«محکومین»؛ سریالی که حال شما را خوب نمیکند
سید جمال سیدحاتمی، بعد از موفقیت فیلم «لاک قرمز» در سینما حالا در تازه ترین تجربه کارگردانی اش در سرمایه محکومین، دوباره سراغ دغدغه آسیب های اجتماعی رفته است. با او در این باره گپ زده ایم.
شبکه یک چند وقتی است پخش سریال اپیزودیک «محکومین» را شروع کرده؛ سریالی خوش ساخت با سوژه های جذاب اما به شدت تلخ و نامناسب برای پخش در این روزها. اگر اشتباه تلویزیون در انتخاب زمان پخش این سریال را نادیده بگیریم، می توانیم بگوییم با اثر قابل قبولی رو به رو هستیم. سید جمال سید حاتمی، کارگردانی که دو سال قبل با فیلم «لاک قرمز» برای اولین بار به عنوان کارگردان در سینما معرفی شد حالا در دومین تجربه کارگردانی اش سراغ این مجموعه رفته است. با او درباره این تجربه جدید، رفتن سراغ سوژه متفاوت و انتقادهایی که به آن وارد است گپ زده ایم.
محکومین در ادامه لاک قرمز
اولین تجربه کارگردانی شما در سینما و با فیلم «لاک قرمز» بود؛ فیلمی با موضوع آسیب های اجتماعی که شباهت زیادی به فضای همین سریال «محکومین» داشت. این که در اولین تجربه کارگردانی برای تلویزیون دوباره سراغ چنین سوژه ای رفتید، از روی علاقه بود یا خیلی اتفاقی به آن رسیدید؟
واقعیت این است که من خودم این سریال را انتخاب کردم. همزمان پیشنهادهای دیگری هم داشتم. راستش من حتی پیش از لاک قرمز هم دو فیلم تلویزیونی «انگشتر» و «اوقات مشترک» را ساخته بودم که شاید کسی زیاد آنها را ندیده باشد. آن دو تله فیلم هم آثاری اجتماعی بودند و به معضلات و آسیب های اجتماعی اشاره داشتند. درواقع لاک قرمز در ادامه این دو فیلم ساخته شد و حالا محکومین هم یک جورهایی در ادامه لاک قرمز است. علاقه به سوژه های اجتماعی و بیان معضلات و مشکلات این چنینی، دغدغه خود من است.
این دغدغه از کجا آمده است؟ صرفا به خاطر مشکلات و آسیب هایی بوده که در جامعه با آنها رو به رو بوده اید یا خودتان شخصا تجربه شان کرده اید؟
فکر می کنم اگر کسی یک مقدار در شرایط اجتماعی روز دقیق شود این دغدغه ها کاملا برایش وجود داشته باشد. حالا هر کسی به یک شکلی با این دغدغه ها رو به رو می شود و سعی می کند آن را در آثارش بیاورد. من بیشتر به روایت مستند از این وقایع علاقه دارم. شاید به خاطر همین علاقه است که تا به حال خیلی روی این مسائل تمرکز کرده ام و دوست دارم همین طور هم ادامه دهم. دغدغه ای است که نمی دانم چه زمانی کمرنگ شود.
شما از نقطه صفر در جریان ساخت این سریال بودید؟ یعنی این دغدغه شما بود که بیایید دست روی موضوع مجازات های جایگزین بگذارید تا یک جورهایی درباره آن به مخاطبان آگاهی دهید یا بعد از شکل گیری موضوع و سوژه یابی به کار اضافه شدید و تصمیم گرفتید همراه این پروژه باشید؟
این ایده پیش از ورود من توسط بهروز مفید، تهیه کننده سریال طراحی شده بود. او پیگیری هایش را کرده بود و اطلاعات خوبی هم درباره حکم جایگزین به دست آورده بود. حتی چند فیلمنامه هم نوشته شده و به تصویر تلویزیون هم رسیده بود. زمانی که من به پروژه اضافه شدم بخش مهمی از کارها انجام شده بود. زمانی که فیلمنامه ها را خوانم خوشم آمد. متوجه شدم دغدغه خوبی در آنها وجود دارد. بعدها تیم خودم را هم به سریال آوردم و از امیر عبدی، نویسنده فیلم لاک قرمز خواستم که بیاید و ادامه قصه ها را بنویسد. او هم با همان دغدغه مشترکی که همراه هم این کار را انجام داده بودیم چنین فیلمنامه هایی را نوشت.
یک جورهایی با آمدن خود من بخش اجتماعی کار پررنگ تر شد و یک مقدار به جنس کارهای من نزدیک شد. شاید اگر دوست کارگردان دیگری این کار را انجام می داد مسیرش فرق می کرد. الان هم اگر دقت کنید از اپیزود یازده به بعد که توسط دوست خوبمان حسین قناعت کارگردانی شده کاملا با آنچه در قسمت های قبل می دیدید فرق دارد. البته من خودم هنوز ندیده ام اما مطمئنم دیدگاه ها با هم فرق دارد و حتما سلیقه ها هم متفاوت است.
محکومین با دو کارگردان
چرا سریال توسط دو کارگردان ساخته شد؟ چرا کل کار را خودتان نساختید؟
قرار بود سر یال در دی ماه پخش شود و من نمی رسیدم تنهایی کار را تمام کنم. آقای مفید برای این که بتواند سریال را به پخش اول دی ماه برساند تصمیم گرفت از حسین قناعت دعوت کند تا بخشی از کار را بسازد. صحبت هایشان را کردند و قرار شد یازده اپیزود توسط این کارگردان ساخته شود.
شما در جریان نگارش فیلمنامه های تمام اپیزودها بودید؟ یعنی کل اپیزودها به سرپرستی شما نوشته شد اما یازده اپیزود را فقط برای ساخت در اختیار حسین قناعت گذاشتید؟
نه اصلا. من فقط روی نگارش فیلمنامه نوزده اپیزود اول سریال که خودم آنها را ساختم نظارت داشتم. فیلمنامه یازده قسمت بعدی کاملا مربوط به خود آقای قناعت است که با تیم خودش آنها را نوشته و کارگردانی کرده. من به هیچ عنوان در شکل گیری و ساخت یازده اپیزود بعدی نقشی نداشتم. فکر می کنم پنج، شش اپیزود از این تعداد را خود حسین قناعت به تنهایی نوشته باشد.
گفتید زمانی که شما وارد پروژه شدید، یک تعداد از فیلمنامه ها نوشته شده بود و حتی تلویزیون هم آنها را تصویب کرده بود و فقط فیلمنامه چند اپیزود است که صرفا براساس سلیقه و طرز فکر شما پیش رفته. این مسئله یک جورهایی در روند سریال مشخص است. درواقع مخاطبی که از ابتدا تا الان همراه سریال شده باشد حس می کند ساختار سریال تا یک جایی به صورت ثابت پیش می رود و از یک جایی به بعد کاملا تغییر می کند. ما در اپیزودهای اول، هر بار یک داستان از افرادی می بینیم که قرار است حکم مجازات جایگزین برایشان اجرا شود اما یک جایی به بعد، این ساختار کاملا تغییر می کند. آیا ورود شما به پروژه و دخالتی که روی نگارش اپیزودهای بعدی داشتید باعث این تغییر شد؟
بله. این مسئله وجود دارد. با توجه به این که اگر ما می خواستیم با شیوه ای که چهار، پنج قسمت اول کار کردیم جلو برویم خیلی به تکرار می افتادیم. درواقع سوژه برای تماشاگر لو می رفت و می دانست هر بار یک نفر حکم جایگزین می گیرد و به شکل تکراری می رود در یک جایی مشغول به کار می شود و این دیگر جذابیتی نداشت. آمدیم در ادامه، حکم جایگزین را بهانه قرار دادیم برای نمایش یک سری مشکلات دیگر اجتماعی و دیدن یک سری مکان ها و آدم ها و تمرکز به زندگی آنها. حک جایگزین کماکان در سریال وجود دارد اما تلاش کردیم به احساسات و عواطف آدم ها هم یک مقدار برسیم و درباره آنها هم در ارتباط با جامعه شان حرف بزنیم.
فکر نمی کنید حالت دوپاره پیدا کرده؟ نمی شد این روند از ابتدا وجود داشته باشد؟
مسئله اینجا بود که ما با پنج، شش فیلمنامه شروع کردیم و در مسیری که داشتیم جلو می رفتیم کم کم به این ایده رسیدیم. فرصت نداشتیم از اول برگردیم و تمام فیلمنامه ها را روتوش کنیم و همخوان جلو برویم. مجبور شدیم با همان چند فیلمنامه آغاز کنیم تا به مرور موقع نگارش فیلمنامه های بعدی، این تغییرات را اعمال کنیم. البته تغییر فیلمنامه نویس هم خیلی به این تغییرات کمک کرد. ابتدا طلا معتضدی با ایده ها و تفکرات خاص خودش در پروژه حضور داشت اما وقتی تیم نویسندگان عوض شد و امیر عبدی و رسول نقوی، حمیده مقدسی و... به کار اضافه شدند یک مقدار مسیرمان تغییر کرد و بیشتر به سمت مسیری که دوست داشتم سوق پیدا کرد.
تلخ با تحول ناگهانی
دو انتقاد مهم درباره سریال وجود دارد. اول این که یک جاهایی بیش از اندازه تلخ است و دوم این که یک جاهایی هم تحول ناگهانی شخصیت ها مخاطب را اذیت می کند. ما با شخصیت هایی رو به رو هستیم که بعد از گذراندن دوره مجازات جایگزین، خیلی اغراق شده متحول می شوند و به اشتباهاتشان پی می برند. این اغراق در پایان بندی یک مقدار کار را زیر سوال می برد و باعث می شود با وجود قصه جالب و اثرگذاری که داشت مخاطب زیاد نتواند ارتباطی با آن برقرار کند.
البته در یکی دو تا از اپیزودها چنین اتفاقی نیفتاد و حکم جایگزین اثری روی شخصیت ها نگذاشت و آن آدم مسیر خلافش را ادامه داد. اما خب ما چون برای تلویزیون داریم کار می کنیم خیلی نمی توانیم به نتایجی ناامیدکننده برسیم. به هر حال در داستان هایی که روایت می کنیم با فضایی تا حدی تلخ رو به رو هستیم. چون روی داستان محکومیت و مجازات دست گذاشته ایم و نمی توانیم آنها را در فضای دیگری روایت کنیم اما سعی کردیم با وجود این تلخی، داستان هایمان در انتها به یک امید ختم شود.
طبیعتا یک داستان تلخ باید سرانجامی امیدوارکننده داشته باشد تا مخاطب آن را پس نزند. من خودم این امید را در پایان هر قصه دوست دارم و معمولا در تمام کارهایم سعی می کنم به آن برسم. بخش مهمی از قصه های ما در فقر و مشکلات اقتصادی و اجتماعی رخ می دهد و این امید بخش انتهایی واقعا حس خوبی برای مخاطب دارد. قبول دارم قصه های ما قصه های شادی نیستند و شاید به صورت خیلی عریان دارند مشکلات اجتماعی و درد مردم جامعه را به نمایش می گذارند اگر می خواستیم ناامیدی را به آن اضافه کنیم هم مخاطب را از دست می دادیم هم به سیاه نمایی می افتادیم. به خاطر همین است موضوعی که شما می گویید داخل سریال اتفاق افتاده است. حداقل شاید این حجم تلخی با پایان شیرین تلطیف شود.
محکومین اصلا یک سریال سفارشی نیست و هیچوقت بحث سفارش در آن مطرح نبوده. آقای مفید ابتدا از حکم جایگزین به عنوان یک حکم جدید خوشش آمده و سراغ ساخت این سریال رفته اما بعدها فکر کردیم چقدر خوب است که هم مردم از این حکم اطلاع پیدا کنند و بدانند این حق برایشان وجود دارد و می توانند از قوه قضاییه چنین چیزی را بخواهند و هم این که قضات، از این حکم و قانون بیشتر استفاده کنند. یک جورهایی هم تلنگر به قوه قضاییه است هم مردم که حواسشان باشد از حقشان نگذرند. با همه این مسائل ما داریم قصه خودمان را در این بستر روایت می کنیم.
این قصه ها از روی پرونده های واقعی ساخته شده اند یا همگی زاییده تخیلات نویسنده ها هستند؟
این قانون در ایران نوپاست و خیلی کم ازش استفاده شده است. وقتی به آرشیو رجوع کردیم چیز دندان گیری پیدا نکردیم. برای همین هم بیشتر داستان ها بر می گردد به تخیل نویسنده ها.
طبیعتا باید می دانستید کدام یک از جرم ها امکان استفاده از مجازات جایگزین را دارند.
بله ما برای این مسائل قانون داریم که چه جرم هایی شامل حکم جایگزین می شوند. معمولا جرم هایی که کمتر از چهار ماه حبس دارند بنابر شرایط خاصی می توانند استفاده کنند.
الان که سریال پخش شده، اعتراضی خاصی درباره شیوه نمایش این حکم نداشتید؟
ما کاملا زیر نظر مشاور پیش رفتیم. تمام داستان ها را با مشاور قضایی در میان می گذاشتیم و مرحله به مرحله جلو می رفتیم. بنابراین الان هیچ مشکلی وجود ندارد.
شما سال هاست در فیلم و ها و سریال های کمال تبریزی به عنوان برنامه ریز و دستیار کارگردان فعالیت کردید و به نظر می رسد بخش مهمی از تجربه های شما کنار این کارگردان شکل گرفته. چقدر این تجربه ها اثرگذار بود؟
من خیلی سال است دستیار اول و برنامه ریز سریال های تلویزیونی هستم. خیلی از این فضاها دور نبودم. این چند سال هم که دستیار کمال تبریزی بودم قطعا تجربه خیلی خوبی به دست آوردم. زمانی که می خواستم از فیلم سینمایی وارد سریال شوم، فضا اصلا برایم غریب نبود.
درباره سرزمین کهن
وضعیت پخش «سرزمین کهن» مشخص نشد؟
واقعیت این است که همان اندازه که شما می دانید من هم می دانم. همیشه تا لب پخش می رویم اما نمی شود. واقعا اگر سریال پخش شود همه متوجه می شوند که حتی یک اشاره کوچک هم از مسائلی که سری قبل باعث شده بود سریال پخش نشود وجود ندارد. حتی اگر در شکل اول هم اجازه می دادند پخش شود مشکلی نبود و سوءتفاهم برطرف میش د اما با همه این احوال ما سرزمین کهن را دوباره اصلاح کردیم و الان سرسوزنی هم شبهه در آن وجود ندارد ولی نمی دانم چرا باز هم این ماجرا کِش پیدا کرده است.
در فاز سوم به دلیل وقفه های زیادی که در تولید افتاد برخی بازیگران اصلی این امکان را پیدا نکردند که با سریال همراه شوند. شهاب حسینی، هنگامه قاضیانی و فرهاد قائمیان از سریال خداحافظی کردند و بازیگران دیگری جایگزین آنها شدند. تغییر بازیگران در فاز سوم به سریال لطمه نزده است؟
نه ما چون گذشت زمان داریم این مسئله مشخص زیاد به چشم نمی آید. یک سری از بازیگران در سال 1342 تغییر می کنند، یک سری تغییرات هم سال 1355 داریم برای همین هم این تغییرات زیاد عجیب به نظر نمی رسد. ضمن این که ترجیح می دادیم با همان بازیگران پیش برویم اما خب نشد.
این اپیزودیک های دوست داشتنی
مروری بر ۱۰ مجموعه اپیزودیک شاخص که از دهه ۷۰ تاکنون در تلویزیون ایران ساخته شده اند:
پخش مجموعه «محکومین» از شبکه یک بهانه ای شد تا نگاهی به فهرست مجموعه های اپیزودیک ماندگار در تلویزیون ایران بیندازیم. درست است که اپیزودیک زیادی در تلویزیون ساخته شده اند اما فقط تعداد انگشت شماری از آنها توانسته اند در ذهن ها باقی بمانند. تجربه نشان داده است مجموعه های اپیزودیکی که فقط با یک کارگردان ساخته می شوند آثار موفق تری هستند. شاید بشود گفت از میان مجموعه های موفق اپیزودیک فقط «چرخ فلک» بوده که توسط چند کارگردان، کارگردانی شده اما اثر موفقی از آب درآمده. در فهرست زیر روی 10 مجموعه موفق و ماندگار اپیزودیک دست گذاشته ایم. شاید به نظر شما گزینه های دیگری هم باشند که بشود اسم شان را داخل این مجموعه آورد اما بعید است روی موفقیت این 10 گزینه اصلی شکی داشته باشید.
کارآگاه علوی/ 1375
سرنخ/ ۱۳۷۵
تهران ۱۱/ ۱۳۷۵
محور داستان ها: مجموعه زمانی ساخته شد که اولین پرایدها به فروش رسیده بودند و این خودرو بین مردم ارج و قرب زیادی داشت. مرضیه بروند محور اصلی همه داستان ها را یک پراید سبز یشمی هاچ بک در نظر گرفته بود که قصه ها پیرامون آن اتفاق می افتد.
هتل/ ۱۳۷۷
همسایه ها/ ۱۳۷۷
کارآگاه شمسی و مادام/ ۱۳۸۰
محور داستان ها: داستان درباره دو زن مسن به نام های شمسی و مادام بود. شمسی علاقه زیادی به فیلم ها و سریال های پلیسی داشت و به همین دلیل همه چیز برایش مشکوک و عجیب به نظر می رسید. او مدام دنبال ماجراجویی بود در این راه از مادام هم کمک می گرفت.
چرا جذاب شد: کارآگاه بازی دو زن مسن و دخالت بی جای آنها در امور مرتبط با پلیس، وضعیت خنده داری را پدید آورده بود. کارآگاه شمسی و دستیارش مادام، شاید جزو بهترین آثار برومند دسته بندی نشود اما در ذهن بیشتر مردم مانده است
داستان یک شهر ۲/ ۱۳۸۰
محور داستان ها: اصغر فرهادی فصل اول «داستان یک شهر» را سال ۱۳۷۸ ساخت. داستان درباره چند جوان بود که به عنوان تیم تولید برنامه تلویزیونی «در شهر» فعالیت می کردند اما در فصل اول آنطور که باید درگیر پرونده ها و مشکلات مختلف جامعه نبودند. در فصل دوم، جوان ها هر بار با یک دوربین به سطح شهر می رفتند و یک قصه جدید روایت می کردند.
چرا جذاب شد: داستان هایی که اصغر فرهادی برای اپیزودها در نظر گرفته بود بسیار جدید و جذاب بودند. درواقع می شود گفت نقطه ورود فرهادی به بحث آسیب های اجتماعی دقیقا از همین جا شکل گرفت.
هزاران چشم/ ۱۳۸۲
محور داستان ها: تمام داستان ها حول محور یک روزنامه نگار نابینا پیش می رفت. او مسئولیت داشت نامه هایی را که مردم برای روزنامه می نویسند بشنود و راه حلی برای مشکلات آنها ارائه کند. از آنجایی که مردم و پدیده ها را نمی دید، هر بار خودش را به جای قهرمان اصلی داستان هایی که برایش روایت می شد تجسم می کرد و به همراه آن وارد قصه می شد.
چرا جذاب شد: حضور یک قهرمان نابینا و تجسم ذهنی او از مشکلات، اتفاق بسیار جذاب این سریال بود. ضمن این که هر بار داستان های جذابی مطرح می شد و اپیزودها طنز ظریفی داشتند.
گمشده/ ۱۳۸۹
محور داستان ها: محور اصلی داستان زنی به اسم مریم سلیمان بود که در بخش جست و جوی گمشدگان بین الملل رد سازمان هلال احمر فعالیت می کرد. او هر بار با پرونده ای رو به رو می شد که باید اطلاعات آدم گمشده ای را از داخل یا خارج کشور ردیابی می کرد.
چرا جذاب شد: سوژه سریال جذابیت زیادی برای مخاطبان داشت. اولین باری بود که از وجود بخشی برای ردیابی گمشدگان در هلال احمر در یک سریال صحبت به میان می آمد و طبیعتا قصه هایی که در این رابطه روایت می شد جذابیت زیادی داشتند. بخش هایی از سریال در ارمنستان و اتریش فیلمبرداری شده بود.
چرخ فلک/ ۱۳۹۵
محور داستان ها: بین تمام سریال های اپیزودیکی که تا به حال دیده بودم، «چرخ فلک» ساختار کاملا متفاوتی داشت. درواقع ما با یک محور اصلی مواجه نبودیم. هر داستان به صورت مستقل تعریف می شد و در انتها با یکی از شخصیت ها یا یکی از اتفاق ها وارد قصه بعدی می شدیم.
چرا جذاب شد: سبک و سیاق جدیدی که این سریال برای روایت اپیزودهایش در نظر گرفته بود، برگ برنده اصلی آن بود. البته این را هم باید گفت که قصه های جذاب و بازی های قابل قبول بازیگران هم به موفقیت آن اضافه کرد.
نظر کاربران
راستش منم یه چند باری اتفاقی این سریالو دیدم....سریال دنباله داری نیست یعنی هر قسمت یه داستان جدیده.....و داستان ها معمولا خیلی اجتمایی و طبیعی اند ولی بسیااار غمگین
سلام ،درقسمتی که لاله اسکندری و پژمان بازغی بودند،بشقابهایی که مادرودختر سرمیزغذااستفاده میکردن ،میشه ازتون خواهش کنم سرویس کاملشو اگه دارین به من بدین ؟؟
عروس خانم من این سرویس روداره یه مقدارش شکسته
من میخوام سورپرایزش کنم براش بخرم،،،البته همون قیمت که خودتون خریدین،،،ممنونم
سریال اپیزودیک چراغ جادو بسیار خوب بود. از نویسندگی و کارگردانی گرفته تا جلوه های کامپیوتری عالی بود!