۶۴۳۱۲۵
۵۰۱۰
۵۰۱۰
پ

فیلم «محوشدگی» فاتح آکین؛ عاشقانه‌ای در دل نفرت

فاتح آکین، دیر به مصاحبه می‌رسد. مدیر برنامه‌هایش جایی را نزدیک رودخانه برای مصاحبه انتخاب کرده و می‌گوید: «آکین دارد با دوچرخه می‌آید.» وقتی می‌رسد،

روزنامه آسمان آبی - لیدا صدرالعلمایی: فاتح آکین، دیر به مصاحبه می‌رسد. مدیر برنامه‌هایش جایی را نزدیک رودخانه برای مصاحبه انتخاب کرده و می‌گوید: «آکین دارد با دوچرخه می‌آید.» وقتی می‌رسد، از او می‌پرسم سوار دوچرخه بودید؟ می‌گوید: «بله، من عاشق دوچرخه‌ام.» چند لحظه تأمل می‌کنم تا تصویر او را مجسم کنم: کارگردان آلمانی که چند روز پیش افتتاحیه فیلمش در کن بود و در انتهای جشنواره توانست جایزه بهترین بازیگر زن را برای دایان کروگر از کن بگیرد سوار بر دوچرخه می‌شود و به جلسه مصاحبه‌ می‌آید.

بنا به گفته خود آکین، این سریع‌ترین فیلمی است که تابه‌حال ساخته است. در عرض پنج ماه، کل پروسه ساخت فیلم انجام شده و از این پنج ماه، دو ماه صرف فیلمبرداری شده است. «از سال 1990 می‌خواستم فیلمی درباره نئونازی‌ها بسازم، اما نمی‌دانستم چه قصه‌ای را باید انتخاب کنم. وقتی ایده داستان به ذهنم رسید، کار زیادی باقی نمانده بود و فیلم را به‌سرعت ساختم.»
فیلم «محوشدگی» فاتح آکین؛ عاشقانه‌ای در دل نفرت

راست افراطی علیه مهاجران

«محو شدگی» که در بخش رقابتی جشنواره کن امسال حضور داشت، درباره مهاجران در اروپا و موج تازه قدرت‌گرفتن راست افراطی است. آکین به مسئله پذیرفته‌شدن مهاجران در جوامع و تهدید بزرگی به‌نام ملی‌گرایی افراطی پرداخته است که مانعی برای یکپارچه‌شدن جامعه است. قصه فیلم که در آلمان امروز می‌گذرد، درباره حملات تروریستی شبکه نئونازی‌ها و قربانیان این حملات یعنی شهروندان غیرآلمانی است. زنی آلمانی که با مردی مسلمان و کرد ازدواج کرده است، به‌دنبال قاتلان نئونازی می‌گردد که در حمله‌ای تروریستی، همسر و فرزندش را کشته‌اند.

آکین می‌گوید: «این فیلم، فراتر از یک داستانی انتقامی ساده است. درامی است که براساس کاراکترها ساخته می‌شود، یک قصه عاشقانه است. قصه مادری است که فقط و فقط خانواده‌اش را دارد، نه شغلی دارد و نه هیچ‌چیز دیگر و وقتی مادرانگی را از او بگیرید، دیگر چه چیزی برایش باقی می‌ماند؟» آکین که در آلمان اما از پدر و مادری ترک به‌دنیا آمده، این قصه عاشقانه را در دل نژادپرستی، نفرت و کشتار بازگو می‌کند.

آکین کارگردانی است با فیلم‌هایی چون «در مقابل دیوار» و «لبه‌بهشت» در کارنامه‌اش؛ قصه‌هایی که همه به مفهوم دیگری و زندگی ترک‌های مهاجر در آلمان می‌پردازند و این‌بار او در «محو شدگی» بزرگ‌ترین خطاهای یک جامعه معاصر را تصویر می‌کند که در آن ریشه آلمانی زن و اصالت کُرد مرد، مانعی برای ساختن یک زندگی سعادتمندانه نیست، اما نه پدر و مادرشان از این وصلت راضی ‌هستند و نه به‌اصطلاح وطن‌پرستان.

آکین که چندی‌پیش نامش در فهرست اهداف تروریستی نئونازی‌ها آمده بود، درباره خشونت این قشر از جامعه آلمان و آمارهای مربوط به آن توضیح می‌دهد و می‌گوید: «از تعداد کسانی که هدف حمله و سوءقصد نئونازی‌ها قرار می‌گیرند، اطلاعی در دست نیست. وقتی کسی شما را کتک می‌زند، پلیس عمل مجرمانه، یعنی کتک‌زدن را ثبت می‌کند و اغلب نسبت به علت و انگیزه پشت این اعمال مجرمانه، یعنی نژادپرستی، توجهی ندارد.» او درباره منتشر شدن نامش در فهرست هدف‌های آتی نئونازی‌ها می‌گوید: «من هم در این کشور به‌نوعی بیگانه به حساب می‌آیم، چون اصالتا آلمانی نیستم. موهایم سیاه است و پدر و مادرم ترک هستند. از این نظر هدف مناسبی برای این حملات هستم.
چند سال پیش در سایتی به نام «نورنبرگ ۲.۰» نام تعدادی از هنرمندها و سیاستمداران منتشر شد و نام من هم در این فهرست بود. در واقع این اتفاق موجب شد قصه این فیلم را بنویسم، چون من هم به‌نوعی یک هدف احتمالی برای نئونازی‌ها هستم. در واقع با ساختن فیلم به آن‌ها جواب دادم. راستش را بخواهید، احساسم نسبت به این کارشان این است که انگار کسی من را تحسین کرده. چون وقتی این آدم‌ها نسبت به من خشم و نفرت دارند به این معنی است که کارم را درست انجام داده‌ام. کار من آن‌ها را آزار داده و کار من در واقع آزار دادن آن‌هاست.»

با این‌حال آکین احساس امنیت می‌کند چون قانون از او حمایت می‌کند، «اما قانون هم محدودیت‌های خودش را دارد. اگر افراطی‌ها شما را به‌عنوان هدف‌شان انتخاب کنند و برای رسیدن به مقاصدشان مصمم باشند، قانون کاری برای حمایت از شما نمی‌تواند بکند. من یک هنرمندم و فیلم‌های من بازتابی از جهان اطرافم است. من خطر را دوست دارم، شاید به همین خاطر است که همیشه سوار دوچرخه می‌شوم.» «محوشدگی» از سیستم قضایی آلمان هم فراتر می‌رود تا نشان دهد پلیس تا چه اندازه از این‌که گروه‌های نئونازی را جزء مظنونین احتمالی اعمال خشونت‌آمیز به‌شمار بیاورد، دوری می‌کند، حتی در مواقعی که مدارک کافی، حاکی از گناهکار بودن آن‌ها موجود است. آکین که «رد شدن از پل: صدای استانبول» (2005) را کارگردانی کرده است، می‌گوید از اصطلاح «فیلم سیاسی» خوشش نمی‌آید: «فیلم‌های من همیشه با سیاست سر و کار دارند، اما دوست ندارم از اصطلاح فیلم سیاسی استفاده کنم چون به نظرم این عبارت، ذهنیت نادرستی ایجاد می‌کند. من تلاش می‌کنم انگیزه‌ها و اهداف سیاسی همیشه در پس‌زمینه داستان باشند.
در این فیلم هم سعی داشتم همین کار را بکنم، با این‌که نیت من این بود که درباره نئونازی‌ها در آلمان بنویسم تا این مقوله به فراموشی سپرده نشود.»
آکین از وضعیت آلمان امروز می‌گوید و از گسترده‌شدن فعالیت‌های گروه‌های راست افراطی و نئونازی‌ها پس از ورود مهاجران جدید به اروپا: «به‌تازگی رسوایی جدیدی افشا شده که مربوط به گروه‌های نئونازی و شاخه راست افراطی در ارتش آلمان است. تعدادی از سربازان آلمانی که عقبه سیاسی راست افراطی داشتند، هویت‌شان را جعل کردند و شخصیت‌های غیرواقعی برای خودشان ساختند، وانمود کردند که مهاجر سوری هستند و تصمیم داشتند بمب‌گذاری کنند و انگ تروریست‌بودن به مهاجران بچسبانند تا دولت دیگر جلوی ورود مهاجران را بگیرد. هدف‌ نهایی‌شان این بود. این اتفاق همین هفته گذشته افتاد.»
فیلم «محوشدگی» فاتح آکین؛ عاشقانه‌ای در دل نفرت

مادری علیه نئونازی‌ها

آکین تأکید می‌کند که فیلم جدیدش به همان اندازه که درباره یک بازمانده حملات تروریستی است، قصه یک مادر هم هست. «در فیلم می‌بینیم که پدر قاتل می‌گوید او بچه خوبی بود و قرار بود به بلژیک برود. از شخصیت قاتل‌ها شناخت کافی پیدا می‌کنیم، اما قربانیان فقط عدد هستند. قربانی شماره ۲۲، قربانی شماره ۱۵۰، فقط در اعداد خلاصه می‌شوند. هیچ چیزی درباره‌شان نمی‌دانیم، درباره زندگی‌شان و خانواده‌هایشان و این‌که چطور با کشته‌شدن آن‌ها کنار می‌آیند.»

نقش مادر عزادار و انتقام‌جوی «محو شدگی» را دایان کروگر، بازیگر آلمانی ایفا می‌کند و جالب این‌جاست که این نخستین فیلم آلمانی‌زبانی است که کروگر در آن بازی کرده است. آکین درباره انتخاب او برای این نقش می‌گوید: «من کروگر را در سال 2012 در جشنواره فیلم کن دیدم. خیلی زود با هم صمیمی شدیم. در آلمان او را به‌عنوان بازیگر نمی‌شناسند، برای‌ آلمانی‌ها کروگر، مدل برند کارل لاگرفلد است. انتخاب او برای بازی در فیلم در آلمان، کار غیرعادی‌ای بود. با این‌که آلمانی است، اما این‌جا مثل یک بیگانه است؛ در نتیجه احساس کردم انتخاب جذابی است چون باعث می‌شود آلمانی‌ها کنجکاو شوند. ظاهر عجیبی هم دارد. صورتش کاملا آلمانی است، بلوند با چشمانی آبی، یک صورت آریایی کامل و این ایده به نظرم جالب بود که در فیلم یک چهره کاملا آریایی با نئونازی‌ها بجنگد. در واقع لایه عمیق‌تری به داستان می‌دهد.»
آکین همیشه در انتخاب موسیقی برای فیلم‌هایش خوش‌سلیقه بوده و این بار هم در «محو شدگی» با همکاری جاش هوم، از اعضای گروه راک آمریکایی «کویینز آف استون‌ایج»، موسیقی اوریجینالی برای فیلم ساخته که به قصه عمق معناداری می‌دهد.
او درباره همکاری با جاش هوم می‌گوید: «اتفاق جالبی بود. وقتی داشتم فیلمنامه را می‌نوشتم، به آثار گروه کویینز آف استون‌ایج گوش می‌کردم و کم‌کم احساس کردم این می‌تواند موسیقی‌ای باشد که شخصیت اصلی آن را گوش می‌کند چون به‌نوعی حال‌وهوای موسیقی‌شان خودتخریبی است و فیلم هم از جهاتی درباره خودتخریبی است. برای جاش هوم، یک نسخه خام و ابتدایی از فیلم فرستادم و او هم به‌سرعت با من تماس گرفت و گفت که فیلم را بسیار دوست داشته و به‌شدت تحت تأثیر قرار گرفته و می‌خواهد با ما همکاری کند. شاید چهار یا پنج بار با هم تلفنی حرف زدیم و در کل طی ۱۰ ایمیل، کار را دنبال کردیم و بعد موسیقی را برای من فرستاد. همکاری بسیار خوبی بود که خیلی هم آسان و بی‌دردسر پیش رفت.»

فردای بهتری در راه است

آکین امیدوار است فیلمش بحث درباره ملی‌گرایی راست افراطی را دوباره بر سر زبان‌ها بیندازد: «به نظرم باید این بحث دوباره از سر گرفته شود چون فکر نمی‌کنم به اندازه کافی درباره‌اش حرف زده باشیم. مردم فراموش می‌کنند. اتفاقی را که هفته گذشته افتاده مردم به‌سرعت فراموش می‌کنند و از آن می‌گذرند. درباره نئونازی‌ها هم همین وضع است. این معضل بزرگ و رسوایی هولناکی است و من فقط بخش کوچکی از آن را نشان داده‌ام.»
با وجود نفرت و خشونت شدیدی که در جوامع مختلف به‌ویژه آلمان وجود دارد، آکین به آینده امیدوار است و می‌گوید: «با این‌که محو شدگی فیلم خشمگینی است و سناریوی بسیار تند و تیزی دارد، اما من آدم خوش‌بینی هستم. من فرزند عصر جهانی‌شدن هستم، همسرم هم دورگه آلمانی، مکزیکی است. یکپارچگی و اتحاد پدیده‌ای است که در شهرهای بزرگ ذره‌ذره اتفاق می‌افتد. من گمان می‌کنم روزی می‌رسد که در صلح و آرامش کنار هم زندگی کنیم و همه‌چیز را با هم سهیم شویم، اما تا آن روز راهی دراز و پر از درد و رنج در پیش داریم.»
فیلم «محوشدگی» فاتح آکین؛ عاشقانه‌ای در دل نفرت
۲ گاه به فیلم ضدنژادپرستی «محوشدگی» به‌کارگردانی فاتح آکین

درامی فراتر از انتظار یا بی‌اهمیت

ترجمه از لیدا صدرالعلمایی: آخرین نمای «محوشدگی» فاتح آکین، فیلمساز ترک-آلمانی، به نوعی مهم‌ترین صحنه فیلم است؛ کلیدی برای بازشدن رمز اصلی قصه. نمایی وارونه از دریا که بستر صحنه آخر فیلم در کناره ساحل را واژگون می‌کند و زاویه دیدی را که به قصه داشتیم به چالش می‌کشد و در نتیجه همه آن المان‌های به ظاهر معمولی فیلم را - زنی که خواهان اجرای عدالت برای مرگ همسر و فرزندش است- تخریب می‌کند. این نمای وارونه شاید می‌خواهد بگوید در همه این مدت آن‌چه می‌دیدیم، دنیایی وارونه بود.

آکین که با فیلمش در بخش رقابتی جشنواره کن حضور یافت، نتوانست به جوایز مهمی دست پیدا کند، اما یک‌بار دیگر همه را تحت‌تاثیر قرار داد. او طی این سال‌ها گاهی به‌خوبی توانسته زاویه دید خودی-غیرخودی و تجربه تعلق‌داشتن به دنیاهای متفاوت را به نمایش بگذارد، حتی در فیلم‌هایی که با محوریت ترک‌ها نساخته، اما در عین حال گاهی به‌سادگی به ورطه ساده‌انگاری و کلیشه می‌افتد و سقوطش هم برگشت‌ناپذیر است.
«محوشدگی» در بعضی لحظات به همین فضای کلیشه نزدیک می‌شود، اما تصمیم قطعی را باید پس از دیدن دوباره فیلم گرفت. بعد از تماشای فیلم در جشنواره، هر چه بیشتر می‌گذرد، احساس می‌کنم شاید این یکی از بهترین‌ ساخته‌های آکین باشد. نیمه اول فیلم از نظر احساسی آزاردهنده است، کاتیا می‌فهمد که همسر ترکش، نوری و پسرشان روکو در یک بمب‌گذاری در محل کار نوری کشته شده‌اند. همه فراز و فرودهای احساسی کاتیا و دقایق هولناک و عذاب‌آورش با جزئیات تمام تصویر شده است.
آکین هیچ‌چیز را نگفته نمی‌گذارد و کروگر اندوه، خشم و رنج کاتیا را زندگی می‌کند، نه اغراق می‌کند و نه آن را تقلیل می‌دهد. فیلم در واقع سه بخش دارد؛ پس از خانواده، به بخش عدالت می‌رسیم که ماجرای پر از تعلیق دادگاه یک زوج نئونازی است که به اتهام بمب‌گذاری دستگیر شده‌اند. در این فصل، «محوشدگی» به یک درام دادگاهی استاندارد تبدیل می‌شود که البته به زیبایی نوشته شده و در اجرا هم تاثیرگذار است.
فیلم به همین ترتیب قصه را پیش می‌برد و هیچ بخشی از آن به نظر نابجا و بی‌معنا نیست؛ روندی آرام و نرم است که در ژانرهای مختلف با مهارت هرچه تمام‌تر حرکت می‌کند. شاید به نظر بیاید ایده نئونازی‌های مسئول بمب‌گذاری و شبکه بین‌المللی فاشیستی که بنا بر اطلاعات فیلم، از آن‌ها حمایت می‌کند، صرفا یک ساختار روایی خیالی است، اما در انتهای فیلم، آکین در توضیحی یادآوری می‌کند سازمانی زیرزمینی با گرایش راست به‌نام سوسیالیست‌های ملی زیرزمینی در اوایل سال 2000 با هدف کشتار ترک‌ها در آلمان فعالیت می‌کردند. اما اگر صحنه پایانی فیلم را دوباره به یاد بیاوریم، می‌فهمیم «محوشدگی» فراتر از این‌هاست. در نمای پایانی آکین از ما می‌خواهد دنیایی را تصور کنیم که در آن تروریست یک زن سفیدپوست زیبا نیست، بلکه کسی است که به ما آموخته‌اند نباید با او همدردی کرد.
فیلم «محوشدگی» فاتح آکین؛ عاشقانه‌ای در دل نفرت

درام انتقامی بی‌مایه فاتح آکین، در بهترین حالت یک فیلم تلویزیونی است؛ ضعیف، خنثی و دور از مسائل روز. «محوشدگی» قصه زنی آلمانی است که همسر ترک و پسر کوچکش را در بمب‌گذاری تروریستی از دست می‌دهد. وقتی سیستم قضایی مزخرف نمی‌تواند گناهکاران بی‌شرم و گستاخ را به سزای اعمال‌شان برساند، زن دست به کار می‌شود و خالکوبی سامورایی نیمه‌کاره‌اش را کامل می‌کند و آستین‌ها را بالا می‌زند تا کار را تمام کند؛ خانواده همسرش و اطرافیان هم به‌دلیل خط قرمزهای قانونی یا غیرقانونی ترجیح می‌دهند سکوت کنند. آن‌ها از قصه کنار گذاشته می‌شوند و میدان را برای بلوند انتقام‌جو خالی می‌کنند.

آکین فیلم را با الهام از حملات نژادپرستانه نازی‌ها به اقلیت‌ها در آلمان بین سال‌های 2000 تا 2007 ساخته است؛ موضوعی که تا وقتی ادامه دارد، می‌توان به آن پرداخت، زنده‌بودن راست افراطی در اروپا و عادی‌سازی مسئله بیگانه‌هراسی و ترغیب به آن در سیاست جریان اصلی هنوز هم مسئله روز است، اما در سال 2017 به نظر می‌رسد فیلم با این خط داستانی به نوعی می‌خواهد از اشاره‌کردن به مسئله آشکارتر و مهم‌تر حملات داعش و اسلام‌هراسی فزاینده پرهیز کند. فیلم از زیر بار این‌ مسائل شانه خالی می‌کند و در نهایت، رنج و دغدغه درونی نینجا (قهرمان داستان)، درامی لیبرال، مضحک و بی‌اهمیت می‌سازد.

سکانس افتتاحیه فیلم که ازدواج نوری و کاتیا را در زندان نشان می‌دهد، سبک ویژه‌ای دارد، اما بعد حمله تروریستی اتفاق می‌افتد. آکین درماندگی احساسی را به‌خوبی منتقل می‌کند و همین‌طور عداوت بین مادر کاتیا، آنه‌ماری و والدین نوری، علی و هولیا. در ادامه کاتیا ذره‌ذره به شک می‌افتد که پلیس قصد دارد با مقصر جلوه‌دادن همکاران قدیمی نوری (که قبلا فروشنده موادمخدر بوده) پرونده را ببندد، اما ناگهان خبر می‌رسد چند نازی دستگیر شده‌اند و همه این ماجراها کنار گذاشته می‌شود، نوعی ساده‌انگاری که فیلمنامه آکین به‌سادگی به آن تن داده است.
بخش محاکمه در دادگاه، با بازی خوب یوناس کریش، کنترل‌شده و قابل‌باور است.
دنیس موچیتو هم در نقش وکیل کاتیا خوب ظاهر شده است. شاید اگر فیلم یک درام دادگاهی معمولی بود، نتیجه بهتری حاصل می‌شد. بعد از اعلام حکم دادگاه، اکشن قصه آغاز می‌شود و از این‌جا به بعد فیلم به‌شکل عجیبی باورناپذیر و سطحی می‌شود. کروگر همه تلاشش را کرده، اما نمی‌توان گفت نقش‌آفرینی‌اش خوب است؛ البته فیلمنامه و کارگردانی هم چیز زیادی در اختیارش نگذاشته است. اکشن به فداکاری مضحکی ختم می‌شود که باید در مرحله ویرایش فیلمنامه دور ریخته می‌شد. «محوشدگی» نه بهترین تصویری است که از کروگر دیده‌ایم، نه بهترین اثر آکین.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج