۶۳۶۷۰
۶ نظر
۵۱۸۷
۶ نظر
۵۱۸۷
پ

عامه پسندهای پرفروش

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت

پرفروش شدن فيلم «جا‌ب‌جا» با گروه بازيگراني مانند اكبر عبدي، حميد لولايي و مهران غفوريان به نوعي بازگشت به دهه ۸۰ و سال‌هايي است كه كمدي‌هاي ارزان‌قيمت با بازيگران تلويزيوني رواج زيادي داشتند و اتفاقا در گيشه خيلي هم موفق بودند.

برترین مجله اینترنتی ایران

روزنامه هفت صبح: آيا پرفروش شدن فيلم «جاب‌‌جا» به معناي بازگشت موج كمدي‌هاي عامه‌پسند است؟

اكران عيد فطر امسال با يك شگفتي بزرگ همراه بود: فيلم «جا‌ب‌جا». يكي از آن كمدي‌هايي كه چند سال پيش لقب كمدي تلويزيوني يا سطح پايين يا مبتذل مي‌گرفتند. هر چند سوژه اين يكي سطح‌ بالاتر از بقيه است. اصولا مردم ما از جنس كمدي‌هايي كه موضوع‌شان بر مبناي عوض شدن، جا‌به‌جايي يا اشتباه گرفتن است، خوش‌شان مي‌آيد. فرمولي كه از زمان بينوايان و اشتباه گرفتن ژان‌والژان به جاي شهردار مرسوم شده و در نمايشنامه‌هاي كمدي شكسپير هم خيلي مرسوم است.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت

«جا‌ب‌جا» هم از همين فرمول استفاده مي‌كند. داستان فیلم «جا‌ب‌جا» درباره نگهبان یک شرکت است که فردی او را می‌بیند و با یکی از فرماندهان زمان جنگ اشتباه می‌گیرد و می‌خواهد از او سوء استفاده کند. با توجه به اينكه در اين كمدي طنز به‌خاطر تناقض‌هاي بين يك آدم معمولي و يك فرمانده دفاع مقدس شكل مي‌گيرد و به عبارت ديگر كمدي در بطن دفاع مقدس است، مي‌شود آن را در زير ژانر فيلم‌هايي جا داد كه سردمدارشان «ليلي با من است» كمال تبريزي بود.

ژانري كه فيلم‌هاي زيادي ذيل آن ساخته شدند كه البته تعداد كمي از آنها از نظر هنري واجد ويژگي‌هاي لازم بودند و برخي از آنها هم بيشتر به لودگي گرايش داشتند. «جا‌ب‌جا» به كمك تبليغات موفق تلويزيوني توانست حضور فوق‌العاده‌اي در گيشه داشته باشد. در ۱۰روز اول اكرانش توانست به فروش نيم ميلياردي دست پيدا كند. تحليل فروش فيلم «جا‌ب‌جا» خيلي جالب است. فيلم فروش تقريبا مساوي در تهران و شهرستان‌ها داشته است. اين يعني مخاطب هدف فيلم از طبقات اجتماعي مختلف بوده‌اند كه «جا‌ب‌جا» توانسته با همه آنها ارتباط برقرار كند.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت

حسن توكل‌نيا تهيه‌كننده فيلم، از آن موارد عجيب سينماست. هم تهيه فيلمي مانند «كاغذ بي‌خط» ناصر تقوايي را در كارنامه‌اش دارد و هم كمدي سبكي مثل «اگه مي‌توني منو بگير» شاهد احمدلو. حسن توکل‌نیا تهیه‌کننده و مدیر شرکت یکتافیلم پخش‌کننده فیلم سینمایی «جا‌ب‌جا» در خصوص فروش این فیلم گفته است: «تا پایان روز جمعه ۱۸ مرداد در تهران ۲۷۰ میلیون و در شهرستان ۲۱۰ میلیون و در مجموع ۴۸۰ میلیون تومان فروش داشته‌ایم که رقم بسیار امیدوارکننده‌ای بوده است.

«جا‌ب‌جا»روز پنجشنبه ۱۷ مرداد در تهران که عملا می‌توانیم بگوییم با پایان ماه مبارک رمضان اولین روز اکران عمومی‌اش بوده است ۲۶ میلیون و روز جمعه ۴۵ میلیون تومان فروش داشت و حتی در شهر مذهبی قم با وجود آنکه جمعه عید فطر بود دو میلیون تومان و در مشهد سه میلیون تومان فروش داشته‌ که با روند فعلی بسیار امیدواریم «جا‌ب‌جا»بتواند به باشگاه میلیاردی‌ها وارد شود.» علي توكل‌نيا، كارگردان فيلم پيش از اين فقط دو اثر ساخته: يكي «نفرين» (محصول سال ۱۳۸۹) در ژانر وحشت و ديگري «مديوم» كه در قالب يك تله فيلم ساخته شد و به نمايش درآمد. هر دو فيلم‌هايي معمولي و نه چندان موفق بودند.

پرفروش شدن فيلم «جا‌ب‌جا» با گروه بازيگراني مانند اكبر عبدي، حميد لولايي و مهران غفوريان به نوعي بازگشت به دهه ۸۰ و سال‌هايي است كه كمدي‌هاي ارزان‌قيمت با بازيگران تلويزيوني رواج زيادي داشتند و اتفاقا در گيشه خيلي هم موفق بودند. شايد خيلي‌ها با پرفروش شدن فيلم‌هايي مانند«جا‌ب‌جا» كه به هر حال با يك فيلم سينمايي كامل يا حتي خوب فاصله زيادي دارد، موافق نباشند اما به‌نظر مي‌رسد اين موجي است كه هر چند سال يك‌بار در سينماي ايران اتفاق مي‌افتد. شايد با مطالعه بيشتر و تحليل آن، به جاي حذف اين نوع فيلم‌ها بتوان آنها را از نظر فيلمنامه، فني و در كل ساختار سينمايي ارتقا داد.

سال ۱۳۸۲

كليد ساخته شدن فيلم‌هاي كمدي با شخصيت‌هايي كه در طنزهاي تلويزيوني موفق بودند و همچنين ساخته شدن فيلم‌هاي بي‌سروتهي كه حتي نمي‌خنداندند ولي فاكتورهاي جذابي براي فروش داشتند، از همين سال ۱۳۸۲ زده شد. «توكيو بدون توقف» پرفروش‌ترين فيلم سال ۱۳۸۲ يك ستاره داشت: مهران مديري. گرچه فيلمنامه‌اش را فرهاد توحيدي نوشته بود اما كارگرداني سعيد عالم‌زاده، فيلم را بيشتر شبيه يك تله فيلم كرده بود. عامل خنده مردم فقط و فقط مهران مديري بود كه روزهاي اوجش را سپري مي‌كرد. فيلم دوم آن سال هم «عروس خوش‌قدم» كاظم راست‌گفتار بود. كمدي بي‌مزه‌اي كه فقط به لطف تبليغات شيك و چهره‌هاي بازيگرانش فروخت. البته فيلم سوم و چهارم جدول پرفروش‌ها هم كمدي بود اما «دنيا» و «دختر ايروني» هر دو كمدي‌هايي بودند كه با عوامل حرفه‌اي ساخته شدند.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت


سال 1383

سال كمدي‌هاي موفق بود. «مارمولك» در اوج قرار گرفت. «كما» كمدي خوش‌ساختي بود كه رتبه سوم را در جدول پرفروش‌ها داشت و «مهمان مامان» داريوش مهرجويي هم فيلم چهارم بود. اما در ميان10 فيلم پرفروش فيلمي قرار داشت كه مي‌توان آن را نمونه يك كمدي مبتذل دانست: «بله برون». داوود موثقي براي فيلمش از فتحعلي اويسي استفاده كرد كه آن روزها با كمدي‌هاي 90 شبي تلويزيوني، به‌خصوص «بدون شرح» تبديل به ستاره مردم شده بود. اين فيلم‌ كه از آن كمدي‌هاي بزن‌بكوب بود و داستان به شدت مبتذلي درباره پيرمرد ثروتمندي داشت كه صاحب پسر نبود و دامادهاي ناخلفي داشت كه چشم‌شان دنبال ثروتش بود. در آخرين لحظات كه پيرمرد مي‌خواهد وصيت‌نامه‌اش را امضا ‌‌كند متوجه مي‌شود كه همسرش باردار است. ويژگي «بله‌برون» و فيلم‌هايي كه بعدها در همين رده ساخته شدند نداشتن ساختار، كارگرداني ضعيف و فيلمنامه‌هاي به شدت‌ پيش‌پاافتاده بود.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت


سال 1384

با اوج گرفتن برنامه‌هاي طنز تلويزيوني به‌خصوص كمدي‌هاي 90 شبي و چهره‌هاي تازه‌اي مانند جواد رضويان كه در تلويزيون تبديل به ستاره‌هاي بامزه مردم شده بودند، مسير سينماي ايران هم تغيير كرد. تغييري كه البته چندان رضايت‌بخش نبود. سالي كه پرفروش‌ترين فيلمش كمدي بامزه ولي ساده سامان مقدم يعني «مكس» بود، سه فيلم كمدي مبتذل را هم در بين 10 فيلم پرفروش داشت:«شارلاتان»، «شاخه گلي براي عروس» و «چپ‌دست». نكته جالب اينكه در هر دو فيلم اول جواد رضويان بازي مي‌كرد و همين نشان مي‌دهد كه كارگردانان چقدر دنبال موج موفقيت تلويزيون افتاده بودند. آرش معيريان كه با كمدي قابل قبول «كما» براي مردم اسم شناخته شده‌اي بود دو كمدي سطحي و حتي عصبي‌كننده «شارلاتان» و «چپ‌دست» را در يك سال ساخت و به نمايش درآورد. قدرت‌الله صلح ميرزايي هم كه اصلا نامش با فيلم‌هاي سطحي پيوند خورده است، همكاري‌اش با جواد رضويان را شروع كرد.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت


سال 1385

فضاي سينما بسته‌تر از قبل شد و درنتيجه كارگردانان بيشتري به ساخت كمدي روي آوردند. پنج فيلم از 10فيلم پرفروش سال 1385 كمدي بود اما از بين آنها «سوغات فرنگ» در كمال تعجب فيلم نهم شد كه اثري به‌شدت ضعيف و كپي غيرقابل قبولي از يكي از فيلم‌هاي قبل از انقلاب بود. كپي‌كاري‌هايي كه از آن زمان به بعد در ميان آثار عامه‌پسند ايراني مرسوم شد. «سوغات فرنگ» را كامران قدكچيان، كارگردان قديمي سينماي ايران ساخته بود. رامبد جوان، مجيد صالحي و شيلا خداداد بازيگران اصلي بودند. تم فيلم دختر پولدار غرق در مشكلات و پسر فقير بامعرفت بود كه بايد به اين دختر ثروتمند كمك مي‌كرد. مزه‌پراني‌هاي فيلم برعهده مجيد صالحي بود. اين اولين فيلم كمدي كامران قدكچيان بود كه بيشتر فيلم‌هاي اكشن و حادثه‌اي مي‌ساخت. فيلم اول سال 1385 هم كمدي بود: «آتش‌بس» به كارگرداني تهمينه ميلاني كه البته فيلم خوبي بود .

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت



سال ۱۳۸۶

يك موج جديد در سينماي ايران ايجاد شد: موج «اخراجي‌ها». فيلم‌هاي ركوردشكن مسعود ده‌نمكي كمدي‌هاي جنگي بودند كه حتي تندتر از «ليلي با من است» با برخي نشانه‌هاي دفاع مقدس شوخي مي‌كردند و از خط قرمزها مي‌گذشتند. «اخراجي‌ها ۱» با بهره‌گيري از بازي اكبر عبدي و ارژنگ اميرفضلي و كامبيز ديرباز و امين حيايي پرفروش‌ترين فيلم سال ۱۳۸۶ شد. در۱۰ فيلم پرفروش سال، «كلاهي براي باران» رتبه پنجم را آورد كه از آن كمدي‌هاي جواد رضويان بود. بدون فيلمنامه و بيشتر متكي بر مزه‌پراني‌هاي جواد رضويان. فيلمي كه سر و ته نداشت. البته رضا عطاران و مهران غفوريان هم بخشي از بار طنز فيلم را به دوش مي‌كشيدند. «مهمان» هم كه تكليفش معلوم بود: هفتمين فيلم جدول پرفروش‌ها محصول كمپاني فرحبخش و عليخاني كه اصلا تخصص‌شان ساخت كمدي‌هاي عامه‌پسند بود. فيلم از همان كليشه‌هاي معمول پيروي كرد و براي پرفروش‌شدن پيرنگ داستانش را بر روي يك مثلث عشقي بنا كرد.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت


سال 1387

از فيلم‌هاي كمدي در نيمه دهه 80 چنان استقبال خوبي شد كه سال 1387 بيش از نيمي از 10 فيلم پرفروش سال كمدي بودند. جالب اينكه از بين اين كمدي‌ها چهار كمدي عامه‌پسند سطحي داشتيم. سالي كه فيلم «چارچنگولي» به‌رغم همه انتقادات تند و تيزي كه عليه آن شد، توانست رتبه دوم جدول پرفروش‌ها را كسب كند. باز هم ملغمه‌اي از شيرين‌كاري‌هاي بازيگران مجموعه‌هاي طنز تلويزيوني از جواد رضويان و رضا شفيعي‌جم گرفته تا فتحعلي اويسي. فيلمي كه به گفته مخاطبانش و منتقدان چنان شوخي‌هاي سطحي و سخيفي داشت كه مردم رويشان نمي‌شد با بچه‌هايشان به ديدن فيلم بروند.

«ده رقمي» همايون اسعديان كه اصلا تله‌فيلمي بود كه روي پرده سينماها رفته بود و كلا جولانگاهي براي جواد رضويان بود كه هر طور مي‌تواند دل مخاطب را به دست بياورد. فيلم دهم جدول پرفروش‌هاي سال «دلداده» بود: محصول مشترك ديگري از قدرت‌الله صلح ميرزايي و جواد رضويان. همين كافيست تا سطح اين فيلم دست‌تان بيايد.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت


سال 1388

هنوز مخاطبان دنبال فيلم‌هاي كمدي بي‌ارزش بودند. مسعود ده‌نمكي هم كه با جريان مردم حركت مي‌كرد «اخراجي‌ها2» را ساخت كه هرچند در فروش ركوردزني كرد اما سطحي‌ترين فيلم اين سه‌گانه با شوخي‌هاي گاه مهوع است. «دو خواهر» سومين فيلم پرفروش سال شد. فيلمي كه بايد دوباره محمدرضا گلزار را بعد از چند سال به عنوان يك ستاره به سينماي ايران تزريق مي‌كرد. فيلمي كه فريم به فريم كپي از فيلمي با بازي آنتونيو باندراس بود و با اين حال از فيلم اصلي كه خودش اثر چندان موجهي نبود، ضعيف‌تر و پيش‌پاافتاده‌تر بود.

«پسر تهراني» بلافاصله بعد از «دو خواهر» قرار گرفت. فيلم ديگري از كاظم راست‌گفتار كه اين‌بار البته به اندازه «عروس خوش‌قدم» موفق عمل نكرد. امين حيايي ستاره اصلي فيلم بود ولي آنقدر فيلم بدي بود كه حتي حضور حيايي هم نتوانست كمكي به آن بكند. آخرين فيلم هم «زندگي شيرين» بود. باز هم محصول صلح‌ميرزايي كه به‌نظر مي‌رسيد راه فيلم پرفروش ساختن را در آن سال‌ها ياد گرفته است: استفاده از جواد رضويان و آزاد گذاشتنش كه هر كاري دلش مي‌خواهد در فيلم بكند.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت


سال 1389

تب فيلم‌هاي كمدي ناگهان فروكش كرد. فرمول‌هاي قديمي ديگر جواب نمي‌داد. به‌نظر مي‌رسيد مردم آنقدر كمدي‌هاي سطحي ديده‌اند كه از آنها زده شده‌اند. درنتيجه از سال 1389 دوباره سينماي ايران چرخشي به سمت فيلم‌هاي جدي‌تر پيدا كرد. با اين همه باز هم بودند تك‌وتوك فيلم‌هاي كمدي كه در كمال تعجب با وجود بي‌مزه بودن و ضعيف بودن مي‌فروختند. شگفت‌انگيزترين مورد «افراطي‌ها» بود. ساخته جهانگير جهانگيري و سوءاستفاده كاملي از نام فيلم پرفروش «اخراجي‌ها» بدون آنكه كوچكترين ربطي به آن داشته باشد.

تمام مدت تماشاي فيلم ذهن تماشاگر پي يك سوال است: اين بازيگران كه درهم و برهم كنار هم گذاشته شده‌اند و با هم گپ مي‌زنند و شوخي‌هاي بي‌مزه مي‌كنند، فيلمنامه‌اي هم داشته‌اند؟ ديالوگي هم حفظ كرده‌اند؟ بعيد به‌نظر مي‌رسد. «چراغ قرمز» علي غفاري فيلم نهم فروش گيشه‌ها بود. باز هم فيلم ديگري كه از فرمول جابه‌جايي استفاده مي‌كرد اما پرداخت و كارگرداني‌اش دم‌دستي و بي‌نكته بود.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت



سال ۱۳۹۰

سال ۹۰ دو كمدي مهم روي پرده رفتند. «ورود آقايان ممنوع» رامبد جوان و آخرين قسمت «اخراجي‌ها» مسعود ده‌نمكي كه رقابت تنگاتنگي با هم داشتند. در نهايت «اخراجي‌ها۳» پرفروش‌ترين فيلم در كشور و «ورود آقايان ممنوع» پرفروش‌ترين فيلم در تهران شد. اما تعداد كمدي‌هاي سطحي ديگر كم شده بود. كارگردانان از سال گذشته عبرت گرفتند و كمتر كمدي ساختند. فقط كاظم راست‌گفتار بود كه همچنان بر ساختن فيلم‌هاي عامه‌پسند اصرار مي‌ورزيد و «زنان ونوسي، مردان مريخي» را ساخت.

طبق معمول راست‌گفتار برعكس فرمول ساختن كمدي‌هاي عامه‌پسند از بازيگران تلويزيوني استفاده نكرده و برعكس بازيگران مطرح سينما مانند امين حيايي در فيلمش بازي مي‌كنند. سر و شكل فيلم هم خيلي لوكس است. ولي آنقدر در استفاده از رنگ‌ها افراط مي‌كند و يادش مي‌رود كه بايد براي تماشاگر قصه تعريف كند كه درنهايت فيلمش تبديل به اثري اعصاب خردكن و ضعيف مي‌شود كه فقط در گيشه موفق است.

فيلم هایي كه اشتباهي فروخت


سال‌هاي بي‌كمدي عامه‌پسند

موج كمدي‌هاي عامه‌پسند در دهه 80 به راه افتاد. اما سال 1380 هنوز فيلم‌هاي جدي انتقادي كه به‌خاطر باز شدن فضاي فرهنگي كشور زياد هم توليد مي‌شدند، مورد توجه مردم قرار مي‌گرفتند. سال 1380 در ميان 10 فيلم پرفروش هيچ كمدي وجود نداشت و پرفروش‌ترين فيلم هم «سگ‌كشي» بهرام بيضايي بود. سال 1381 هر چند هر سه فيلم پرفروش سال يعني «كلاه قرمزي و سروناز»، «نان و عشق و موتور هزار» و «دختر شيريني‌فروش» كمدي بودند اما هيچ‌كدام در رده كمدي‌هايي كه بعدها به كمدي‌هاي مبتذل مشهور شدند جا نمي‌گرفتند.

«نان و عشق و موتور هزار» كه اصلا در ادامه همان فيلم‌هاي انتقادي اجتماعي بود كه از دريچه طنز روايت مي‌شد. «كلاه قرمزي» هم كه هميشه يك برند بوده و پرفروش‌ شدن‌اش طبيعي است و حضور گروه طهماسب، جبلي و معتمدآريا هم دليل پرفروش‌شدن «دختر شيريني‌فروش» بود. سال گذشته هم شبيه سال 1381 بود. در سال 91 هر سه فيلم پرفروش كمدي بودند ولي كمدي‌هاي به عبارتي سطح بالا كه با گروه‌هاي حرفه‌اي ساخته شده بودند: «كلاه قرمزي و بچه ننه»،‌«خوابم مي‌آد» و «گشت ارشاد».
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • Hadi

    ***ورود اقایان ممنوع***خوابم میاد***

  • بدون نام

    من یه سوال دارم لطفا مجله کمکم کن :

    از سال 1380 تا 1389 ، چه دهه ای حساب میشه ؟ دهه چند؟

  • بدون نام

    متن رو کی نوشته؟ در بینوایان ژان والژان با شهردار اشتباه گرفته نشد. خود ژان والژان شهردار شد. حد اقل داستان شاهزاده و گدای مارک تواین رو مثال میزدید.

    پاسخ ها

    • shiva

      اي ول راست مي گه.

  • بدون نام

    الان نان عشق موتور هزار شده انتقادی اجتماعی!؟! فیلمی ازین چرت تر و کلیشه ای تر نیست!

  • amir

    رويشان نمي‌شد با بچه‌هايشان به ديدن فيلم بروند
    لطفا خدتون بگین مردم چی میخواستن؟
    نوح؟
    فیلم طنز بون دعای کمیل که نیومدن ببینن

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج