۶۳۰۹۰۵
۵۱۸۰
۵۱۸۰
پ

نواهای استاد ناصر زرآبادی، لهجه شیرین ایرانی در زبان ویولن غربی

ناصر زرآبادی از نوازندگان پیشکسوت ساز ویولن است هنرمندی که شیرین نوازی‌اش منحصر به فرد بوده و با ایده‌هایی که در اندیشه داشت آثارماندگاری تولید کرد اگرچه هیچگاه به دنبال ثبت آثار به نام خود نبود و به گفته همسرش «ناصر مرد سازشگری است و هیچگاه نسبت به هیچ چیز معترض نبوده و نیست» حتی امروز که کارهایش با نام دیگر هنرمندان معرفی می‌شود.

روزنامه ایران - ندا سیجانی: گلدان های شمعدانی چیدمان شده روی پله‌ها، رنگ خاصی بر حیاط کوچک خانه‌اش زده است. گاه گاهی عصرها یا هر زمان دیگری که دلش برای گذشته تنگ می‌شود عصای خود را به دست می‌گیرد و آرام آرام به سمت این حیاط حرکت می کند و در کنار گل‌های زیبا و آراسته‌ای که به سوی خورشید دست دراز کرده‌اند به دوردست‌ها خیره می‌شود؛ به آن روزهای «گلها»، آن زمان که در کنار استاد ابوالحسن خان صبا رنگ دیگری بر ویولن زدند و در کنار نت‌های خارجی که آن دوران به وفور شنیده می‌شد با تکرار هنر استادش صبا، سبکی نو از یک موسیقی اصیل ایرانی برای ویولن خلق کردند.
ناصر زرآبادی از نوازندگان پیشکسوت ساز ویولن است هنرمندی که شیرین نوازی‌اش منحصر به فرد بوده و با ایده‌هایی که در اندیشه داشت آثارماندگاری تولید کرد اگرچه هیچگاه به دنبال ثبت آثار به نام خود نبود و به گفته همسرش «ناصر مرد سازشگری است و هیچگاه نسبت به هیچ چیز معترض نبوده و نیست» حتی امروز که کارهایش با نام دیگر هنرمندان معرفی می‌شود. به مانند قطعه «بردی از یادم» که آهنگسازی آن به دیگر هنرمندان هم نسبت داده شده است؛ خوانندگانی که با ناصر زرآبادی همکاری داشته‌اند بانوان مطرح موسیقی بودند و همین امر سبب شد آثار زرآبادی هیچ گاه از رادیو پخش نشود وتنها یک یا دو اثرش با صدای استاد غلامحسین بنان به گوش برسد آن هم به ندرت.
ناصر زرآبادی تنها فرزند خانواده،‌ سال ۱۲۹۹ شمسى در کوچه روغنى‏ ها واقع در سنگلج تهران متولد شده است. او از دوران نوجوانی شیفته ویولن بود و امروز هم تنها مونس و دلخوشی آن دورانش ضبط صوت کوچکی است که بالای تختخوابش قرار دارد و هر از چند گاهی با روشن کردن آن وشنیدن نوای «کاروان» از یک نوار کاست قدیمی چشمانش را بر هم می‌گذارد و با دستان چروکیده‌اش آن نت‌ها را لمس می‌کند و با همان حال دگرگونش قطره اشک ازچشمانش سرازیرمی شود.
نواهای استاد ناصر زرآبادی، لهجه شیرین ایرانی در زبان ویولن غربی
زرآبادی 50 سال در عرصه موسیقی ایرانی فعالیت کرده اما بعد از انقلاب هیچ گاه فرصت یا انگیزه آن را نداشت که دوباره به این کار ادامه بدهد. او ابداعاتی که در زمینه موسیقی داشته است چون ساخت آرشه با ترکه یک درخت یا نوازندگی روی لیوان را به موزه موسیقی اهدا کرد تا ویترینی دیگر از فرهنگ و هنر ایران به تصویر کشیده شود اما از سال 93 تا به امروز آثار اودر کالبد شیشه‌ای موزه موسیقی جای نگرفته است و گویا هنوز هم عادت کرده‌ایم نوشدارو پس ازمرگ سهراب باشیم و آثار این هنرمند را بعد فوت در ویترین رونمایی کنیم. گفت‌وگو با این هنرمند را در ادامه می‌خوانید:

استاد زرآبادی در ابتدا بفرمایید ساز ویولن چگونه به ایران آمد و چرا با وجود سازهای مختلف ایرانی ویولن را انتخاب کردید؟

ویولن در زمان مظفرالدین شاه و از سوی شخصی به نام ناصر همایون وارد ایران شد. ایشان با خرید دو- سه ساز ویولن و دعوت از یک معلم فرانسوی به نام موسیولومر (موسیقیدان نظامی فرانسوی) این سازرا به ارکستر وارد کردند. در واقع از آن زمان به بعد، ویولن در ایران باب شد و کمانچه آرام آرام از بین رفت.

من از علاقه‌مندان به موسیقی بخصوص ساز ویولن هستم. پدرم ارتشی و افسر قزاقخانه بود. خانه ما در دروازه باغ شاه قرارداشت (منزل پاشاخان قفقازی)؛ هر زمان که سربازها برای خدمات صحرایی ازباغ شاه بیرون می‌آمدند موزیک می نواختند و من مشتاق و کنجکاو به این موسیقی‌ها گوش می‌دادم. این اتفاق سرآغازی برای ورود من به مدرسه موزیک نظام بود. تا سال چهارم در مدرسه هدایت درس می‌خواندم. با وجود آنکه پدرم می‌دانست بسیار به موسیقی علاقه‌مند هستم اما برای رفتن به مدرسه موزیک مخالفت می‌کرد ولی سرانجام با خواهش و اصرار ثبت‌نام شدم. سال 1309شمسی آموزش موسیقی را با تشویق سرهنگ محمود ایروانی که نخستین استاد من دراین مدرسه بود آغاز کردم و ویولن و ترومپت را به مدت چهار سال نزد ایشان آموختم. البته ابتدا ترومپت و دیگر سازهای بادی را مشق می‌کردم و در آخر ویولن؛ بعدها استاد محمود ایروانی‌ رئیس‌ کل‌ موزیک‌ شد. من به نت خوانی و نت‌نویسی بخوبی آشنا هستم و زمانی که در قسمت موزیک ارتش، موسیقی با نت آموزش داده می‌شد آن را آموختم.
«حسین هنگ آفرین» دیگر اساتید مدرسه موزیک نظام و رئیس موزیک یکی از این قزاقخانه‌ها بود. مرحوم هنگ آفرین از شاگردان موسیولومر بودند که به زیبایی تار، ویولن و سه تار می‌نواخت و به حسین خان «ر» شهرت داشت به این علت که هرزمان ویولن کوک می‌کرد می گفتند «ر» بده.

هنگ آفرین آخرین رئیس موزیک پهلوی بود. آن زمان به جای واژه «هنگ»، «فوج» گفته می‌شد و ما در فوج بهادر بودیم. ارتش ما موزیک مارش می‌نواخت و موسیقی آن با رادیو گل‌ها بسیار متفاوت بود. در رادیو خواننده‌هایی چون غلامحسین بنان، دلکش و... بودند اما در ارتش فقط موسیقی نظامی نواخته می‌شد. علاقه واستعداد من در فراگیری موسیقی و نواختن ردیف‌های موسیقی ایرانی سبب شد ازسوی استادان مورد تشویق قرار بگیرم تا آنکه سرانجام سال ۱۳۱۸ با درجه ستوان سومی (افسر) فارغ التحصیل ومعاون موزیک لشکر دوم شدم. البته بعدها برای فراگیری از مکتب نوازندگى مربیان مختلف به نزد موسیو«هایک» رفتم و در کنار ایشان موسیقى‌های بسیاری آموختم. موسیو هایک به من لقب «دزد موسیقی» داده بود به این علت که هر نت و مقامى را که آقاى هایک مى ‏نواختند بلافاصله و بدون کم و کاست اجرا می‌کردم.

آیا زمانی که ویولن به ایران آمد با نت ایرانی نواخته می‌شد؟

خیر، آن زمان تعداد اساتید اندک شمار بود و استادان موسیقی فرانسوی نت‌های غیرایرانی و مارش آموزش می‌دادند اما من به دستگاه‌های موسیقی ایرانی علاقه بسیاری داشتم و به صورت پنهانی نت ایرانی می‌نواختم. این نت‌ها را از صبا آموخته بودم و درخانه تمرین می‌کردم اما زمانی که ارتش بودم موزیک خارجی می‌نواختیم.

یعنی در ارتش فقط مارش نظامی نواخته می‌شد؟
خیر. تفریح ما دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها بود و در این روزها موزیک می‌نواختیم و سربازها با دستمال می‌رقصیدند.

استاد ابوالحسن صبا نخستین فردی بودند که ویولن را با نت ایرانی نواختند از آن دوران و آشنایی خود بگویید؟

استاد صبا به زیبایی ویولن ایرانی می‌نواخت و کتاب‌هایی چون «ردیف اول، دوم و سوم صبا برای ویولن» را طی این سالها به چاپ رسانده است؛ ردیف‌های دشتی، ماهور، همایون و اصفهان که امروزه هم قابل استفاده هنرجویان است.

با ابوالحسن صبا دریک میهمانی آشنا شدم. آن شب از من سؤال کردند در کجا مشغول به کار هستم و من گفتم معاون موزیکم و در آنجا ویولن می‌نوازم ایشان هم از من دعوت به همکاری کردند و گفتند به شاگردانشان نت موسیقی بیاموزم والبته من نیز در محضر استاد صبا موسیقی آموختم. صبا در ارکستر گل‌ها که مؤسس آن داوود پیرنیا بود فعالیت می‌کرد. بعدها در منزل علیرضا خان‌ چنگی‌ ردیف‌های‌ کمانچه نوازی ایشان را و ردیف‌های نوازندگی ویولن ابوالحسن‌ خان‌ صبا را آموختم.

چطور شد که مورد اطمینان استاد صبا قرار گرفتید به طوری که به شاگردان ایشان نت می‌آموختید؟

آن زمان نت وجود نداشت و آموزش موسیقی بصورت سینه به سینه بود یعنی یک نفر می‌نواخت و دیگران آن روش را ادامه می‌دادند. من ردیف و مقام‌های موسیقی ایرانی را بخوبی می‌نواختم وسولیست ارکستر بودم اما هیچ علاقه‌ای به ردیف‌های خارجی نداشتم و تنها زمانی که در ارکستر ارتش بودم این ردیف‌ها نواخته می‌شد اما بعد از آن برای تمرین و اجرای ردیف موسیقی ایرانی نزد استاد ابوالحسن خان صبا می‌رفتم و ضمن یادگیری نزد ایشان به شاگردانشان نت می آموختم. مهدی خالدی بهترین شاگرد صبا بود. استاد صبا شاگردان دیگری هم داشتند اما به لحاظ اینکه موسیقی ایرانی را بخوبی می‌شناختم مورد اطمینان ایشان بودم. ولی امروز دیگر آموزش سینه به سینه وجود ندارد و موسیقی براساس نت تدریس می‌شود.
نواهای استاد ناصر زرآبادی، لهجه شیرین ایرانی در زبان ویولن غربی

از استاد صبا نت‌هایی باقی مانده است که منتشرنشده باشند؟

خیر. تمامی نت‌های موسیقی صبا منتشرشده است. نت‌های ایشان نزد من بود اما چون شاگردی نداشتم و در این سال‌ها کسی برای آموزش سراغی از من نگرفت همه آنها را پاره کردم و از بین بردم.

شاگردان شما چه کسانی بودند؟

پرویز یاحقی، مهدی خالدی و حسن زرگریان. شاگردانی که تقریباً به سبک کاری من ویولن می‌نواختند. البته شیوه ویولن نوازی مهدی خالدی تقریباً نزدیک به من است.

چه سالی وارد رادیو شدید؟

سال ۱۳۲۲ به رادیو رفتم. رادیو بتازگی تأسیس شده بود (۴ اردیبهشت ماه ۱۳۱۹). آن دوران به رادیو «بی سیم» می‌گفتند ودر نزدیکی پل سید خندان قرار داشت. برنامه‌های رادیویی اینگونه نبود که پشت سرهم بر روی آنتن برود. ساعت ۵ تا ۸ صبح صدای ورزش باستانی جعفر شیرخدا آغازگر این برنامه بود و بعد از آن ازیک ربع مانده به ظهر تا ساعت ۱۴ و دوباره ازساعت ۱۸ تا ۲۳ موج رادیو بازمی شد. ارکسترها به صورت زنده اجرای برنامه رادیویی داشتند و تنها دربخشی ازآن صفحه‌هایی ازخوانندگان قدیمی پخش می‌شد. زمان اجرای من در رادیو روزهای دوشنبه ساعت ۱:۴۵ بود که به مدت یک ربع تکنوازی زنده ویولن داشتم.

در رادیو با قمرالملوک وزیری آشنا شدم. همان سال‌ها فعالیت و اجرای برنامه هایمان به همراه استادان ابوالحسن صبا، حبیب سماعی نوازنده سنتور، نصرالله زرین پنجه نوازنده تار و حسین تهرانی نوازنده تنبک و به خوانندگی قمر الملوک وزیری آغازشد. این دوستان اعضای ارکستر ما بودند. آن زمان حدود 25 سال سن داشتم واوج نوازندگی ساز ویولن بود؛ نه پرویز یاحقی و نه علی تجویدی حضورداشتند؛ حتی بنان هم در رادیو فعالیت نمی‌کرد و خواننده‌های آن تنها جواد بدیع زاده، ادیب خوانساری و مهدی غراب بودند که بصورت زنده اجرای برنامه داشتند. من در ارکستر روزهای جمعه رادیو هم اجرای برنامه داشتم. همه خواننده‌ها دراین برنامه شرکت می‌کردند و من به عنوان رهبر ارکستر «شما و رادیو» انتخاب شده بودم. اجرای برنامه را کمال الدین مستجاب الدعوه برعهده داشت وبه صورت سؤال و جواب بود یعنی اگر پاسخ‌ها درست یا اشتباه بود جای آن موزیک می‌نواختیم.

البته درارکستر خانم عزت روح بخش هم همکاری می‌کردم. با روح بخش دریک میهمانی آشنا شدم. برنامه ای به میزبانی زنده یاد روح الله خالقی در«انجمن موسیقى ملى» بود که به آنجا دعوت شده بودم. روح ‏بخش به من گفت: «شما همان شخصى هستید که در رادیو با خانم قمر همکارى می‌کنید؟ «گفتم بله و در ادامه تقاضا کردند ضمن همکاری با قمر در ارکستر ایشان هم حضور داشته باشم بنابراین ازسال ۱۳۲۴ به مدت سه سال در ارکستر روح بخش فعالیت می‌کردم. بعد از مدتی درهمین «انجمن موسیقى ملى» با خانم دلکش آشنا شدم و از من دعوت به همکارى کردند تا آنجا که پانزده سال این همکارى ادامه پیدا کرد.

کار آهنگسازی هم انجام داده اید؟

بله. «مهمانت کنم»، «شمع وگل و پروانه»، «مرو تا مرو»، «روى تو زیبا شده» و... از جمله کارهای ساخته شده من هستند که تعدادی ازآنها با صدای خوانندگان زن بوده است.

اما آهنگسازی تعدادی ازاین قطعات را به هنرمندان دیگری نسبت داده اند؟

خیر. واقعیت ندارد، تمامی این آثار ساخته من بوده و جای تأسف دارد که دوستان آن را به اسم خودشان تمام کرده‌اند. زمانی که همکاری‌ام با دلکش بهم خورد و از رادیو بیرون آمدم قطعه ای ساختم با نام «نیلوفر» اما متأسفانه به اسم مصطفی گرگین زاده پخش کردند ومن چون حوصله شکایت نداشتم چیزی در این باره نگفتم.

چرا بعد از انقلاب فعالیتی درعرصه موسیقی نداشتید؟

دیگر بازنشسته شده بودم. البته اوضاع روزگارهم خیلی تغییرکرده بود و موسیقی به فرم دیگری ظاهر شد که باید بگویم متأسفانه در حال نابودی است. امروز مردم ما به سمت موسیقی پاپ کشیده شده‌اند و اینگونه موسیقی‌ها را می‌پسندند دیگر موسیقی و صداهایی چون بنان، قوامی، گلپا و... به گوش نمی‌رسد وبه موسیقی‌های پاپ عادت کرده‌اند. آن زمان تنها موسیقی ایرانی ساخته می‌شد اما امروز خواننده‌هایی در موسیقی پاپ حضور دارند که شناخته شده نیستند و اشعارشان محتوایی ندارد.

با توجه به تجربه و تبحر شما در نواختن ساز ویولن آیا امروزه این ساز در ارکستر‌ها بخوبی مورد استفاده قرارمی گیرد؟

بله؛ اما نه به مانند گذشته؛ آن دوران خواننده‌هایی چون بنان بودند که از موسیقی و صدای آنها لذت می‌بردیم اما امروز موسیقی پاپ همه چیز را تغییر داده حتی صدای ساز را. به خاطر دارم به همراه پسرم به آلمان سفر کرده و فراموش کرده بودم ویولن ام را همراه خود ببرم؛ پسرم گفت دوستان من در اینجا از شما تقاضای نوازندگی ویولن دارند و چون شما فراموش کرده‌اید بهتر است برویم از یک مغازه آن را تهیه کنیم.

به مغازه‌ای دراین شهررفتیم که صاحب آن ایرانی بود و انواع سازها را اجاره می‌داد. درخواست ویولن کردم ایشان با حالت تمسخر و با بی‌توجهی گفتند مگر بلدی ویولن بنوازی؟ گفتم کمی بلدم. ساز را آورد و داد دست من. به ایشان گفتم چه می‌خواهی برایتان بنوازم؟ گفت راست پنجگاه. راست پنجگاه دستگاه مشکلی است. روی صندلی نشستم و شروع به نواختن کردم. عادت همیشگی من نواختن با چشمان بسته است بعد از چند دقیقه احساس کردم روی زانوهایم چیزی می لغزد وقتی چشم باز کردم دیدم این آقا روی زمین جلوی من زانو زده و پاهای مرا می‌بوسد. ایشان عذرخواهی کردند و گفتند ببخشید که شما را نشناختم، از آن روز به بعد تا زمانی که آلمان بودم این آقا مغازه‌اش را باز نمی‌کرد و همیشه همراه ما بود.

یکی از قطعات مشهور شما زنگ شتر است؛ قطعه ای که تنها استاد صبا و شما آن را نواخته اید. درخصوص شکل‌گیری ساخت این کار توضیح می‌دهید؟

قطعه «زنگ شتر» در دستگاه سه گاه ساخته شده است و داستان و سرگذشت شنیدنی دارد که استاد صبا به زیبایی آن را با ساز ویولن روایت کرده است و تنها من و صبا توانسته‌ایم این کار را بنوازیم و کسی دیگر هم نخواهد توانست این قطعه را به زیبایی بنوازد. فلسفه این قطعه به دوران ابونصرفارابی و سیف الدوله دیلمی بر می‌گردد. فارابی مورد مهر و محبت سیف الدوله قرار داشت و همیشه نزد او رباب می‌نواخت. یک روز فارابی تصمیم می‌گیرد برای دیدار با خانواده‌اش چند روزی به مرخصی برود اما جاسوس‌ها و مغرضان به بدگویی فارابی می‌پردازند ودر زیر پای سیف‌الدوله می‌نشینند تا آنجا که حکم قتل فارابی از سوی سیف الدوله صادر می شود و شهربه شهربه دنبال او گشتند اما فارابی به کمک شاگردانش از این موضوع مطلع می‌شود و شبانه فرار می‌کند و به یک کاروان شترمی رسد و از ساربانان تقاضا می‌کند او را تا نزدیکی دروازه شهر برساند.
نواهای استاد ناصر زرآبادی، لهجه شیرین ایرانی در زبان ویولن غربی
ساربان‌ها متوجه می‌شوند که این شخص همان کسی است که داروغه‌ها به دنبال او هستند بنابراین فارابی را سوار برشتر می‌کنند و به او می‌گویند که تا نزدیکی دروازه پیاده ات می‌کنیم. فارابی متوجه این موضوع می‌شود که شتربانان او را شناخته‌اند و قصد تحویل دادن او را دارند. در میانه راه که شتربانان خوابیده بودند شروع به کوک کردن زنگ شترها می‌کند این کوک آنچنان زیبا و خوش صدا بود که شترها درحال حرکت شروع به رقصیدن کردند بطوری که وقتی کاروان به دروازه شهر رسید شترها روی زمین نمی‌نشستند.
این قطعه از زیبایی خاصی برخوردار بود و برای نخستین بار استاد صبا نت آن را پیدا کرد و نواخت ولی زمانی که نت آن را یاد گرفتم هربار که نزد ایشان می‌رفتم صبا می‌گفت «ناصر این قطعه را بزن من گوش کنم» نواختن این قطعه بسیار مشکل است و فکر نمی‌کنم کسی بتواند این کار را بنوازد حتی اساتید موسیقی. من این کار را نزد صبا و بصورت سینه به سینه آموختم در واقع صبا این کار را به هر علاقمندی که می‌توانست بنوازد آموخته بود اما چون نت آن زیاد بود کسی نتوانست این کار را بنوازد حتی به شاگردانم هم این کار را آموزش دادم اما موفق نبودند.

قطعه «مریم » یکی دیگر از ساخته‌های شما است که به زیبای بخشی از داستان زندگی حضرت مریم را بیان می‌کند در مورد شکل‌گیری این قطعه هم توضیح می‌فرمایید؟

عمران به خانه می‌رود وبه دخترش مریم می‌گوید دشمنانش می‌خواهند او و فرزندی که در شکم دارد ، بکشند وقتی مریم این خبر را می‌شنود به سمت بیابان فرار می‌کند هنگام فرارصدای همهمه‌ای به گوشش می‌رسد و شروع به دویدن می‌کند اما در هنگام فرار زمان وضع حملش فرا می‌رسد و به زیر یک درخت پناه می‌برد در این هنگام دشمنانش از راه می‌رسند ولی از سوی خدا به مریم وحی می‌رسد که در مقابل دشمنانت سکوت کن و دراین هنگام حضرت عیسی (ع) شروع به حرف زدن می کند و دشمنان حضرت‌مریم(س) از ترس پا به فرار می‌گذارند. موسیقی این کار را من ساخته‌ام و تمام این لحظه‌ها را با ویولن نواخته‌ام ازلحظه ای که پدر در خانه با مریم گفت‌‌وگو می‌کند تا زمان دویدن، لحظه وضع حمل و تولد عیسی.

یکی ازکارهای منحصر به فرد شما، نوازندگی با لیوان است ایده این کار چگونه شکل گرفت؟

از عشرت آباد به سمت دروازه شمیران در حرکت بودم و به یکی از قهوه‌خانه‌های دروازه شمیران رفتم مدت‏ها در قهوه‌خانه‏ هاى آنجا رفت و آمد می‌کردم روزی یکى از قهوه ‏چى ‏ها هنگام شستن استکان‏ و نعلبکی‌ها آن‏ها را به ‏هم مى‏ زد و صداهاى موزون و یکنواختى از آن تولید شد که بسیار لذت بردم این اتفاق باعث شد تا به این ابتکار بیندیشم و یک کار نو تولید کنم که تا به امروزه هیچکس انجام نداده است.
به این ترتیب که درهفت لیوان به مقدارى متفاوت آب ریخته می‌شود و با نواختن چوب روى لیوان‌ها صداهایی تولید می‌شود که هر کدام یک نت موسیقی است. صدای این لیوان‌ها با صداى ارگ بسیار نزدیک و حتی غیرقابل تشخیص است. یک شب به میهمانی درکرج دعوت شده بودم و درآنجا ازمن تقاضا کردند ویولن بنوازم اما آرشه ساز همراهم نبود و از ترکه یک درخت آرشه درست کردم و ویولن نواختم. سال۹۳ درهفتاد و چهارمین سال تأسیس رادیو که در موزه موسیقی برگزار شد این آرشه در جعبه ویولن‌ام و لیوان هایم را به موزه موسیقی اهدا کردم.

چرا هیچ تلاشی برای ثبت آثارتان نداشتید؟

طی این سال‌ها فعالیت هیچ آلبوم موسیقی تولید نکرده‌ام و کارهایم بصورت تک قطعه منتشر شده است که البته بعضی از آنها در آرشیو رادیو موجود است. این آثار تمام دارایی من است اما متأسفانه بعد انقلاب چندان توجهی به این کارها نبود و نیست و جای تعجب هم ندارد.

در سن 97 سالگی چه آرزویی دارید؟

آرزو دارم زودتر بمیرم؛ وقتی مرد یا زن به سن ۹۰-۸۰ می‌رسد موجب آزار خانواده‌اش است. موسیقی ایرانی ما تمام شد و دیگر موسیقی ایرانی به گوش نمی‌رسد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج