موزیسین های ایرانی عشق تلفیق
وقتی هیچ کس نمی تواند برای یک اثر سبک یا جغرافیایی را تعریف کند، خیلی راحت برچسب «تلفیقی» روی آن می گذارد تا هم خیال خودش را راحت کند و هم در واقع نشان دهد که خواه ناخواه این تجربه ها در حال گسترش است و جالب اینجاست که طرفداران فراوانی را هم به خود جذب کرده است.
این تلاش ها در چند سال گذشته نتایج جالب و در برخی اوقات عجیبی را باعث شده تا لفظ «موسیقی تلفیقی» وارد ادبیات محاوره ای موسیقی در کشور شود. اصطلاحی که به قول یکی از منتقدین موسیقی، وقتی هیچ کس نمی تواند برای یک اثر سبک یا جغرافیایی را تعریف کند، خیلی راحت برچسب «تلفیقی» روی آن می گذارد تا هم خیال خودش را راحت کند و هم در واقع نشان دهد که خواه ناخواه این تجربه ها در حال گسترش است و جالب اینجاست که طرفداران فراوانی را هم به خود جذب کرده است.
در این مطلب ابتدا چند شاخصه مهم «علی قمصری» و آلبومش «برف خوانی» را مورد بررسی قرار می دهیم و در ادامه به صورت گذرا چند نمونه مهم این قبیل موسیقی ها را در شاخه های مختلف مرور خواهیم کرد.
علی قمصری
آلبوم «برف خوانی»
علی قمصری از همان نخستین اثر رسمی اش «نقش خیال» که با صدای «همایون شجریان» منتشر شد، نشان داد حرف های زیادی برای گفتن دارد. او علاقه ای بکر و ویژه به ترکیب کوارتت زهی ایرانی با سازهای غربی داشت و به مرور توانست رگ خواب مخاطب نسل جدید را در دست بگیرد. جلوتر رفت و «سرو روان» را با صدای علیرضا قربانی منتشر کرد و پس از آن نیز با آلبوم تکنوازی تارش «شور پریشانی». قابلیت های بالای نوازندگی، تکنیک، سرعت و قدرت زخمه هایش و تسلط او بر ردیف موسیقی ایرانی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.
کنسرت «آب، نان، آواز» با همراهی همایون شجریان که در قزوین و تهران سروصدا کرد و سپس اجرای کنسرت «برف خوانی» با صدای «محمد معتمدی» باعث شد قمصری دیگر جزو استعدادها و نخبه های جدید موسیقی تلفیقی نسل جدید لقب بگیرد. او چند هفته ای هست آلبوم «برف خوانی» را منتشر کرده. آلبومی پرحاشیه که در آن «وحید تاج» جایگزین «محمد معتمدی» شد. قمصری درباره این آلبوم و این تجربه گفته: «در برف خوانی تنوع ژانری زیاد است. بعضی از کارهای من اینطوری بوده وبعضی هات هم نه؛ مثلا اگر یک دوستی تخصصش موسیقی اروپایی باشد، اگر این کار را گوش کند می تواند آنالیزش کند.
همینطور اگر یک دوستی تخصصش موسیقی ایرانی باشد، باز هم می تواند آن را گوش کند و مثبت یا منفی در موردش نظر بدهد. این یکی از معدود کارهایی است که این اتفاق در آن افتاده. البته این تنوع ژانری جنبه بی قاعدگی و بی نظمی ندارد. ضمن اینکه کارهای این شکلی، کارهایی که به این صورت جدی هستند، کمتر شنیده می شوند. ولی در مورد برفخوانی برای من جالب بوده که این کار شنیده شده و به نظر من هنری می تواند موفق باشد که به جای اینکه فقط جنبه نمایشی و مردم پسند داشته باشد، بتواند این فاکتورهای جدی موسیقی و آهنگسازی و به چالش کشیدن فکرح و ذهن مخاطب را همراه داشته باشد.
چون به هیجان درآوردن مخاطب در موسیقی پاپ خیلی معمول هست و این کار را در موسیقی ایرانی هم خیلی راحت می توان انجام داد. خیلی از کنسرت هایی که من رفتم، نقش درام خیلی بیشتر از خواننده بوده. من کنسرت های پاپی رفتم که اگر در یک لحظه خواننده می رفت کنار و کس دیگری به جایش می خواند، هیچ اتفاق خاصی نمی افتاد ولی مردم دوست داشتند. این به خاطر هیجانی بوده که مردم را جذب خودش می کرده. من این نوع موسیقی که فقط چاشنی هیجان و مردم پسند بودن آن هم به صورت سطحی دارد، دوست ندارم.»
قمصری تاکنون دو ابداع مشخص را نیز به نام خود ثبت کرده است. یکی ساخت کمانچه باس یا بم کمان که نسبت به کمانچه معمولی صدای بم تر و ابعاد بزرگتری دارد و برادرش مصباح آن را می نوازد و دیگری تشکیل کوارتت زهی شامل دو کمانچه، یک کمانچه آلتو و یک کمانچه باس که در کاخ نیاوران کنسرتی را به همراه سهراب پورناظری و آواز علیرضا قربانی روی صحنه برد.
کیهان کلهر
شاه کمان
حتما به اندازه کافی در کارش مسلط بوده که توانسته تاکنون چهار بار کاندیدای مهمترین جایزه موسیقی جهان (گرمی) شود.
«کیهان کلهر» با موسیقی ناب و نوای کمانچه اش در دنیا معروف است و تجربه های موسیقی تلفیقی دلنشینی را نیز با هنرمندان جهانی دارد. آثار مشترک این هنرمند با «شجاعت حسین خان» (هنرمند هندی)، یویوما و ارکستر فیلارمونیک نیویورک از جمله کارهای جهانی وی به حساب می آید. وی همراه با نوازنده باقلامای ترکیه، اردال ارزنجان کنسرت هایی را هم در مناطق مختلف جهان به اجرا درآورده و آلومی نیز با این نوازنده ترک به نام The Wind در شرکت ECM ارائه کرده است. این همکاری های جهانی و مهم باعث شده که از او به عنوان جهانی ترین موزیسین کشور نام برده شود.
حسین علیزاده
ساز جدید
تصورش هم هیجان انگیز است. همنوایی خالق «نی نوا» با بهترین نوازنده «دودوک». همه چیز از اجرای باشکوه دو نفره حسین علیزاده و «یوان گاسپاریان» در محوطه باز کاخ نیاوران شروع شد. بهترین نوازنده سه تار ایرانی و همنوایی اش با بهترین نوازنده ساز دودوک. ترکیبی که هر چقدر از زمان اجرای برنامه می گذشت، بیشتر و بهتر جا افتاد و توانست به مرور به یکی از ماندگارترین اجراهای موسیقی تلفیقی در ایران تبدیل شود.
گاسپاریان تقریبا فضایی از ملودی های موسیقی شرق اروپا، گوشه هایی از موسیقی آذی (نغمه ترک) و نیز چند قطعه از ملودی های موسیقی ایرانی را در کار خود لحاظ کرد و علیزاده نیز در آن اجرا یا رونمایی از ساز جدیدش (سلانه) آغازگر راهی بود که به مرور توانست تبدیل به سبک شود و پیروان خاص خودش را پیدا کند.
«درخشانی»ها
روایت دو برادر
آنها چند سالی هست که وارد چرخه موسیقی کشور شده اند و به مرور توانسته اند با برخی نوآوری ها خودی نشان دهند. «پدرام و میلاد درخشانی» را باید جزو جدیدترین نوابغ موسیقی داخلی دانست که با آثارشان سعی کرده اند به برخی از فضاهای جدید دست یابند و علی رغم برخی انتقادها در اوایل راه، حالا دیگر جزو خوب های این عرصه شده اند.
انتشار آلبوم های «رومی» از سوی «پدرام درخشانی» که در آن تلفیق های پرهیجان و بکری را شاهد بوده ایم، نقطه اوج هنرنمایی این چهره ای است که البته هر از گاهی با نوای سنتورش در ارکسترهای پاپ نیز حضوری جدی دارد. میلاد درخشانی نیز با آلبوم «هیچم خبر از هیچ» سال خوبی را سپری کرد و از نکات جالب کارنامه هنری او باید از تلفیق قوی و جالب «تار» با برخی سازهای غربی نام برد که توانسته از این طریق آثار موفقی را از خود ارائه دهد. میلاد درخشانی با گروه «افشارستان» تجربه اجراهای زنده موسیقی تلفیقی خاص خودش را نیز داراست و توانسته در این بخش هم خودی نشان دهد.
انتهایی ترین تجربه های جوانان عشق تلفیق را چه کسانی تشکیل می دهند؟
چند جرقه خوش رنگ و لعاب
در یکی دو سال اخیر قدرت آزمون و خطا و درصد ریسک پذیری هنرمندان داخلی بیشتر و بیشتر شده و همین «مزمزه» کردن تجربه ها و خلاقیت های جدید باعث شده که در برخی اوقات شاهد اتفاقات جالب توجهی در عرصه موسیقی تلفیقی باشیم.
«دنگ شو»، «پالت»، «کماکان»، «نایما»، «کامنت»، «ایجاز»، «دیوار» و ... گروه هایی هستندکه در یکی دو سال گذشته مفهوم جدید و بدیعی از موسیقی را در کشور جا انداخته اند. در بسیاری از این تجربه ها، قبول کمی ریسک پذیری باعث تولد سبک هایی شده که حتی مخالفین پروپاقرص موسیقی اصیل را نیز به سمت این قبیل آثار کشانده و با کمی تم پاپیولارینه و رنگ و لعاب سازهای غربی که در بنی موسیقی دستگاهی استفاده شده، نتایج خارق العاده ای را در خروجی کار شاهد بوده ایم.
اتفاقای که «دنگ شو» و این اواخر «پالت» توانستند با ارائه ای جدید از موسیقی ایرانی به آن برسند و حالا دیگر طرفداران خاص خود را پیدا کرده اند و به مرور جاده صاف کن بسیاری از گروه هایی شده اند که در حال ورود به این سبک و سیاق و این جریان فکری هستند.
برخی گروه های بی کلام مثل «افشارستان» و «دیوار» هم با پرداختی جدید به موسیقی غربی و استفاده از برخی سازهای ایرانی در بطن آثارشان، زاویه دید جدیدی را برای مخاطبان امروزی در نظر گرفته اند و مشاهده می کنیم که به مرور در حال پوست اندازی و جلب توجهات فراوانی بوده اند. برخی گروه های محلی هم در این بین با استفاده از عصاره همیشه پرطرفدار موسیقی فولک و اضافه کردن چند ساز غیرایرانی، معجون لذیذی را به مخاطبانشان ارائه کرده اند که به مرور در حال گسترش است و «کماکان» و آثارش را باید جزو محبوبترین های این بخش لقب داد.
موسیقی تلفیقی و تغییر ذائقه شنیداری مخاطبان
میلاد درخشانی - آهنگساز و نوازنده
اصولا هر نوع موسیقی تلفیقی تاثیرات خود را دارد. موسیقی تلفیقی با توجه به نوع تلفیق صورت گرفته آثار خود را دارد. باید ببینیم هدف و تفکر آهنگساز از تلفیق صورت گرفته چیست. در تاریخ دیده ایم که گونه های مختلف تلفیق صورت گرفته است و موسیقی های مختلف از نژادها و رنگ های مختلف با هم تلفیق شده اند و هر کدام حال و هوای خاص خود را داشتند. شما وقتی می خواهید بین موسیقی خودتان و یک ناحیه دیگر تلفیق انجام بدهید، قاعدتا باید ابزار و وسایل این کار مهیا باشد. اولین ابزار ساز است که ساز ن دو ناحیه و زبان بسیار مهم است. سازها زبان گفتمان دو فرهنگ هستندوممکن است یکی گیتار باشد از یک کشور و یک ساز دیگر با لهجه و سبک متفاوت از کشوری دیگر که در این بین نوازنده های این دو ساز نقش مهمی را ایفا می کنندو اینکه نوازنده های فوق چقدر از موسیقی آگاهی داشته باشند و بتوانند تلفیق را به درستی انجام بدهند. تلفیق ممکن است فقط سازی باشد ولی این مساله برمی گردد به سطحی بودن آهنگساز و تفکرات او که نتوانسته از لحاظ محتوایی در کارش موفق باشد.
هر نوع موسیقی می تواند سلیقه مردم را به سمت آثار فاخر و جدی تر ببرد. موسیقی فاخر یا غیرفاخر نداریم چون همه سبک ها باید کار خودشان را انجام بدهند. مثلا موسیقی «رپ» یا «متال» یا «سنتی» هر یک باید در جای خودشان باشد. منتهی این سبک ها خوب و بد دارند. هر موسیقی اگر کار خود را درست انجام بدهد، به نظر من درست و موافق است. برخی معتقدند که موسیقی تلفیقی خیلی سنگین است ولی من این را قبول ندارم. به عنوان مثال تلفیقی که من در آلبوم خودمانجام دادم شاید با درک سخت برخی از مخاطبان همراه باشد. به نظر من موسیقی تلفیقی برای خیلی از کسانی که با توانایی های موسیقی ایرانی آشنایی ندارند یا برای عامه مردم جذاب خواهد بود. مردم می توانند با گوش دادن به آثار تلفیقی درک بیشتری نسبت به موسیقی ایرانی و سبک های دیگر داشته باشند.
نکته دیگری که به غلط مطرح می شود این است که چرا موسیقی تلفیقی، مثل پاپ همه گیر نیست. در حالی که کاربرد این دو کاملا متفاوت است. شما در هر رایطی می توانید پاپ گوش کنید و البته تاکید می کنم اگر تفکر درستی در ساخت موسیقی پاپ باشد می تواند جریان ساز شود.
از موسیقی تلفیقی حمایت چندانی نمی شود ولی اینکه شنونده های کمتری دارد صرفا مختص ایران نیست. در تمام کشورهای دنیا موسیقی هایی به این شکل دارای یک تیپ مخاطب هستند. در طول تاریخ اگر بنگریم، متوجه این روند هم می شویم. در ایران هم این داستان هست و اصلا کمی نمی شود و هر شخصی فقط با بودجه شخصی کار انجام می دهد.
اگر بخواهیم در زمینه کسانی که آلبوم های تلفیقی ارائه می کنند صحبت کنیم می توانیم از نمونه های زیادی نام ببریم نظیر استاد «کیهان کلهر» که در یک ژانری از موسیقی تلفیقی کارهای بسیار خوبی ارائه کرده اند. «پدرام درخشانی» سال های سال است که فعالیت می کند و صاحب ایده و نظر می باشد. منتهی نوع تلفیق در اینجا باز هم متفاوت است. آلبوم من و «رضا تاجبخش» به نام «افشارستان» نمونه دیگری است که امسال ادامه خواهد داشت و اینها به نظر من نمونه های خوبی از موسیقی تلفیقی هستند. کارهای در این سبک بستگی زیادی به این دارد که سازنده های اثر تفکرات مشترک و هماهنگی داشته باشند.
نظر کاربران
وای!پالت عالیه!صدای امید نعمتی فوق العادس!