درباره فیلم «ثور، راگناروک»؛ دردرسرهای یک ابرقهرمان فرازمینی
راگناروک پس از تابستان بیرونق ۲۰۱۷ هالیوود روی پرده رفت؛ درست بعد از آنکه بیشتر مجموعهفیلمها علمکرد رضایتبخشی نداشتند و میزان فروش کل فیلمها هم کاهش پیدا کرد.
۱- بیتوجهی تایکا وایتیتی به فشارهای ساخت فیلمی برای مارول
وایتیتی حین ساخت ثور: راگناروک به فیلمهای دیگر دنیای سینمایی مارول هم توجه داشت: «باید اذعان کنی که آن فیلمها هم وجود دارند. حین ساخت چنین فیلمی ممکن است این سئوال در ذهن ات شکل بگیرد که آیا من بلوک بازی جنگا هستم؟ آیا من دارم همان بلوکی را در بازی جنگا بیرون میکشم که کل امپراتوری را فرو میریزد؟ همان ابتدای کار به این نتیجه رسیدم که باید به چنین مواردی توجهی نکنم. روش کارم هم این شد که تمام سعیام را بکنم بهترین فیلم ممکن را بسازم. پیش خودم گفتم من ناخدای کشتیای هستم که با چشم بسته در حال هدایت کشتی هستم و باید سعی کنم به اجسام درخشان برخورد نکنم. سکان هدایت اصلی دست مسئولان مارول است و آنها هستند که من را هدایت میکنند و میگویند از این طرف برو و از میان کوههای یخ عبور کن.»
۲- بحثبرانگیز شدن نابودی آزگارد
انفجار پایانی فیلم باعث میشود پیشبینی راگناروک به واقعیت بپیوندد و آزگارد نابود شود و در آتش بسوزد. وایتیتی میگوید: «انجام چنین کاری اقدام بزرگی بود و حین گسترش فیلمنامه منجر به شکلگیری بحثهایی شد. سئوال میشد "آیا نابودی آزگارد زیادهروی نیست؟" بعد به این نتیجه رسیدیم که این طور نیست! هر چه صحنهها عظیمتر باشند، بهتر است. به نظرم این همان چیزی است که بسیاری از طرفداران خواهان آن بودند. این به واقعیت پیوستن ایدهی اسطورهای مرگ آزگارد بود.»
۳- حذف صحنههای ناخوشایند حضور ادوین در نیویورک
در اولین تصاویر منتشرشده از پشت صحنه فیلم آنتونی هاپکینز با شمایل دورهگردی دیده میشد که در خیابانهای نیویورک زندگی میکند. این ایده در فیلم نهایی قرار داده نشد. وایتیتی دربارهی دلیل این کار میگوید: «ما در اصل میخواستیم ثور و لوکی، اودین را در نیویورک پیدا کنند، در حالی که مثل فیشر کینگ در خیابان زندگی میکند. ایدهی جالب و باحالی بود و شاید در دیویدی فیلم از آن استفاده شود اما وقتی تماشاگران در نمایشهای آزمایشی صحنههای نیویورک را دیدند، خیلی ناراحت شدند و دل شان برای اودین سوخت. به همین خاطر ترجیح دادیم فلاکت پادشاه بزرگ آزگارد را به این صورت نشان ندهیم.»
۴- تجربههای پدرانهی کارگردان، الهامبخش صحنهی مشترک ثور و هالک
وایتیتی میگوید تلاش بسیاری کرده تا ویژگیهایی در ابرقهرمانها پیدا کند تا تماشاگران بتوانند راحتتر با آنها ارتباط برقرار کنند: «وقتی به شخصیتهای کتابهای مصور نگاه میکنید، میبینید هیچ مشترکاتی با آنها ندارید. به همین خاطر باید آنها را در موقعیتهایی قرار داد که ما هم در آنها قرار میگیریم.» برای مثال به گفتهی کارگردان صحنهای که ثور و هالک در آن دربارهی احساساتشان صحبت میکنند، از دل گفتگوهای او با فرزندانش بیرون آمده: «من به عنوان پدر، همیشه با بچههایم این طوری صحبت میکنم: "عزیزم، تو نباید این کار رو بکنی، تو نباید خواهرت رو بزنی." و بعد دخترم میگوید: "متاسفم، یه دفعه عصبانی شدم." این از همان جنس گفتگویی است که بین ثور و هالک شکل میگیرد.»
۵- کارگردان در نقش سه شخصیت
همه میدانند که وایتیتی نقش کورگ، شخصیت سنگی را بازی میکند اما در واقع او در این فیلم دو نقش دیگر را هم برعهده دارد. به گفتهی شخص کارگردان: «من نقش یکی از سرهای موجود فضایی سه سر را بازی میکنم. من نقش سر سمت راست را برعهده دارم! بازیگر شخصیت شیطان آتشی داستان با نام سرتر هم من هستم. البته فقط بخش موشن-کپچر با من بود و کلنسی براون صداپیشهی این شخصیت است. این همان شخصیتی است که دست آخر اسباب نابودی آزگارد را فراهم میآورد.»
ارسال نظر