامه ساز تلویزیون نباید برای پول کار کند و صرفا دنبال جذب سرمایه باشد. نباید برنامه تلویزیونی مخصوص کودکان را به چشم یک جیب پرپول نگاه کند. الان می شنوم که عده ای از برنامه سازان به جای فکرکردن به عاقبت کار و تاثیر آن در جامعه، به فکر بازگشت پول و بالا پایین کردن خرج و مخارج شان هستند.

شرایط جذب نیروها در زمانی که شما وارد گروه کودک شدید به چه شکل بود؟

زمان ما برای استخدام برنامه ساز در تلویزیون یک کنکور سراسری کتبی برگزار می شد که در حد کنکور ورودی دانشگاه ها سخت بود. بعد از آن امتحان، تازه وارد مرحله مصاحبه می شدیم؛ مصاحبه ای که سوالات سخت آن توسط مدیران آن زمان در رشته های مختلف طراحی می شد و لیاقت و توانایی برنامه ساز ما را می سنجید. حتی تستی درباره میزان اعتماد به نفس داشتیم که به وسیله آن، جزییات رفتارها و تفکراتمان مورد بررسی قرار می گرفت.
همه این امتحان ها و نکته سنجی ها به این دلیل بود که آن سال ها تلویزیون مهمترین رسانه یک جامعه بود. وقتی خودم را برای مصاحبه تلویزیون آماده می کردم، هر کس به من می رسید می گفت: «می خواهی به تلویزیون بروی؟ فکر می کنی به این راحتی ها تو را قبول می کنند؟» اتفاقا همین برخوردها من را حریص تر کرد که ببینم چرا نباید من را قبول کنند؟ برای همین بیشتر و بیشتر برای رسیدن به آن تلاش کردم.

خیلی از کسانی که پیش از این در تلویزیون کار می کردند، الان از تلویزیون فاصله گرفته اند. شما به عنوان فردی که دوره ای حضور فعال در تلویزیون داشته و برنامه های خوبی تولید کرده، در حال حاضر در روز چقدر برنامه های تلویزیون را دنبال می کنید؟

من تلویزیون نمی بینیم حتی شبکه های پویا و نهال و امید را هم دنبال نمی کنم اما نه به خاطر این که دیگر تلویزیون را دوست ندارم، بلکه آن قدر گرفتار زندگی بچه ها و نوه هایم شده ام که وقت نمی کنم بنشینم و ساعت ها تلویزیون و برنامه هایش را دنبال کنم اما به صورت گذری گاهی برنامه های کودک را می بینم، چون از دخترم خواستم حتما برای نوه ام برنامه های کودک قدیمی و جدید را بگذارد و من هم همراه او گاهی می بینم اما ساعت های دقیق پخش یا سازندگان برنامه ها را دیگر نمی دانم.
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت
برنامه الستون و ولستون

ذائقه بچه های امروزی تا حدودی با بچه های دهه شصتی و هفتادی فرق کرده. آن ها به شبکه های اجتماعی و کانال های ماهواره ای دسترسی دارند و شاید چندان برای تماشای برنامه های تلویزیونی احساس نیاز نکنند. فکر می کنید این مسئله چه تاثیری بر بی انگیزگی برنامه سازان کودک گذاشته است؟

با توجه به سرعت گسترش تکنولوژی، ابزارها و برنامه های مختلفی در اختیار بچه ها قرار گرفته است و این مسئله، طبیعتا برنامه سازی برای آنها را مشکل می کند. زمانی که ما برای بچه ها برنامه سازی می کردیم توقع بچه ها خیلی پایین بود. ما می توانستیم براساس تحقیق و پیگیری نیازهایی که برای آن ها تعریف می شد، برایشان برنامه بسازیم و سرگرمشان کنیم. الان هم می شود برای بچه های امروز برنامه سازی کرد اما این کار ساده نیست و احتیاج به تحقیقات کامل دارد. من به برنامه سازان جوان حق می دهم که این کار برایشان سخت باشد، چون الان اوضاع خیلی متفاوت است.
برنامه سازان باید حواسشان باشد که بچه های دهه های ۸۰ و ۹۰ اطلاعات بسیار بالایی دارند، هوششان به نسبت بالاتر است و از کانال های مختلف تغذیه می شوند اما باز هم احتیاج به مهارت آموزی دارند و این مهم باید از طریق ساخت برنامه های داخلی انجام شود. در جامعه امروز ما آسیب های وجود دارد که ۲۰ سال پیش خیلی کم رنگ تر بود و بچه های الان باید آموزش ببینند تا در مواجهه با این خطرات واکنش های درستی داشته باشند. از ورود به حریم خصوصی بچه ها گرفته تا مواد مخدری که به راحتی به دست یک بچه می رسد و...

فکر می کنید در شرایط فعلی، اگر تلویزیون بخواهد به سمت ساخت برنامه های جذاب و ماندگار برود باید چه اقداماتی انجام دهد؟

اول از همه مدیران صدا و سیما و تهیه کنندگان برنامه های کودک باید به وظایفشان آگاهی داشته باشند. باید نویسنده های مجربی داشته باشیم تا با دادن ایده ها و خط فکری بتوانند متن های جذاب و آموزنده ای تولید کنند. خردسالان به نمایش عروسکی علاقه مندند، نونهال به رئال عروسکی و برای نوجوانان هم باید تلفیقی از آن ها در نظر گرفت تا بتواند حرف های مورد نیاز بچه ها را در قالبی شیرین به آن ها انتقال دهد. باید برنامه هایی ساخت و در آن ها زمینه فرهنگ سازی و نحوه برخورد بچه با همین فضاهای مجازی و ماهواره ها را به وجود آورد. باید پیش از پناه بردن یک خردسال به ماهواره و اینترنت اول او را برای مواجهه با این فضا آماده کرد تا آسیب های بعدی به آن وارد نشود.
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت
برنامه هوشیار و بیدار

شخصیت محبوب «کلاه قرمزی» در برنامه «صندوق پست» به تهیه کنندگی شما به مخاطبان کودک معرفی شد. حتی در جاهایی به شما لقب مادر کلاه قرمزی را می دهند. این همه سال که از آن شخصیت دور مانده اید و با توجه به شهرتی که پیدا کرده، دلتان برای کارکردن در کنار کلافه قرمزی تنگ نمی شود؟

خوشحالم که پایه و اساس درستی برای این شخصیت گذاشتم که حالا این قدر پرطرفدار است و نسل های مختلف آن را دوست دارند اما اگر قرار بر دلتنگی باشد، غیر از کلاه قرمزی، شخصیت های بسیار زیادی هستند که به آنها جان داده ام و برایم بسیار عزیزند مثل هوشیار و بیدار، الستون و ولستون و... تمام این برنامه ها برای من عین بچه هایم عزیزند. من به عنوان مادر نمی توانم بگویم دلم برای کدام بچه ام بیشتر تنگ می شود.

برای انتقال تجربه آماده ام

همان طور که شما من را برای مصاحبه انتخاب کردید، دانشکده صدا و سیما و دیگر موسسات مربوط به تولید آثار کودک، می توانند از ما کارگردان ها و تهیه کننده ها قدیمی و باتجربه بخواهند که اطلاعاتمان را در اختیار نسل جوان قرار دهیم. منظورم این نیست که از ما بخواهند در کلاس آموزشی تدریس کنیم، می شود در یک کنفرانس یا حتی جلسه پرسش و پاسخ هم درباره فعالیت هایی که انجام داده ایم، صحبت کنیم البته می دانم دانشکده صدا و سیما در همه زمینه ها آموزش های خوبی دارد.

بررسی دلایل عقبگرد تلویزیون در زمینه ساخت هاردتاک و پرورش مجریان
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت
تلویزیون پیره، دنده عقب میره

تلویزیون در سال های اخیر بخش مهمی از برگ های برنده اش را از دست داده است. مدت هاست سریال ها، برنامه های کودک و هاردتاک شوهای درست و جنجالی در تلویزیون نداریم. مجری های اثرگذاری در این رسانه پرورش پیدا نمی کنند و به طور کلی تلویزیون وضعیت خوبی ندارد. تعداد سریال های تولیدشده کم نیست اما فقط چند تا از آن ها دیده می شوند و در یادها می مانند. تولید برنامه مخصوص کودک به شدت کاهش پیدا کرده و آثار تولیدی، به هیچ وجه جذابیت آثار موفق دهه های قبل را ندارند. جای هارد تاک ها در تلویزیون خالی است و آثاری هم که به این نام تولید می شوند به محلی برای «شوآف» مجری ها شباهت دارند. در این میان چند سالی است پای مجری درجه یک به تلویزیون باز نشده. بیایید این موارد را بررسی کنیم.

پرورش مجری

مشکل فقط سر کمبود سریال ها و برنامه های کودک نیست. تلویزیون در سال های اخیر در زمینه پرورش مجریان جوان هم عقبگرد داشته است. از ابتدای سال ۹۰ تا الان چند مجری جوان اثرگذار و درجه یک به تلویزیون اضافه شده؟ کدام یک از آن ها می توانند جایگزین خوبی برای مجریان ستاره و باسابقه سال های پیش تلویزیون باشند؟ در دهه ۸۰، مجری های مهم و اثرگذاری در تلویزیون پرورش پیدا کردند. رضا رشیدپور، فرزاد حسنی، احسان علیخانی، ژیلا صادقی و... همگی در این دهه معرفی شدند و پیشرفت کردند. درست است که در دهه ۹۰ هم مجریانی مثل علی ضیا و مژده لواسانی داریم اما هنوز نمی توانیم آن ها را مجریان موفق بنامیم.

ورود بازیگران به عرصه اجرا

شاید یکی از دلایل کاهش تعداد مجریان موفق این باشد که در سال های اخیر، فضایی برای ورود و پرورش مجریان جدید وجود نداشته. بخش مهمی از برنامه ها برای اجرا به بازیگران سپرده شده. درواقع چند سالی است که بیشتر از مجری ها، بازیگران، صداپیشه ها و کمدین ها روی صندلی برنامه های مجری محور می نشینند.
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت
تسلط نداشتن مجریان جوان

بخش مهمی از جریان ساز شدن و اثرگذاری مجریان دهه 80 به سواد و تسلط آن ها بر اجرا متکی بود. آن ها راه و روش چالش و پیشبرد درست گفت و گو را می دانستند و به خط قرمزها هم آگاه بودند. درست است گهگاه حواشی زیادی پیرامونشان به وجود می آمد اما از اثرگذاریشان کم نمی شد. مجریان جوان اما دعوا با مهمان برنامه و خودنمایی به هر قیمتی را با اصول اجرا اشتباه گرفته اند. بسیاری مواقع تا تحقیر کردن مهمان روی آنتن تلویزیون پیش می روند تا خودی نشان دهند و در شبکه های اجتماعی خودنمایی کنند.

هاردتاک

سال ها از آخرین باری که آنتن تلویزیون در اختیار هاردتاک ها قرار گرفت، می گذرد. الان سال هاست که فضا برای ساخت یک هاردتاک درجه یک در تلویزیون مهیا نیست. گویا تلویزیون علاقه ای به پخش چنین برنامه ای ندارد و ترجیح می دهد فضای آرام همیشگی را حفظ کند. چند سال پیش زمانی که رضا رشیدپور برنامه اینترنتی «دید در شب» را تولید کرد و بسیار مورد توجه قرار گرفت، همه معتقد بودند جای چنین برنامه ای در تلویزیون خالی است و رضا رشیدپور می تواند تجربه موفق سری برنامه های شیشه ای را مجددا در تلویزیون پیاده کند اما عملا چنین اتفاقی رخ نداد و ابراز علاقه برای ساخت چنین برنامه ای هم به حاشیه رفت.

عدم تمایل تلویزیون

همان طور که گفتیم دلیل اصلی کمرنگ شدن هاردتاک ها در تلویزیون به تمایل نداشتن این رسانه برای ایجاد جنجال در جامعه بر می گردد. طبیعتا با گسترش شبکه های اجتماعی، فضای جامعه با زمان پخش هاردتاک هایی مثل شب های شیشه ای تغییر کرده است. طبیعتا چنین برنامه هایی بازتاب های شدیدی خواهندداشت و نمی شود ساده از کنار بحث های پیرامون آن گذشت. طبیعتا خود رضا رشیدپور علاقه زیادی به اجرای چنین هاردتاک هایی دارد اما تلویزیون تمایلی نشان نمی دهد.
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت
رضا رشیدپور
اقدامات ناموفق

در سال های اخیر برنامه هایی به اسم هاردتاک در تلویزیون ساخته شده اند اما هیچ کدامشان آثار موفقی نبوده اند و بعد از چند قسمت خود به خود حذف شده اند. یکی از جدیدترین آن ها همین «سختانه» شبکه سه است. این برنامه با وجود تبلیغ های فراوان، از حد شوآف مجری برای به نمایش گذاشتن معلومات و قدرت چالش با مهمان برنامه فراتر نرفت و با انتقادهای زیادی رو به رو شد.
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت

• از نسل طلایی سریال سازهای تلویزیون فقط سیروس مقدم و محمدحسین لطیفی باقی مانده اند که اولی همچنان با ساخت سریال هایی چون «پایتخت» و... خودش را در اوج نگه داشته اما دومی طی سال های اخیر روندی نزولی داشته است.
برنامه‌سازی در تلویزیون کنکور کتبی و شفاهی داشت

• در حالی که برخی سریال های ایرانی پشت سر هم از شبکه های مختلف بازپخش می شوند، سریال هایی هم هستند که بنا به دلایل نامعلوم هنوز یک بازپخش هم نداشتند، یکی از مهم ترین آن ها سریال «شب های برره» است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    مجریان جوان اما دعوا با مهمان برنامه و خودنمایی به هر قیمتی را با اصول اجرا اشتباه گرفته اند. بسیاری مواقع تا تحقیر کردن مهمان روی آنتن تلویزیون پیش می روند تا خودی نشان دهند و در شبکه های اجتماعی خودنمایی کنند.
    خوب مجری های خوب همه مال دهه ی 40 و بیشتر 50 و بعد 60 هستند .
    نسل هایی که پدر مادر ها ،قدیمی بودن و به این بچه ها مهربانی و گذشت و ادب و احترام و تواضع یاد داده بودن ،و از طرفی این نسل ها کمی سختی کشیده تر هستند ،اون موقع فرزند سالاری نبود و بچه ها لوس و پر ادعا نبودن ،
    الان همه فکر می کنن بچه هاشونو دارن با اعتماد بنفس بار میارن در حالی که خودشیفته اند و تنبل و پر توقع .

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج